تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 28 اولاول ... 3456789101117 ... آخرآخر
نمايش نتايج 61 به 70 از 274

نام تاپيک: ادامهء بحث درمورد علت اعتقاد به وجود خداوند قادر مطلق

  1. #61
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    خوب طرف تا حدودی درست میگه مگه نمی بینید کشور رو به جلو و مترقی بود عوام انقلاب کردند و اسلام و خرافات و فلان و ........ من هر وقت با والدین در مورد زمان قبل از انقلاب و حکومت پیشین صحبت می کنم میگند آن موقع آینده بود و اکنون گذشته هست و حسابی افسوس می خورند این یعنی عقب گرد و پسرفت

    وقتی با خرافات و احکام قرون وسطایی بخوان کشوری را اداره کردندنه تنها ایران بلکه هر جا معلومه که به مشکل می خوره.
    این حرفها همه اش چرندیات است و چیزهایی میگویید که براستی قادر به آوردن دلیل و اسناد محکم برای آنها نیستید...
    اینکه بگوییم گذشته و فلانی ها خوب بودند و اگر میماندند خوب میشد...
    اینطور استدلال بزدل ها و شیادهاست...
    چون گذشته که ما خود نبوده ایم و شما هم از جانب هرکسی میتوانید هر ادعایی درمورد گذشته بکنید و همچنین آینده ای در آن گذشته که هرگز رخ نداده، میتوانید از تصور و تخیل خود هر ادعایی درمورد آن بکنید
    تخیل اندر تخیل.
    دنبال حقیقت زنده باشید... و آنچه امروز براستی به کار بیاید... نه فرافکنی بزدل ها و دروغگوها و شیادها.
    بنده نیز از افراد مختلفی در باب گذشته حرفهایی شنیده ام، بطور مثال یکی شوهرخاله مرحومم بود که ایشان در آن زمان در ارتش شاغل بوده است، او میگفت آن دوران خوبی بوده، خب خودش هم اذعان داشت که به او خوش گذشته... ولیکن یک حرف جالبی میزد درمورد دزدی ایرانی ها میگفت این چیزها آن زمان هم بود و نمونه ای میاورد از باج خواهی علنی که خودش دیده بود...
    از سوی دیگر مثلا پدربزرگ مرحوم بنده، ایشان برعکس میگفت نه آنها خوب نبودند، خب خودش هم زندگی سختی داشت و ظلم هایی دیده بود...
    پس این بستگی به اشخاص دارد بستگی به تجربه و دایرهء دانش و بینش آنها که درمورد هرچیزی چه بگویند.
    ما باید به دنبال حقیقت هستی باشیم و دیگر هیچ...
    اینکه آن بود و بهتر بود یا بدتر یا اگر میماند چه میشد، اینها همه بی اعتبار و بیهوده اند!

  2. #62
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    خوب طرف تا حدودی درست میگه مگه نمی بینید کشور رو به جلو و مترقی بود عوام انقلاب کردند و اسلام و خرافات و فلان و ........ من هر وقت با والدین در مورد زمان قبل از انقلاب و حکومت پیشین صحبت می کنم میگند آن موقع آینده بود و اکنون گذشته هست و حسابی افسوس می خورند این یعنی عقب گرد و پسرفت

    وقتی با خرافات و احکام قرون وسطایی بخوان کشوری را اداره کردندنه تنها ایران بلکه هر جا معلومه که به مشکل می خوره.
    آنچه در چهل سال زندگی ام متوجه شدم... کاری به این حکومت ندارم که خوب یا بد... ولیکن ایران عدهء زیادی انسانهای نادان، رذل، عقب مانده، کم هوش و کم سواد، زورگو، خبیث... دارد!
    حال شما فکر میکنید با چنین آدمهایی، این کشور میتواند جای خوبی باشد؟
    بنظر بنده همین وضع هم که الان هست باز جای شکر دارد... یعنی همینکه به سرنوشت های خیلی بدتری گرفتار نشده ایم... آنهم شاید بخاطر حضور و اعمال عده ای آدمهای خوب ایران باشد که خداوند هم ما را حفظ کرده است.
    حکومت حکومت ...
    گویی بنده کور بوده و شما آدمهای ایران را ندیده ام که چه هستید
    ماهیت شما را شناخته ام.
    ایران عده ای آدم خوب هم دارد، ولی تعداد زیادی آدمهای ناجور هم دارد.
    شما نگاه کنید هنوز آدمهای وحشی در خیلی جاهای ایران به وفور دیده میشوند...
    یک مثالهایی بخواهم بزنم شخصی میشود و نمیخواهم اطلاعات زیادی از آدمهای دور و برم بدهم... ولیکن میبینم که همینها مگر که بوده اند مگر از جای دیگری غیر از میان همین آدمهای این کشور آمده اند؟ و مگر مسئولین و دست اندرکاران این حکومت را از جای دیگری آورده اند؟
    همین ها آدمهای معمولی بودند که بقول خودشان در نظام قبلی شانس چندانی نداشتند که به جای خاصی برسند... بعد در این حکومت و فرصتی که این نظام و انقلاب ایجاد کرد، به قدرت و ثروت رسیدند... ولیکن آدمی صفات رذیله و سوء استفاده های آنها از قدرت را هم میبینند و غرورشان...
    چطور میشود تمام اینها را گردن حکومت انداخت؟ مگر حکومت چیست و از همین افراد تشکیل نمیشود و این افراد از میان همین جامعه نمی آیند؟
    از سوی دیگر خیلی آدمهایی را هم دیدم که رسما جزیی از بدنهء حکومت نبوده و نیستند، ولی باز آنها هم بواسطهء فرصت هایی که در این نظام ایجاد شد به ثروت های زیادی دست پیدا کردند...
    حتی بعضی از آنها همچنان هم معترض و مخالف این نظام هستند
    چه بسا وضع خود شما هم خوب باشد ولیکن ادای ناراحت ها را درمیاورید! یا اینکه زیاده خواهی شما شما را وادار به این امر میکند.
    مشکل این ملت بنظر بنده عقب مانده بودن و بیماری های روحی روانی آنهاست... نداشتن عقل و بصیرت و شعور واقعی... یعنی یک بخش بزرگی از آنها اینچنین هستند.
    بسیاری از آنها متظاهرند... دروغگو... خودخواه و خودپرست... نادان، بی سواد، مدعی، شیاد.
    بنظر بنده ریشهء تمام شرور در این جهان به خود انسانها برمیگردد.
    شاید در گذشته حکومت ها نقش بیشتری داشتند، چون آن زمانها حکومت ها امثال پادشاهی و اکثریت دیکتاتوری بودند... ولیکن امروز عموم انسانها سهم بیشتری دارند.

  3. این کاربر از Geek1337 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #63
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    بنده طرفدار این نظام نیستم، خود در گذشته از مخالفان آنها بودم، و در خیلی اوقات هم حالم از آنها بهم خورده است... ولی کم کم متوجه شدم که بسیاری از ملت ایران هم آدمهای درست و درمانی نیستند. و اینکه کرم از خودشان است، وگرنه خیلی هایشان وضع شان بد هم نیست، ولی همچنان تغییری در خویش نمیدهند و تقصیر را گردن این و آن میاندازند که چرا اینطور فکر و عمل میکنند.
    این است دیگر امیدی به هیچکس و هیچ چیز ندارم جز خداوند متعال... چراکه دریافتم بطور کل انسان هیچ است و امیدی به او نیست.
    حداقل شعوری که ما میتوانیم و باید بخرج بدهیم، این است که خودمان بدست خودمان چیزهایی را هم که داریم نابود نکنیم.
    درست است که وضع الان خوب نیست... ولی چه میتوان کرد؟ شرایط طوری است که هیچ کاری نمیشود کرد جز اینکه ببینیم خداوند با ما چه میکند...
    فرض مثلا شورش کنیم و بخواهیم این حکومت را سرنگون کنیم... که چه بشود؟ آیا تضمینی هست؟ آیا تضمینی هست که کلا بر فنا نرویم؟ با این همه خطر و دشمنانی که داریم... و آدمهای ایران که دیگر انتظار و امید اتحاد و همدلی از آنها هم زیاد واقعگرایانه نیست...
    یک چیزی یادم افتاد... یک شخصی هست بنام امید دانا که در یوتیوب ویدئوهایش را دیده ام؛ اگر توانستید سری بزنید و حرفهایش را بشنوید... اسم کانالش «رودست» است.

  5. #64
    آخر فروم باز italodance's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Copyright
    پست ها
    3,071

    پيش فرض

    بنده طرفدار این نظام نیستم، خود در گذشته از مخالفان آنها بودم، و در خیلی اوقات هم حالم از آنها بهم خورده است... ولی کم کم متوجه شدم که بسیاری از ملت ایران هم آدمهای درست و درمانی نیستند. و اینکه کرم از خودشان است، وگرنه خیلی هایشان وضع شان بد هم نیست، ولی همچنان تغییری در خویش نمیدهند و تقصیر را گردن این و آن میاندازند که چرا اینطور فکر و عمل میکنند.
    این است دیگر امیدی به هیچکس و هیچ چیز ندارم جز خداوند متعال... چراکه دریافتم بطور کل انسان هیچ است و امیدی به او نیست.
    حداقل شعوری که ما میتوانیم و باید بخرج بدهیم، این است که خودمان بدست خودمان چیزهایی را هم که داریم نابود نکنیم.
    درست است که وضع الان خوب نیست... ولی چه میتوان کرد؟ شرایط طوری است که هیچ کاری نمیشود کرد جز اینکه ببینیم خداوند با ما چه میکند...
    فرض مثلا شورش کنیم و بخواهیم این حکومت را سرنگون کنیم... که چه بشود؟ آیا تضمینی هست؟ آیا تضمینی هست که کلا بر فنا نرویم؟ با این همه خطر و دشمنانی که داریم... و آدمهای ایران که دیگر انتظار و امید اتحاد و همدلی از آنها هم زیاد واقعگرایانه نیست...
    یک چیزی یادم افتاد... یک شخصی هست بنام امید دانا که در یوتیوب ویدئوهایش را دیده ام؛ اگر توانستید سری بزنید و حرفهایش را بشنوید... اسم کانالش «رودست» است.
    امید به پایان جهل کنونی داشته باش و امید به آینده ایران بنام کشور ایران

  6. #65
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    امید به پایان جهل کنونی داشته باش و امید به آینده ایران بنام کشور ایران
    امید حقیقی جز به خداوند نمیتوان داشت.
    بقیه مگر کیستند و چیستند؟ مشتی موجودی که حتی نمیدانند چیستند، از کجا آمده اند، برای چه آمده اند، و سرانجام به کجا خواهند رفت... آیا به عدم خواهند پیوست یا چیز دیگر...
    ریشهء بدبختی ما انسانها از همین توهم هاست... این نیازهای روانی که بخاطر نادانی خویش آنها را در جاهای نادرستی و به شکل های نادرستی میخواهیم ارضا کنیم... این است که مثلا یکی ناسیونالیست میشود، و امید به کشور و ملت خودش میبندد و از آنها حتی بصورت متعصبانه و غیرمنصفانه و بصورت بی پایه طرفداری میکند... همانند حکومت هیتلر و نازی ها که آلمانی را نژاد برتر میدانستند.
    منشاء حقیقی امید، یعنی تنها منشاء ممکن برای آن، ماوراست... یعنی اینکه چیزی و هدفی و معنایی کاملا ورای این جهان مادی و وجود و زندگی های ما انسانها وجود داشته و دارد...
    هرچه فکر کنیم ما انسانها هیچ هستیم... همیشه هیچ بودیم... دمی به این جهان چشم گشوده و تا دمی دیگر محو خواهیم شد... بعضی ها زودتر بعضی ها دیرتر. براستی برای چه باید تلاش کنیم و امید به چه چیزی ببندیم؟ خودمان یا این جهان مادی گذرا که تحت کنترل کافی ما نیست؟
    در سطوح بالا، آدمی میفهمد و دیگر نیازی به آن امیدهای ساختگی و القاهای جمعی ندارد... بلکه درمی یابد که باید به چیزی فراتر از تمام اینها امید داشته باشد... چیزی که دارای منطق و انسجام و کمال حقیقی باشد... حتی اگر خیال باشد و غیرقابل اثبات... همان امید کلیشه ای که شما هم دم از آن میزنید، جز تصور و تلقین و خیال چیزی نیست... پس حداقل به چیزی باور داشته باشیم که شایسته باشد و کمال برتری باشد.

  7. #66
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    جهان و زندگی جای راحتی نبوده و نیست... سخت است... وحشتناک است...
    باید خویش را قوی کرد و سخت
    این دوران سخت قرار بود پیش بیاید... چون بعدا فهمیدم خوابهایی که دیدم و حتی در خواب بنوعی تمرین داده شدم... به خدا قسم تمام آیندهء ما را میدانند و تحت نظر هستیم. هر انسانی. حتی یک مورچه.
    همانا در شرایط بسیار سختی قرار گرفتم که اگر آن خوابها نبود و آماده نبودم، ممکن بود وضع بسیار بدی برای بنده و خانواده ام پیش آید...
    اکنون نیز هنوز وضع دشوار است و چالش هایی داریم...
    ولیکن تنها میدانم که تنها کاری که میتوانم بکنم، داشتن بهترین تفکر و تصمیم و رفتار در مقابل شرایطی است که در آنها قرار میگیرم... در چهارچوب توان و انتخابهایی که میتوانم داشته باشم.
    و به خدا قسم که دیگر هیچ امیدی به هیچ موجودی ندارم... و از این بابت افسوس نمیخورم، بلکه فهمیدم که تا قبل از آن دروغ و توهم بوده و خطا... خطا و خطا و خطا...

  8. #67
    آخر فروم باز italodance's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Copyright
    پست ها
    3,071

    پيش فرض

    امید حقیقی جز به خداوند نمیتوان داشت.
    بقیه مگر کیستند و چیستند؟ مشتی موجودی که حتی نمیدانند چیستند، از کجا آمده اند، برای چه آمده اند، و سرانجام به کجا خواهند رفت. آیا به عدم خواهند پیوست یا چیز دیگر...
    ریشهء بدبختی ما انسانها از همین توهم هاست... این نیازهای روانی که بخاطر نادانی خویش آنها را در جاهای نادرستی و به شکل های نادرستی میخواهیم ارضا کنیم... این است که مثلا یکی ناسیونالیست میشود، و امید به کشور و ملت خودش میبندد و از آنها حتی بصورت متعصبانه و غیرمنصفانه و بصورت بی پایه طرفداری میکند... همانند حکومت هیتلر و نازی ها که آلمانی را نژاد برتر میدانستند.
    منشاء حقیقی امید، یعنی تنها منشاء ممکن برای آن، ماوراست... یعنی اینکه چیزی و هدفی و معنایی کاملا ورای این جهان مادی و وجود و زندگی های ما انسانها وجود داشته و دارد...
    هرچه فکر کنیم ما انسانها هیچ هستیم... همیشه هیچ بودیم... دمی به این جهان چشم گشوده و تا دمی دیگر محو خواهیم شد... بعضی ها زودتر بعضی ها دیرتر. براستی برای چه باید تلاش کنیم و امید به چه چیزی ببندیم؟ خودمان یا این جهان مادی گذرا که تحت کنترل کافی ما نیست؟
    در سطوح بالا، آدمی میفهمد و دیگر نیازی به آن امیدهای ساختگی و القاهای جمعی ندارد... بلکه درمی یابد که باید به چیزی فراتر از تمام اینها امید داشته باشد... چیزی که دارای منطق و انسجام و کمال حقیقی باشد... حتی اگر خیال باشد و غیرقابل اثبات... همان امید کلیشه ای که شما هم دم از آن میزنید، جز تصور و تلقین و خیال چیزی نیست... پس حداقل به چیزی باور داشته باشیم که شایسته باشد و کمال برتری باشد.
    این مزخرفات چی هست چه ربطی داره؟! مثل طالبان حرف می‌زنی

    خدا جای خود، بقا جای خود

    اگر اینطوریه اون افغانی جاهل و یا آن بدبخت مرحوم آفریقایی هم همین حرفها می زدند

    خدا بشر را نیافریده تا بیان بنشینند هر چی میخوای یا بشیم یا فلان خدا خدا

    با مردم باش قبل اینکه دیر بشه وگرنه که آن موقع می سوزی دیگر خدا خدا گفتنت به دردت نمیخوره

    باید از شعورت دفاع کنی

  9. #68
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    این مزخرفات چی هست چه ربطی داره؟! مثل طالبان حرف می‌زنی
    خدا جای خود، بقا جای خود
    اگر اینطوریه اون افغانی جاهل و یا آن بدبخت مرحوم آفریقایی هم همین حرفها می زدند
    خدا بشر را نیافریده تا بیان بنشینند هر چی میخوای یا بشیم یا فلان خدا خدا
    با مردم باش قبل اینکه دیر بشه وگرنه که آن موقع می سوزی دیگر خدا خدا گفتنت به دردت نمیخوره
    باید از شعورت دفاع کنی
    بقا نیز دست خداست...
    ببینید، ما تلاش میکنیم، ولی باید بدانیم همه چیز در اصل از خداست... حتی وقتی تلاش ما نتیجه میدهد، این بدون خواست و کمک الهی ممکن نبوده است.
    حتی قوی ترین انسانها نیز در برابر عظمت و پیچیدگی و خطرات بیشمار این هستی و زندگی و جهان فانی چیزی نیستند... این خداوند بوده و هست که انرژی و قدرتش را در اختیار ما میگذارد و او بوده و هست که خطرات بسیاری را از ما دفع کرده و سنگ های بسیاری را از جلوی پایمان برداشته، حتی بدون اینکه خودمان متوجه بشویم.
    بله ما میتوانیم اراده و تلاش کنیم... ولی اول بهتر است واقعیت را بفهمیم، دانش و بینش واقعی بدست بیاوریم، وگرنه امکان خطای ما و تلاشهای در جهت و شکل نادرست و شکست هم بسیار بیشتر است.
    وقتی بفهمی کجا چرا باید اراده و تلاش کنی، بسیار کمتر به خودت زحمت میدهی و احتمال شکست ات هم کمتر است.

  10. #69
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    این مزخرفات چی هست چه ربطی داره؟! مثل طالبان حرف می‌زنی
    خدا جای خود، بقا جای خود
    اگر اینطوریه اون افغانی جاهل و یا آن بدبخت مرحوم آفریقایی هم همین حرفها می زدند
    خدا بشر را نیافریده تا بیان بنشینند هر چی میخوای یا بشیم یا فلان خدا خدا
    با مردم باش قبل اینکه دیر بشه وگرنه که آن موقع می سوزی دیگر خدا خدا گفتنت به دردت نمیخوره
    باید از شعورت دفاع کنی
    بنده تجربیاتی خوبی با ایمان و توکل به خداوند داشته ام.
    دیگران آنها را توهم میدانند، ولیکن اینها تجربیات شخصی بنده بوده و ترجیح میدهم بدانها باورمند باشم...
    همیشه یک عطشی داشتم برای آموختن... هرآنچه که از علم و دانش هست... و دوست دارم تا میتوانم توانا و قدرتمند شوم.
    به خداوند گفتم به من فرصت بیشتری بده... ای پروردگار عالم، و ای مالک و ای مقتدر...
    چرا که میدانستم بدون یاری خداوند، خود چیزی نیستم.
    حتی آن کسی که تلاش میکند و موفق میشود، ولو کافر باشد، و فکر میکند این فقط بخاطر اراده و تلاش خودش بوده که توانسته موفق شود... بنده فکر میکنم اشتباه میکند! بازهم این خداوند بوده که اجازه داده و حتی کمکش کرده، چون دیده او خواست مشروعی دارد، و بخاطر اراده و تلاشش شایستهء رسیدن به دستاوردیست... البته گاهی شاید حکمت ها و دلایل دیگری نیز دارد. لزوما همیشه چیز خوبی نیست. مثلا شاید کسی به نیت یا در راه بدی تلاش کرده و به خیال خودش به دستاوردی هم رسیده، ولی در نهایت درواقع برای خودش بدبختی بیشتری را موجب خواهد شد. بستگی به خود آدمی دارد که به چه دلیلی از سوی خداوند متعال لایق چه چیزی تشخیص داده شود.

  11. #70
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2020
    پست ها
    173

    پيش فرض

    این مزخرفات چی هست چه ربطی داره؟! مثل طالبان حرف می‌زنی
    خدا جای خود، بقا جای خود
    اگر اینطوریه اون افغانی جاهل و یا آن بدبخت مرحوم آفریقایی هم همین حرفها می زدند
    خدا بشر را نیافریده تا بیان بنشینند هر چی میخوای یا بشیم یا فلان خدا خدا
    با مردم باش قبل اینکه دیر بشه وگرنه که آن موقع می سوزی دیگر خدا خدا گفتنت به دردت نمیخوره
    باید از شعورت دفاع کنی
    اگر حفاظت های ماورایی نباشد... بنده فکر میکنم خیلی آدمها حتی الان زنده نبودند!
    بسیاری بلایا توسط خداوند از آدمیان دفع میشود.
    زمانی که خود نوجوانی در نهایت نادانی و ضعف بودم... یک بیشعور و زبالهء به تمام معنا
    فکر میکنم چه کسی بود که از بندهء حقیر حفاظت کرد...
    آیا جز خداوند بوده است؟
    بطور مثال مدتی بدون گواهینامهء رانندگی سوار اتومبیل پدر مرحومم میشدم... چندین بار خطراتی پیش آمد... یک بار هم با سرعت در جای شلوغی میراندم که ناگاه دیدم دو زن چادری در برابرم هستند، و آنچه از محاسبات فنی و دقتی که دارم بود گفت که با آنها تصادف خواهم کرد... فاصله و زمان کوتاهی بود... ولی زمانی به خودم آمدم و دیدم آنها در کنار اتومبیل هستند، گویی دستی نامریی آنها را از برابرم برداشته بود... قطعا اگر جلوی اتومبیل واقع بودند، یا کشته شده بودند یا صدمه میخوردند... و همین کافی بود تا زندگی ام مبدل به فاجعه شود.
    چه کسی مرا حفظ کرد دوست عزیز؟ آیا او خداوند یا نیروهای ماورایی نبودند؟
    بنده به لحاظ فنی بینش و دقت بالایی دارم... وقتی چیزی را میبینیم به دقت قادر به برآورد و محاسبه هستم... ولی در آن مورد نفهمیدم واقعا چه شد!
    حال شما میتوانید بگویید اینها همه توهم بوده، همه خطای محاسباتی و خطای دید... ولیکن بنظر شما گزینهء امن تر کدام است؟ گزینهء بیشعورانه تر کدام است؟
    حقیقت این است که ما هیچوقت نمیتوانیم بطور قطع بدانیم چه شد و آیا دست خداوند در کار بود یا خیر... ولیکن یک چیزی را مطمئن هستم و در زندگی بدان یقین کرده ام، و آن ناچیزی ما انسانهاست و آسیب پذیری زیادی که داریم... پس بهتر است اینقدر مغرور و از خودمان مطمئن نباشیم. اعتمادبنفس چیز بدی نیست، ولیکن بنظرم میشود آن را هم بر اساس ماوراء بنا کرد و نه بر اساس مغزی مثل مغز یک نوجوان نادان.
    ما چه هستیم؟
    هیچ
    در همان زمان نوجوانی بسیاری از ما میتوانیم نابود شویم، یا مسیر زندگی مان برای همیشه عوض شود، یا هزینه های سنگینی بابت نادانی و خطاهای خویش بپردازیم.
    زمانی هم که کودک تر هستیم به اشکال دیگری باز ضعیف و در معرض خطر هستیم. کودک بسیاری از حیوانات از کودک انسان قوی تر است!
    غرور شایستهء ما نیست.
    ما باید فروتن باشیم.
    قدرت و اراده و تلاش مشکلی ندارد، ولیکن باید فروتن باشیم... ببینیم و بپذیریم که ناچیز هستیم.
    برای بوجود آمدن حیات بر روی کرهء زمین، هزاران پارامتر دست به دست هم داده است، که ما تقریبا در هیچکدام آنها قدرت و کنترلی نداشته و نداریم.
    اینکه ما امروز اینجا هستیم... قطعا نمیتوان نامی بر آن گذاشت جز معجزه!
    آیا ما خدا هستیم آیا ما خود معجزه کرده ایم؟
    پس باید فروتن باشیم... به حقارت و نادانی خویش در برابر این هستی شگفت آور معترف باشیم.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •