____ پـــرواز ____

[Atghia]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هزار مرغ دریایی
در سینه‌ی من گرفتارند
اگر
این پنجره باز شود



سارا محمدی اردهالی

[VAHID]

سبز می شود رویای پنجره
در گستره نام تو
و پرواز می کند خیال
به آنجای دور
که مختصات زمینش
تمامی دستان توست
تو کدام بهشت موعودی که دستانت
گرمترین استوای کائنات من است ؟

[raha bash]

منم
پرِ افتاده ی پرنده ای
که پرواز کرده است.

[- Saman -]

پرنده ای به کناری نشسته بود
موش کوری به او رسید و بگفت
تو چیستی؟
گفت
منم ز تبار پرندگان
موش پرسید
تو را پر پرواز هست؟
پرنده گفت
اری
مرا پر پرواز هست
تو را ره پرواز هست؟
اری
مرا ره پرواز هست
تو را فن پرواز هست ؟
اری
مرا فن پرواز هست
تو را اذن پرواز هست ؟
اری
مرا اذن پرواز هست
موش گفت
زین رو چرا بدین کنج خزیده ای؟
پرنده گفت
مرا شوق پرواز نیست
اری
مرا شوق پرواز نیست .


شاعر: لطيفه احمدی

منبع:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[VAHID]

هرز نکن ثانیه های قفس را
شتاب کن
ناب ترین لحظه ی من که بسی خوشایند پرواز است
رویای پرواز با توست
بیا در رویا غرق شویم.

[- Saman -]

فصل پرواز که می رسد

تو را نمی شود دیگر یافت

***

حصار دور ایوان

کاش می فهمید

شکوه پرواز را

و پنجره

وسعت دشت را...

***

فصل پرواز که می رسد

تو نایاب می شوی

ونگاه من

امتداد افق را

خیره می ماند...

[shi.irani]

تو پرواز را دوست داری
من شناگری را...
هوای دریایی من چه به بلندپروازی ها تو...
تویی آن پرنده ای که به شوق انتقام در هوای نفرت و خشم اوج گرفت.
و مرا از ترس مرغ ماهی خوار هوای کوچ از این دریای مواج دیووانه به برکه ای متروک است.
راهی شدن به نقطه نامعلوم عجیب ترسناک است.
تو به عمق فضا، برای بی حسی بی دردی
من به ژرفای آب، سنگین از سردی و تاریکی

[- Saman -]

دلم پر از پرنده است
می خواهم قفس بشکنم
ای شهسوار سبزه رو غبار آلود
این خلخالهای مرصع را
از پایم بازکن
پر و بالم را سنگین نکن
رویای من فقط آسمان است !



( نسرین بهجتی )

[VAHID]

پرنده ای که در قفس بود
و رویای پرواز در سر داشت,
خوشبخت تر از پرنده ای مرد
که پرواز می کرد
و
هیچ رویایی در سر نداشت !!

[Demon King]

دلم برای کسی تنگ است
که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریا می دوخت
و شعرهای قشنگی
چون پرواز پرنده ها می خواند


دلم برای کسی تنگ است
کسی که خالی وجودم را از خود پر می کرد
و پری دلم را با وجود خود خالی

دلم برای کسی تنگ است
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست

دلم برای کسی تنگ است
که بیاید
و به هر رفتنی پایان دهد

دلم برای کسی تنگ است
که آمد
رفت
و پایان داد ...



" ( ؟ ) "