تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 29 اولاول ... 3456789101117 ... آخرآخر
نمايش نتايج 61 به 70 از 290

نام تاپيک: *** تاپيك ويژه براي اشعار طنز ***

  1. #61
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض

    توی يه پارک در سيدنی استراليا دو مجسمه بودند يک زن و يک مرد. اين دو
    مجسمه سالهای سال دقيقا رو به روی همديگر با فاصله کمی ايستاده بودند و
    توی چشمای هم نگاه ميکردند و لبخند ميزدند. يه روز صبح خيلی زود يه
    فرشته اومد پشت سر دو تا مجسمه ايستاد و گفت:" از آن جهت که شما مجسمه
    های خوب و مفيدی بوديد و به مردم شادی بخشيده ايد، من بزرگترين آرزوی
    شما را که همانا زندگی کردن و زنده بودن مانند انسانهاست برای شما بر
    آورده ميکنم. شما 30 دقيقه فرصت داريد تا هر کاری که مايل هستيد انجام
    بدهيد." و با تموم شدن جمله اش دو تا مجسمه رو تبديل به انسان واقعی
    کرد يک زن و يک مرد.
    دو مجسمه به هم لبخندی زدند و به سمت درختانی و بوته هايی که در نزديکی
    اونا بود دويدند در حالی که تعدادی کبوتر پشت اون درختها بودند پشت
    بوته ها رفتند. فرشته هر گاه صدای خنده های اون مجسمه ها رو ميشنيد
    لبخندی از روی رضايت میزد. بوته ها آروم حرکت ميکردند و خم و راست
    ميشدند و صدای شکسته شدن شاخه های کوچيک به گوش ميرسيد. بعد از 15
    دقيقه مجسمه ها از پشت بوته ها بيرون اومدند در حاليکه نگاههاشون نشون
    ميداد کاملا راضی شدن و به مراد دلشون رسيدن.
    فرشته که گيج شده بود به ساعتش يه نگاهی کرد و از مجسمه ها پرسيد:" شما
    هنوز 15 دقيقه از وقتتون باقی مونده، دوست نداريد ادامه بدهيد؟"
    مجسمه مرد با نگاه شيطنت آميزی به مجسمه زن نگاه کرد و گفت:" ميخوای يه
    بار ديگه اين کار رو انجام بديم؟"
    مجسمه زن با لبخندی جواب داد:" باشه. ولی اين بار تو کبوتر رو نگه دار
    و من ميرينم روی سرش."

  2. #62
    داره خودمونی میشه saeid_azad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    پست ها
    39

    پيش فرض

    فرق مرد و زن

    مردها مثل « مخلوط كن » هستند . در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد. : مردها مثل « آگهي بازرگاني » هستند . حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد : مردها مثل « كامپيوتر » هستند . كاربري شان سخت است و هرگز حافظه اي قوي ندارند : مردها مثل « سيمان » هستند . وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني : مردها مثل « طالع بيني مجلات » هستند . هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي گويند : مردها مثل « جاي پارك » هستند خوب هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم. : مردها مثل « پاپ كورن » ( ذرت بو داده ) هستند . بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي گيرند : مردها مثل « باران بهاري » هستند . هيچوقت نميدانيد كي مي آيند ، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود : مردها مثل « پيكان دست دوم » هستند . ارزان هستند و غير قابل اطمينان. : مردها مثل « موز » هستند . هرچه پيرتر ميشوند وارفته تر ميشوند : مردها مثل « نوزاد » هستند در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي شويد

    خانم ها مثل راديو هستند : هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند. -خانم ها مثل شبيه اينترنت هستند : از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند. -خانم هامثل چسب دوقلو هستند : اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد. -خانم ها مثل موتور گازي هستند : پر سر و صدا , كم سرعت , كم طاقت -خانم ها مثل رعد و برق هستند : اول برق چشمهاشون مي رسه , بعد رعد صداشون. -خانم ها مثل ليمو شيرين هستند : اول شيرين و بعد تلخ مي شوند. -خانم ها مثل موبايل هستند : هر وقت كاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند. -خانم ها مثل گچ هستند : اگر چند دقيقه مدارا كنيد آنچنان سخت مي شوند كه هيچ شكلي نمي گيرند. -خانم ها مثل كنتور برق هستند : هر از چند سالي يكبار سن آنها صفر مي شود. -خانم مثل فلزياب هستند : هرگاه از نزديكي طلافروشي رد مي شوند عكس العمل نشان مي دهند. -خانم ها خيلي زرنگ هستند : آنقدر جنگيدند تا جايزه صلح را گرفتند

    نوشته شده توسط محمد هلاکوئی
    خوب اينم چند تا لطيفه بي نمك
    يه روز يه تركه ميخواسته خودكشي بكنه ميره رو ريل قطار ميخوابه يه بربري ام زير سرش ميزاره
    ازش ميپرسن كه چيكار ميكني ؟ ميگه ميخوام خودكشي كنم
    !! ميگن پس اون بربري چيه زيره سرت ميگه: اينو واسه اون گذاشتم كه تا صبح كه قطار مياد از گشنگي نميرم

    مرد بيار زو ميكنه به زنش ميگه : من دارم ميميرم بالاخره بگو چمه ؟ زنه ميگه هيچي
    مرده ميگه : آخه پس دكتر چي گفت ؟ زنه ميگه : هيچي
    مرده ميگه : پس تو داري چيكار ميكني؟ ميگه : هيچي دارم به مامانم نامه مينويسم راستي سرطانو با س مينوسن يا با ص

    يارو اسمه بچشو ميزاره سوج . بهش ميگن : چرا سوج؟
    !! ميگه : آخه اسم پيامبره ميگن : بابا ما پيامبر سوج نداريم
    ميگه : چرا بابا خودم ديدم پشت اتوبوسا مينويسن ياسوج
    به يارو ميگن اگه 3 تا دختر بشينن روي يه ميله چي ميشه؟ ميگه : خوب معلومه ميشه يه سيخ جيگر

    بسيجيه تلفن منشي دار ميگيره . پيغام ميزاره كه بعد از شنيدن سوره بقره پيغام خود را بگزاريد

    يه روز يه خروسه سرما ميخوره ميگن چي شده؟ ميگه : هيچي بابا با يه مرغ يخ زده لب رفتم

    بببه رشتيه ميگن چند تا بچه داري ميگه : 30 تا ميگن:چه جوري اسماشونو ياد گرفتي؟
    !!!ميگه : اسماشون آسونه فاميليشون سخته

    سه تا لر از قطار جا ميمونن بعد ميدون دنباله قطار يكشون ميرسه سوار ميشه بعد دست دويميرم ميگيره
    اونم سوار ميكنه.سوميه هم ميشينه شروع ميكنه به خنديدن ميگن بابا توكه از قطار جا موندي ديگه چرا
    !!!!! ميخندي؟ ميگه : آخه اونا اومده بودن بدرقه من

    به يارو ميگن مكه رفتي؟ ميگه آره ولي شما نرين ميگن آخه چرا؟
    ميگه: آخه خدا خونه نبود مردمم تو حياط ولو بودن
    از رشتيه مي پرسن راست ميگن كه شهيدان زنده اند
    ميگه : آره بابا من پسرم شهيد شده ولي عروسم سالي يه بار حامله ميشه

    خوب ديگه خسته شدم اين لينك سايتش
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  3. #63
    اگه نباشه جاش خالی می مونه neyrizboys's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    نی ریز
    پست ها
    462

    پيش فرض

    میدونی زن و شوهر موفق کین؟؟؟
    حاج آقا : خودتونو كامل معرفی كنين ...

    - شوهر : كاظم ! برو بچز بهم ميگن كاظم لب شتری ! ديلپم ردی ! ۲۳ ساله !

    - زن : نازيلا ! ليسانس هنرهای تجسمی از دانشكده سيكتيروارد فرانسه ! ۲۰ ساله !

    - حاج آقا : چه جوری با هم آشنا شديد ؟

    - شوهر : عرضم به حضور ان ورت حاجی ! ايشون مارو پسند كردن ! مام ديديم بد گوشـــــــتيه

    گرفتيمش !!!

    - زن : حاج آقا ميبينين چه بی چشمو روئه ! حاج آقا تازه سابقه دارم هست !

    - شوهر : حاجی چرت ميگه ! من فقط دو سال اوفتادم زندان اونم با بی گناهيه كامل !

    - حاج آقا : جرمت چی بود ؟

    - شوهر : حاجی جرم كه نمشه بهش گفت ! داش اوچيكم حرف گوش نميكرد ...

    مختوم النسلش كردم !

    - زن : حاج آقا ميبينين چقد بی احساسه !

    - حاج آقا : خواهر من شما به چه دليلی تقاضايه طلاق كردين ؟

    - زن : حاج آقا ما الان درست ۳ ساله كه ازدواج كرديم ولی اين آقا اصلا عوض نشده !

    - شوهر : دهه ! بابا بكش بيرون ! حاجی بده اصالتمو از دست ندادم ؟

    - حاج آقا : خواهر من شما فقط به خاطر اينكه ايشون عوض نشده ميخواين طلاق بگــــــــيرين؟

    - زن : حاج آقا اولش فكر ميكردم درست ميشه ! گفتم آدمش ميكنم ! مدرنش ميكنم !

    حـاج آقا اين شوهر من نميفهمه تمدن چيه ! نميدونه مدرنيسم چيه!

    - شوهر : بابا نموده مارو ! را به را گير ميده ! اين كارو بكن ! اين كارو نكن ! اين لباسو بپـــوش !!

    اونو نپوش ! حاجی طاقت مام حدی داره !

    - زن : حاج آقا به خدا منم تو فاميل آبرو دارم ! دوست دارم شوهرم شيك ترين لباسارو بپـوشه!

    - شوهر : حاجی ميخوايم بريم خونه اون بابای قالپاقش !!! گير ميده ميگه بايد كروات بزنی !

    به مولا آدم با كروات يبوست ميگره ! نفسمون ميات بالا ولی پايين رفتنش با شابدوالعظیـــمه !

    حاجی ما از بچگی عادت داشتيم دو سه تا تكمه مون وا باشه !! بابا پشم سينه و اين صـوبتا !

    - حاج آقا : خواهر من حق با ايشونه !

    - زن: حاج آقا بهش ميگم تو خونه زيرشلواری نپوش ! يكی مياد زشته ! حد اقل شلوارك بپوش!

    - شوهر : حاجی من اصن بدون زيرشلواری خوابم نمبره ! بابا چارديواری اختياری !

    راستش اينجا جاش نيست ولی بابای خدا بيامرزم ميگفت :

    - حاج آقا : خدا بيامرزتش !

    - شوهر : خدا رفتگان شمارم بيامرزه ! ميگفت : سعی كن تو زندگيت دو تا چيز و ترك نكــنی !!

    يكی سيغار ! يكی زيرشلواری !

    حاجی جونم برات بگه كه گير داده خفن كه سيغار نكش ! رفته برام پيپ خريته !

    آخه خدايیـــش اين سوسول بازيا به ما ميات ؟!!

    - زن : حاج آقا شما نميدونين من چقدر سعی كردم حرف زدن اينو درست كنم ! نشد كه نشد !

    - شوهر : حاجی رفته واسه من معلم خصوصی گرفته ! فارسی را درست صوبت كنيم !

    دیــــگه روم نميشه جولو بچه محلا سرمو بلند كنم !

    حاجی خسته مونده از سر كار ميام خونه به جای چايی واسه من كافی شاپ مياره !

    درســته آخه ؟! حاجی از وقتی گرفتمش ۳۰ كيلو كم كردم ! از بس كه از اين غذا تيتــيشـيا داده

    به خورده ما !!! لازانتيا و بيف استراگانورف و اسپاقرتی و از اين آت آشغالا

    حاجی هركی يه سليقه ای داره ! خب منم عاشق آب سيرابی با كيك تيتاپم !!!

    - زن : حاج آقا يه روز نميشه دعوا راه نندازه ! چند بار گرفتنش با وصيغه آزادش كرديم ...

    - شوهر : آره ! رو زنم تعصب دارم ! كسی نيگا چپ بهش بكنه ! خشتكشو پاپيون ميكنـــــم !!!

    -حاج آقا : خب شما كه اينهمه با هم اختلاف فرهنگی و اقتصادی داشتين چرا با هــــــــم ازدواج

    كردين ؟؟!!

    - زن : عاشقش بودم ! ديوونش بودم ! هنوزم هستم ....

  4. #64
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض

    تقدیم به همه مهندسان عزیز
    ××× به مناسبت روز مهندسي جمعه 5 اسفند (البته 6 روز گذشته ) ×××
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    ١- مهندس واقعى همين که جورابهايش را لنگه به لنگه نپوشيده باشد، خود را شيک پوش می‌داند.


    ٢- مهندس واقعى براى روز تولد همسرش، يک مجموعه کامل پيچ گوشتى مى ‌خرد.


    ٣- مهندس واقعى، مجموعه کلمات غير فنى که به کار مى برد ٨٠٠ تا بيشتر نيست.


    ٤- مهندس واقعى قانون دوم ترموديناميک را از حفظ است ولى اندازه پيراهن خودش را نمى داند.


    ٥- مهندس واقعى در جواب اين که ؟ «روز خوبيه. مگه نه ؟» مى گويد: «٧٠ درجه فارنهايته، ٢٥ درجه سانتيگراده و ٢٩٨ درجه کلوين».


    ٦- مهندس واقعى اين حس را در شما به وجود مى آورد که داريد با بوق اشغال مکالمه مى کنيد!


    ٧- مهندس واقعى، سياستش در به دست آوردن يک جاى پارک براى ماشينش که اسمش روى آن نوشته شده باشد و يک دفترکار با پنجره، خلاصه مى شود.


    ٨- مهندس واقعى، محض خنده لاستيکهاى ماشينش را جابجا مى کند.


    ٩- مهندس واقعى محتويات کيفش عبارت است از يک پيچ‌گوشتى فيليپس، يک کپى از کتاب فيزيک کوانتوم و يک نصفه ساندويچ کره و مربا.


    ١٠- مهندس واقعى فکر مى ‌کند که جشن هالوين همان کريسمس است زيرا OCT ٣١ = DEC ٢٥ (اگر نفهميديد، معنيش اين است که مهندس واقعى نيستيد.)


    ١١- و بالاخره مهندس واقعى کسى است که مطالب گفته شده در بالا، اصلاً برايش خنده دار نيست.

  5. #65
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    اين شعر داغ داغه امروز گفتم هنوز تو تايپيك خودم هم نگذاشتم وقتي همه خنديدند مي ذارم:

    هرهربخند

    گر گران گردیده مَهر دختران هرهر بخند// گرگرفتی قرض و وام از دیگران هرهر بخند
    گر اجاره خانه روزانه به بالا می رود// یا گران شد قیمت آپارتمان هرهر بخند
    گر که خالی کرد دانشگاه حساب بانکی ات// یا گران شد قیمت یک قرص نان هرهر بخند
    گرکه ارج اسکناس هرروز پایین می رود// یا که بالا می رود قرب ژیان هرهر بخند
    گر فشار خون تو هر روز بالا می رود// از ویزیت دکتروخرج کلان هرهر بخند
    گر زنت با لنگه کفش کوبد به مغز تو مدام// تا به تو ثابت کند نقش زنان هرهر بخند
    گرپسریا دخترت هرروز می خواهند زتو// کیف وکاپشن،مانتوو کفش گران هرهر بخند
    گرپیاز و سیب زمینی درزمستان شد عزیز// یا که همچون کیمیا شد زعفران هرهر بخند
    گر که در جهرم شده کمیاب لیمو ورطب// یا شده نایاب گز در اصفهان هرهر بخند
    گر نخندی می کنی دق از فشار زندگی// پس به ریش بنده و هم این و آن هرهر بخند
    گر نخندیدی و رفتی تو به دیدار اجل // چون تورا بُردند با تخت روان هرهر بخند
    با چنین اشعار یک من غاز لوس و آبکی// گر شده «جاوید» جزء شاعران هرهر بخند

  6. #66
    اگه نباشه جاش خالی می مونه KING ESFANDIYAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    IN THE BEAUTIFUL WORLD...IN PERSIA...IN YOUR MIND
    پست ها
    540

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط محمد جاوید
    اين شعر داغ داغه امروز گفتم هنوز تو تايپيك خودم هم نگذاشتم وقتي همه خنديدند مي ذارم:

    هرهربخند
    خيلي باحاله............دمت گرم

  7. #67
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض هشدار آنفلوآنزایی

    لطیفه‌های واگیردار

    - مرغه به خروسه می‌گوید: خیلی دلت هم بخواهد، ایدز که ندارم!


    - آنفلوآنزای مرغی می‌رود سراغ شترمرغه. شترمرغه می‌گوید: بیخود دور و بر من نچرخ؛ چون من شترم و دارم می‌روم بالماسکه!


    - به نظر کارشناسان، خروسه چون بچه‌ی طلاق بوده، آنفلوآنزای مرغی می‌گیره!


    - اگر می‌شد 10 تا از این مرغ‌هایی را که آنفلوآنزا دارند در وسط خیابان یا مرغداری اعدام می‌کردیم، این معضل حل می‌شد! (نقل به مضمون!)

    - مژده به خسیس‌ها و بی‌پول‌ها؛
    تا دیر نشده بشتابید!
    موقعیتی فراهم شده است تا مهمانی بگیرید اما به بهانه‌ی آنفلوآنزا، جلوی مهمان اشکنه یا کالاجوش، بگذارید.


    - تا اطلاع ثانوی ازدواج نکنید؛ به علت شیوع آنفلوآنزای مرغی، جوانان مجرد «قاطی مرغ‌ها» نشوند!


    ***
    در پایان برای ریشه‌کن شدن آنفلوآنزای مرغی، ایدز، وبا و... محض خنده یک دقیه سکوت می‌کنیم.

  8. #68
    اگه نباشه جاش خالی می مونه KING ESFANDIYAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    IN THE BEAUTIFUL WORLD...IN PERSIA...IN YOUR MIND
    پست ها
    540

    پيش فرض

    رويا جان

    ممنون

  9. #69
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض خر در جردن

    بوده است خـــری که دم نبودش"
    "روزی غــــــم بی دمی فزودش
    گفتا که برای چـــــــاره ی کار
    آن به که روم به ســــوی بازار
    زانجا بخـــــــرم برای خود دم
    آســــوده شوم ز طعـــن مردم
    از نقـــد ورا به کف چکی بود!
    زان بیش به خانـــه قلکی بود!
    بـــــــرداشت شکست قلّکــــش را
    هـــم خــــرد نمــــود آن چکش را
    زان بعـــــد برفت پیش سمسار
    نقــدا بفروخت جُـــــــلّ وافسار
    چــون صاحب پــــــــول نقد گردید
    با آن لب همچــو لعــــــــل خندید!
    خرکیف شـــد و سپس به تعجیل
    خرّاطی خــــود نمـــود تعطیل(!)
    با پــــول ز بهـــــــر دم خریدن
    فی الفور برفت ســـــــوی "جردن"
    شد داخـــــــل یک مغــازه ی شیک
    آکنـــــده ز جنسهــــــــای آنتیک
    شد صاحب آن به پیشــــوازش
    پرسیـــد ز مطلب و نیــــازش
    آن کـــاسب دون ز حیلـه پر بود
    کوتــــاه کلام، گـــوش بر بود !
    ! یک مــــــــــرد خلاف آبدیده
    چـــون طعمــه ی خویش دم بریده!
    آری که ز کاسبــــــــــان تهران
    عمریست که دپرس است شیطـــان!
    خـــرگفت چنین به مــرد کاسب
    هستـــــــم ز پی دمی مناسب
    آورد برای او دمی چنــــــــد
    کای آهوی ماهــروی(!) بپسند!
    برداشت؛ گذاشت ؛دست چین کرد!
    یک دم ز میانشــــان گزین کرد!
    خــــــرگفت که : این دمم پسند است
    از قیمت آن بگـــــــو که چند است؟
    گفتش که: اگـــر چــه نیست قابل
    صد چـــــــوق بده تو در مقابل!
    خر گفت که: من خرم نه خرپول!
    کن لطف وبگــــو بهای معقول
    هست ارچه مـــرا ز بی دمی غم
    بی فکــر نباشم آن قـــدر هم
    صد" راتو برای ما "چهل" کن!"
    از بابت باقیش بحــــــل کن!
    کاسب چـــــــو شنید حرف او را
    سر داد تکــــــــان وگفت : رو را!
    خواهی که دهی مرا چهـــل چوق؟
    شرمنده!....برو جلــــــو بزن بوق!
    زین نرخ اگـــــــر تو دَم برآری
    آن به کــــــه روی و دُم درآری
    این شیک تر است از دم اسب!
    این چانه زنی است مانع کسب!
    کاین دم که پسند خاطــر توست
    از خارجــه آمده است با پست!
    جنسش همـــــــه خارجی واعلا
    تولید سفــــارشی است مــــارا!
    هرچنـــــد که ورژن جدید است!
    این بیـــــع به قیمت خرید است!
    این قسمت آن محل وصل است!
    این، جان داداش(!)اصل اصل است
    این را نخــــــــری اگر؛ بوَد حیف
    عمـراً نشـــــــوی دوباره خرکیف!
    صد در صد این عتیقه چــرم است!
    بردار وببین چقـــدر نـــرم است
    دَم زد ز دُم و نمـــــــــود تعریف
    خــــر شیفته شد بـــرآن اراجیف
    القصّه ز بعــــــــــد این مطالب
    دم را به خــرک نمـــــــود قالب
    آنقدر بگفت تــــــــا خرش کرد
    البت خـــــر بود خرترش کرد –-
    زینگونه برید گــــــــوش خر را
    مغبـــــون بنمود "جنس خر" را
    خـــــــــر دم بگرفت وبست برخود
    گفتــــــا که :شدیم "دنب سرخود"!
    درآینـــــــــــــه دیــــد هیا تش را
    از یـــــــــــــاد ببـــــرد قیمتش را
    هر نقــــــد که داشت توی خورجین
    رو کـــــــرد و بریخت روی ویترین
    از شادی خویش یک دهن خواند!
    گویی آواز درچمــــــن خواند!!
    تحــریر حـــریر وار عرعر...!
    عالــم شده مات" سولفژ" خر!)
    با شوق ز لُپّ آن دغــــــــل باز
    یک مـــــــاچ گرفت با بسی ناز!
    خــــــر با دم آکبنــــــــــد و تازه
    زد بیــــــــرون از در مغـــــــــازه
    گه یورتمـــه رفت و داد ویراژ
    گه رفت به زعم خود دِرِساژ(!)
    آمـــــد چـو سمنـــد ازپی تک
    انداخت ز فــرط شــــوق جفتک
    با جفتک اولی کـــــــــه انداخت
    کــــار دم آکبند خـــود ساخت!
    در رفت همـــــــــه سجـــافش از هم
    وا شد همــــــــــه کوکهـــاش از دَم!
    شد کنده دمش به کل ز ُدمگاه!
    جمعی به نظــاره گرم قاه_ قاه
    بیچــاره خرک میان "جردن"
    می خواست زفـرط شرم مردن
    هــم دنب نیافت آخــــرکــار
    هم" گوش بریده" شــد به بازار
    مسکیـــن خرک آرزوی دم کرد
    نایافته دم دو گــوش گـم کرد"

    شاعر: بوالفضول الشعرا

  10. #70
    داره خودمونی میشه alisystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    پست ها
    48

    پيش فرض جوک

    تركه داشته زنشو كتك ميزده بهش ميــــــــــــگن مگه زنت چيكار كرده تركه ميگه اگه ميدونستم چيــــــــــــــكار كرده كه ميكشـــــــــــــــتمش .

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    يه روز يه نفر مي ره جهنم ، مي بينه همه دارن مي زنن مي رقــــــــــــصن ، مي گه چه خبر شده؟؟؟؟؟
    يكي از جهنميا داد مي زنه : پرونده ها گم شده ، پرونده ها گـــــم شده.

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    ترکه تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن. بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. ترکه شاکی میشه، داد میزنه: ساکت.. ساکت... یلده دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گوه خوردن نداره.

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    بچه‌اي از پدرس پرسيد: فرق تفنگ و مسلسل چيست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتي من و مادرت حرف مي‌زنيم بيا گوش كن. آن وقت مي‌فهمي فرقش چيه !

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    شب چهارشنبه سوري مي‌بينن تركا بيشترين آسيب رو داشتن. يه آمار مي‌گيرن مي‌فهمن كه اونا آتيش رو بغل ديوار درست مي‌كردن بعد از روش مي‌پريدن!!!

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    فتواي جديد علماي حوزه علميه اگر يك پسر به دختري بگه قربونت برم عزيزم،20 ضربه شلاق داره!! اگر بگه قربونت برم خوشگلم 70 ضربه شلاق داره!! ولي اگر بگه قربونت برم الهي چون در راه خداست هيچ اشکالي ندارد!!!

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    صندلي سياوش قميشي گم ميشه،
    ديگه آواز نمي‌خونه!!
    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    امروز چهار شنبه ست .
    حالا برای غافلگیر کردن اموات صلوات!!!

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    یه حلقه ی طلایی اسمتو روش نوشتم.
    میخام بدم پاکش کنن ریدی تو سرنوشتم!

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •