تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 71 از 131 اولاول ... 216167686970717273747581121 ... آخرآخر
نمايش نتايج 701 به 710 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #701
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ها کردن


    پیمان هوشمند زاده



    کتاب از 4 داستان کوتاه تشکیل شده است . روی کتاب نوشته مجموعه داستان پیوسته که از این موضوع بدم اومد یعنی اصلاً درکش نکردم ... تعریف من از داستان پیوسته این بود که یعنی یک موضوع داره کتاب که طی 4 داستان مجزا پیش می ره و به مقصد می رسه اما برداشت من از این 4 داستان 4 قسمت از زندگی یک نفر بود به خصوص داستان آخر اصلا نمی فهمیدم ترتیب زمانیش کجا بوده اگه کسی خونده کتاب رو لطف می کنه برام توضیح بده .... قضیه دخترهای توی اسانسور مثلا مال چه برهه ای از زندگی این شخص هست .....به جز این جمله روی جلد بقیه کتاب را واقعا دوست داشتم . طنزش را زیبا بیان کرده

    داستان اول " یک بار هم شده سوسن گوش بده" خیلی قشنگ بود جدا لذت بردم از خوندنش . در مورد درگیری مرد با همسر عارف و فمینیستش و جملات جالب در رابطه با تلویزیون
    داستان دوم "مثلاً بازی" اینم خیلی قشنگ بود به خصوص رابطه مرد با کامپیوترش که بهش می گفت فیروزخان .... اون مکالمش با خانمش هم در مورد روغن محلی دوست داشتم شدید
    داستان سوم "سوراخ لحاف" همسر مرد ترکش کرده ..... دوستش نداشتم این یکی رو
    داستان چهارم "ها کردن" از حرف زدن مرد با پرستوی روی دستش یا با پیرزن ترک همسایه شون یا اونجاها که هی می گفت قصدم ازدواجه خوشم می یومد اما شدیدا این قضیه دخترای توی اسانسور رو مخم بود اصلا نمی فهمیدم کی رخ داده .....

    کلا اگه جمله داستان پیوسته رو از رو کتاب حذف کنه به نظرم کتاب خیلی خوبیه
    تصویر روی جلدش هم هماهنگ با محتوی کتاب و با مفهوم طراحی شده و کتاب برنده نخست جایزه ی نخست قلم زرین زمانه شده .

  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #702
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد



    آنا گاوالدا
    الهام دارچینیان



    کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه و اکثرا مرتبط با مسائل احساسی هستند . سبک نوشتنش خیلی روان و ساده است . در بعضی داستان ها رو بعد ادبی ماجرا و حالات روحی کار کرده ، در بعضی ها هم نه تنها سعی کرده یک موضوع جالب پیدا کنه . کلا کتاب قشنگیه و به نظرم ارزش خوندن داره . بعضی داستانهاش واقعا لذت بخش هست .
    در حال و هوای سن ژرمن : درباره یک آشنایی کوتاه خیابانی بین یک دختر و پسر . خیلی قشنگ و ملموس بود
    سقط جنین : اسمش واضحه .... خانمی که با اشتیاق منتظر بچه اش هست و بعد مجبور به کورتاژ می شه .... اینم غمگین و قشنگ بود
    این مرد وز ن : بررسی رابطه یک زن و شوهر میان سال .... بد نبود
    اپل تاچ : اینم در رابطه با یک دختر مجرد و افکارش هست .... بد نبود
    آمبر : عشق بین یک دختر و پسر ..... خوب بود ..... دختر عکاس هست و وقتی عکس های پسر رو نشونش می ده می بینه فقط در حالات مختلف از دست های اون عکس گرفته .... خیلی این قسمت را دوست داشتم
    مرخصی : یک برادر موفق و یک ناموفق و رقابت بر سر یک دختر ..... بد نبود
    حقیقت روز : در مورد یک تصادف و عذاب وجدان ..... موضوعش خیلی جذاب بود
    نخ بخیه : در مورد یک دامپزشک زن در یک روستا ..... اینم مثل قبلی موضوع بامزه داشت
    پسر کوچولو: یک پسر پاستوریزه که یک دفعه شیطون می شه .... مثل دو مورد قبلی رو داستانش کار شده بود
    سال ها : مردی عاشق دختری است که او رها می کند ... سال ها می گذرد مرد ازدواج می کند و موفق است اما همچنان فقط عاشق دختر است و ..... خیلی قشنگ بود
    تیک تاک : این عشقولانه است بین دو تا کارمند یک شرکت ..... بد بنود
    سرانجام : در مورد نویسنده ...... خوب بود

    نویسنده کتاب را در 29 سالگی نوشته و کتاب خیلی زود اون را مشهور کرده . توی ایران هم از کتاب استقبال خوبی شد و به چاپ سوم را که رسید ( بیشتر رو نمی دونم ). جملات زیبایی که دوستان توی انجمن از کتاب معرفی کردن باعث شد بخونمش . اسم کتاب فوق العاده قشنگ انتخاب شده بود

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #703
    آخر فروم باز *Necromancer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Graveyard
    پست ها
    2,087

    پيش فرض

    بهترین کتابی که تا به حال خوندم...
    این عنوان دست آدمو می بنده! بهتر بود می نوشتید در مورد آخرین کتابی که خوندید بنویسید! چون اینجوری هر کس فقط یه پس می تونه بده
    راستش بهترین کتابامو فعلا نگه داشتم , فعلا از یه کتاب متوسط (از سلیقه خودم متوسط) شرو کنم تا قلق این تاپیک بیاد تو دستم بینم چی می شه

    اخیرا" کتابی خوندم به اسم "گرازیلا" که یه رمانه اما این نسخه که من خوندم خالاصه ش بود
    داستان از این قراره که یه پسر مایه دار فرانسوی سفری رو شروع می کنه به ایتالیا و حومه(!) تحت تاثیر زندگی ساده ماهیگیرای یکی از شهر های بندری ایتالیا قرار می گیره و خوشی می زنه زیر دلش و چی آقا جان به یکی از ماهیگیرا پول می ده تا به همراهش بره ماهیگیری و یه صفای ببره
    توفان می شه و قایق داغون می شه و پیر مرد ماهیگیر هم که شونصد نفرو با این قایق نون می داده دسپردگی می گیره
    این پسره از جیب خودش برا پیرمرده یه قایق جدید می خره و خلاصه میگذره تا این پیرمرده پسره رو دعوت می کنه یه چند روزی تو خونه اونا بگذرونه و مهمونشون باشه
    این پسره هم از خدا خواسته می ره و شب ماجرا عاشق نوه پیرمرده می شه
    از اون طرف پسر عموی دختره رو به زور می خواستن بدن به دختره ولی دختره هم که دلباخته اون پسره می شه مجبور می شه از خونه فرا کنه بره راهبه بشه!
    طی یک سری عملیات جستجو برای پیدا کردن دخترک عاقبت پسره دختره رو قبل راهبه شدن پیدا می کنه و بهش قول ازدواج میده و ادامه قضایا
    بعدش چی آقاجان؟ این پسره یه مدت مدیدی تو خونه پیرمرده کنگر خوران لنگر انداخته که شبی نیمه شبی قاصدی میاد می گه چه تمرگیده ای که مادر در بستر مرگ افتاده
    چهارنعل بدو به سمت فرانسه!
    پسره به دختره قول می ده زود برگرده اما شیطنت می کنه! در راه رفتن هی لفت می ده و موندنش هم طول می کشته و برگشتنش هم ناز داره
    تو این مدت هی از دختره نامه میاد ولی پسره یکی در میون جواب می ده!
    تا آخرش دختره از دوری پسره دق می کنه و چی آقاجان؟ منو خر کیف می کنه!(من پایان دردناک دوس دارم)

    چرا دختره رو با خودش نبرده فرانسه؟ چون دختره فقیر و بیسواد بوده ببرتش خونه اشرافی شون بگه چی؟ اینو از تو جوف آب پیدا کردم؟ اول باید تنها می رفت مادره رو می پخت بعد...

    آخر داستان پسره که شاعر هم بوده از دختره و خودش و خدا و حتی ما که خواننده باشیم در غالب یه شعر عذر خواهی می کنه و طلب بخشش!

    دو نکته وجود داره:
    نویسنده داستان از خاطرات جوانی خودش برای این داستان الهام گرفته!(پس این داستان و پایانش واقعی بودن جااان!!)
    هر دو 18 سالشون بوده! چرا همیشه نقش اول این جور داستانا 18 ساله ان؟ هر کی می دونه بیاد تو پروفایلمون بگه. ما که تو 18 سالگی تو کار عرفان و این چیزا بودیم!!!

  6. این کاربر از *Necromancer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #704
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آدم اول


    آلبر کامو
    منوچهر بدیعی



    این کتاب در حقیقت پیش نویس داستان آلبر کاموست که باید مورد بازبینی و ویرایش قرار می گرفت اما مرگ فرصت این کار را از او گرفت و این کتاب پس از مرگ وی به همت همسرش به چاپ رسید .
    داستان کتاب یک جورایی برگرفته از زندگی خود کاموست . یعنی خیلی از صحنه ها را از زندگی خودش قرض گرفته . داستان در مورد زندگی پسر بچه فقیری است که پدرش در جنگ کشته شده . زندگی فقیرانه این پسر پر احساس و چموش ، استعداد او و .....در داستان پیگیری شده است . خوب داستان کلا کامل و ویاریش شده نیست . فرم پیدا نکرده و مشلات واضحی مثل تغییر نام شخصیت ها و .... داره اما از این موضوع که بگذریم قسمت هایی که نوشته خیلی قشنگن . به خصوص شروع داستان را دوست دارم . پسری که در کودکی پدرش را از دست داده و اصلا به اون فکر نمی کنه در 40 سالگی کنار قبر پدرش ایستاده و متوجه می شه پدرش موقع مرگ 29 سال داشته یعنی پدر جوان تر از پسر . این موضوع خیلی پسر را توی فکر می بره و توالی زمانی را برای او در هم می ریزد . جاهایی که از جنگ حرف می زد هم جالب بود . مردی که درست نمی دونست جنگ چیه از کل نقشه جهان 3 تا کشور را بیشتر نمی شناخت و بعد راهی دفاع از میهن می شد ... بی معنا .... بیهوده ....
    کوچکی بچه هم خیلی ملموس بود موقعی که توی انبوه کتاب ها می گشت و خوب و بد را با هم فقط از روی اسم می خوند ، یاد خودم می افتادم یا وقتی ازش می خواستن دروغ بگه و نمی تونست واسه تفریح یا امر عادی می شه دروغ گفت اما برای رفع نیاز سخته ......
    آلبر کامو" در آثارش معتقداست که میشود هستی را تهی از هر معنی وهدف دانست وهمچنان زندگی کرد.

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #705
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    همنوايي شبانه ي اركستر چوبها

    رضا قاسمي


    راوي داستان مهاجري ايرانيست كه در طبقه ششم ساختمان يك مرد فرانسوي زندگي مي كند . در طبقه ششم تعداد ديگري از ايرانيان با خلق و خوي متفاوت نيز ساكن مي باشند . راوي ما در 14 سالگي در پي حادثه اي از سايه اش جدا شده است و ديگر قادر نيست صورت خود را در اينه ببيند او تنها قيافه كودكي خود را به ياد دارد . داستان يك فضاي ماليخوليايي دارد . بعضي قسمت ها زندگي پس از مرگ راوي و بعضي ماجراهاي زمان زندگي اوست و ارتباطش با ساير ساكنان ان طبقه كه هر كدام رفتار غريبي دارند .
    راوي داستان يك نويسنده است كه قبلا رماني نوشته و اكنون مي بيند رمان در حال تحقق يافتن است او تصميم مي گيرد با پاكنويس كردن رمان حادثه ها را عوض نمايد اما بين فدا كردن زندگي خود و اثر ادبيش ترديد دارد.....
    به نظرم رمان ساختار قوي اي داشت . خوب نوشته شده بود


    برنده جايزه بهترين رمان اول سال 1380 بنياد گلشيري
    برنده بهترين رمان سال 1380 منتقدين مطبوعات
    رمان تحسين شده سال 80 جايزه مهرگان ادب

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #706
    پروفشنال roohi_rsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، روي درياچه آرام نگين
    پست ها
    726

    پيش فرض

    باغ مارشال

    واقعا وقتی این کتاب 500 صفحه ای رو خوندم انگار داشتم فیلم میدیدم همین جوری از جلوی چشم هام تصویر میگذشت

    ماجرای پسری بود که در یک خانواده خراسانی که پدری ارباب زاده با خونه ای ویلایی در اطراف خراسان
    روزی یک خانواده تهرانی در حال مسافرت به جای دگر بودن که ماشینشون پنچر میشه و یا خراب میشه به اتفاق وقتی که پدر و پسر برای شکار رفته بودن جنگل اینها رو میبینن و به آینها پیشنهاد میکنند تا به خانهشان بروند

    این خانواده تا اونجایی که یادم هست یک پدر که بازنشته ارتش بوده و سرهنگ هست و یک مادر و دختر که 18 ساله هست
    خلاصه میان خونه اینها و پسر ارباب زاده عاشق میشه .....و مسائلی که پیش میاد براشون در خارج از کشور و...

    متاسفم برای خودم که یادم نیست درست تعریف کنم تیکه تیکه یادم هست چون2 سالی میگذره از خوندن این کتاپ

    این رو گفتم که کسی نخونده حتما پیشنهاد میکنم که بگیره و بخونه قیمت کتاب هم 5 یا 7 تومن هست توی این حدود بود

  12. 2 کاربر از roohi_rsh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #707
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    نووه چنتو
    الساندرو باریکو
    حسین معصومی همدانی
    نشر نیلوفر



    کتاب تک گویی های نوازنده ترومپت کشتی ست که داستان زندگی دوستش نووه چنتو رو تعریف می کنه... نووه چنتو در کشتی به دنیا اومد و تمام عمرش رو هم در کشتی گذرونده و تا به حال پاشو روی خشکی نذاشته و در عین حال یکی از بهترین نوازنده های پیانو قرن هم هست...داستان با تعریف ماجراهایی از دوران مختلف زندگی نووه چنتو پیش می ره و ....

    موضوع داستان قشنگ بود اما جای کار بیشتری داشت و انچنان که باید و شاید بهش پرداخته نشده بود...به نظر من می شد با این داستان یه کتاب خیلی قوی تر نوشت....البته در هر صورت این کتاب جذابیت های خودش رو داشت....

    بر اساس این کتاب فیلم موفقی به اسم افسانه هزار و نهصد(نووه چنتو در واقع یعنی هزارو نهصد) ساخته شده ...البته داستان فیلم با خود کتاب تفوت هایی هم داره....



  14. 3 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #708
    پروفشنال Leyth's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    محل سكونت
    کرج
    پست ها
    802

    پيش فرض

    سلام


    یکی از بهترین کتابهای داخلی که خوندم، کتاب شلوارهای وصله دار نوشته ی رسول پرویزی بود. کتاب از 20 داستان کوتاه از مردم جنوب نوشته شده بود.


    کتاب به نحوی زندگی خود نویسنده بود، اما خوبیه اون این بود که اغلب از قشر "مردم " می نوشت. مردم عادی ای که زندگی شون با خشم یک " ارباب " و " آژان " متزلزل می شد.


    در طول این 20 داستان، به همه جا سر می زد. از دعواهای ناموسی گرفته تا همنشینی با خالویش " زایر محمد ". از قصه ی عینک تا پالتو و تقویم. اینها همه داستان های پیش و پا افتاده ای بودند، اما تأثیر گذاری اونها معرکه بود.


    داستانی داشت به اسم " سه یار دبستانی " که در آن به جای " عشق یک پولدار به فقیر " یا برعکس و یا عشق دو تا بورژوای بی مصرف، و یا حتی به جای عشق آسمانی در ادبیات ما، عشقی زمینی، همراه با رقیب، بچه گانه، با پایانی نه چندان خوش، (به سبک لیلی و مجنون) پرداخته بود. در داستان " درویش باباکوهی آرام مرد " ، اول به دید مردم عادی به شیطنت های دوران بچگی پرداخته، داستان می گوید و بعد از خلوص درویش، سپس دوباره همه چیز را به هم می ریزد و از روند اذیت کردن به سربه راه شدن و از آن هم به غرق شدن در کارهای زمینی و در آخر با زبانی نه چندان ملایم به انتقاد از خود و دیگران پرداخته و "درویش" را در داستان می میراند.

    سؤالی هم داشتم آیا میشه کتابهای دیگه ای رو همدر موردشون بنویسیم؟

    ممنون ... بای

  16. 4 کاربر از Leyth بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #709
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام


    یکی از بهترین کتابهای داخلی که خوندم، کتاب شلوارهای وصله دار نوشته ی رسول پرویزی بود. کتاب از 20 داستان کوتاه از مردم جنوب نوشته شده بود.


    کتاب به نحوی زندگی خود نویسنده بود، اما خوبیه اون این بود که اغلب از قشر "مردم " می نوشت. مردم عادی ای که زندگی شون با خشم یک " ارباب " و " آژان " متزلزل می شد.


    در طول این 20 داستان، به همه جا سر می زد. از دعواهای ناموسی گرفته تا همنشینی با خالویش " زایر محمد ". از قصه ی عینک تا پالتو و تقویم. اینها همه داستان های پیش و پا افتاده ای بودند، اما تأثیر گذاری اونها معرکه بود.


    داستانی داشت به اسم " سه یار دبستانی " که در آن به جای " عشق یک پولدار به فقیر " یا برعکس و یا عشق دو تا بورژوای بی مصرف، و یا حتی به جای عشق آسمانی در ادبیات ما، عشقی زمینی، همراه با رقیب، بچه گانه، با پایانی نه چندان خوش، (به سبک لیلی و مجنون) پرداخته بود. در داستان " درویش باباکوهی آرام مرد " ، اول به دید مردم عادی به شیطنت های دوران بچگی پرداخته، داستان می گوید و بعد از خلوص درویش، سپس دوباره همه چیز را به هم می ریزد و از روند اذیت کردن به سربه راه شدن و از آن هم به غرق شدن در کارهای زمینی و در آخر با زبانی نه چندان ملایم به انتقاد از خود و دیگران پرداخته و "درویش" را در داستان می میراند.

    سؤالی هم داشتم آیا میشه کتابهای دیگه ای رو همدر موردشون بنویسیم؟

    ممنون ... بای
    بله حتما
    خوشحال می شیم از نظراتتون استفاده کنیم

  18. #710
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    .................................................. ..............................................
    Last edited by MaaRyaaMi; 07-02-2010 at 12:09.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •