تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 28 اولاول ... 3456789101117 ... آخرآخر
نمايش نتايج 61 به 70 از 275

نام تاپيک: گپ و گفتگوی دوستانه پیرامون موضوعات علمی

  1. #61
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    سلام بر دوست جون گرامي!
    من كه تا به اين لحظه از وجود همچين صندلي داغي بي اطلاع بودم!
    حالا سوال:
    تو كه آي تي دوست داري و مي گي بهتره بطور آزاد دنبالش باشي فكر نمي كني آدم اونقدر توي زندگيش وقت آزاد نداره كه دنبال فرعيات بره؟
    از روي پستهايي كه مي دي مي شه گفت علاقه ي مهمت معماري داخليه از كي بهش علاقمند شدي چطوري علاقمند شدي چرا سعي نكردي بري رشته ي معماري دنبالش كني؟ چون عكاسي هم درواقع جزو معماريه و خيلي توي اين رشته بكار مي ياد كلا من تصميم گرفتم تو بري معماري!! ! خب چرا نرفتي معماري؟ ( يا نمي ري؟ :دي)
    يه توضيح علمي درباره تفاوت آي تي و مهندسي كامپيوتر بده ( )
    ديگه همينا رو سريع جواب بده يكي () تمركزم رو بهم زد ديگه سوال يادم نمي ياد!

  2. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #62
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض Ar@m

    سلام بر دوست جون گرامي!

    سلام بر عزیز دل کارین

    من كه تا به اين لحظه از وجود همچين صندلي داغي بي اطلاع بودم!

    ببین من باعث شدم با یه تاپیک به این مهمی آشنا بشی

    حالا سوال:
    تو كه آي تي دوست داري و مي گي بهتره بطور آزاد دنبالش باشي فكر نمي كني آدم اونقدر توي زندگيش وقت آزاد نداره كه دنبال فرعيات بره؟

    خب عرضم به خدمتتون آی تی رو دوست می دارم اما نه به عنوان یه حرفه
    آندرستند؟
    مثله فیلم
    فیلم نگاه می کنم ولی به عنوان یه آماتور
    هیچ وقت دوست ندارم فیلم بسازم یا یکی از دست اندر کارانش باشم (مثلا)
    آی تی رو دوست دارم ولی به این عنوان که در جریان امورش باشم یا خودم از دستاوردهاش استفاده کنم نه این که به عنوان شغل ام باشه

    واقعا نمی تونم آینده ی خودم رو به عنوان یه کارشناس آی تی تحمل کنم. من روحم لطیف تر از این حرفاست


    از روي پستهايي كه مي دي مي شه گفت علاقه ي مهمت معماري داخليه از كي بهش علاقمند شدي چطوري علاقمند شدي چرا سعي نكردي بري رشته ي معماري دنبالش كني؟ چون عكاسي هم درواقع جزو معماريه و خيلي توي اين رشته بكار مي ياد كلا من تصميم گرفتم تو بري معماري!! ! خب چرا نرفتي معماري؟ ( يا نمي ري؟ :دي)


    خب این که کی شروع شد برمی گرده به این که آقای پدر مجله ikea می خرید می آورد خونه،ما هم دیدیم و یه دل نه صد دل عاشقش شدیم

    این که چرا نرفتم معماری. در دوران دبیرستان بنده دچار این توهم بودم (القا شده توسط مامی و ددی) که یا باید کامپیوتر بخونم، یا برق، یا آی تی.
    یکی از دایی هام برق بود. درس هاش و این ها رو دیدم گفتم من برم برق می میرم.
    بعد موندم بین کامپیوتر و آی تی
    از اون جایی که با کامپیوتر نسبتا زیاد کار می کردم فکر می کردم این می تونه خوب باشه اما طی تحقیقاتی که کردم به این نتیجه رسیدم آی تی برای من بهترین گزینه ست.
    جو طوری بود که اصلا نمی شد به رشته ی دیگه ای فکر کرد.
    همون طور که سر انتخاب رشته ی اول دبیرستان من باید می رفتم ریاضی. اینجا هم باید می رفتم آی تی
    یادمه اول دبیرستان که بودم یه بار به بابام گفتم بابا یه کتاب هست واسه انتخاب رشته بخر بخونیم ببینیم می خوایم چه رشته ای بریم
    بابام گفت خوندن نداره، می خوای بری ریاضی دیگه


    +

    خب ...
    اممم
    برم معماری؟
    آخه من فقط معماری داخلی دوست می دارم
    نمی دونم
    سخنانت مرا به فکر فرو برد من باب برخی تصمیمات
    باید تحقیقات انجام بدم



    يه توضيح علمي درباره تفاوت آي تي و مهندسي كامپيوتر بده ( )

    یا خدا!

    اینجا هم ول نمی کنه

    خب عرضم به خدمتتون هر جا بحث اطلاعات باشه آی تی هم هست
    در عصر تکنولوژی که رویای بیل گیتس تحقق یافته و تو هر خونه ای یه کامپیوتر وجود داره، آی تی میاد با کمک این کامپیوتر ارتباط ایجاد می کنه بین هر چیزی که فکرش رو بکنی و وظیفه ی تبادل اطلاعات رو در هر سطحی به عهده می گیره
    در حالی که وسیله ی کار آی تی کامپیوتره، آی تی هیچ ربطی به کامپیوتر (از لحاظ حوزه ی کاری) نداره
    و دیگر هیچ



    ديگه همينا رو سريع جواب بده يكي () تمركزم رو بهم زد ديگه سوال يادم نمي ياد!

    کی تمرکزت رو بهم زد؟

  4. #63
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    سلام دوستان

    از اونجایی که این مجال گفتگوی دوستانه در بخش موضوعات علمی هست، خواهشم این هست که با توجه به پست ابتدایی تاپیک بر همین محور باشه سوالات تا دوستانی که مراجعه دارن بعدا هم بتونن از اطلاعات مفید علمی عزیزی که صندلی نشین هستن و همینطور از سوالات علمی سایر دوستان استفاده کنند.
    سوالات مرتبط با مدیریت بخش علمی رو هم با دوستان مسئول این انجمن از طریق پیغام خصوصی مطرح بفرمایید.

    یه سری از پستها حذف شد ...

    تشکر و موفق باشید

  5. #64
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,568

    پيش فرض

    سلام خانم کارین

    کامپیوتر

    تعریف از وب 2 , وب 3 ؟ و تصور از وب 4؟

    20 سال دیگه اینترنت به نظرتون؟

    این آواتار کدوم وبلاگ نویس معرف ایرانیه؟و میخونید نوشتهاش رو؟نظر؟


    فلسفه

    منطق کدوم درست تره به نظرتون ، دکارت یا هیوم؟

    اصلا چرا هیوم هی گیر میداد به دکارت؟

    عکاسی

    تکنیک HDR ؟

    بین یه لنز ماکرو حرفه ای و تله کدوم رو انتخاب میکنید؟

    اگه ممکنه یکی از عکسایی که خودتون گرفتید و به نظرتون قشنگه و از همه مهمتر براتون مشکلی نداره بزارین اینجا.

    هویجوری

    از اسفند ، ماه بهتر هم هست؟


  6. این کاربر از majid-ar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #65
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض majid-ar

    سلام خانم کارین

    سلام آقای مجید

    کامپیوتر

    تعریف از وب 2 , وب 3 ؟ و تصور از وب 4؟

    وب 2 به نظر اینجانب اینترنت مبتنی بر کاربر و اشتراک گذاری داده ها می باشد. در وب 1 یک عده ای یک سری اطلاعاتی رو در نت منتشر می کردند و یک عده ی کثیری هم صرفا از این اطلاعات استفاده می کردند و هیچ دخل و تصرفی در اون نداشتند. اما در وب 2 هر کاربر خودش می تونه یه تولید کننده اطلاعات در واحد کوچیک باشه. نمونه ی کاملا ملموسش ویکی ها. هر کاربری می تونه خیلی ساده اطلاعات خودش رو (هر چند اندک) به اشتراک بگذاره. همین طور وبلاگ ها.
    مثلا یه سایتی مثه یوتیوب که از بخش های مهم وب 2 کاملا مبتنی بر اشتراک گذاری توسط کاربرانشه و همین یوزرها هستند که با فعالیت توی اون باعث رشدش می شن یا فلیکر و ...

    یکی دیگه از مهم ترین (و اعتیاد آور ترین ) بخش های وب 2 همین social networking و گروه ها و شبکه های اجتماعی می باشند از جمله my space و facebook و توییتر و این اواخر هم فرندفید و سایر قضایا که اون هم باز به نوعی اشتراک گذاریه اما در نوع شخصی و دوستانه


    وب 3، زیاد اطلاعات ازش ندارم اما یکی دو تا مطلبی که چشمم خورده قرار بر اینه که اینترنت هوشمند تر بشه.

    وب 4؟ اصولا نمی شه تصور کرد چون یه اتفاقی ممکنه بیوفته و یه پدیده بشه و کل نت رو تحت تاثیر قرار بده. نظری ندارم


    20 سال دیگه اینترنت به نظرتون؟

    20 سال؟
    خیلیه
    ولی به نظرم در آینده اینترنت از حالت فعلی اش کلا خارج می شه، سیسنم عامل های تحت وب فراگیر می شن و سرعت اونقدر بالا میره که پدیده ای به اسم دانلود به شکل فعلی از بین میره. کاربر هر کاری بخواد بکنه به صورت آنلاین انجام میده. یا چیزی به اسم هارد که اطلاعات رو بخوایم توش ذخیره کنیم به این شکل نخواهد بود و کلا یه چیز تخیلی ای خواهد شد خارج از تصورات فعلی ما
    شایدم یه چیزیه دیگه
    همه چیز امکان پذیره


    این آواتار کدوم وبلاگ نویس معرف ایرانیه؟و میخونید نوشتهاش رو؟نظر؟



    بله. دکتر مزیدی معروف

    بله دنبال می کنم وبلاگشون رو
    جز وبلاگ های محبوبم نیست که بگم به شدت مطالبشون رو دنبال می کنم و خیلی به کارم میاد و شاید به صرف همون معروف بودن دنبال می کنم. ولی خب هر ازگاهی از بعضی پست هاشون استفاده می کنم.


    فلسفه

    منطق کدوم درست تره به نظرتون ، دکارت یا هیوم؟

    اصلا چرا هیوم هی گیر میداد به دکارت؟

    به شدت شرمنده ام
    یکی از زمینه هایی اطلاعاتم در موردش در حد صفر مطلقه همین فلسفه است.
    یه دوستی داشتم فلسفه می خوند دو تا اسم نیچه و هایدگر رو ازش یاد گرفتم، همین

    عکاسی

    تکنیک HDR ؟

    واای عاشقشم
    حیف امکانات نیست وگرنه حتما بر آن می شدم تجربه اش کنم

    توضیح بدم؟

    خب به طور ساده تکنیک اچ دی آر بدین گونه است که شما از یه سوژه چندین عکس با نوردهی های متفاوت می گیری و بعد به کمک یک عدد نرم افزار ساده اینا رو ترکیب می کنی و نمونه ی نهایی کار یک عکس فوق العاده می شه تا حدودی شبیه نقاشی!

    بین یه لنز ماکرو حرفه ای و تله کدوم رو انتخاب میکنید؟

    بی شک ماکرو
    جذابیت عکاسی ماکرو یه چیز دیگه ست


    اگه ممکنه یکی از عکسایی که خودتون گرفتید و به نظرتون قشنگه و از همه مهمتر براتون مشکلی نداره بزارین اینجا.

    مشکلی نداره ولی مایه ی آبرو ریزیه


    هویجوری

    از اسفند ، ماه بهتر هم هست؟

    سوالا می پرسیدا، مگه ممکنه؟!
    نه به هیچ عنوان


  8. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #66
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    سلام به کارین عزیزم...
    هه من اینجا رو همین امروز دیده ام....



    1.در دوران مدرسه توی کدوم درس خیلی قوی بودی...؟!
    2. از کدوم درس به شدت بدت می یاد....؟!
    3.وقتی مطالب علمی می خونی انگیزه ی خاصی داری یا فقط برای دل خودت این کار رو می کنی...؟!
    4. شعر نمی گی ؟!
    5. وقتی یه چیز خفن پیشرفته از لحاظ تکنولوژی رو می بینی با خودت چی می گی ..!؟ اصلا چیز خاصی می گی..؟!
    6.کتاب هاب علمی هم می خونی؟!
    7.چند در صد از تصمیماتی که توی زندگیت می گیری رو دنبال می کنی..؟! یعنی مثلا اگه به ی مبحث علمی علاقه مند بشی می ری دنبالش که بیشتر درموردش بدونی..؟!
    8.از کی شروع به خوندن کتاب های داستان و رمان کردی...؟!
    9. به نظرت مهمترین فردی که توی زندگیت و علایقت تاثیر داشته کیه...؟!
    10. مطالب علمی که می خونی رو واسه ی دوستات هم تعریف می کنی یا نه...؟!
    11. اگه یه مخترع بودی دوست داشتی چی اختراع کنی...؟!
    12.شخصیت مورد علاقت در رمان ها...؟!
    13. کدوم شخصی داستانی به نظرت شبیه تو ه...؟1!
    14.چه مواقع داستان می خونی....مثلا از نظر محیظی شرایط خاصی می خواد یا هر وقت و هرجا می تونی داستان بخونی...؟!
    15.واسه ی انتخاب کتابت با کی مشورت می کنی...؟!
    16.از کجا معمولا کتاب می خری..؟! جای خاصی می ری..؟!

    مثلا همین جدیدا تاپیک داستان های ذن ِ زویی عزیز.
    من قبلا به هیچ عنوان اطلاعی از zen نداشتم ولی الان آشنا شدم و بسیار هم دوستش می دارم
    17. هه...من فکر نمی کردم کسی زیاد از اون تاپیک خوشش اومده باشه ...در همین راستا چه چیز ذن تو رو جذب کرد...؟!
    18. نظرت راجع به هایکو چیه؟!
    با اجازه چند تا سوال متفرقه ...

    1. برای انتخاب اسم کارین دلیل خاصی هم داری...!؟
    2. به دیوار اتاقت پوستر یا قاب خاصی زدی...؟!
    3. چند درصد آدم شادی هستی چند در صد افسرده..؟!
    4.بیشتر دوست داری راجع به چه موضوعی حرف بزنی...؟!
    5.به نظرت مهمترین ویژگی شخصیتیت چیه..؟!

    خب ببخشید یه مقدار زیاد شد ...بازم سوال هست نگران نباش....
    Last edited by zooey; 19-08-2008 at 09:33.

  10. این کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #67
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض zooey

    سلام به کارین عزیزم...

    به به
    سلام دوست جونم
    هه من اینجا رو همین امروز دیده ام....

    اکشال نداره
    دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

    1.در دوران مدرسه توی کدوم درس خیلی قوی بودی...؟!

    در دوران بچگی کلا خرخون بودم
    به عبارتی تقریبا همه درسام خوب بودن. کلا 2 تا نمره 18در تمام طول دبیرستان دارم. یکی اش شیمی 1 و یکی اش عربی 2 ه
    اما از نظر خودم تو اختصاصیا ریاضی (مخصوصا دیفرانسیل) و فیزیک و تو عمومیا زبان و ادبیات بهترتر بودن

    2. از کدوم درس به شدت بدت می یاد....؟!

    در دوران مدرسه عربی
    وای خدا رو روان من بود

    در دانشگاه هم کلا عمومیا. قربونش برم من هر ترم یه عمومی افتادم تا حالا
    الانم ترم تابستون دارم همون عمومی های افتاده رو پاس می کنم

    3.وقتی مطالب علمی می خونی انگیزه ی خاصی داری یا فقط برای دل خودت این کار رو می کنی...؟!

    بستگی داره
    یه وقت واسه یه پروژه یا امتحان دارم یه چیزی رو می خونم، طوری می خونم که کامل یادم بمونه و بتونم به طور کامل بیان کنم. انگیزه درس پاس کردن و اینهاست.

    اما یه وقت هست همین طوری یه مطلبی به نظر جالب اومده، می خونمش اما برام مهم نیست یادم بمونه یا فراموشش کنم. انگیزه بیشتر دانستن و اینهاست.

    4. شعر نمی گی ؟!


    هر از گاهی یه کارایی صورت می دیم اما شعر نمی شه بهش گفت
    مایه ی آبرو ریزی

    5. وقتی یه چیز خفن پیشرفته از لحاظ تکنولوژی رو می بینی با خودت چی می گی ..!؟ اصلا چیز خاصی می گی..؟!

    با خودم می گم جل الخالق
    بعد هی بهش فکر می کنم می بینم نمی فهمم چطوریه. دوباره می گم جل الخالق

    6.کتاب هاب علمی هم می خونی؟!

    منهای کتاب های یونی نه زیاد
    بذار این طوری بگم. کتاب های کتابخونه ی من یه بخشی اش کتاب های درسی دانشگاهه. یه بخشی کتاب های مربوط به حوزه ی درسی دانشگاهه، مثل کتاب های متفرقه ی آموزش زبان یا کتاب های کامپیوتر و آی تی. یه بخشی اش رمان و داستان و شعره. یه بخشی اش هم چند تا کتاب از این روان شناسی های عامه پسنده و اندکی هنری.


    7.چند در صد از تصمیماتی که توی زندگیت می گیری رو دنبال می کنی..؟! یعنی مثلا اگه به ی مبحث علمی علاقه مند بشی می ری دنبالش که بیشتر درموردش بدونی..؟!

    اگه برام جذاب باشه مسلما میرم دنبالش. البته بستگی داره چقدر خوشم اومده باشه یا چقدر امکان اش باشه دنبالش برم. یه وقت تنها کاری که می کنم اینه که تو نت دنبالش می گردم اما یه وقت هست خیلی برام جدی تر می شه. کتابی و کلاسی و شایدم کاری و اینها


    8.از کی شروع به خوندن کتاب های داستان و رمان کردی...؟!

    دوران طفولیت
    من قبل از اینکه برم مدرسه کلا الفبا رو بلد بودم و کل کتاب کلاس اول رو خونده بودم
    به عبارتی از دوران خیلی خیلی طفل بودنم کتاب اینا می خوندم

    در کل خیلی بچگیام که یادم نیست ولی یادمه اول دوم راهنمایی بودیم از این رمان خزهای لیلا و شیدا و مهپاره و اینا می خوندیم

    9. به نظرت مهمترین فردی که توی زندگیت و علایقت تاثیر داشته کیه...؟!

    پدرم - بهترین دوستم

    10. مطالب علمی که می خونی رو واسه ی دوستات هم تعریف می کنی یا نه...؟!

    عموما دوستای من آدم این حرفا نیستن
    مهم ترین دغدغه شون اینه که کی شوهر کرد و ما کی مزدوج می شیم و ویژگی های مرد ایده آل چیه و اینها
    بزرگ ترین مطالعه خارج از درسشون هم خوندن مجله ی خانواده ی سبزه.
    بهترین استفاده ای هم که از نت کردن اینه که دنبال عکس گلزار گشتن مثلا!

    نمی گم من خیلی انسان متفکریم و اصلا با این کارا کار ندارم و اینا
    ولی خب هر چیزی یه حدی داره دیگه

    نه اینکه من سه ساعت می شینم واسه دوستم می گم آره یه لایحه زدن این جوری اون جوری
    میگه ا ِ؟ خب بی خیال به ما چه. بیا ببین حمید چی بهم کادو داده!
    بعد واسه یه همچین آدمی مثلا من بیام بگم آیفون 3G اومده امکانات جدیدش اینه و اینه و اینه؟
    یا بگم امروز یه مطلبی خوندم که فروغ کلی کارگردان بوده واسه خودش؟

    کلا با دو نفر بیشتر گپ و گفت درست و درمون ندارم
    یکی داداشمه که بحث های تکنولوژیکی و کامپیوتر و اینترنت رو با اون دارم
    یکی هم جاست فرندمه که بحث های ادبی، اجتماعی و اینا رو با اون دارم. که بهش می گم مثلا امروز یه مطلبی خوندم این جوری بود اون جوری بود بعد کلی بحث و گفتمان می کنیم به نتیجه های قشنگ قشنگی هم می رسیم و تمام

    یه کوچولو هم با آقای پدر

    تو نت هم با آرامم

    11. اگه یه مخترع بودی دوست داشتی چی اختراع کنی...؟!

    یه عینک اختراع می کردم که وقتی به چشمت می زنی درصد دروغ و دو رویی آدما رو نشون می داد!

    12.شخصیت مورد علاقت در رمان ها...؟!

    هانس شنیر ِ عقاید یک دلقک

    13. کدوم شخصی داستانی به نظرت شبیه تو ه...؟1!

    کلی فکر کردما ولی هیشکی یادم نیومد

    14.چه مواقع داستان می خونی....مثلا از نظر محیظی شرایط خاصی می خواد یا هر وقت و هرجا می تونی داستان بخونی...؟!

    یه جا باشم که سکوت باشه
    ترجبحا آدم نباشه یا اگه بود خواب باشه

    درگیری فکری هم نداشته باشم وگرنه شایدم بخونمش ولی هیچی ازش نمی فهمم

    15.واسه ی انتخاب کتابت با کی مشورت می کنی...؟!

    شخص خاصی که معمولا نیست
    اگه تو نت ازش تعریف شنیده باشم می خونم یا اگر یکی از کارای یه نویسنده رو خونده باشم خوشم اومده باشه بقیه ی کاراش رو هم می خونم

    16.از کجا معمولا کتاب می خری..؟! جای خاصی می ری..؟!

    معمولا میرم شهر کتاب نارمک. اگه اونجا نبود و خیلی هم خریدش ضروری بود میرم انقلاب

    مثلا همین جدیدا تاپیک داستان های ذن ِ زویی عزیز.
    من قبلا به هیچ عنوان اطلاعی از zen نداشتم ولی الان آشنا شدم و بسیار هم دوستش می دارم


    17. هه...من فکر نمی کردم کسی زیاد از اون تاپیک خوشش اومده باشه ...در همین راستا چه چیز ذن تو رو جذب کرد...؟!

    هه ... نه بابا من خودم کلی دوستش می دارم
    اینکه تو دو تا خط کلی مفهوم داره و مفاهیمش واقعا جذابه.

    مثلا یکی از مسائلی که خیلی توی داستان هاش به چشم می خوره اینه که انقدر دنبال راه های عجیب و غریب برای کشف رازها و راه های زندگی و لذت بردن از اون نباشید.
    حتما نباید وقتی رفتی تو کوه و جنگل، به زور در جست و جوی کشف خدا و رسیدن به معرفت باشی
    می شه همینطوری باشه

    یا مثلا این دو تا داستان رو در نظر بگیر:

    استاد نانسن ( Nansen ) داشت رخت می شست .
    رهروی پرسيد : آيا استاد هنوز هم چنين كارهايی انجام می دهند ؟
    نانسن رخت هايش را از تشت بالا آورد و گفت :
    پس با اينها بايست چه كار كرد ؟


    نوآموزی نزد استاد جوشو ( Joshu ) آمد و گفت : من تازه به گروه راهبان پيوسته ام و بی تابانه می خواهم اولين اصل ذن را بياموزم .
    جوشو پرسيد : شامت را خورده ای ؟
    شاگرد : بله خورده ام .
    جوشو : ظرفت را بشوی .



    طرف فکر می کنه الان دو تا کتاب فلسفی خونده و دو تا فیلم معناگرا دیده و 4 بار فکر کرده الان خیلی سطح اش از عامه ی مردم بالاتره و این کارای روزمره رو نباید انجام بده. در شان اش نیست. باید بشینه به تغییر دادن دنیا فکر کنه

    یا این:

    تانزان ( Tanzan ) و اكيدو ( Ekido ) دو راهب ذن در خيابان گل آلودی در شهر قدم می زدند كه به دختری با جامه ابريشمين برخوردند . او به خاطر گل و لای می ترسيد از خيابان بگذرد . تانزان گفت : بيا دختر ، و او را بر دوش خود از خيابان گذراند .
    دو راهب تا شب سخن نگفتند ، سرانجام در دير ، اكيدو نتوانست بی تفاوت بماند وگفت : راهبان نمی بايست به دختران نزديك شوند ، خاصه به دختران زيبايی چون او ، چرا چنين كردی ؟

    تانزان گفت : دوست عزيز ، من آن دختر را همانجا در شهر رها كردم ، اين تويی كه او را با خود تا اينجا آورده ای !


    آخر نکته است.

    خلاصه که بابت تاپیک و مطالبش دستت مرسی

    18. نظرت راجع به هایکو چیه؟!

    عاشقشم
    این که با کمترین واژه ها یک احساس لحظه ای با زیبایی تمام بیان می کنه خیلی برام جالبه


    با اجازه چند تا سوال متفرقه ...


    1. برای انتخاب اسم کارین دلیل خاصی هم داری...!؟

    اول بیشتر از خودش خوشم اومده بود اما معنی اش رو هم دوست دارم
    کارین به معنی دور و بعیده. دور از دسترس! Not available

    2. به دیوار اتاقت پوستر یا قاب خاصی زدی...؟!

    بله بله

    اینا رو زدم به اتاقم



    عکس های طفولیتم



    یک سری تابلو از اینا!



    از آثار هنری ِ آقای پدر





    اینم عکسایی که به نظرم قشنگ بودن رو چسبوندم به دیوار

    البته رنگ دیوارها انقدر هم که تو عکسا افتاده کریه نیستا، مشکل از نور و دوربین بوده

    3. چند درصد آدم شادی هستی چند در صد افسرده..؟!

    چون زود بهم بر می خوره و سر کوچک ترین مساله ای ناراحت میشم یه روز در میون دپرسم
    اما از اون طرف به درز دیوار هم می خندم
    در کل به نظر خودم بیشتر دپرسم
    شاید به 60 به 40


    4.بیشتر دوست داری راجع به چه موضوعی حرف بزنی...؟!

    اصولا دوست ندارم زیاد حرف بزنم
    ولی خب بیشتر دغدغه هام، تجربه هام و مسائلی که راجع به شون اطلاع دارم.

    5.به نظرت مهمترین ویژگی شخصیتیت چیه..؟!

    بیش از حد احساسی با زندگی برخورد می کنم

    خب ببخشید یه مقدار زیاد شد ...بازم سوال هست نگران نباش....


    نه اتفاقا کلی خوب بود
    بازم بیا
    من منتظرت می مونم

  12. 2 کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #68
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    من اومدم!

    - بنظرت ماركز چطور نويسنده ايه؟ صدسال تنهايي رو خوندي؟ اگه آره كدوم شخصيتش برات جالبتره؟

    - چرا از عقايد يك دلقك خوشت مي ياد؟ بنظرت هانس خيلي كار خوبي مي كرد كه انقدر جلوي مري كوتاه مي اومد؟ اگه نه پس چه چيز شخصيت هانس تو رو جذب مي كنه؟ بنظر من اون داشت خيلي مري رو حلوا حلوا مي كرد!

    - مهمترين كتاب توي كتابخونه ات؟

    - چيزي در مورد "تداعي آزاد" توي روانشناسي شنيدي؟ اگه آره مي دوني چه كسي ابداعش كرد؟

    - وزن اينترنت چقدره؟

    - سه تا سايتي كه از همه بيشتر باهاشون سروكار داري بگو

    - چرا يكي از عكسايي كه گرفتي رو نذاشتي تو كه گفتي مي ذاري!

    - در راستاي سوال 5 زويي بنظرت خفن ترين چيزي كه اختراع شده چي بوده؟

    - مهمترين عنصري كه توي معماري داخلي بايد بهش توجه بشه چيه بنظرت؟

    - يه بيت شعر بنويس كه با گ شروع بشه! (از خودتم مي توني بنويسي! )

    پيشاپيش مرسي بابت جوابا!

  14. این کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #69
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض

    من اومدم!

    خوش اومدی دوستم

    - بنظرت ماركز چطور نويسنده ايه؟ صدسال تنهايي رو خوندي؟ اگه آره كدوم شخصيتش برات جالبتره؟

    مارکز!
    یک دوران جو مارکز منو گرفته بود بــــــــد (فکر کنم 2 سال پیش)
    رفتم نمایشگاه کتاب کل کتاباش رو خریدم

    یک نویسنده ی خیال پرداز از نوع خفن اش
    واقعا بخشی از داستان هاش تخیلی اند و یه بخشیش هم تخیل خیلی قوی ای دارند!
    مثلا یه داستان داره به اسم ایوا درون گربه ی خویش
    3 بار باید بخونیش تا بفهمی چی به چیه !


    صد سال تنهایی
    اون هم همون عنصر خیال پردازی و تخیلی بودن رو داره. اون بخش های اولیه که کولی ها اومده بودند و یک سری کارهای تخیلی می کردند!
    یا یکی از شخصیت ها پروانه ای شد و رفت!
    یک نکته ی دیگه شخصیت های داستان بودند. هیچ کدوم قهرمان نبودند. همه خاکستری بودند. نه می شد کامل دوستشون داشت و نه می شد ازشون متنفر بود. و این برام خیلی جذاب بود.
    یکی از نکته های وحشتناکش اسم هاش بود!

    الان که گفتی کدوم شخصیت اش برات جالب بوده: من الان بگم خوزه تو می فهمی کدوم خوزه رو می گم؟
    یکی از شخصیت های محبوبم ملکیادس بود.
    یکی آئورلیانوی آخری که راز این صد سال رو کشف کرد!
    یکی اورسولا
    یکی از دخترای وسط داستان هم بود که هر چی خودم رو کشتم اسمش یادم نیومد!


    اینا رو هم همین طوری از اون هاله ای که یادم بود گفتم
    داستانش زیاد یادم نیست
    پیریه و هزار درد خواهر


    - چرا از عقايد يك دلقك خوشت مي ياد؟ بنظرت هانس خيلي كار خوبي مي كرد كه انقدر جلوي مري كوتاه مي اومد؟ اگه نه پس چه چيز شخصيت هانس تو رو جذب مي كنه؟ بنظر من اون داشت خيلي مري رو حلوا حلوا مي كرد!

    هانس!
    وای نگو
    عاشق بود بچه
    تو درکش نمی کنی!


    چرا عقاید یک دلقک رو دوست دارم؟ چون عقاید ِ دلقک قصه رو دوست دارم. چون نگاهش به نوع عشق رو دوست دارم.
    حیف الان کتابم دست خودم نیست (داده ام یگانه بخونه ) وگرنه جمله به جمله برات نقدش می کردم!

    یکی از ویژگی های مهم اش این بود که به قول خودش لحظه ها رو جمع می کرد.
    یکی از خصوصیات های خودمه

    یعنی الان می تونم بخش کثیری از خاطرات گذشته ام رو با جزئیات کامل برات تعریف کنم. با تک تک جمله ها، تک تک حالت ها، برخورد ها، لباس ها! و به عبارت دیگه نصف عمرم تو گذشته و با دوره کردن خاطره ها سپری میشه!
    یکی دیگه از خصوصیات هانس که خیلی دوستش می دارم اینه که تخیلی بود. رویا پرداز!
    بازم بگم؟
    هر چی از خوبی های این هانس بگم کم گفتم!


    و اما ماری
    ماری رو هم به شدت می تونم درک اش کنم. آدمی که یه اعتقاداتی داره که توی اون اعتقاداتش انجام بعضی از کارها گناهه،زشته، خلافه.

    یه عمر با این فکر بزرگ شده بعد ییهو به خاطر عشقش دقیقا کاری رو می کنه بر خلاف اعتقاداتش
    و بعد از 6 سال (6 سال بود؟) هنوز نتونسته با این قضیه کنار بیاد.
    و وقتی بعد از این همه سال نتونسته باهاش کنار بیاد برمی گرده به اعتقاداتش!


    هر چند که به نظر من کار احمقانه ای کرد رفت! چون هانس بیچاره که به قول تو کلی حلوا حلوا اش می کرد و کلی جو بهش می داد. یه کاری می کرد که هم خودش عذاب وجدان نداشته باشه و هم هانس باشه

    یکی دیگه از قسمت های کتاب که خیلی دوستش می دارم اون قسمت هایی که هانس میگه ماری می تونه کار X رو انجام بده وقتی در موردش با من خاطره داره؟
    مثلا می گفت می تونه بره مثلا رم، وقتی یه بار ما با هم رفته بودیم.
    یا می گفت اگه بخواد احساس گناه نکنه و یاد من نیوفته باید بچه هاش رو بدون لباس ببره بیرون چون ما در مورد همه مدل لباسی که تن بچه هامون بکنیم صحبت کرده بودیم

    دقیقا یکی از مسائلی که منم بهش فکر می کنم همینه. طرف میاد می گه من عاشقشم دوسش دارم بی اون هرگز با اون عمری. بعد بنا به هر دلیلی رابطه شون به هم می خوره. دو روز بعدش میاد می بینیم عاشق یکی دیگه شده. یه همچین آدمی رو نمی تونم درک کنم. ولی یکی مثل هانس رو به شدت می تونم درک کنم

    یا اواخر داستان، می گفت اگه ماری من رو با این حال ببینه و بدون این که منو در آغوش بگیره بتونه از کنارم رد شه واسه من مرده! وای چه عشقولی!

    ببین من الان کتاب پیشم نبود انقدر حرف زدم
    ا

    قابل توجه بانو زویی! در راستای همون سوالی که دوست دارم بیشتر را جع به چه چیزایی حرف بزنم
    یک نمونه اش!
    من اگر از یه چیزی خوشم بیاد و یکی درباره اش ازم سوال بپرسه 6 ساعت می شینم در باره اش حرف می زنم


    - مهمترين كتاب توي كتابخونه ات؟

    سوالای سخت سخت می پرسیا
    شاید ورونیکا
    چون هر دفعه می خونمش کلی جوگیر می شم!


    اما در حال حاضر مهم ترین کتاب تاریخ تحلیلی صدر اسلامه که تا چند روز آینده باید پاس شه

    - چيزي در مورد "تداعي آزاد" توي روانشناسي شنيدي؟ اگه آره مي دوني چه كسي ابداعش كرد؟

    نه!
    نشنیدم
    می خواستم بسرچم بهت بگم گفتم بیخیالش
    قرار بر این است از آن چه می دانیم سخن بگوییم!


    - وزن اينترنت چقدره؟


    مگه اینترنت وزن هم داره؟

    - سه تا سايتي كه از همه بيشتر باهاشون سروكار داري بگو

    گوگل
    یاهو
    پی سی

    - چرا يكي از عكسايي كه گرفتي رو نذاشتي تو كه گفتي مي ذاري!

    من گفتم؟
    گفتم مایه ی آبرو ریزیه
    تو دلت می خواد من آبروم بره؟


    - در راستاي سوال 5 زويي بنظرت خفن ترين چيزي كه اختراع شده چي بوده؟

    کامپیوتر

    - مهمترين عنصري كه توي معماري داخلي بايد بهش توجه بشه چيه بنظرت؟

    رنگ
    اتاقی که هیچ کدوم از فاکتور های معماری داخلی رو به عنوان اتاق خوب نداره، چیدمان و نور و ...
    وقتی رنگ های هماهنگ و جذابی داشته باشه به تنهایی می تونه یه اتاق آرامش بخش باشه
    مگه ما از یه اتاق چی می خوایم؟


    - يه بيت شعر بنويس كه با گ شروع بشه! (از خودتم مي توني بنويسي! )

    یه چیزی خواستم بگم به گ معروف ربط داشته باشه نشد

    گلی گل کرده ام در باغ هستی
    خودتو لوس نکن اون گل تو نیستی


    یه بیت دیگه هم داره ها ولی ادامه اش در پ.خ



    پيشاپيش مرسي بابت جوابا!

    خواهش می شه دوستم

    با این وضع جواب دادن من بازم میای؟
    Last edited by karin; 19-08-2008 at 21:42.

  16. این کاربر از karin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #70
    آخر فروم باز obituary's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    1,199

    پيش فرض

    سلام کارين عزيز
    خوبي؟
    بالاخره منم اومدم با سري اول سوالاتم.کلي سوال داشتم گفتم آسون بپرسم مجبور شدم همه را عوض کنم.

    سوالات IT

    1-گفتي روحيت با IT همخوني نداره.به نظرت کسي که وارد اين رشته ميشه بايد چطوري باشي از نظر روحي؟

    2-در مورد موضوع‌هاي علمي مخصوصا IT ترجيح مي‌دي کتابهاي فارسي بخوني يا انگليسي؟

    3-بدون در نظر گرفتن User Friendly بودن با Windows موافقي يا Open source؟

    4-به نظرت Solaris که قويترين operating System براي شبکه‌هاي بزرگ است چرا جايگاه درخور قدرتش را در بين operating systemها ندارد؟

    5-براي پروژه‌اي که درش database server و mail server داشته باشي و Data Availability و Data Redundancy از اهميت بالايي برخوردار باشه،پيشنهادت Node Clusternig هست يا clustering on SAN Device؟دليلت را کامل بگو؟

    6-چرا در سيستم مخابراتي ايران بجاي اينکه بيان يک Cisco Router 12000 Series بزارن ميان از يک Cisco Switch 7000 Series استفاده مي‌کنند که تحت هيچ شرايطي اون قدرت رو نداره؟

    7-تعريفت از OSI Layers Data Modeling؟

    8-چرا خطوط T3 با اينکه سرعت انتقال حداقل 650MB/s رو دارند کم استفاده تر از خطوط DSL هستند؟

    9-استفاده از PPTP رو براي --- ترجيح مي‌دي يا L2TP؟

    10-تعريفت از Digital Certificate؟

    خارج از IT

    1-کتابهاي شل سيلور استاين رو مي‌خوني؟

    2-به نظرت چرا داستانهاي استاين با اين همه نکته ظريف در رده سني بچه‌ها قرار گرفته؟

    3-در روانشناسي مي‌گويدن در نبود بقيه رنگها سياه پديد مي‌آيد يا مثلا در نبود گرما،سرما حس مي‌شود.يعني بطور کل ماهيت سياه و سرما را دارن از بين ميبرن.به نظرت بهتر نيست بگن در نبود سياه بقيه رنگها پديد مي‌آيند و در نيود سرما ،گرما بوجود مي‌آيد.(آخر سوال منفي بود)

    4-به عقيده تو خوب و بد ،زشت و زيبا وجود دارند؟(جواب اين را دو جور بده،يکي با نظر خودت،يکي هم بيا از يکي از ديدگاههاي زير بررسي کن به انتخاب خودت«فلسفه،منطق،عرفان،حکم ت»)

    5-نظرت در مورد ادبيات کهن ايران؟

    6-بين شاعرهاي کهن ايران به کدام شاعرها علاقه داري؟

    7-شاعر اين شعر رو ميشناسي:
    گفتا به پيشم بيا
    گفتا کنارم بمان
    گفتا به رويم بخند
    گفتا برايم بمير
    آمدم،ماندم،خنديدم،مردم

    8-چرا در حکمت انسان را هيولا مي‌نامند ولي در عرفان ذره‌اي از وجود خدا؟

    9-نظرت در مورد استاد محمود فرشچيان؟

    10-برداشتت را از اين سخن بگو
    خطاط خط سه گونه خط نوشتي
    يکي خود او خواندي،لا غير
    يکي هم او خواندي،هم غير
    يکي نه او خواندي و نه غير او
    آن خط سوم منم
    (شمس الدين تبريزي)

    سخت بود؟
    خسته شدي؟
    بازم ميام هنوز کلي سوال مونده

  18. این کاربر از obituary بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •