دستم بداد و قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
شجریان آلبوم دستان
شعر از سعدی
دستم بداد و قوت رفتن به پیش یار
چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
شجریان آلبوم دستان
شعر از سعدی
من همه جا پي تو گشته ام
از مه مهر نشان گرفته ام
بوي ترا زگل شنيده ام
دامن گل از آن گرفته ام
تو ای پری کجایی : اصفهانی و ...
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا بر ره جانانه نهادیم
شهرام ناظری آلبوم گل صد برگ
مجموع مـه رویـــان کنــار
تـو یــار بــی همتـــا کنــار
مستان همای / ملاقات با دوزخیان / مه پاره
ره میخانه و مسجد کدام است که هر دو بر من مسـکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که خام است نه در میخانه کین خمار خام است
شجریان ، بی تو بسر نمیشود
تو را من چشم در راهم
شبا هنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن
سایه ها رنگ سیاهی
شهرام ناظری / چشم به راه / چشم به راه
نیما
یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون شمعی که بر جانی فتاد
شعله تا سرگرم کار خویش شد
هرنی ای شمع مزار خویش شد
ناظری ، آتشی در نیستان
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
استاد شجریان عشق داند
دل تنگه من از تو شکوه داره
آروم آروم ز چشمم گریه باره
خسته شد دل ز بیداد زمونه
خوش به حال کسی که غم نداره
خواننده : استاد گلپا
__________________
هنگام سپیده دم خـروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحـه گری
یعنی که نمودند در آیـینه صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
شهرام ناظری آتش در نیستان
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)