تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 10 اولاول ... 345678910 آخرآخر
نمايش نتايج 61 به 70 از 95

نام تاپيک: مسابقه ی شعر / متن و آهنگ / موسیقی متناسب با عكس [پایان دور پاییزی، اهدای مدال به نفرات برتر]

  1. #61
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

      محتوای مخفی: آتش - شین‌ایچی هُشی 

    پروفسور اِل دستیار جوانش را صدا زد و گفت: "کم‌کم وقتش رسیده تو هم اختراعی بکنی."

    "راستش اختراع هم کرده‌ام و قصد داشتم همین روزها نشانتان بدهم."

    "پس بالاخره موفق شدی یک چیزی بسازی."

    "بله. اختراعم این رُباتِ پرنده‌ست."

    جوان، پرنده توی دستش را به پروفسور نشان داد، پرنده‌ای به بزرگی کلاغ. پروفسور وراندازش کرد و پرسید: "پرواز هم می‌کند؟"

    "البته که می‌کند. سوای پرواز کردن توانایی دیگری هم دارد."

    جوان دکمه‌ای را که روی سر پرنده تعبیه شده بود فشار داد. ربات بال‌بال زد و در فضای اتاق پرواز کرد. کمی بعد هم فریادش بلند شد که: "از آتش حذر! از آتش حذر!"

    پروفسور با دیدن این صحنه متفکرانه گفت: "عجب اختراعی کرده‌ای اما شاید به درد بخورد."

    "فکر می‌کنم خیلی به درد خواهد خورد. این پرنده می‌تواند آتش‌سوزی‌ها را پیدا کند و با صدای بلند به همه اطلاع بدهد. محل دقیق آتش‌سوزی را هم با استفاده از امواج ارسالی‌اش ردیابی کند."

    "با این حساب اختراع بسیار ارزشمندی خواهد بود. با ساختِ تعداد زیادی از این پرنده‌ خسارات ناشی از آتش‌سوزی‌ها به میزان زیادی کم می‌شوند. آفرین بر تو."

    پروفسور در همان حال که از دستیار جوانش تمجید می‌کرد، روی صندلی نشست و سیگاری گیراند. آن جا بود که پرنده ناگهان از جایش بلند شد و به سمت پروفسور پرواز کرد و بعد هم فریادش بلند شد که: "آتش! آتش!" هم‌زمان آژیر دستگاهِ گیرنده در دستِ دستیار جوان به صدا درآمد. پروفسور از جایش پرید و با عجله سیگارش را خاموش کرد. بعد گفت: "در کارایی‌اش شکی نیست اما هنوز ناقص است. بهتر است تکمیلش کنی."

    چند روز گذشت تا این‌که جوان دوباره با پرنده‌اش سراغ استاد آمد و گفت: "نقصش را برطرف کردم تا دیگر به گرمای جزئی مثل گرمای آتش سیگار واکنش نشان ندهد."

    "خب شروع کن."

    جوان پنجره اتاق را باز کرد و بعد دکمه روی سر پرنده را فشار داد. پرنده به جای این‌که به بیرون پرواز کند بال‌بال‌زنان به گوشه اتاق، جایی که بخاری روشن بود، برگشت و فریادِ "آتش! آتش!" سرداد. پروفسور خندید و گفت: "هنوز ناقص است."

    باز چند روز گذشت. این بار پروفسور در خواب بود که جوان به سراغش آمد. چشم‌هایش را مالید و نگاهی به ساعتش انداخت. چهار صبح بود و هوا کم کم داشت روشن می‌شد.

    "این وقتِ صبح چه کار داری؟"

    "می‌خواستم هر چه زودتر شما را از تکمیل اختراعم مطلع کنم. این رباتِ پرنده دیگر به گرمای بخاری واکنش نشان نخواهد داد. تعریفی از آتش‌سوزی به او داده‌ام که می‌گوید آتش‌سوزی چیزی‌ست که به‌تدریج دمای آن افزایش می‌یابد، نه مثل بخاری که دمایش ثابت است."

    این بار پرنده از پنجره به بیرون پرواز کرد و در حالی که فریاد می‌زد: "از آتش حذر! از آتش حذر!" دور شد. لحظاتی بعد دستگاهِ گیرنده به صدا در آمد. جوان گفت: "جایی آتش‌سوزی رخ داده." اما وقتی دستگاه را وارسی کرد متوجه شد که پرنده هم‌چنان در حال پرواز به جلو است. شاید در دوردست آتش‌سوزی رخ داده بود اما بعد از استعلام از آتش‌نشانی‌های مسیرِ پرنده، معلوم شد هیچ آتش‌سوزی‌ای اتفاق نیفتاده. جوان با تعجب گفت: "نمی‌فهمم چه شده. فکرمی‌کردم این‌بار موفق بشوم."

    "فکر نکنم رباتِ پرنده‌ات برگردد. سمتِ خورشید را گرفته و پیش‌می‌رود."


    نویسنده: شین‌ایچی هُشی
    ترجمه: مرتضی بغدادی

    داستان همشهری - دی 1390







    TIME'S UP

    THANKS






  2. 13 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #62
    کاربر فعال انجمن ادبیات M0RTEZA_R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    توی
    پست ها
    1,413

    پيش فرض




    پرواز را آرزو خواهند کرد،
    مردانی که در پس عقده هایشان سالها سکوت اختیار کرده اند

    مرتضیـ

    The DayDream-Fly 320Kbps
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  4. 10 کاربر از M0RTEZA_R بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #63

  6. 19 کاربر از MILAD MGH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #64
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    12



    نام آهنگ : وایسا دنیا

    خواننده: رضا صادقی

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


      محتوای مخفی: متن 
    من دیگه خسته شدم بس که چشمام بارونیه پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
    من دیگه بسه برام تحمل این همه غم بسه جنگ بی ثمر برای هر زیاد و کم
    وقتی فایده ای نداره . غصه خوردن واسه چی واسه عشقای تو خالی ساده مردن واسه چی
    نمیخوام چوب حراجی رو به قلبم بزنمنمیخوام گناه بی عشقی بیفته گردنم
    نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
    یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
    همه حرف خوب میزنند اما کی خوبه این وسط بد و خوبش به شما ما که رسیدیم ته خط
    قربونت برم خدااا چقدر غریبی رو زمین آره دنیا ما نخواستیم دل با خودت نبین
    نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
    یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم
    این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد اون بلیط شانس دائم بگو قسمت کی شد
    همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست این همه طلسم و ورد جای خوش دعا کجاست
    نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
    یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم وایسا دنیا،وایسا دنیا من میخوام پیاده شم







    در دریایی آرام و بس وسیع,

    قایق رانی سرگردان. به کدام سو ... ؟

    وی راه بلد نیست.

    پارو ها هم مسیر را گم کرده اند.

    خود را به دریا بسپار.

    یا تو را خواهد بلعید یا نجات پیدا خواهی کرد.

    دریا راه بلد است,

    خود را به دریا بسپار ...


    " Demon King "

  8. 15 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #65
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض


    قایقی خواهم ساخت
    خواهم انداخت به آب.
    دور خواهم شد از این خاک غریب
    که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
    قهرمانان را بیدار کند.

    قایق از تور تهی
    و دل از آروزی مروارید،
    همچنان خواهم راند
    نه به آبیها دل خواهم بست
    نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
    و در آن تابش تنهایی ماهی گیران
    می فشانند فسون از سر گیسوهاشان

    همچنان خواهم راند
    همچنان خواهم خواند
    «دور باید شد، دور.
    مرد آن شهر، اساطیر نداشت
    زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود
    هیچ آئینه تالاری، سرخوشیها را تکرار نکرد
    چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود
    دور باید شد، دور
    شب سرودش را خواند،
    نوبت پنجره هاست.»
    همچنان خواهم راند
    همچنان خواهم خواند

    پشت دریاها شهری ست
    که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است
    بامها جای کبوترهایی است، که به فواره هوش بشری می نگرند
    دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی است
    مردم شهر به یک چینه چنان می نگرند
    که به یک شعله، به یک خواب لطیف

    خاک موسیقی احساس تو را می شنود
    و صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد

    پشت دریا شهری ست
    که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
    شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.

    پشت دریاها شهری ست!
    قایقی باید ساخت


    سهراب سپهری

    =========================================

    ترانه دریای انتظار از گوگوش
    آلبوم دو ماهی
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

      محتوای مخفی: متن ترانه 
    شن های ساحلی ، کلبه های گلی
    چشمان باز صدف ، موجی که تن پوشیده با تور کف
    هر یک ، در این ، دریا ، چون دل عاشقم ، انتظار تو را دارد
    بر لب های قایقرانان نغمه خوان ، خاموشی کرده آشیان ، بی تو جانا
    باز آ ، باز آ با طنین آواز خود ، با وجود و با ناز خود ، بار دیگر بلرزان قلب دریا را

    بر روی موج آب ، نیلوفر رفته خواب ، بر چشمان خواب او ، بر جان من یک بار دیگر بتاب
    باز آ ، باز آ ، باز آ چون دل عاشقم انتظار تو را دارد


  10. 13 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #66
    کـاربـر بـاسـابـقـه EHSANRF's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    2,397

    پيش فرض




    دریـــا
    خواننده: نیما چهرازی
    آلبوم: دریا
    آهنگساز: فريد زلاند
    ترانه سرا: اکبر ذولقرنین

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


      محتوای مخفی: متن ترانه 
    باز هم آمدی تو بر سر راهم

    آی عشق میکنی دوباره گمراهم

    دردا من جوانی را به سر کردم

    تنها از دیار خود سفر کردم

    دیریست قلب من از عاشقی سیر است

    خسته از صدای زنجیر است

    خسته از صدای زنجیر است

    دریا اولین عشق مرا بردی

    دنیا دم به دم مرا تو ازردی

    دریا سرنوشتم را به یاد اور

    دنیا سرگذشتم را مکن باور

    من غریبی قصه پردازم

    چون غریقی غرق در رازم

    گم شدم در قربت دریا

    بی نشان بی هم اوازم

    میروم شب ها به ساحل ها

    تا بیابم خلوت دل را

    روی موج خسته دریا

    می نویسم اوج غم ها را

    دریا اولین عشق مرا بردی

    دنیا دم به دم مرا تو ازردی

    دریا سرنوشتم را به یاد آور

    دنیا سرگذشتم را مکن باور

    من غریبی قصه پردازم

    چون غریقی غرق در رازم

    گم شدم در قربت دریا

    بی نشان و بی هم اوازم

    میروم شب ها به ساحل ها

    تا بیابم خلوت دل را

    روی موج خسته دریا

    می نویسم اوج غم ها را

    باز هم امدی تو برسر راهم

    آی عشق میکنی دوباره گمراهم

    دردا من جوانی را به سر کردم

    تنها از دیار خود سفر کردم

    دیریست قلب من از عاشقی سیر است

    خسته از صدای زنجیر است

    خسته از صدای زنجیر است


    متن مناسب با عکس :

    از تو می سرایم
    بر نبض یک قایق تنها
    در اضطراب یک راه گمراه
    به دریا سوگند
    خبری از طوفان نیست
    فرسایش تو از چیز دیگریست
    از عبور رهگذریست
    که در تو نمی ماند
    از تو می گذرد!...
    ای ساحل قدیمی وگرم ...!
    اما
    هنوز هم
    نبض آن قایق تنها
    به عشق دوردست ِ تو می تپد...
    ای ساحل قدیمی و گرم...!

    سپاس
    Last edited by EHSANRF; 24-11-2014 at 22:15.

  12. 15 کاربر از EHSANRF بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #67
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض




    آهنگ متناسب با عکس

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    متن متناسب با عکس

    قایق شدم

    بادبانــــم نشد ...!
    و من سالهاست که سرگردان
    توی دریایی از حرف مردم گیــر کرده ام ...

    محدثه گل محمدی

  14. 13 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #68
    کاربر فعال انجمن آموزش عالی Rossin's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    محل سكونت
    NeveRLanD
    پست ها
    627

    پيش فرض




    موزیک

    Les Nuages
    Richars Clayderman
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    متن

    به پیش روی من تا چشم کار میکند،دریاست
    چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
    در این ساحل که من افتادم ام خاموش
    غمم دریا،دلم تنهاست
    وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست!
    خروش موج با من میکند نجوا:
    -که هر کس دل به دریا زد یافت...
    که هر کس دل به دریا زد یافت...


    مرا آن دل که بر دریا زنم نیست
    زپا بند خونین بر کَنَم نیست
    امید آن که جان خسته ام
    به آن نادیده ساحل افکنم نیست.

  16. 13 کاربر از Rossin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #69
    مدیر انجمن اینترنت و شبکه Milad4171's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    Iran
    پست ها
    6,774

    پيش فرض



    مـتـن

    مي خواهم آب شوم در گستره افق
    آنجا كه دريا به آخر مي رسد و آسمان آغاز مي شود
    مي خواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته يكي شوم .
    حس مي كنم و مي دانم دست مي سايم
    و مي ترسم باور ميكنم و اميدوارم

    كه هيچ چيز با آن به عناد بر نخيزد.

    مي خواهم آب شوم در گستره افق
    آنجا كه دريا به آخر ميرسد و آسمان آغاز مي شود .

    نوشته : مارگوت بیکل
    ترجمه : " احمد شاملو "



    موسیقی :

    Kenny G -
    Sentimental
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  18. 13 کاربر از Milad4171 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #70
    ناظر انجمن موضوعات علمی و فنی-مهندسی M o h a m m @ d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    همین دوروبر
    پست ها
    2,477

    پيش فرض




    آهنگ
    Life is Like a Boat
    خواننده Rie Fu
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

      محتوای مخفی: متن اهنگ 

    Nobody knows who I really am
    I never felt this empty before
    And if I ever need someone to come along
    Who's gonna comfort me and keep me strong

    We are all rowing the boat of fate
    The waves keep on comin' and we can't escape
    But if we ever get lost on our way
    The waves would guide you through another day

    Tooku de iki wo shiteru toumei ni natta mitai
    Kurayami ni omoetta kedo mekaku shisarete tadake
    Inori wo sasagete atarashii hi wo matsu
    Azayaka ni hikaru umi sono hate made

    Nobody knows who I really am
    Maybe they just don't give a damn
    But if I ever need someone to come along
    I know you would follow me, and keep me strong

    Hito no kokoro wa utsuri yuku nukedashita kunaru
    Tsuki wa mata atarashii shuuki de fune wo tsureteku

    And every time I see your face,
    The oceans speak unto my heart
    You make me wanna strain at the oars,
    And soon I can see the shore

    Oh, I can see the shore
    When will I.... see the shore?

    I want you to know who I really am
    I never thought I'd feel this way towards you
    And if you ever need someone to come along
    I will follow you, and keep you strong

    Tabi wa mada tsudzuiteku odayakana hi mo
    Tsuki wa mata atarashii shuuki de fune wo terashidasu
    Inori wo sasagete atarashii hi wo matsu
    Azayaka ni hikaru umi sono hate made

    And every time I see your face,
    The oceans speak unto to my heart
    You make me wanna strain at the oars,
    And soon I can see the shore

    Oh, I can see the shore
    When will I see the shore

    Unmei no fune wo kogi
    nami wa tsugi kara tsugi e to
    Watashitachi wo osou kedo
    Sore mo suteki na tabi ne
    Dore mo suteki na tabi ne




    متن
    آهای سهراب !
    قایق دیگر جوابگو نیست . . .
    کشتی باید ساخت
    اینجا مثل من تنها زیاد است !
    lahzehha
    Last edited by M o h a m m @ d; 29-11-2014 at 19:01.

  20. 11 کاربر از M o h a m m @ d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •