خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
--
--
آقايون خانومها...من شخصا‘‘ غلام حلقه به گوش همه شما هستم.
بابا بي خيال.اومديم تو اين تاپيك حال كنيم...نه جنگ و دعوا ببينيم.
شاغلامك جون...من نوكر مرام گذاشتنتم.ممنونم.
رامبد جان ...شما هم كه من چشم و گوش بسته نوكرتم.
بي خيال...اصلا‘‘ من كم آوردم.
خواهشا‘‘ ادامه نديد.
حالا يكي كم مياره...يكي زاپاس ميزاره.
بيخيال رفقا.
دور هم ميخوايم حال كنيم.
يا حق
آقا شهریار با اینکه سوتیه چندش اوری بود
ولی خیلی خیلی خنده دار بود
من که ترکیدم
نمی شه تصور پسر ناظمتون چه حسی داشته
در هر صورت به نظرم بهترین خاطره ی این تاپیک بود
MerC & ByE
خوشحالم كه خوشتون اومد.
بابا اصلا‘‘ ((اين پسر مديرمون بود...گفتم مياد به ناظممون كمك ميكنه)) اين يارو اينقدر شاكي بود....منتظر بود يكي حرف بزنه.....شلوار يارو رو به عنوان كادو واسه بابا ننه طرف ميفرستاد.
ولي واقعا‘‘ فكر نكنم...سوتي از اين عظيمتر كسي داده باشه(واقعي..نه اينكه ساختگي باشه).
موفق و موءيد باشيد.
يا حق
راستی آقا رامبد مگه قرار نبود هر هفته سوتیه برتر انتخاب بشه بره تو پست اول؟
می دونی الان چند قرن از اون سوتیه roksana گذشته؟
سلام به همه سوتي دوستان عزيز و همكاران محترم(با اونايي كه ميبينن و نظر نميدم...كاري ندارم!)
آقا..امروز يه جلسه مهم با معللممون داشتيم.من هم داشتم آدامس ميخوردم.
با همون رفتم سر جلسه.!!!!
مغلم تو اوج توضيحات بود...منم كه حوصله ام سر رفته بود....آدامسمو باد كردم....شلپي تركوندم.
معلمم يهو زرد كرد....گفت چي بود؟
شانس آوردم منو نديد.
بازم داشت حرف ميزد...من باز اين كارو كردم...داشتم ميتركوندمش..يهو رو در رو شدم باهاش.
آدامس تركيد...نصفش تو صورت من..نصف ديگه اش تو صورت اون بود.
گفتم الان ميكشتم.
ديديم قش قش داره ميخنده.!!!!!حال كرده بود.
بابا اين هلنديها هم ديوانه هستن.حالا هي بگسن خارج خوب!!!!!!من انتظار داشتم بزن تو گوشم.
البته خنده اش معني دار بود..يعني 2 روز ديگه..سر امتحان Data Base به هم بيشتر صحبت ميكنيم.
يا حق
با سلامنوشته شده توسط Man Hunter
سلام به همه سوتي دوستان عزيز و همكاران محترم(با اونايي كه ميبينن و نظر نميدم...كاري ندارم!)
آقا..امروز يه جلسه مهم با معللممون داشتيم.من هم داشتم آدامس ميخوردم.
با همون رفتم سر جلسه.!!!!
مغلم تو اوج توضيحات بود...منم كه حوصله ام سر رفته بود....آدامسمو باد كردم....شلپي تركوندم.
معلمم يهو زرد كرد....گفت چي بود؟
شانس آوردم منو نديد.
بازم داشت حرف ميزد...من باز اين كارو كردم...داشتم ميتركوندمش..يهو رو در رو شدم باهاش.
آدامس تركيد...نصفش تو صورت من..نصف ديگه اش تو صورت اون بود.
گفتم الان ميكشتم.
ديديم قش قش داره ميخنده.!!!!!حال كرده بود.
بابا اين هلنديها هم ديوانه هستن.حالا هي بگسن خارج خوب!!!!!!من انتظار داشتم بزن تو گوشم.
البته خنده اش معني دار بود..يعني 2 روز ديگه..سر امتحان Data Base به هم بيشتر صحبت ميكنيم.
يا حق
بابا تو دیگه کی هستی!!!!
ترکوندیا
اینجا همه با سووووووووووووووووووووتی بزرگ شدند
راستی بچه ها من یه سوتی بزرگ تو انجمن بازی ها پیدا کردم
در قسمته رمز بازیها
دوستان من کد تقلبی برای بازی کانتر می خواهم که بزنم:
دریک دستم تفنگ باشه و در دست دیگرم چاقو(هم زمان)
در ضمن کد زیاد شدن خون را نیز میخواهم
در ضمن کد تقلبی میخواهم که نشانه را ریز ریز کنه و تیر هم بزنی گشاد نشه
ok
با سلامراستی بچه ها من یه سوتی بزرگ تو انجمن بازی ها پیدا کردم
در قسمته رمز بازیها
دوستان من کد تقلبی برای بازی کانتر می خواهم که بزنم:
دریک دستم تفنگ باشه و در دست دیگرم چاقو(هم زمان)
در ضمن کد زیاد شدن خون را نیز میخواهم
در ضمن کد تقلبی میخواهم که نشانه را ریز ریز کنه و تیر هم بزنی گشاد نشه
ok
بابا سوتی گیر
قربونت
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول