مگه چی شده؟
مگه چی شده؟
دیکتاتور مآبانه و احمقانه ترین راه حل ممکن حذف یه بحث هستش، بعلت سالها خفقان سیاسی واقعا زشت هست که تحمل تبادل نظر بین کاربران یه فاروم هم پذیرفتنی به مظر نرسه.
شما میزگردهای سیاسی غربی و حتی عربی رو ببینید تا مرز کتک کاری هم پیش میرن همین بحث و تقابل نظرات باعث پویایی سیاسی جامعه میشه.
در پیش گرفتن روش مغ های مجوسی در حذف کلی هرگونه نظر و بحث یه بار امتحانش رو تو این سرزمین پس داده فقط یه مرداب گندیده از خودش بجای میزاره بجای اینکه یه دریای آزاد بسازه.
چون بحث درباره یافتن معنایی برای زندگی بود حالا بماند یافتن معنا برای زندگی خودش هیچ جواب مشخصی ندارد
بعد جواب کشیده شد به خدا و علم و تکامل و فرگشت وووو
اینایی که در تایپیک بحث شده هیچ جواب قطعی و یقینی ندارد که دوستان دربارش بحث میکنند
در کتاب عرفان و منطق راسل هم بخشی از کتاب به مباحثه راسل با یک کشیش اختصاص یافته بود ولی در نهایت آن دو نفر یعنی راسل و آن کشیش هم به هیچ جواب مشخصی نرسیدند و در نهایت تصمیم گرفتند بحث رو تموم کنند
به نظر من هم این بحث دوستان هم هیچ نتیجه مشخصی ندارد
تاپیک های مربوطه رو خودتون (سر وقت) بخونید و بعد میتونیم بحث کنیم. این موضوعات بسیار مفصل بحث شدن و تقریبا هر سوال ممکنی پرسیده و پاسخ داده شده.
دوست عزیز این شیوه که هر کس عقیده خاصی داره رو بهش بگیم "بت پرستی اون عقیده" واقعا خنده دار است. و نمیدونم بحث کردن درباره یک موضوع چه ربطی به زندگی در صلح و دوستی و صفا داره؟؟ یعنی شما فکر می کنید اگه من و جناب افشین در یک جا باشیم با هم مشکلی با هم پیدا خواهیم کرد؟ بحث درباره عقاید مختلف هیچ مشکلی نداره و "قبولاندن عقاید به هم" هم تا وقتی صرفا با صحبت و مکالمه باشه بسیار هم خوب است. مشکل وقتی شروع میشه که به سانسور (چیزی که شما دنبالش هستید) یا خشونت دست بزنیم.
اوکی.
اگه فکر می کنید بحث بی فایده است، دکمه X در بالای صفحه رو بزنید. ذهنیت "من فکر می کنم بحث بی فایده است پس بقیه بهتره بحث نکنند" به هیچ وجه مطابقت با صحبت خودتون درباره زندگی با صلح و سفا و دوستی نداره.
برعکس بنده دنبال سانسور نیستم و دقیقا دنبال اینم که خشونت در پی نداشته باشه که البته منظورم از خشونت هم خشونت جسمی هم نیست و از روی لفظ افراد هم میشه پی به این برد که دارد خشونتی صورت می گیرد
این مباحثی که در زمینه علوم انسانی میشه رو ما بارها و بارها هم در خوابگاه داشتیم و هم در اینترنت بارها و بارها بین افراد و عالمان علوم انسانی مشاهده شده ولی متاسفانه هیچ نتیجه ای در پی نداشته است حالا خوبه که اینجا به صورت نوشتاری صورت میگیرد و گرنه اگر حضوری بود که کلی سر و صدا به پا شده بود اگر واقعا به فکر کمک به دوستی که تایپیک زده باشیم باید برای یافتن معنایی برای زندگی ایشون باشیم نه اثبات اینکه خدا هست یا نیست یا تکامل درست است یا غلط است و...
اریک فروم نمی گوید شما عقیده خاصی را داشته باشید،اریک فروم از لفظ بت پرستی برای افرادی استفاده می کند که سعی دارند عقاید خود رو به دیگران بقبولانند حتی اگر اون عقیده،عقیده وجود به خدا باشد. والبته همین عقیده خودم هم که دارم توصیه می کنم اگر اصرار زیادی روش داشته باشم که بقیه هم قبولش کنند هم شامل بت پرستی عقیده پرستی میشه
به هر حال ما هم خوشحال میشیم از چنین بحث هایی کمکی به مردم شود
Last edited by محمد7966; 31-12-2015 at 16:54.
بنده اهل سانسور و اینجور مشائل نیستم علاقه ای به نظام سیاسی کشورها و سیاستمداران ندارم چون اکثرا آدمای بی خودی اند
این مباحثی که در این تایپیک میشن جزو مباحث علوم انسانی و تجربی هستند و این علوم در خیلی از مباحثشون تا به این لحظه هیچ قطعیتی در اونا پیدا نشده و جالبه دوستان جوری بحث می کنند که انگار تمام این علوم به قطعیت رسیده
این مباحث رو ما سال ها سالها در خوابگاه،دانشگاه داشتیم و حتی بین عالمان مربوط به همون علوم صورت گرفته و هیچ نتیجه ای در پی نداشته
از طرفی دوستی که این تایپیکو زده دچار یاس فلسفی و بی معنایی شده و باید راه حلی بدیم به خودشون و دوستانی که دچار یاس فلسفی و بی معنایی شده که به این تایپیک سر بزنن و کمکی به حال اونا کرده باشه
نه تحمیل عقاید من به ذیگران حالا این عقیده میخاد هر چی باشه حتی همین عقیده خودم که دارم توصیه میکنم به دوستان این بحث تموم بشه شاملش میشه
ولی براستی تا حالا ما کمکی کردیم به دوستمون در یافتن راهی برای معنای زندگیش؟!
موفق باشید
میخوام یه حرفی بزنم شاید یه کم بی ربط باشه...ولی فرهنگ ایران پوسیده هست و به درد الان نمیخوره و یک حالت تحجر داره و نمیتونه تعریف جدیدی از نرم ها بده بیرون.باید به مردم حالی کرد غیر اخلاقی لزوما غیر دینی نیست.این دینی که حاصل تفکر گذشتگان است.
Internet Infidels paper editor, and commentator, Keith Augustine has criticized near-death research for oversimplifying the role of culture in afterlife beliefs. He has also exposed weaknesses in methodology, paucity of data, and gaps in arguments. Instead of a transcendental model of NDE's, which he does not find plausible, he suggests that NDE's are products of individuals' minds rather than windows into a transcendental reality.[104][105] His criticism has been answered by Greyson[105] who suggests that the materialist model favored by Augustine is supported by even fewer data than the "mind-brain separation model" favored by many researchers within the field of near-death studiesاینکه من میگم ما نمیتونیم همدیگه رو قانع کنیم به معنای تعصب من/شما نیست، دلیلش همونه که گفتم، در دو راهی هایی که علم هنوز نظر قطعی نداره شمای نوعی بخاطر عقاید، تجربیات و دلایلی که دارید به یک سمت میرید و من نوعی به همون دلایل به سمت دیگه، متن بالا رو بخونید، اگر این مسایل امکان حل شدن داشتن قبل از ما این افراد که علمشون از ما خیلی بیشتره حلش کرده بودن ...
اگر مایل باشید میتونیم در مورد مساله وابستگی کوانتومی و و ربطش به مسایل متافیزیک بحث کنیم. میدونید که یکی از عجیب ترین پدیده های دنیای کوانتوم مساله وابستگی کوانتومی هست به این معنا که وقتی دو ذره به هم مرتبط و جفت میشن میتونن بصورت فرازمانی و فرامکانی با هم ارتباط برقرار کنن! یعنی اگر ما یکی از ذرات رو بفرستیم به یکی از کهکشانهایی که هزار سال نوری با ما فاصله داره و بعد یکی از خصوصیات ذره ای که روی زمین پیش ماست رو تغییر بدیم همزمان خصوصیت اون ذره دیگه هم تغییر میکنه، و این یعنی نقض یکی از قطعی ترین قوانین فیزیک یعنی "محدودیت سرعت به سرعت نور"، در جهان مادی که ما میشناسیم امکان نداره چیزی با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کنه، اما میبینیم که این ذرات به دلایلی نامشخص میتونن اطلاعات رو با سرعتی بسیار بسیار بیشتر از سرعت نور (همزمان!!) با هم مبادله کنن!!
محتوای مخفی: اطلاعات بیشتر
حالا وقتی به باورهای معتقدین به ادیان نگاه کنید می بینیم که صحبت از موجوداتی (روح، فرشته، خدا و ...) هست که فرا زمانی و فرامکانی هستن، که زمان و مکان برای آنها معنی نداره، می بینید صحبت از وحدت وجود میکنن و اینکه در دنیا وحدت حاکم هست و همه به هم ربط دارن و جهان یک واحد درهم تنیده است، می بینیم صحبت از تاثیر از راه دور هست، از معجزه و جادو هست و ...، قبلا میگفتن بر اساس قوانین فیزیک چنین چیزهای محال هست، اما الان خود فیزیک پنجره باز کرده که امکان چنین چیزهای رو تایید میکنه
چیزی مثه پدیده وابستگی کوانتومی یکی از همون دو راهی هاست که گفتم، بسیاری در این دوراهی به سمتی میرن که مقصد انکار اعتقادهای دینی است و دلایل خودشون رو دارن، در مقابل کسانی که معتقد هستن طبیعتا به سمتی میرن که مقصد اثبات عقایدشون هست، و هنوز هیچ گروهی نتونسته گروه دیگه رو متقاعد کنه چون انتخاب سر این دو راهی ها همونطور که گفتم بیشتر بر پایه احساس هست تا عقل و منطق
Last edited by AMHSIN; 31-12-2015 at 11:34.
دلیل ناامیدی دوستمون این بود:
+من الان حدودا یکسالیه مث خیلیای دیگه کاملا از ادیان ناامید شدم، و طبیعتا دیگه تمام مسائلی هم که ادیان طرح میکنن رد میشه مهمترین اونها afterlife و روز قضاوت و خود خداست و یا آفریدگاری به اصطلاح مهربان و ....
اگر پنجره باز بشه که شاید عقاید دینی حقیقت داشته باشن بنظر شما تاثیری نداره؟واقعا چطوری باید با فرض اینکه ما شامپانزه هایی متکامل هستیم که صرفا یه بازه چند ده ساله برای ارضای غرائضمون فرصت داریم و بعد از اون فارغ از اینکه چطور زندگی کردیم چقدر به هم نوعانمون خدمت کردیم یا ظلم کردیم مجدد به آغوش گرم !! نیستی برگردیم ، چطور میشه هنوزم به یک همچین زندگی معنا و هدف داد ؟؟
Last edited by AMHSIN; 31-12-2015 at 11:49.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)