چند نکته وجود دارد که لازم به یادآوری است
دیر زمانی بود که ماهنامهی ماشین را مطالعه میکردم و فاقد خودروی شخصی بودم.عدهای که علیالظاهر تحصیلکرده اما در تفکر بنظر من عوام بودند طعنه میزدند که تو ماشین نداری و مجلهی ماشین مشترک هستی و میخوانی؟! پاسخ میدادم برای بالا بردن سواد تخصصیام است.همان موقع ماهنامهی صنایع هوایی((چاپ وزارت دفاع)) را هم مشترک بودم.آیا معنی آن این بود که میخواستم هواپیمای شخصی داشته باشم یا الزاماً باید هواپیمای شخصی داشت و بعد آن ماهنامه را خواند؟!
اگر مجلهای تخصصی و فنی را میخوانیم نباید حسرت بهدل باشیم که خوب ما که این خودروهای جدید را نداریم پس چرا...؟.و اعصابمان بقول این دوستمان خرد شود!من هم جزو قدیمیهایی هستم که این ماهنامه را از گذشتهی دور مطالعه میکردهام اما چنین طرز فکری هرگز نداشتهام.همواره هم اطلاعات تئوری-عملی فنی اینجانب برای دوستان و بستگانی که بعضاً هم در امر خودرو مجرب بودهاند راهگشا بوده است
نکتهی بعد اینست که متأسفانه وزارت ارشاد ایران در توزیع کاغذ وارداتی و یارانهای و سایر تسهیلات ضروری چاپ و نشر،ظاهراً ((مثل گذشته)) هنوز تبعیض روا میدارد.به همین دلیل شاید اگر ماهنامهی ماشین یک مجلهی دینی و... بود یا به ارگانها ویا حزبهای سیاسی و... وابسته میبود آنوقت با صفحات تمامرنگی و قیمتی نصف اینی که هست عرضه میشد... به همین دلیل است که تبلیغات برای حیات یک مجلهی مستقل و تخصصی بسیار ضروری است چرا که از یک طرف حق التألیف نویسندهها،هزینههای بالای چاپ و نشر،سود فروشندگان و توزیع کنندگان باید پرداخت شود و از طرف دیگر صاحبان این نشریات از این راه معمولاً امرار معاش میکنند و باید حقوق خود و کارمندانشان را هم تأمین کنند.من همیشه خوشحال میشوم که میبینم تبلیغات این ماهنامه رو به رشد است چرا که امید به ماندگاری این مجله بیشتر میشود.مجلههای زیاد و بسیار سودمندی را سراغ دارم که چون سودآوری پایینی برای ناشر داشت،در فراز و نشیب روزگار دیگر چاپ نشد و نمیخواهم این سرنوشت در انتظار مجلهی ماشین باشد.حتی سعی میکنم این مجله را اگر دانلود هم کردهام،نسخهی چاپی آن را هم خریداری کنم تا حمایتی جزئی از مجلهی محبوبم باشد
البته از حق نباید گذشت که درست این است که صفحات تبلیغات،جزو صفحات رسمی مجله محسوب نشود