چرا خانمهای انجمن تو اینجور مباحثی شرکت نمیکنن؟ به هر حال اون ها هم یه طرف قضیه هستند.
یه مساله ای رو میخوام مطرح کنم و نظر دوستان رو بدونم
ببینید الان بیشتر بحث رو همون امکانات حداقلی هست، یعنی میگیم ما که این امکانات رو نداریم و نمیتونیم ازدواج کنیم چکار باید بکنیم؟
من میگم بیایم یه قدم جلوتر رو ببینیم
فرض کنیم امکانات حداقلی رو فراهم کردیم
حالا مساله پیدا کردن اون فرد مناسبه (چیزی که خیلیا باهاش در گیرن، مخصوصا افراد با سن بالاتر)
یه سری نظرات میگن کسی که امکان ازدواج نداره وارد روابط دوستی کنترل شده بشه
خودمون بهتر از هر کس دیگه ای میدونیم که همیچین رابطه ای ارمانیه و احتمال وقوعش کم.
حالا ایا شمایی که این پیشنهاد رو میدید حاضرید بعدا با کسی ازدواج کنید که اینجور رابطه ای رو داشته؟!
خب برای یه سری افراد مثل من این به هیچ وجه قابل قبول نیست
برای منی که تو تمام مدت زندگیم سرم فقط به درس گرم بوده و روابطم با بقیه کاملا معمولی و طبق عرف بوده، و تو حیطه ی کاری مشخص و به هر نحوه ممکن این نیازهامو کنترل یا سرکوب کردم این یه امر غیر قابل قبوله!
خب من چطور میتونم بعدا وارد یه رابطه جدی با خانمی بشم که قبلا اینجور رابطه ای رو تجربه کرده؟
کما اینکه الان با رفت و امد تو دانشگاهها و مخصوصا مقطع کارشناسی روابطی رو میبینم که واقعا ذهنیت ادم رو نابود میکنن و باعث مسموم شدن ذهن ادم میشن.
دوستی گفته بود که بیاید با خودمون رو راست باشیم و بگیم از یه رابطه چی میخوایم؟
با بالاتر رفتن سن نیازهای ادم فرق میکنه
مثلا ممکنه تا ۲۰ سالگی دست تو دست هم رفتن به پارک و سینما و ... جذابیت داشته و یا روابط بر پایه ی نیازهای ج*نسی و عاطفی شکل بگیره
ولی وقتی برسین به ۳۰ و ۳۵ و ....دیگه اینچیزا انچنان جذابیتی نداره براتون
شما یکی رو میخواد کنارتون باشه
محبت کنید بهش و محبت ببینید، پشت به پشت هم برای پیشرفت و هدف مشترکتون قدم بردارید
حمایت روحی نیاز دارید و در کنارش هم همون مسایل دیگه که میدونیم و .....
حالا مشتاقم نظر دوستان رو تو این زمینه بدونم.
