آره ، ميشه . ميتونن نظر سنجي رو حذف كنند ،يكي ديگه بزارن .فکر کنم بشه همین نظر سنجی رو هم ریست کرد(از سوی مدیران)
قفل که میشه ریستش رو نمیدونم...
آره ، ميشه . ميتونن نظر سنجي رو حذف كنند ،يكي ديگه بزارن .فکر کنم بشه همین نظر سنجی رو هم ریست کرد(از سوی مدیران)
قفل که میشه ریستش رو نمیدونم...
سلاممن به فیلمش کار ندارم اگه نگاه کنم بخاطر کتایون ریاحی ازش خیلی خوشم میاد
ولی به نظر من این فیلم مخاطبهای بسیاری داشته اون هم به خاطر خود فیلمه نه به خاطر بازیگراش
لطفا نگرش سطحی و ابتدایی نداشته باشی
با تشکر
اه اه اه. عجب قسمت بی محتویی بود. .حالم بهم خورد. 1 ساعت از عمر ما رو حروم کردن! وقت طلاست. من میخوام فردا برم دادگستری شکایت کنم پول عمرم رو بدن.
از اولش تا تهش دارن گندم جمع میکنن. اه اه اه.
سلام
سه تا سوژه از این قسمت
1- می می سابو(سیاه پوسته) زخمی شده بود و داشت میمرد ولی یکروز ه نشد که حالش خوب شد و درضمن یوزارسیو هم انگار نه انگار شمشیر خورده بود.....
2- اون قسمتی که کاهن داشت مالک را بخاطر ذخیره کردن گندم با ساقه یوزارسیف مسخره میکرد دهنش بسته بود ولی صدای خنده میومد.....یعنی دوبله....
3- یوزارسیف بعد از اینکه مالک میگه استقبال مردم خوب نبوده و با مردم صحبت میکنه سوار ارابه میشه ولی تو سکانس بعدی از اسب پیاده میشه و میره به مرده میگه با ساقه ذخیره کن نه بدون ساقه
با سلام
نوازندگی "بانو" زلیخا در این قسمت خیلی برا من جالب بود.
خانم کتایون ریاحی واقعا طوری با حس چنگ می زد که آدم فکر می کرد نوازندگی بلده.
یک روز نشده بود ، چندین روز یا شاید چندین ماه از اون اتفاق گذشته ، منتها گذر زمان رو زیرنویس نمیکنه1- می می سابو(سیاه پوسته) زخمی شده بود و داشت میمرد ولی یکروز ه نشد که حالش خوب شد و درضمن یوزارسیو هم انگار نه انگار شمشیر خورده بود.....
و باید اینقدر توجه داشته باشی تا متوجه بشی چه زمانی گذشته
در ضمن یوسف که شمشیر نخورده بود ، می می سابو مانع این کار شد و اصلا ضربه ای به یوسف نخورد
بله این سکانس رو دوبله کرده بودند ، میشد خیلی بهتر درش آورد2- اون قسمتی که کاهن داشت مالک را بخاطر ذخیره کردن گندم با ساقه یوزارسیف مسخره میکرد دهنش بسته بود ولی صدای خنده میومد.....یعنی دوبله....
سکانس های دیگه ای هم به این شکل دیده شده بود
خب بعد از صحبت با کشاورز ها ، حالا ساعت ها بعد یا فردای اون روز مشغول نظارت مجدد میشه که اون شخص رو میبینه3- یوزارسیف بعد از اینکه مالک میگه استقبال مردم خوب نبوده و با مردم صحبت میکنه سوار ارابه میشه ولی تو سکانس بعدی از اسب پیاده میشه و میره به مرده میگه با ساقه ذخیره کن نه بدون ساقه
این خیلی خوبه که شما اینقدر ریز بین هستی ولی باید بیشتر به معنی و مفهومی که میخواد سریال برسونه دقت و تمرکز کرد
سوای این ایراد های کوچک ، این سریال منو خیلی تحت تاثیر قرار میده
بعد از دیدن این سریال حداقل تا چند روز سعی میکنم کارهای خوبتری انجام بدم یا مثلا با مردم مهربونتر باشم
اول فیلم نگهبانه خواست یوسف را بکشه که خورد به دستش بعد یوسف میزنتش(مثل جت لی) بعد مالک(اژدها واد میشود) میاد طرف تا خورد داره لگد میزنه.....در ضمن یوسف که شمشیر نخورده بود ، می می سابو مانع این کار شد و اصلا ضربه ای به یوسف نخورد
آقا اینارو ول کنید اون سنگ های به اون بزرگی رو بگید چقدر سبک بودند
مخصوصا اونجا که 3 نفر از زیرش گرفته بودند و دو نفر بالا میکشیدند کاملا تابلو بود که وزن نداره و داره عدا در میارند![]()
ای بابا همه اینجا بیکار نشستن فقط از سریال سوتی بگیرن(یکیشم خودم
الان دوره سرم داره گندم میچرخه
) از ایران انتظار هالیوود دارین ؟
![]()
كلا لگد يوسوف به اون كه ميخواست با شمشير بزنتش ، حمله ي اون شخص بهش ! كلا كارگرداني اين سكانس بيخود بود !
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)