سلام
کسی میتونه خلاصه وار قسمت های مهم سریال از اون قسمتی که بابای اسد مرد و اون یارو رفیق باباش که آدم پولداری بود و اومد توی داستان --رو تا الان بگه؟؟
ممنون!
سلام
کسی میتونه خلاصه وار قسمت های مهم سریال از اون قسمتی که بابای اسد مرد و اون یارو رفیق باباش که آدم پولداری بود و اومد توی داستان --رو تا الان بگه؟؟
ممنون!
فکر کنم منظور دوستمون ، کنایه به کلیت داستان باشه . اینکه لات و خلافکار میرن جبهه و کل یوم! متحول میشن و برمیگردن (البته اگر برگردن)
.
نه فکر نکنم جریان آدم شدن این دوتا تو جبهه باشه داستان بیشتر روی همون دفتر 60 برگه (گنج) میچرخه
از این جابره خیلی بدم میاد،خیلی مصنوعی بازی میکنه مثلا میخواد ادای حرفه ای ها رو در بیاره ولی اصلا بلد نیس
ولی در کل خیلی سریال باحالیه،تنها سریالیه که وقتی شروع میشه دوست ندارم تموم شه![]()
کامبیز دیرباز و سام درخشانی هفته دیگه برای افتتاحیه یه رستوران میان شیراز به ما هم کارت دعوت دادن
هر سوالی دارید بگید ازشون میپرسم. به احتمال خیلی زیادم جمعه دیگه میان تو برنامه خوشا شیراز شبکه فارس.
دوستان من چند روزی نبودم و چند قسمت اخیر رو ندیدم.
یه نفر لطف می کنه به طور خلاصه بگه از اون قسمتی که منوچهر اومد ملاقات اسد تو زندون و گفت خونتونو سندشو زدم به نامم و اگه دفترچرو ندی خانوم جونو خواهرتو میندازم بیرون از خونه چه اتفاقاتی افتاد؟
ممنون
موسیقی تیزر "نابرده رنج" مورد تاییدمان نیست
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" با اشاره به وسواس علیرضا بذرافشان برای کارگردانی این سریال که حس نوستالوژیک برای بینندگان دارد، تاکید کرد موسیقی تیزر سلیقه فردی بود که آن را ساخته و مورد تایید او نیست. مجید مولایی، یکی از تهیهکنندگان مجموعه تلویزیونی "نابرده رنج" در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه چطور شد بعد از تصویربرداری بخشهای تهران تهیه این سریال که روایتگر سالهای 60 است را پذیرفتید؟ گفت: مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه به من پیشنهاد تهیه این پروژه را داد، چرا که وقتی گروه "نابرده رنج" گزارش روند تولید را به ایشان داده بود، مورد تایید مدیریت نبود، در واقع بخش کمی از کار ضبط شده بود و اگر میخواست این روند ادامه پیدا کند، مسلماً به لحاظ بودجه مشکلاتی به وجود میآید.
وی در ادامه افزود: به همین دلیل گروه به من پیشنهاد داد تا در کنار آقای رضایی تهیه این پروژه را برعهده داشته باشم. در واقع اگر قرار بود سریال به این شکل ادامه پیدا کند، شاید به سرانجام نمیرسید و کار متوقف میشد. به ویژه اینکه هنوز بخشهای جنگ هم شروع نشده بود و فقط بخشهای ساده شهر گرفته شده بود.
این تهیهکننده درباره انتخاب علیرضا بذرافشان که با ساخت "نابرده رنج" نخستین تجربه سریالسازیاش را کسب کرد، توضیح داد: زمانی که من به پروژه ملحق شدم، همانطور که تاکید کردم بخشهایی از مجموعه "نابرده رنج" ضبط شده بود. درباره انتخاب علیرضا بذرافشان هم باید بگویم که او نویسندگی آثار خوبی همچون "زیرزمین" و "تب سرد" و کارگردانی چند تله فیلم خوب را در کارنامه دارد. مدیر گروه فیلم و سریال، بذرافشان را برای کارگردانی "نابرده رنج" انتخاب کرد.
کامبیز دیرباز در نمایی از مجموعه "نابرده رنج"مولایی خاطرنشان ساخت: به نظرم انتخاب بذرافشان هوشمندانه بود، چرا که کارگردان توانمندی است و با دقت و وسواس خاصی این پروژه را کارگردانی کرد. در مجموع نمیتوان از کارگردانی خوب علیرضا بذرافشان برای سریال "نابرده رنج" گذشت.
وی با اشاره به ویژگیهای سریال "نابرده رنج" گفت: زمانی که فیلمنامه این سریال را خواندم و بخشهایی که تصویربرداری و تدوین شده بود را دیدم، متوجه قصه جذاب آن شدم و مطمئن بودم مورد توجه مخاطبان هم قرار میگیرد، چرا که علیرضا بذرافشان به دقت این سریال را کارگردانی کرده بودم و قصه به زیبایی روایتگر سالهای 60 بود و مخاطبان با شخصیتها همذاتپنداری میکردند، چرا که فضای سریال کاملاً رئال بود.
این تهیهکننده ادامه داد: از سوی دیگر مخاطب نسبت به این سریال حس نوستالوژی پیدا میکند. در مجموع احساس کردم کار آبرومندی میشود، به همین دلیل تهیه این سریال را پذیرفتم.
مولایی درباره مشکلات ساخت مجموعههایی که روایتگر سالهای 60 است به لحاظ دیالوگ، طراحی صحنه و ... توضیح داد: در سریال "نابرده رنج" تلاش شد به دقت جزییات مورد توجه قرار بگیرد تا مخاطبان ایرادی نگیرند. البته بخش اعظم این تلاش به هوشمندی کارگردان برمیگردد که با ظرافت این سریال را کارگردانی کرد. جنس قصه، پرداخت شخصیتها، دیالوگها و طراحی صحنه و لباس روایتگر آن سالها است تا مخاطب حس غریب بودن با این سریال نداشته باشد.
وی یادآور شد: در واقع تمام این موارد در کار رعایت شد. از سوی دیگر صداگذاری و افکت صداها با دقت انجام شد. در این سریال از موسیقیهای آن سالها خیلی استفاده شد تا حس نوستالوژی برای بینندگان داشته باشد. در واقع صداگذار تمام این موسیقیهای را از آرشیو رادیو پیدا کرد و با وسواس زیادی روی آن کار کرد تا روی این مجموعه بنشیند.
این تهیهکننده درباره اینکه چرا از موسیقی "سالهای دور از خانه" روی تیزرهای مجموعه "نابرده رنج" استفاده شد و چرا از موسیقی آثار وطنی بهره نبردید؟ خاطرنشان ساخت: با صحبت شما موافق هستم. البته انتخاب این نوع موسیقی سلیقه کسی بود که تیزر را برای این سریال آماده کرد. او تاکید کرده بود این موسیقی میتواند جواب بدهد و روایتگر آن سالها باشد. البته تعداد آثار فاخر هم در آن سالها کم بود.
مولایی درباره اینکه ولی در آن سالها سریالهای فاخری همچون "ابن سینا"، "سربداران"، "کوچک جنگلی" و ... ساخته شده بود و میتوانستید از موسیقی این آثار بهره ببرید؟ گفت: البته من سلیقه کسی که تیزر این سریال را ساخته است، تایید نمیکنم. او احساس میکرد این موسیقی مناسب است. ما هم بعد از پخش تیزرها و بازخوردهایی که داشتیم نشان داد که این موسیقی انتخاب خوبی نبود.
وی درباره مشکلات ضبط بخشهای جنگ مجموعه "نابرده رنج" که او تهیه این بخشها را برعهده داشت؟ توضیح داد: من در ابتدا آثار جنگی همچون "نبردی دیگر"، "فرمان آتش"، "سفر سرخ" را تهیه کردم. در واقع کارم را با آثار جنگ شروع کرده و بعد از آن تولید سریالهایی اجتماعی را آغاز کردم، به همین دلیل تولید کارهای جنگی برایم مشکل نیست.
این تهیهکننده خاطرنشان ساخت: البته مدیر تولید سریال "نابرده رنج" قبل از ملحق شدن من به گروه هماهنگیهای خوبی در این باره با ارتش کار کرده بود و ما هم با کمکهایی که از ارتش و سپاه داشتیم، تقریباً با مشکل جدی رو به رو نشدیم. البته موضوع این سریال جنگ نبود، بلکه بستری بود که دو آدم در موقعیت متفاوتی قرار میداد، حتی امکانات به حدی خوب بود که ما مجبور شدیم بخشهایی که را بیشتر امکانات جنگی را نشان میداد، حذف کنیم، چرا که موضوع اصلی ما جنگ نبود.
مولایی درباره اینکه بازیگران این سریال تا چه حد مورد رضایتاش است؟ گفت: اکثر بازیگران انتخاب شده بودند و نقشهایی کمی همچون شهرام عبدلی با مشورت من انتخاب شد. البته اگر از ابتدا با این پروژه بودم، ممکن بود یک یا دو تا از بازیگران این سریال در انتخابهایم نباشد، ولی در مجموع بازیگران خوبی این سریال دارد و همه زحمت زیادی کشیدند.
وی در پایان افزود: تولید سریال در این روزها که با حجم تولیدات زیادی رو به رو هستیم، کار راحتی نیست. امیدوارم مخاطبان از دیدن سریال "نابرده رنج" لذت ببرنند.
- - - - - - - - -
مجموعه "نابرده رنج" هر شب به جز جمعهها ساعت 23 از شبکه سه پخش میشود. کامبیز دیرباز، سام درخشانی، سحر دولتشاهی، ثریا قاسمی و... بازیگران این مجموعه هستند.
تا اينجاش كه بد نبوده اگه همين جوري پيش بره و آخرشم مثل اكثر فيلما با عجله و غير واقعي تموم نكنن خوبه
تا اینجا فراز و نشیب های خوبی داشه.
بازی ها هم نرمال بوده.
احتمالا گنج همون برگشت به ریشه و دفاع از سرزمین خواهد بود.......
به بهانه پخش "نابرده رنج"/ اینجا ایران؛ دهه 60/ "نابرده رنج" پدیده تابستان تلویزیون است
مجموعه "نابرده رنج" به کارگردانی علیرضا بذرافشان پس از سالها توانسته فضای دهه 60 را برای مخاطب تلویزیون زنده کند. به گزارش خبرنگار مهر، پیش از پخش مجموعه "نابرده رنج" خوشبینترین بینندههای تلویزیون هم گمان نمیکردند که علیرضا بذرافشان که نامش را بیشتر در تیتراژ مجموعهها و فیلمها به عنوان نویسنده دیده بودیم، در اولین تجربه مجموعهسازیاش به سراغ چنین قصه و فضای خاصی برود.
"نابرده رنج" برای کارگردانی که چند تله فیلم ساخته پروژه دشواری بوده، بخش قابل توجهی از داستان در دهه 60 میگذرد و فصلهایی در جبهه و مناطق جنگی. فضاسازی این دوران سپری شده برای کارگردانی که هنوز در حرفهاش به پختگی نرسیده میتوانست یک شکست از پیش اعلام شده باشد
اما "نابرده رنج" در همان بخشهای نخست بینندهاش را قانع میکند که کارگردانش حرفهای و مسلط است، با سلیقه و وسواس ویژه جزئیاتی را در مجموعه رعایت کرده که به فضاسازی کمک کرده و میتوان حس کرد قصه در دهه 60 میگذرد، از این دهه نه در معماری چیزی باقی مانده، نه در لباسها، وسایل، اتومبیلها و... دوران جبهه هم تمام شده و خلق دوباره آن ساده نیست.
سحر دولتشاهی و میلاد کیمرام در نمایی از "نابرده رنج"علیرضا بذرافشان میتوانست سراغ داستانی ساده و آپارتمانی برود و خود را به لوکیشنهایی محدود داخل یک یا دو محله امروزی حدود کند، اما قصه جذاب او در دهه 60 میگذرد و جالب است که او با هوشمندی توانسته نوستالژی این دوران تمام شده را برای مخاطبش زنده کند.
قصه "نابرده رنج" روایتی آشنا درباره دو جوان خرده خلافکار است که در فضایی قرار میگیرند که با آنها همخوانی ندارد، کلیشهها میگویند که اسد (کامبیز دیرباز) و عماد (سام درخشانی) در دل این فضا متحول میشوند و تحت تاثیر جبهه مسیر زندگی خود را عوض میکنند، مهم این نیست که بذرافشان به سراغ کلیشههای آشنا رفته، مهم این است که از کلیشهها سرجای خود استفاده کرده است.
تقابل لمپن خردهپای ساده دل (اسد) با خلافکاری که فکر میکند حرفهای و شش دانگ است (عماد) موضوعی تکراری است که اگر خوب استفاده شود میتواند موقعیتهای طنز ایجاد کند، رابطه عماد و اسد در زندان و حالا در جبهه این ویژگیها را دارد و تقابل اسد با فضای جبهه و رزمندهها هم خوب از کار درآمده است.
دیرباز نقش این خلافکار ساده را بسیار خوب درک کرده و عجیب در بازی این نقش موفق است، میمیک چهرهاش در صحنههایی که عجز و ناتوانی اسد را میبینیم، بلاهت و معصومیت از دست رفته این شخصیت را به خوبی نشان میدهد، زوج درخشانی و دیرباز هم خوب از کار درآمده و بده بستانهای بازیگری این دو بازیگر به نفع مجموعه تمام شده است.
موفقیت کارگردان در این مجموعه تنها در فضاسازی دهه 60 خلاصه نمیشود، انتخاب درست بازیگرها و استفاده از قابلیتهای آنها، وظیفهای است که بذرافشان به خوبی از عهدهاش برآمده است. میلا کیمرام و سحر دولتشاهی انتخابهای درستی هستند که میتوان در این مجموعه بخش دیگری از تواناییشان را دید.
در تمام نماهای "نابرده رنج" میتوان ردپایی از دهه 60 دید، صدای سرودهای انقلابی آن دوران، اشاره به مجموعه محبوب اوشین، اتومبیلها، کوچهها، مغازهها و... یادآور آن روزها است. اهمیت کار این کارگردان زمانی مشخص میشود که کارگردانهای باسابقهای مانند اصغر هاشمی در مجموعه پرهزینه "یک مشت پر عقاب" حتی نتوانست یک لحظه این احساس را به بیننده منتقل کند که قصهاش در دهه 50 میگذرد.
مجید جوانمرد هم این مشکل را در مجموعه "تا صبح" داشت و بیننده هرگز گمان نمیکرد قصه در روزگاری سپری شده روایت میشود، در مجموعه "گلهای گرمسیری" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور هم با وجود داخلی بودن بیشتر نماها، فضاسازی در القای این حس به مخاطب که قصه در دهه 60 میگذرد ممکن نشده بود.
علیرضا بذرافشان در دل این فضا و شرایط این مجموعه را ساخته، نام و اعتبار حرفهایاش بسیار کمتر از کارگردانهایی است که حتی در یک نما نتوانستند این حس را در بیننده به وجود بیاورند که تلاش کردهاند دوران گذشته را در مجموعه یا فیلمشان زنده کنند، بسیاری از کارگردانهای تلویزیون حتی به خود زحمت نمیدهند در چیدمان مبلمان و یخچال و... کمی دقت کرده و از وسایل مجهز و مدرن امروز در خانههای دهه 50 و 60 استفاده نکنند!
"نابرده رنج" مجموعهای مفرح و سرگرمکننده است، این امتیازها مدیون سلیقه و هوش کارگردانی است که اگر بخت با او همراه باشد و به دام ساخت فیلمهای 90 دقیقهای و تولید انبوه نیفتد در آینده و با بیشتر شدن تجربهاش از او بیشتر خواهیم شنید، بذرافشان پیش از این و در فیلمهای "انتقال" و "تنگنا" مهارتش را در قصهگویی و کارگردانی نشان داده و با "نابرده رنج" انتظارها از این فیلمنامهنویس و کارگردان بیشتر شده است.
"نابرده رنج" پدیده تابستانی تلویزیون در سال 90 است. یک اتفاق که تکرار شدنش در کارنامه علیرضا بذرافشان قابل پیشبینی است.
- - - - - - - - -
محدثه واعظیپور
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)