مجله زندگیم تو کیفمه.بردار بخون
جدی؟ پس خوندنیه !وصیتم کردی ؟ بعد کیفم را برداشت تا دفتر خاطرات را در بیاورد و بخواند
**************************
چقدر قشنگ میزنه گیتی! آدم روحش تازه میشه .بیخود نیست شبها نمیای خونه وروجک
چه کنیم دیگه، عاشقیم آبجی
حالا چرا نیمه شب می زنه ، ساعت یک ونیمه
خب آدم نیمه شبا عاشقتره، یعنی آدم تو سکوت شب بیشتر و عمیقتر میتونه به معشوقش فکر کنه
چه جالب و رویایی . ولی خودمونیم ، خیلی هم عاشقه .آدم جالبیه .ازش خوشم میاد
حالا کم کم به حرف و احساس من می رسی گیسو خانم. اگه عاشق شدی بدون رودربایستی اعلام کن عزیزم، من بخاطر تو خودم رو کنار می کشم
مثل اینکه باز تب کردی!
پس بیا بریم پاشویه م کن
حالا لگن از کجا بیارم
لگن نمیخوام .بیا بریم پایین پیشش ، تبم پایین میاد
گیسو زد زیر خنده و گفت: پس پاشویه منصوره
اون همه چیز منه!
دستت درد نکنه ، خیلی بی صفتی!
تو هم عزیز منی! حالا میای بریم ؟
اشکالی نداره؟
نه مطمئنه،خیالت راحت
باشه بریم
ببینم ، اگه بدونی با منصور بدبخت میشی بازهم حاضری زنش بشی
آره حاضرم چون خیلی دوستش دارم چرا بدبخت بشم؟ منصور آدم بدی نیست، من هم که حرف گوش کنم .مطمئنم منصور زن دوست و خانواده دوسته. اهل آزار و اذیت نیست
مثلا اگه بهت بگه دوست ندارم با خواهرت بری و بیای چی؟
دیگه چی؟ بیخود میکنه.من فقط تو دنیا تو رو دارم گیسو
بیا از حالا دعواها شروع شد
از پله ها پایین رفتیم ووارد سالن شدیم . به گیسو علامت دادم که شلوغ نکند . چون عجیب رفته بود تو حس و مینواخت .آهسته روی مبل نشستیم .با احساس آرشه را روی سیمها حرکت می داد .وقتی تمام شد کف زدیم . ((عالی بود .فوق العاده بود .
بطرف ما برگشت و گفت: شما اینجایین شیطونا.مگه خواب ندارین؟
مگه شما می ذارین آدم تو این خونه بخوابه .حالا اگه ناراحتین بریم
کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودم
جدا؟ دعا می کردین ما بیاییم پایین
بله و چه زود حاجت گرفتم
طوی که شما تو حس رفته بودین .فکر نمیکنم به چیزی جز الناز خانم فکر میکردین
بله، خب، من وقتی مینوازم تمام حواسم به علت نواختنمه
پس چطور به ما فکر میکردین؟ ما ضد ونقیض فکر میکنیم یا شما ضد ونقیض صحبت می کنین؟
شما ضد و نقیض فکر می کنین گیتی جان . حالا بهتر شدی؟
الحمدالـله
گیسو خانم ، شما از دست این گیتی چی میکشین ؟ دلم براتون میسوزه
چرا نگهش داشتین مهندس؟ بیرونش کنین تا نکشین . من حاضرم بکشم
بد نیست کمی هم ما بکشیم
آهنگهای درخواستی هم می زنین مهندس؟
البته! شما امر بفرمایین !
اگه سوء تفاهم نمیشه میخواستم آهنگ دختر زیبا رو بزنین
خیلی از خودتون متشکرین ها!
زدیم زیر خنده ، گیسو گفت: خواستیم کمی بهمون تلقین بشه ، وگرنه می دونیم زشتیم
اختیار دارین .بنازم هنر خالق را
ای کاش خالق مهربون یک جو شانس هم چاشنیش میکرد
همینکه شما مردها رو خوشبخت می کنین واسه خدا کافی بوده
شما لطف دارین .چه فایده، شما که از زن جماعت بیزارین!
خب حالا تغییر جهت دادم
چه جالب! به شمال؟ شرق؟جنوب؟غرب؟ کدوم جهت؟
به شمال غربی!
گیسو نگاهم کرد و لبخند زد .منظورش را متوجه شدم .آخر شمال غربی منصور من نشسته بودم. منصور زیر چشمی نگاهی به من کرد . بعد ویولن را زیر چانه اش گذاشت و برای نواختن آماده شد . با حالتی با مزه گفت: دیگه آوازشو نمیخونم که نیاین منو ببوسین ، چون حواسم پرت میشه هم طاقت این افتخارات رو ندارم .
صدای خنده فضا را پر کرد .منصور مرا ببوس را نواخت و ما را به دنیای بوسه ها برد. وقتی تمام شد برایش دست زدیم .تشکر کرد و گفت: خب حالا آهنگ درخواستی شما چیه گیتی جان؟
تو را دوست دارم
گیسو جابجا شد و چشم غره ای رفت .یعنی خاک بر سرت کنن .کمی اعتماد به نفس داشته باش. یکی نبود بگوید اینکه بهتر از آهنگ مرا ببوس است .منصور ابرویی بالا انداخت و سرش را بعلامت رضایت کج کرد و گفت: اتفاقا منم تصمیم داشتم همین آهنگ رو بزنم
آهنگ که تمام شد .گیسو گفت: حالا کی رو دوست داری گیتی جان. بگو ما هم بدونیم
منصور گفت: یه بنده خدا رو! زدیم زیر خنده .ادامه داد: البته یه بنده خدایی که جاش زیر بالشه و نزدیک بود خفه بشه ، من به دادش رسیدم .
باز به سرفه افتادم .به ما خنده نیامده بود. گیسو هم که دلش را گرفته بود و می خندید .منصور هم با خنده بلند شد و ویولنش را سرجایش گذاشت . برای اینکه حالش را بگیرم گفتم: ایشون رو که به چشم برادری دوست دارم مهندس، منظور گیسو چیز دیگه ای بود
در حالیکه می نشست گفت: خب اون کیه . بگو بدونیم .برادرت خوشحال میشه .
فکر نمیکنم ، چون شما مخالف ازدواج منید
حالا شاید تجدید نظر کردم. قبل از اینکه ازدواج کنم بهتره شما رو سر و سامون بدم.
تمام ذوق و شوقم کور شد. ای که خدا لعنتت کنه! من فقط حالت رو گرفتم ولی تو جونم رو گرفتی. منصور