تو این سریال اتفاقات یهویی میفته و ریتمش تنده.
مثلا تو یه قسمت اولش جمشید از خونه میذاره میره به خاطر خیانت به ویس و اخر همون قسمن میشین پای سفره عقد!
تو این سریال اتفاقات یهویی میفته و ریتمش تنده.
مثلا تو یه قسمت اولش جمشید از خونه میذاره میره به خاطر خیانت به ویس و اخر همون قسمن میشین پای سفره عقد!
دقیقا...یکم زیادی ریتمش تند شده
نه به بعضی سریالا که تو 50 قسمت هیچی نمیشه نه به این تو یه قسمت کللی اتفاق میفته
ریتم تند برای یه سریال یه موهبت هست .... اینکه به قول معروف آب نبندن توی سریال خیلی خوبه .
البته من زیاد پیگیر این سریال نیستم ولی آقای لطیفی باز هم یه کار خیلی خوب را ارائه داده .
**********************
گفتوگو با وحید جلیلوند بازیگر نقش غیاثالدین در «نردبام آسمان»
قبلا این طور بود که مثلا من کانال های مختلف را سرچ میکردم، زمانی که چیزی درباره نجوم بود ممکن بود یکی دو دقیقهاش را میدیدم و کانال را عوض کنم یا اصلا نبینم و رد شوم. الان در هر جا...
وحید جلیلوند با آن كه تحصیلکرده سینماست، تاكنون به مجریگری رادیو و تلویزیون پرداخته و مجموعه تلویزیونی «نردبامی بر آسمان» اولین حضور جدی او به عنوان بازیگر است. جلیلوند بازی در این سریال را به خاطر دوستی و ارتباط نزدیکش با حسین لطیفی پذیرفته است. او برای مدتی مجریگری را کنار گذاشته و میخواهد یک حضور جدی در کسوت بازیگر را در سریالی تاریخی و در کنار یک تیم حرفه ای تجربه کند. با او درباره این سریال، شخصیت غیاثالدین کاشانی و بازیاش در نقش غیاثالدین گفت وگو کرده ایم که میخوانید:
پیش از «نردبامی بر آسمان» بازی جدی دیگری داشته اید؟
در طول این سالها پیشنهاد بازی در چند فیلم تلویزیونی و یک مجموعه را رد کردم. در موقعیت ما پرداختن به یک حرفه جدید ریسک است؛ چون شاید نتیجه خوب نشود. آنچه من را برای بازی در مجموعه «نردبامی بر آسمان» ترغیب کرد، حضور محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان بود. این حس بیشتر از نقش برایم اهمیت داشت.
به هرحال پیش از این هم بازیگری را تجربه کرده ام. سال 73 در سریال «دام اعتیاد» کار آقای فردرو بازی کردم، که تنها بازی تلویزیونی من است. البته کار نمایش و تئاتر زیاد داشته ام، اما به هر ترتیب به سمت رادیو و تلویزیون رفتم و دیگر بازی نداشتم.
علاقه قبلی من پیش از مجریگری، بازیگری تئاتر بود. به خاطر مشغلههایم در رادیو و تلویزیون 9-8 سال از فضای تئاتر فاصله گرفتم با این حال بازی کردن برایم یک علاقه جدید نیست.
بعد از این همه مدت، این که دوباره به عنوان بازیگر جلوی دوربین قرار گرفته اید چه حسی برایتان دارد؟
راستش خیلی به راحتی و سختی اش فکر نمیکنم. جایی که حالم خوب باشد هستم و با حسین لطیفی حالم خوب است. زمانی که کار به من پیشنهاد شد اصلا نمیدانستم کاری تاریخی است، نقش اول است یا چندم. حسین به من گفت میتوانی چند وقتی اجرا نکنی؟ گفتم برای چه؟ گفت برای من بازی کنی. گفتم بله و تمام شد. در این مدت، نمیگویم خیلی اما چندین نوبت پیشنهاد بازی داشته ام؛ ولی چون حس میکردم حالم در جایی که قرار دارم بهتر است، نرفتم.
زمانی که پیشنهاد بازی در نقش غیاث الدین به شما داده شده، این شخصیت را چقدر میشناختید؟
قبل از سریال اصلا او را نمیشناختم و فقط اسمش را شنیده بودم. اما درباره این که چه خصوصیات و ویژگی هایی داشته، چه کرده، آثارش چه بوده و چه تاثیر و تاثری روی ریاضی و نجوم داشته، چیزی نمیدانستم. زمانی که این پیشنهاد شد، چند تایی کتاب گرفتم و به سایت ها رجوع کردم که متاسفانه باید بگویم خیلی اطلاعات کمی از او در دسترس است. شما الان اگر در گوگل جست وجو کنید میتوانید بیشتر از بیست صفحه غیاث الدین پیدا کنید که خیلی هایش به سریال ربط دارد و خیلی هایشان هم مشابه هم هستند. یعنی موضوعی که ده جا تکرار شده است.
اما این غیاث الدین جمشید کاشانی که ما داریم بازی میکنیم، حسین لطیفی سریالش را میسازد و حامد عنقا آن را نوشته است، حتما با غیاث الدین اصلی توفیرهای زیادی دارد. برای این که ما چیزی از غیاث الدین نمیدانیم. اطلاعاتمان در این حد است که تعدادی رساله داشته، کجا رفته و آمده، کی متولد شده و کی وفات کرده است. چیزی که من امروز درباره غیاث الدین میدانم اطلاعات کاملا عمومی است که از طریق مطالعات یک سری سایت ها وکتاب ها به آن دست پیدا کرده ام و بیشتر همان چیزی است که حامد عنقا و حسین لطیفی ساخته اند. من این غیاث الدین را میشناسم. البته بعد از پیشنهاد حسین لطیفی، فیلمنامه را نخوانده، چشم گفتم و بعد غیاثالدین جمشید کاشانی را شناختم.
فکر میکنید برای بازی کردن این نقش چطور باید به آن نزدیک شد؟ برایتان اهمیت دارد که خود غیاث الدین که بوده و چقدر باید به خود او نزدیک باشید یا این که مهم این است فقط نقش را خوب بازی کنید، حالا این خود غیاث الدین باشد یا نباشد؟
این که به غیاث الدین نزدیک شویم چیز خوبی است؛ اما تا جایی که برای مخاطب ارزشمند باشد و لذتبخش. شاید این سوال را باید حسین لطیفی پاسخ بدهد نه من. به هرحال هر بازیگر خود، یک متریال است در دست کارگردان و نویسنده. من نمیتوانم بگویم چطور باید غیاث الدین را نشان داد، این را حسین لطیفی باید بگوید. اما آن اندازه که در دست من است، معتقدم تا جایی که مخاطب آزار نبیند باید به خود شخصیت نزدیک شد.
ممکن است بخش هایی از زندگی یک ریاضیدان، شاعر، منجم، فیلسوف، عارف و ... اصلا برای مردم جذابیتی نداشته باشد. شما فرض کنید میخواستیم از یک عارف فیلم بسازیم. عارفی که از ساعت 12 شب تا صبح نماز میخواند. این که همه این را سریال کنیم جذابیتی برای مخاطب ندارد. می خواهم بگویم من آن چیزی را بازی میکنم که نویسنده نوشته و کارگردان میسازد. آن بافت دراماتیک و آن حظ بصری که مخاطب باید ببرد، پرداخت شده و من آن را بازی میکنم. یعنی به آن معتقدترم تا این که غیاث الدین در قرن نهم چه میکرده. اما با این همه هر قدر بتوانیم به آن کاراکتر و تاریخ وفادار باشیم حتما بهتر است.
با این همه کدام یک از خصوصیات غیاث الدین به نظر تان بارزتر است؟
با این كه غیاث الدین شخصیت عجیب و غریبی بوده و معمولا چنین شخصیت هایی بسیار جذابند؛ اما الان نمیتوانم بگویم واقعا با او آشنا شده ام. شاید كمی پرطمطراق باشد اگر بگویم الان حس میكنم غیاث الدین کاشانی هستم. اما در زندگی این شخصیت موارد بسیاری وجود دارد که ما را به آنجا می رساند كه بگوییم این شخصیت متعلق به امروز است.
غیاث الدین پیش از این كه یك دانشمند باشد، یك آدم دوست داشتنی است. او بسیار مهربان و در عین حال كمی مجنون و بشدت شطحی است. موضوعات جدی را تا آخر پیش میبرد و موضوعات غیرجدی برایش بی تفاوت است.
درباره غیاث الدین مهم ترین چیزی که گفته میشود، منجم بودن اوست. برای شما به عنوان بازیگر نقش غیاث الدین، این وجه از زندگی اش، تا چه اندازه با علاقه مندی هایتان هماهنگ است. همه ما بچگی امان آسمان، ستاره ها و دنیای پر رمز و راز آن بالا را دوست داشتیم. آیا این علاقه مندی در شما بوده و حالا بیشتر شده است؟
مسلما از زمانی که درگیر این سریال شدم، سنسورهایم خیلی قوی تر شده اند. قبلا این طور بود که مثلا من کانال های مختلف را سرچ میکردم، زمانی که چیزی درباره نجوم بود ممکن بود یکی دو دقیقه اش را میدیدم و کانال را عوض کنم یا اصلا نبینم و رد شوم. الان در هر جا با دیدن هر موضوع مربوط به نجوم، کتاب، رسانه، مطالعه، بحث و غیره گیرنده هایم قویتر شده اند. جز این، چند تایی از دوستانم جزو گروه های کاملا آزادی هستند که کار رصد ستارگان وتحقیقات نجومی میکنند و جلسات هفتگی دارند و .. از طریق یکی از دوستانم در رادیو با این گروه ها آشنا شدم و در جلساتشان شرکت میکنم. البته اگر فرصت داشته باشم هر از گاهی برای رصد ستاره ها با آنها همراه میشوم. اما مجموعا چیزی که برای خودم لذتبخش است این است که ستاره ها ونجوم قبلا برایم یک لذت عام بود و الان خاصتر شده است.
با این حساب اگر بعداز این سریال به شما پیشنهاد بازی داده شود، بازی میکنید؟
بگذارید همان جواب اولم را بدهم. اگر حالم خوب باشد حتما.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
منبع: mojnews.comکد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این جشید هم که همش واسه خودش دشمن بتراشه
دوستان من چند تا سوال پرسیدم تا حالا کسی بهش جواب نداده....ما رو از خماری در بیارید لطفا
میخواستم ببینم این درسته که میگم؟.....اولین قسمت یه مردی با یه بچه اومد خونه ی طبیب...اون بچه ویسه؟مرده هم ویس رو به فرزندی قبول میکنه؟...بعدش اون مرد با دختر طبیب ازدواج میکنه و معین میشه بچشون؟اونوخ الان معین و ویس با هم خواهر و برادر نا تنی هستن و معین هم میشه برادر شوهر جمشید و هم میشه خواهر زادش؟؟؟؟؟؟
نمیدونم میشه اینجوری یا نه....ولی فقط بگین داستان اینجوریه یا نه؟
ممنان
آره دقیقا همینجوریه
و ویس هم از جمشید بزرگتره چون جمشید بعد از ویس به دنیا اومد,اونجور که تو قسمت اول نشون داد.
لطیفی در "نردبام آسمان" کلیشه مجموعههای تاریخی را شکست
نویسنده مجموعه تلویزیونی "نردبام آسمان" ویژگی برجسته آن را شجاعت محمدحسین لطیفی در خلق یک مجموعه تاریخی کلیشهشکن میداند. حامد عنقا درباره دلیل انصراف سعید رحمانی از نویسندگی این پروژه به خبرنگار مهر گفت: از ابتدا هم قرار نبود رحمانی متن مجموعه را بنویسد، چرا که در آن روزها مشغول نگارش چند کار دیگر بود. وقتی میخواستیم به یک طرح کلی برسیم، لطیفی از رحمانی خواست در بحثهای ما شرکت و برای طرح به ما کمک کند.
وی در ادامه افزود: تا اینکه پروژه به دلایلی متوقف شد و بعد از شروع کار، رحمانی به دلیل داشتن قراردادهای دیگر از ما جدا شد. طرح "نردبام آسمان" را خودم با مشورتهایی که با لطیفی داشتم ارائه کردم. البته من و رحمانی زمانی قرار بود پروژهای با عنوان "پرچمدار عشق" را با هم برای شبکه سحر بنویسیم که شاید تلقی این دو پروژه چنین برداشتی را به وجود آورده باشد.
عنقا ادامه داد: لطیفی هر لحظه کنارم بود و درباره صحنهها با هم حرف میزدیم. اما در نگارش دخالت نکرد و من با نظارت او مینوشتم و هفتهای دو روز سر تصویربرداری بودم. "نردبام آسمان" در دو فاز کاشان و سمرقند ضبط میشد و با آغاز کار در کاشان فیلمنامه کامل بود. این نخستین پروژه تاریخی لطیفی بود و باید با هم درباره دیالوگها و لحن ادای کلمات حرف میزدیم.
نویسنده "نردبام آسمان" گفت: گرچه مجبور شدیم در بخش سمرقند دو تغییر اجرایی بدهیم، اما فیلمنامه این بخش هم قبل از ضبط آماده بود. در مجموع میخواستیم کار شسته رفته باشد و وقتی تماشاگر مجموعه را میبیند با آن ارتباط برقرار کند. شخصیتهای آن برایش قابل لمس باشد و مثل دیگر کارهای تاریخی نباشد.
وی درباره مشکلات نگارش مجموعهای علمی همزمان با حفظ جذابیتهای نمنایشی گفت: به هرحال فیلمنامهنویس در ابتدا درام را شکل میدهد و سعی میکند ضرباهنگ کار مناسب باشد. در "نردبام آسمان" هم قصد داشتم ضمن بیان نکات علمی و مستندات زندگی شصخیت غیاثالدین، کار برای مخاطب شیرین باشد و جذابیتهای دراماتیک را حفظ کند.
عنقا درباره ویژگیهای زندگی غیاثالدین گفت: آنچه برای من از زندگی این دانشمند جذابیت داشت دغدغههای الهیات و معرفتی او بود. البته دلیل اصلیام برای نگارش این مجموعه فضای عجیب و جادویی تاریخ ایران در قرنهای هفتم تا نهم بود. در این دوره ایران به لحاظ فرهنگ، ادبیات، شعر، موسیقی، عرفان، دین، ریاضیات، نجوم و ... در اوج قرار داشت.
وی خاطرنشان ساخت: این قرون در کشور ما به لحاظ مذهب همانند گلوگاه میماند و غیاثالدین از شخصیتهای بلندمرتبه آن دوره محسوب میشد. باعث تاسف است که این شخصیت بیرون از مرزهای ایران شهرت دارد و او را به نام الکاشی میشناسند، در حالی که در ایران قبل از پخش این مجموعه از هر 100 نفر یک نفر او را میشناخت.
این نویسنده درباره اینکه تا چه حد به مستندات زندگی غیاثالدین وفادار بوده توضیح داد: گرچه آثار مهم غیاثالدین در دسترس بود، اما زندگینامه زیادی از جمشید در اختیار نداشتیم و همه متون جمعآوری شده درباره زندگی او به 10 صفحه هم نمیرسید. البته زمان مرگ او را میدانستیم، اما اطلاعات ما درباره زندگی او کم بود.
عنقا ادامه داد: ما از تمام مستندات زندگی غیاثالدین که در اختیار داشتیم، استفاده کردیم، ولی بیشتر اتفاقات زاییده تخیل من است. به هر حال قصد داشتیم این شخصیت اسطورهای را به نحو مطلوبی معرفی کنیم. گرچه اتفاقاتی را برای بار دراماتیک کار اضافه کردیم، اما در مستنداتی همچون آداب و رسوم مردم کاشان و سمرقند در آن دوره وفادار بودیم.
وی ارزیابی خود را از مجموعه "نردبام آسمان" اینگونه بیان کرد: با وجود آنکه یک سوم از کار پخش شده، اما احساس میکنم مخاطب آن را دوست دارد، چرا که این مجموعه اولین قدم را برای کلیشهشکنی در مجموعههای تاریخی برداشت. همیشه در کارهای تاریخی تماشاگر شاهد تعدادی شخصیت اتوکشیده بود، اما در "نردبام آسمان" این موارد را نمیبینند.
عنقا درباره دیالوگهای این مجموعه که نیمی از آنها رسمی و نیمی دیگر عامیانه است، توضیح داد: متاسفانه گوش ما کمتر عادت کرده دیالوگهای حقیقی را بشنویم. آیا ما همانطور که با افراد خانوادهمان صحبت میکنیم با همکارمان هم حرف میزنیم؟ مسلماً نه. در مجموعه "نردبام آسمان" سعی کردیم دیالوگها به زندگی حقیقی نزدیک باشد.
وی یادآور شد: همه ما در صحبت کردن با یکدیگر تپق میزنیم، پس چرا وقتی یک مجموعه تاریخی میبینیم اصرار داریم همه را اتوکشیده به تصویر بکشیم که برای مخاطب آشنا نباشد؟ لطیفی شجاعت داشت تا ریسک کند و اولین قدم را برای کلیشهشکنی در مجموعههای تاریخی بردارد. در واقع ما سد جعلی مجموعههای تاریخی را از بین بردیم.
این نویسنده ادامه داد: البته نگذاشتیم وزن و آهنگ کار در بخشهایی از بین برود و گاهی از محاوره بهره بردیم. گروه همه تلاش خود را کرد، اما احتیاج به زمان بیشتر داشتیم تا ضبط بعد از چند بار دورخوانی بازیگران انجام شود. گرچه به خاطر نبود زمان کافی و پتانسیل لازم از سوی برخی بازیگران در برخی بخشها نتوانستیم آنطور که میخواهیم دیالوگها ادا شود.
وی درباره تفاوتهای غیاثالدین با دیگر مردم آن دوره توضیح داد: من و لطیفی میخواستیم غیاث الدین با دیگر مردم آن زمان فرق کند. مثل یک تکنواز در ارکستر بزرگ. به همین دلیل شما او را میبینید که کفشهای خود را لنگه به لنگه میپوشد یا شب اول عروسی خود به جای ماندن در کنار همسرش بالای پشت بام میرود و ستارهها را بررسی میکند.
این نویسنده درباره اغراق در کودکی غیاثالدین و اینکه چرا بیش از حد دانشمند نشان داده شد، گفت: خیلی از منتقدان این سئوال را از من پرسیدند و من پاسخ دادم او زیادی دانشمند نبود، بلکه ذهنی فعال داشت. او با ذهن کودکانه خود وقتی میدید مسائل با یکدیگر همخوانی ندارد آن را مطرح کرد.
یعنی تو نمی دونی؟
کیمیا: علمی که در مورد تبدیل مس، فلزّات، یا حتّی سنگ به طلا بحث میکند. تلاش در این زمینه منشاء به وجود آمدن علم شیمی شد.
هیمیا یا علم و فنّ طلسمها: روش ترکیب قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین
لیمیا یا علم و فنّ تسخیرات: چگونگی ارتباط با ارواح قدرتمند عالم بالا. (شبیه احضار ارواح)
سیمیا: دربارهٔ چگونگی ترکیب اراده و قوای فیزیکی خاص برای کارهای عجیب
ریمیا یا علم و فنّ «چشم بندی» در فارسی یا «شعبده» در عربی ست
اون نشسته بودن به هم می گفتن این عبد الغفور همه این چیزا ر وبلده. معین گفتش که از نظر شرعی مشکل داره و نباید دنیال این چیزا رفت. جمشید هم گفت که چاقو تو دست پزشک با چاقو تو دست یه خلافکار فرق داره!
از زاویه دوربین و میزانسن و قاب بندی و دکور و غیره که سر در نمیاری قطعا"مسخره ترین قسمتش قسمت اولش با اون جنگای مسخرشون بود...دقیقا چون فکر کردم اینم میشه مثه یوسف بیخیالش شدم...پریشبم فقط به خاطر بازیه این پسره جمشید نشستم ببینم ولی در صورتی که هنوز اون مشکلات قبلا رو هم داره یکیش دیالوگ هاشون که آدم نمیفهمه که ماله زمان قدیمه یا الان...پس دلیل بر این نمیشه که از فیلم و سینما سر در نیاریم
اینم باز چیزی رو تغییر نمی ده گفتی چرا ناز نکرد و این صحبتاولی انقد خنگ نیستم که تو این دو قسمتی که دیدم بفهمم که ویس جمشید رو دوست داره
یه چیز تو مایه های رابین هود بودهاین یارو که خطبه ی عقد رو واسشون جاری کرد ...همونی که وقتی داشتن هجرت میکردن جمشید رفت خداحافظی کنه ازش اون کیه؟
Last edited by *Necromancer; 05-09-2009 at 13:49.
آنچه در قسمتهاي 13 و 14 «نردبام آسمان» ميگذرد
خبرگزاري فارس: قسمت سيزدهم مجموعه تاريخي «نردبام آسمان» به كارگرداني محمدحسين لطيفي امشب (چهاردم شهريور) ساعت 22:40 از شبكه يك سيما پخش ميشود.
به گزارش خبرگزاري فارس، در قسمت سيزدهم كه امشب (14 شهريور) پخش ميشود، شاهد آن هستيم كه تدبير جمشيد باعث ايجاد مهر و دوستي ميان جمشيد و الغ بيك ميرزا ميشود. در حالي كه اين دوستي صاحب منسبان دربار را ناراحت ميكند و موجب ميشود آنان براي آزار جمشيد در صدد دسيسهچيني برآيند.
جمشيد به خواسته الغ بيك ميرزا، ساخت رصد خانهاي در سمرقند را آغاز كرده است و همزمان بدخواهان به فكر توطئه براي قتل جمشيد هستند. در اين ميان يكي از گروه مهاجمان داوطلب ميشود جمشيد را به قتل برساند. او ادعا ميكند انگيزه قوي براي اين كار دارد و انگيزه وي، آي بانو است.
در قسمت چهاردهم كه فردا شب (15 شهريور) از شبكه يك پخش خواهد شد همزمان با بالا گرفتن توطئهها عليه جمشيد، آزار و اذيت آنان سبب مرگ ويس زن جمشيد ميشود و اين امر با آغاز ساخت رصدخانه و توطئه آي بانو عليه جمشيد آغاز ميشود...
بينندگان قسمتهاي ياد شده در طول سريال شاهد بازي بازيگراني چون وحيد جليلوند(غياث الدين)، برزو ارجمند(معين الدين)، شبنم قلي خاني (ويس)، داريوش كاردان(مسعود طبيب)، بهار ارجمند(خورشيد – خواهر غياث الدين)، مليحه نيكجومند(بي بي)، عليرضا كمالينژاد (سيد علي آهنگر)، محمدرضا داوودنژاد(داروغه كاشان)، مجيد ياسر( پسر خاتون)، رحيم نوروزي(ميرزا الغ بيگ)، فرهاد قائميان(ترخان)، سارا خوئينيها(الجاي)، ويشكا آسايش(آي بانو)، جمشيد جهانزاده(يوسف حلاج)، محسن زهتاب(مجيب آهنگر) و بسياري ديگر خواهند بود.
اين سريال از توليدات مركز سيمافيلم است كه محسن علياكبري آن را تهيه كرده است.
در مورد صحبت ها که می گید گاهی امروزی می شه گاهی ادبی من دلیلش رو بهتون می گم:
توی دربار و پیش حاکم یا مثلا بین علما لحن دیالگو ها رسمی و فاخر می شه
اما بین مردم عادی یا تو خونه یا وقتی دو نفر تنها هستن لحن صحبت خودمونی و صمیمی می شه
مثلا اون داروغه شخصیت خیلی لاتی داشت به خاطر همین حرف زدن هاش به امروزی ها بیشتر شبیه بوده
این یه تکنیک نویسندگیه که ارزش کار رو بالاتر می بره نه اینکه یه ایراد باشه
(اینکه میگم سردر نمیارید نظر ندید به خاطر همینه)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)