سلام !
(( بره بره سیرداغ بره سیرداغ )) از روی کدوم آهنگ مایکل جکسون ساخته شده ؟
پیداش کردم !
دوست عزیز از شما هم ممنون
سلام !
(( بره بره سیرداغ بره سیرداغ )) از روی کدوم آهنگ مایکل جکسون ساخته شده ؟
پیداش کردم !
دوست عزیز از شما هم ممنون
Last edited by M . Sayid; 03-05-2015 at 20:38.
آهنگ smooth criminal
Sent from my iPhone using Tapatalk
سلام
قسمت جدید ویژه نیمه شعبان امروز سهشنبه 12 خرداد ساعت 21 و 40 دقیقه
بازپخش این برنامه فردا؛ چهارشنبه ساعت 15 و 30
بعد از روز پدر و مبعث این سومین قسمت ویژه و نوزدهیمن قسمت پخش شدهی امسال خوهد بود.
اطلاعرسانی تأخیری
کلاهقرمزی: آی مجری اونجا رو نگا کن
عزیزم ببخشید: اوه اوه اوه آقای مجری برو پیشش وگرنه این نیم ساعت دیگه میرسه به شما
مجری: گیگیلیه! گیگیلی اومده...
بچهی فامیل: گیلی گیلی گیلی
عمهزا: بچهها معرفی میکنم؛ دوست تأخیریمونَه
ببعی: اوری بادی لیسن اند ریپید : Delay ... Delay ... بععععع
گیگیلی: آقـای مجـــری مـن ســـلام کنـم... بچههـای عزیز فرا رسـیدن نـوروز 93 مبـــارک بـاشـه
از ویژه برنامه مبعث 94
یکی از عجیبترین اتفاقات برنامه ماجرای عمل زیبایی دوره بود (قسمت چهاردهم)
کلاً از خانوادهی فامیل دور هیچ چیز بعید نیست
فامیل دور: آقای مجری چقدر روز سختی بود... خیلی خستهام... چقدر عمل عجیبیه این عمل پوریپ (پولیپ) ! آقای مجری اون دفعه من رفته بودم برای سرماخوردگی سه ساعت طول کشید تا دکتر منو ببینه. ما از در بیمارستان نرسیده بودیم سریع اومدن بدو بدو این اومده عمل، بدو برو بالا... رفتیم اتاق عمل دکتره سریع اومد بیرون، گفت آقا این خانوم شما هستن دیگه، گفتم برره، گفت عملشونو عادی انجام بدم یا عمل «زیبایی» انجام بدم؟ گفتم خب آقا عمل «زیبایی» انجام بده عادی چیه ما تا اینجا اومدیم عمل عادی انجام بدیم؟! گفت پس باشه من همهی مراحل عملو زیبا انجام بدم؟ گفتم بله زیبا! خوشحال شد یه دو تا بشکن زد رفت تو درو بست. آقای مجری من هنوز نرسیده بودم نگران باشم! من تصمیم گرفته بودم ببینم چیجوری نگران باشم بهتره، بقیه میگن این چه مرد نگرانیه الان نگران زنشه دم در. اومدم اینور اونور راه برم درو باز کرد، من اومدم برم بگم دکتر چی شده امیدی هست یه دفعهای دیدم خود دوره است... خود دوره بود، داره میاد، داره با تلفن به شوره خبر میده سریع... اومد...
مجری: دوره خانوم کو؟
فامیل: دوره خانوم؟! دوره خانوم شما بودی دیگه؟! بفرمایید...
مجری: خانومت کو؟
فامیل: ایشونه دیگه! خودشه آقای مجری یه خورده پف کرده...
دوره: آی مجری من چشوری شدم؟
مجری: این دوره خانومه؟!
فامیل: بله آقای مجری من اولش همینجوری با تعجب میگفتم این دوره خانومه. دکتر گفت این پفا طبیعیه. بعد منم یه سری سوال ازش پرسیدم مطمئن شدم... یه سوالای خصوصی بود که فقط منو دوره میدونستیم، همه رو بلد بود.
جیگر: این کیه؟
کلاقرمزی: شایستی توی بیمارستان عوض شده!
فامیل: نه نه نه، خیالت راحت. من مطمئن مطمئنم.
مجری: از کجا مطمئنی؟
فامیل: آقای مجری مطمئنم دیگه یه سری چیزا هست که من نمیتونم بگم، همه رو بلد بود...
... آقای مجری عجیبترش میدونید چیه؟ مراقبتهای بعد از عملش خیلی جالبه... یه نسخه نوشت دکتر بدخط بود من نتونستم بخونم چیه داروهاش. رفتم داروخانه یه چیزای عجیب غریبی گفتن، اینا رو نوشته بود دکتر؟ ...کفش پاشنه بلند، ادکلن... ادکلنش چرا اینقدر گرون! گفتم با بیمه حساب کن... گفت چون خیلی زیبا عمل کرده بیمه زیبا قبول نمیکنه... کاش گفته بودم زشت عمل بکنه انگار زشتو قبول میکنه بیمه...
دوره: فامیررر! کی میریم پارییس...
فامیل: چی شده؟! میبرم دیگه گفتم میبرم. هی تو بگو پاریس، میبرم دیگه... آقای مجری پاریس از کدوم طرف میرن. به من بگی چشمی بلدم اسمش آشناست...
بچهی فامیل: مادددر... پدددر....
فامیل: صبر کن صبر کن من سوال آخرو بپرسم؛ اگه راست میگی ما بچمون اسمش چی بود؟
دوره: بَچَ... بَچَه!
فامیل: دیدی آقای مجری خودشه...
بچه: پدددر سلام... مادددر کو؟
فامیل: اینها مامانه بابایی ... مامان یه خورده باد کرده!
بچه: چی شده؟ چــــی شــــده؟!
مجری: عمل کرده یه کم پف کردن خوب میشن!
دوره: راا راا رااا راا رااا رااا
فامیل: فشار نیار به خودت دکتر گفته ممکنه چروک بیفته بهت
کلاهقرمزی: شایستی تو بیمارستان زنبور بوده نبوده؟
جیگر: من برم دنبال دوره؟ من برم...؟
دوره: فامیرر کی برریم ایتالیا
بچه: ماددر بادد کرده... بادکنک میخوام
ببعی: داداش! داداش کجاییی داداش...
بچه: ماددره!
ببعی: بععععععع (الفرار)
... و در ادامه مشغولیات ذهنی فامیل دور در این رابطه
فامیل: آقای مجری من هرچی به این میگم میخوام یه ذره تنها باشم نمیفهمه!
جیگر: جیگرم جیگرم جیگرم... میگم مهم نیست حالا دوره بود یا نبود... مهمه؟!
مجری: این دوره خانوم این بینیشون یه خورده مشکل داشت عمل کوچولویی انجام دادن یه خورده پف داشت...
فامیل: میگه مهم نیست... ترجیح دادم هیچی نگم در دهنمو ببندم جواب اینو ندم...
مجری: جیگر تو اصلاً برو... برو بازیتو بکن...
جیگر: باشه باشه من میرم ولی من اگه توهینی کردم معذرت میخوام... مهم نیست دوره هست یا نیست مهم نیست مهم نیست...
مجری: خب ببین یه خالی بوده از روی صورتش دوره خانم...
فامیل: آقای مجری یه خالی بوده چیه! شما هی داری میگی یه عمل کوچیک بوده، عمل کوچیک نبوده دیگه آقای مجری عزیز دل من عمل بزرگی بوده...
مجری: خب یه ذره هم جراحی زیبایی کردن...
فامیل: من نمیتونم فراموش کنم آقای مجری من ذهنم دگرگون شده
مجری: نه. دوره که همون دوره است خب حالا یه ذره اینجاش به اصطلاح پف کرده
فامیل: آقای مجری همون دوره است که من باید نصف خاطراتم رو بریزم دور! بریزم توی همون دور بمونه... درشو ببندم بسته نمیشه که!
من دیشب خوابشو دیدم آقای مجری.... من احساس خیانت میکنم!
مجری: چرا؟ چه خوابی
فامیل: من خوابشو با قیافهی قبلیش دیدم، این میدونی یعنی چی؟
مجری: یعنی خواب دیدی دیگه!
فامیل: فردا شب اگه من بخوابم با قیافهی جدیدش خوابشو ببینم اون موقع چکار کنم؟ اون موقع یا به این یکی دارم خیانت میکنم یا به اون یکی دارم خیانت میکنم دیگه. نمیشه که در آن واحد دو نفر رو دوست داشت دیگه میشه؟
مجری: ببین فامیل دور دوره خانوم که همون دوره است یه ذره اینجا یه خالی بوده حالا یه چیزی بوده یه ذره عوض شده
فامیل: آقا شما هی داری میگی یه ذره آقای مجری یه ذره نیست که کل صورتش عوض شده، لباسشم که عوض شده. الان من نگران اینم که تو دور نمیشناسنش چرا؟ برای اینکه با لباس جدید نمیدونم مارکه! با اونا رفت.
مجری: نه اون خواهرش میاد شوره خانوم...
فامیل: نه آقا خواهرشم از خودش بدتر! من آقا دماغ اینو میخوام پس بدم. میرم به دکتره میگم این دماغ اینو بچسبون سرجاش پول مارو بده اصلاً پول ما رم نده... پسفردا آلبوم عروسیمو میخوام نشون بچم بدم میگه این کیه بغل تو نشسته...
Last edited by Morteza4SN; 08-06-2015 at 20:13.
دیشب یه قسمت جدید ساعت 23 پخش شد!
طبق جدول برنامههای شبکه دو امروز ساعت 21:30 هم یک قسمت پخش خواهد شد که اگه تکراری نباشه احتمالاً قسمت آخر مجموعهی امسال هست (22 قسمت)
ویرایش: قسمت آخر موند برای مناسبت بعدی در دی ماه!
+
اشتراک این تاپیک رو هم از دست ندین: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
+
از قسمت بیستم (ویژهی قربان - بخش سوم) ــ درددل فامیل دور با مجری
انواع و اقسام پشه با فرهنگهای مختلف از دید فامیل دور؛
- پشهی ضد رادار؛ همونیه که توی هوا میبینیش، یه مدتی با راداره! دنبالش میکنی یهو میاد نزدیکت یهو نیست، غیب میشه از رادار خارج میشه...
- پشهی ذلیل مرده؛ اوناییه که در خودکار گذاشتی که شما بهش میگی توری... بعد این میاد غرورش رو له میکنه خودشو به ذلیل مردگی میزنه تا رد بشه بیاد تو...
- پشهی پسه پسه؛ اول در گوشـت پِس پِس میکنه شما فکر میکنی کسیه، بر که میگردی یهو نوک دماغتو میزنه... بعدها میگه که من نزدم خودت دماغتو زدی به نیش من!
- این پشهای که بچه رو نیش زد پشهی لات و لوت طماع بود؛ حرص داشت با ورع (ولع) نشسته بود رو دماغ بچه، میگم یه دونه زدی بسه دیگه به اندازت بخور پاشو برو، دیدم نشسته همچنان داره باد میکنه! میگم میترکی الان من نگران سلامتی توئم... رات و روت بود به خاطر اینکه به من نه تنها خندید بلکه حرفای رکیک هم میزد!
- پشهی سوسول؛ اگه از این پشهها بود یه پِخِش میکردم میرفت با باباش مییومد! از اینایی که نگاش میکنی میترسه میگه اوه اوه اوه من الان دستم الگوهام میشکنه نیش بزنم. بلند میشه میره معمولاً با باباش میاد...
- پشهی رفیقباز؛ آقای مجری من نگران پشهی رفیق بازم... اول یه دونشون میاد خودشو به ذلیلمردگی میزنه از در خودکار رد میشه میاد یه خورده از خونا امتحان میکنه ور میداره میبره اگه که خون مورد علاقش باشه فردا همه رفیق رفقاشو ورمیداره میاره. یهو میبینی هزار تا پشه وارد شدن!
دیشب یه پشهای هم بود ویز ویز میکرد چون که مرد بود باهاش کاری نداشتم... نیش زدن کار مردونهای نیست! مرد میاد رک حرفشو میزنه نیش نمیزنه کنایه کاری نداره...
قلمرو یعنی حریم شخصی، من راز بقا رو داشتم نگاه میکردم گفتش که شیرها یه قلمروی برای خود دارند، شیر نر کارش این است که آب دهانش را ـ آب دهنش بوی بدی میده اینقدری که دیگه هیچ کس از اونجا رد نمیشه عین دیوار - آب دهانش را میریزد و دور قلمروش میکشد و یک نقطه آب دهان رو نمیریزد و آنجا درِ قلمرو میشود و بقیه موجودات میان اونجا آب بخورن بعد شیر میپره میگیردشون. کار شیره هین بود؛ اونجا لم بده کنار در، حیونا که میان نذاره وارد قلمرو بشن. بقیه کار و شکار و مِکار و این جور چیزا رو زن و بچه انجام میدادن. من میخوام برم تو دور شیر رو سرمشق پدرا قرار بدم، پنگوئن چیه اینا انتخاب کردن برای سرمشق پدر!
من چون پدرم، برنامههایی که در مورد در و قلمرو و ایناست بیشتر باید ببینم!
چون پدر مسئوله. اسمش روشه دیگه: پـدر؛ یعنی کسی که درِ قلمرو با اونه... پـ ـدر یعنی کسی که پـشتش درِ خونه است!
مادر یه درِ خودمونی هست درِ مهربون داخل منزل...
هر دری یه بچهی دیگهایه... برادر اینجا حکم بیشتری نسبت به پدر داره. یعنی کسی که جای پدر برای در کار میکنه...
من نگرانم آقای مجری... نگران اینم که هیچ کدوم از بچههای من به در علاقه ندارن، همچین برادر خوبی برای در نیستن
اگر من رفتم بیرون قلمرو یه حیوونی به من حمله کرد یکی به من چنگول کشید یکی منو کند خورد گروهی حمله کردن بعدش کفتارا استخونای منم خوردن هیچکس نیست راه منو ادامه بده... برادر ندارم آقای مجری
مجری: حالا فکر کن من برادرت! گریه نداره. شبا هم اینقدر از این فیلمای راز بقا نگا نکن!
فامیل: شما برادر منی؟ وای زندگی من زیر و رو شد یهو... برادر! ئه ئه! برادر گم شدهی من تویی آقای مجری؟
مجری من! برادر کوچولوی من! میدونی از اون روزی که پدر به خاطر فقر منو گذاشت پشت در دور من چقدر دنبال تو گشتم... چی شده؟! من این همه کنار توئم اینهمه تو شبیه منی...
مجری: فامیل من مثلاً گفتم، مثلاً!
فامیل: مثلاً چیه مجری جان، ئه!
مجری: مجری جان چیه چی شد یهو چیز شدی؟!
فامیل: بالاخره برادر بزرگی گفتن برادر کوچیکی گفتن!
مجری: شما برادر بزرگهای؟!
فامیل: برره! من زودتر به دنیا اومدم، توو دور همه میدونن... فامیل یه قلـی داشته... اصلاً پشه مشه رو بیخیال... داداش!
عزیز من بیا بغلم... من همیشه از بچگی آرزوم بود تو رو بغل کنم... اصلاً توی دور همه شباهت ما رو ببینن میفهمن...
پدر تو رو ببینه میدونی چقدر خوشحال میشه میدونی چقدر ناراحت بود تو رو گذاشته پشت در!؟
مجری: داداش کیه... چه شباهتی... من اصلاً نمیدونم دور کجا هست!
فامیل: پاشو فعلاً یه دو تا چایی بریز بیار اینجا! من کار دارم الان میرم برمیگردم...
مجری: بله؟!!
فامیل: یه چایی بریز بیا بخوریم دیگه! یه خرده حالا بهت خندیدیم روی خوش نشون دادیم دیگه نمیخواد... برادر بزرگ، احترامشو نگه دار!
پاشو عزیزم پاشو من خستهام. این سالها اصلاً نبودی همش هم حرف زدی. یه خرده دیگه موقع کار کردنه...
آخرین وضعیت «کلاه قرمزی» به روایت ایرج طهماسب
ایرج طهماسب خبر داد که امسال قصد ندارد مجموعهی کلاه قرمزی را برای تلویزیون آماده بکند و وعده ساخت فیلم سینماییاش را داد.
این کارگردان در گفتوگویی کوتاه با خبرنگار ایسنا، در پاسخ به اینکه آیا «کلاه قرمزی 95 » را در حال ساخت دارد؟ گفت: خیر! امسال به دلیل ساخت سینمایی «کلاه قرمزی و دوستان»، امکان ساخت مجموعه را نداشتیم و در جلسهای که با مدیران صدا و سیما داشتم به دوستان پیشنهاد دادیم، حالا که 6 ماه فرصت تا پایان سال هست، بودجهی این برنامه را در اختیار دیگر برنامهسازان قرار بدهند تا در ایام عید نوروز، تماشاگر برنامهی جدید و جذاب برای کودکان باشیم.
طهماسب همچنین مطرح کرد: بنده هم قول میدهم که مردم در سینما شاهد فیلم سینمایی خوبی برای کودکان باشند، به امید دیدار در سینماهای سراسر کشور با «کلاه قرمزی و دوستان». او جزییات بیشتر دربارهی فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و دوستان» را به بعد موکول کرد.
به گزارش ایسنا، مجموعه کلاه قرمزی به عنوان پرمخاطبترین مجموعهی نوروزی سیما سال گذشته معرفی شده بود.
سلام
به عنوان حسن ختام این تاپیک؛ یکی از بخشهای بامزهی امسال مربوط به نمایش خواستگاری قلم از آبرنگ (قسمت 17 ویژه روز پدر) که با تم لوتیوار و پر از ارجاع به فیلمهای قدیمی (کیمیایی) بود،
- بخش خواستگاری قلم از آبرنگ را ببینید: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
..
فامیل (بابای آبرنگ): اول که اومدی تو خونه نفهمیدم کی اومده حالا که فهمیدم که از اینایی هستی که از این سوسول بازیا و هنری بازیا خوشت نمیاد فهمیدم کی اومده! اسمت برام ماست فامیلیتم... چی شده... کلام ما
::
دیالوگ اصلی: (وقتی رفتی نفهمیدم کی داره میره، حالا که اومدی میفهمم کی اومده...)
فیلم: [گوزنها - مسعود کیمیایی]
دیبی: چی نشده؟!!
آخه قصش کوتاهه! من نبودم مهندس نصرت، پوریا پونصد، قلی فرصت. نه و اینا کم بودیم، غلام خانوممونم نبود...
فامیل: کدوم غلام؟
دیبی: غلام آبرنگکل! نمیشناسی. نه از ما آره از اونا که نریم آبخوری. تو بمیری به طاسیت قسم ما کلاً تو نخِش بودیم. آره نه ماچ بیدنده نیومدیم پایین، یکی چپ یکی راست یکی بالا یکی پایین آب نخوردیم. همه گفتن نخورده شمام بگین نخورده.
::
(بهمن مفید: من بودم حاجی نصرت رضا 500 علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامونم بود!
قیصر (بهروز وثوقی) : کریم! کدوم کریم؟
بهمن مفید: کریم آب منگل. میشناسیش.
آره از ما نه از اونا آره که بریم دوا خوری
تو نمیری به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم
آره نه گاز دنده دم هتل کوهپایه دربند اومدیم پایین
یکی چپ یکی راست یکی بالا یکی پایین عرق و آب جو، جور شد
رو تخت نشسته بودیم داشتیم می خوردیم. اولی رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا لول لول شدیم
دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع پاتیل پاتیل شدیم. سومی اومدی بریم بالا.
آشیخ علی نامرد ساقی شد گفت بریم بالا ما هم رفتیم بالا. گفت به سلامتی میتی، تو نمیری به موت قسم خیلی تو لب شدم
این جیب نه اون جیب نه تو جیب ساعتی ضامن دار اومد بیرون رفتم اومدم دیدم کسی نیست همه خوابیدن
پریدم تو اتول اومدم دم کوچه مهران بغل این نرقه فروشیه. اومدم پایین یه پسر هیکل میزونه اینجوریه زد بهم افتادم تو جوب
گفتم هه ته ته
گفت عفت یکی گذاشت تو گوشم
گفتم نامردا دومی رو زد از اولیش قایمتر زد
دست کردم تو جیبم که برم و بیام چشم واز کردم دیدم تو مریض خونم
حالا ما به همه گفتیم زدیم شما هم بگین زده خوبیت نداره!)
[قیصر - مسعود کیمیایی]
دیبی: اربابتم نارفیق دمت سررررد
فامیل: من ببینم این قررمو (قلمو) از رنگای تیره استفاده کرده بعد بیاد بزنه تو رنگای روشن، اگه رنگای دختر من قاطی پاتی بشه... من میمونم و تو میمونی با یه قلمتراش اینقدی! فهمیدی یا نه؟
::
(سيد به صاحبخانه: اگه رضایت دادی دادی، وگرنه يه طوري ميشه ديگه! اون وقت من میمونم و تو و یه ضامن دار انقدزی... قضيه دختر گاروان زنه رو هم روو میكنم. حالا خود دانی... آره داداش)
[گوزن ها - مسعود كيميايي]
فامیل: قلم خان قدیما که این همه دورنگی نبود... سلامتی سه رنگ: زرد قرمز و آبی. سه رنگ اصل که همهی رنگای عالم از اونا به وجود اومده...
همساده: ناز نفست
دیبی: ای خار گفتی
::
(سلامتی سه تن؛ ناموس و رفیق و وطن
سلامتی سه کس؛ زندونی و سرباز و بیکس
سلامتی باغبونی که زمستونش رو از باهار بیشتر دوست داره
سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بیملاقاتی)
[اعتراض-مسعود کیمیایی]
فامیل: میدونی چیه؟ وقتی سطل رنگ داره یه کوه غم داره... لوتی امشب دل پر دردی داره، لوتی امشب باید بره امشب ساختمونا رو همه رو رنگ بکنه...
::
(داش آکل: وقتی مرد غم داره یه کوه درد داره ...)
(سوته دلان: لوتی امشب دل پردردی داره، ناله سردی داره زير سايه علی، ديو جلودارش نيست)
دیبی: کجایی... کجاییی که دیبیتو نکشتن...
::
(فرمون: قیصر کجایی که داشتو کشتن!)
[قیصر - مسعود کیمیایی]
++++++++++++++++++++++++++
از این ارجاعات قبل از این هم در کلاه قرمزی دیده شده:
- کلاه قرمزی و ارجاع به بهروز وثوقی: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهروز وثوقی: دیگه واسم جون نمونده... نگا، دستم به مغزم نمیرسه...
+ بابا ایننو مامان داد که بدی به این آقاهه...
::
کلاه قرمزی: آقای مرجی... باوفا... حالم خرافه... شوکولات میخوام شوکولاتم دیر شده... دستم به سرم نمیرسه!... به خانومت بگو از زیر سماور دو تا شوکولات بیاره به من بده...
- کلاه قرمزی و پسرخاله در نقش بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان فیلم گوزنها، مقایسه: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
۱- وقتی رفتی نفهمیدم کی داره میره، حالا که اومدی میفهمم کی اومده... هنوزم کم حرف میزنی هنوزم ماتی هنو تو چشات عشقه حتماً هنوزم دروغ نمیگی، عین یه کفتر رو شونهی من...
۲- تو حبس به آجان بد نگفتم، خوشرفتاری کردم... همونجا یه رفیق پیدا کردم، بهش گفتم چند ماه از حبست مونده؟ گفت پنج ماه. گفتم جرمت چیه؟ گفت دعوا! گفتم رضا باوفا این همه حبس باسه یه دعوا؟ گفت قاطیم داره. گفتم قاطیش چیه؟ گفت یه قتل جزمی!
۳- ببین اصغر آقا اگه رضایت دادی دادی اگه ندادی با همدیگه رو می-بی-نیم!
::
پسرخاله: وقتی اومدی نفهمیدم کی اومده حالا که همه جا رو بهم ریختی فهمیدم کی اومده...
کلاه قرمزی: آخی مثه یه کفتر...
اسمش مرجی بود ینی مرجی صداش میکردن، گفت بیا تهرون. گفتم واسهی چی. گفت همکاری. گفتم باحیا این همه سال تلوزیون واسهی برنامه کودک؟ گفت قاطیم داره! گفتم قاطیش دیگه چیه؟ گفت قاطی کردم... آره اومدنه به کسی بد نگفتم پول از کسی نگرفتم از خالهام خدافظی کردم این گلم آوردم که بدم بهش... بهش گفتم همدیگه رو می-بی-نیم...
در آخر اینم ببینید خیلی باحاله؛ نسخه دوبله ترکی کلاه قرمزی:
- تیتراژ ترکی بؤرکو قیرمیزی: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- یک بخش با دوبله ترکی: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببعی: آدِم کوزو (kuzu)... نایس تو میت یو
- سحرلر کاهو گینورتالار کاهو آغشاملار دیکشنری
- "دیکشنری"... حالا دا اینگیلیس جویرانیر
بله عنوان تاپیک مربوط به برنامهی دو سال قبله!
از همه بدتر اینه که امسال برنامه ضبط شده ولی از بیلیاقتی تی.وی پخش نمیشه...
تلویزیون و عوامل کلاه قرمزی به توافق نرسیدند
تهیه کننده مجموعه کلاه قرمزی از به توافق نرسیدن با مدیران تلویزیون برای پخش نوروزی این مجموعه پس از برگزاری جلسهای مشترک خبر داد.
به گزارش ایسنا، حمید مدرسی - تهیهکننده برنامه تلیویزیونی کلاه قرمزی - پیرو توضیحات مدیر شبکه دو سیما در موضوع مشکلات مجموعه کلاه قرمزی در سال ۹۶ یادداشتی برای انتشار در اختیار خبرگزاری دانشجویان ایران قرار داد.
در این یادداشت آمده است:
«موارد ذیل جهت اطلاع میلیونها هوادار این مجموعه و مدیران محترم ارشد سیما، تقدیم میشود:
۱- همانگونه که در پنج دوره نوروزی کلاه قرمزی میهمان خانههای مردم بود و تبدیل به یکی از پربینندهترین برنامههای سیما شد و نام عروسک ملی و محبوب را به خود اختصاص داد، با توجه به علاقهمندی شرکتها و نهادها در موضوع جذب تیزر تبلیغاتی قبل و میان برنامه پرده از درآمدهای میلیاردی سیما برمیدارد که اینجانب هیچگونه طمعی به درآمد اداره کل بازرگانی نداشته و ندارم ولی حالا که با ریز اطلاعات با مردم سخن میگویید، ذکر درآمد حداقل ۱۵ تا ۲۰ برابر بودجه مجموعه کلاه قرمزی را در هر دوره اعلام فرمایید. اگر نه، لیست درآمدهای بازرگانی حتی در سالهای گذشته مرتبط با مجموعه کلاه قرمزی را عینا جهت اطلاع همگان منعکس نمایم.
امسال نیز در ادامه قراردادهای بازرگانی تا این لحظه با خبرهای موثق بالغ بر ۲۵ میلیارد تومان عقد قرارداد باکس تبلیغاتی این مجموعه صورت پذیرفته است؛ بنابراین قبل از این که تولیدکنندگان محجوب و وفادار این مجموعه به دستمزدهای خود فکر کنند، عامل درآمدزایی بیشماری برای سیما مهیا کردهاند و آبروی سیما را در ایام نوروز در طی این سالها به قیمت ناچیزی فقط به عشق میلیونها طرفدار و مشتاقان این برنامه تن به تولید دادهاند.
کافی است نیم نگاهی به کارنامه گروه تولید کننده بیاندازید و کمی بیاندیشید که این گروه به جز محصولات کلاه قرمزی بویژه در حوزه سینما دارای فیلمهایی هستند که اکثر آنها ضمن کسب موفقیت و ماندگاری از رکورد فروش در هر سال ثبت گردیده است.
۲- طبق روال سیما جهت تولید برنامهای حداکثر از یک سال پیش طی تشکیل جلسهای به نام شورای ارزیابی متشکل از حداقل ۱۰ نفر از کارشناسان متخصص در حوزههای مختلف یک برنامه را ارزیابی و بودجه تقدیمی تهیه کننده را تجزیه و تحلیل و در نهایت مورد تصویب نهایی قرار میدهد که هیچگاه به یاد ندارم تهیه کنندهای و همکاران محترم من با حال خوب از جلسه ارزیابی بیرون آمده باشند.
ذکر جنابعالی به زیاده خواهی تولیدکنندگان مجموعه کلاه قرمزی در سالهای گذشته توهین و تهمتی بود به دهها کارشناس محترم سیما که اغلب این عزیزان همچنان در جای جای سیما فعالیت دارند که در این زمینه قطعا پاسخگو خواهید بود. زیر پا گذاشتن امضاء و تعهدات قبلی مدیران محترم سیما که خالصانهتر از شما خدمت کردند و در بدتر از این شرایط مالی که گریبانگیر سیما شده به بهترین شکل و فراخوان هنرمندان سینما و تلویزیون در تولیدات سیما و پر شدن آنتنی با محتوایات جذاب و جذب حداکثری بینندگان عمل نمودند هنوز از یادها نرفته است.
فرار هنرمندان و اضافه کنیم به این لیست گوشه نشینی جمع کثیری از هنرمندان بنام از سیما مدیون همین نگاه تحجرآمیز جنابعالی به هنر و هنرمند میباشد. امروزه کمتر تهیه کننده و کارگردانی است که با آرزوی پخش تیزر اثرش از شبکه بیمحتوای «جِم» فکر نکند. این رویه را در محصولات صنعتی نیز شاهد هستیم. بیتدبیری در حوزه مدیریت حداقل در تجربه اینجانب با جنابعالی چیزی به جز ایجاد بیاعتمادی و دور شدن از مردم و از سوی دیگر از طریق آنتن ملی سیما با مردم آدرس غلط و دروغ گفتن را صواب میدانید یا غیر صواب؟
چهار بار اعلام رسمی از آنتن سیما و رسانهها توسط جنابعالی و شبکه دو مبنی بر پخش جدید کلاه قرمزی ۹۶ با ریز اطلاعات جدید عروسکهای جدید و غیره بدون هیچ گونه توافق و مکتوبی را صواب می دانید یا غیر صواب؟
جناب جعفری جلوه مدیر محترم شبکه دو سیما پنج ماه از شروع پروژه کلاه قرمزی میگذرد و ساعتهای زیاد و بحث و گفتوگوهای تکراری با جنابعالی و ارائه مستندات اینجانب مبنی بر بزرگ شدن ابعاد تولید و هزینهها یک بار زحمت حضور در صحنه را کشیدید؟
آیا کارشناسی برخلاف سالهای گذشته که چندین کارشناس جهت صحت و سوق هزینه های تولید ارائه شده توسط تهیه کننده اعزام نمودهاید یا خیر؟ آیا اصلا از آدرس محل فیلمبرداری مطلعید یا خیر ؟ پس این همه تلاشی که از طرف شما اعلام شد، چه بوده است؟
حداقل در مورد قرارداد دو سال پیش این مجموعه ۱۳۹۴ که کمیته محترم ارز یابی شبکه دو سیما با امضاء جنابعالی عقد شد، به کدام بند از قردادتان عمل کردهاید؟ که حالا زیادهخواهی تولیدکنندگان را طرح مینمایید. بیش از نیمی از بودجه پروژه کلاه قرمزی ۹۴ هنوز پس از دو سال تسویه نشده به جز پرداخت دو قسط که بیش از 20 روز از تاریخ آن نمیگذرد همینک از قرارداد ۹۳و۹۴ طلبکار هستیم. لطفا سوال نکنید بیاعتمادی از کجاست. یعنی تهیهکنندها هزینه کنند و تعهد تامین کل بودجه را به عهده بگیرند و سه سال بدوند به دنبال بودجه و دستمزدهای مجموعهای که تولید پخش و توسط سیما بهره برداری شده و در این میان شاهد له شده عزت و کرامتشان باشند.
جناب آقای جعفری جلوه مدیر محترم شبکه دو سیما ما خودمان شخصیت محبوب این مجموعه جیگر را درست کردهایم، لطفا ما را جیگر فرض نکنید.
در مورد منابع حاصل از اسپانسر بدون واریزی به خزانه ذکر کردهاید نام چند پروژه را بیاورم که نقض ادعای شما در سیما است. چندین پروژه به دلیل همین عدم اعتماد در تسویه با تهیه کنندگان شرط قرارداد مستقیم با اسپانسر را عقد نمودهاند. قول و قرارهای خلاف و دور از واقعیت قائم مقام شبکه که متاسفانه سرنوشت این شبکه در دستان ایشان است تا جنابعالی و تاسف از اطمینان و اعتماد اینجانب به ایشان بی هیچ مکتوبی راهی مذاکره و عقد قرارداد مستقیم با اسپانسرها نمودند مجوزی که در اختیار شبکه دو نبود.
همانگونه که قبلا اعلام کردم، حل و فصل مجموعه کلاه قرمزی حتی با تفویض ریاست محترم سیما و معاونت محترم سیما از طریق جنابعالی به دلیل نگاههای دور از واقعیت و حداقل یک اقیانوس فاصله از اطلاعات روز جنابعالی در موضوع هزینه ها و دستمزدهای هنرمندان به هیچ نتیجهای نرسید.
جناب جعفری جلوه پروژه مجموعه کلاه قرمزی پروژه بسیار گرانی است به دلیل بهره بردن از هنرمندان بنام و منحصر به فرد و افزایش بی رویه هزینهها وبزرگ شدن پروژه در همه ابعاد.
در انتها مجموعه کلاه قرمزی ۹۶ دیگر از رویه ارزیابی گذر کرده و توسط تولید کنندگان آن هزینه و به اتمام رسیده است.
درخواست مکتوب اینجانب از ریاست محترم سیما تنها راه حل و فصل کوتاه مشکلات این مجموعه با توجه به از دست رفتن زمان مفید است که عینا به صورت مکتوب به دفتر ریاست سازمان ارسال شده و گویا عدم اهمیت این مجموعه جهت پخش از آنتن سیما توسط ریاست سازمان نیز در دستور کار قرار ندارد.»
میتونم بگم تنها برنامه ای که در چند سال گذشته از تلویزیون نگاه کرد کلاه قرمزی بوده گه گاهی هم نود.حتی هر سال بعد از تعطیلات که میرم سر کار کلاه قرمزی عید رو دانلود میکنم در طی روز تو محیط کار پخش میکنم انقدر متن و طنز این برنامه شیرین هست که با شنیدنش هم روحیه آدم عوض میشه.تلویزیونی که باید در خدمت سلیقه مردم باشه شده شیپور در جهت منافع سیاسی یه عده.امیدوار بودم برنامشونو از طریق شبکه خانگی رو سی دی و دیجیتال برای فروش بزارن مطمئنم استقبال فوق العاده ای میشه و دیگه احتیاجی به بودجه صداوسیمای میلی ندارن.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)