نقش حونگ اژدل يا اژدر، ايذه
در ۱۵ کيلومترى شمال ايذه در شرق حونک اژدر قطعه سنگى بسيار عظيم قرار دارد که بر روى آن نقش مهرداد اول يا دوم اشکانى حجارى شده که بر اسبى سوار است و کبوترى حلقه قدرت را همراه نامهاى به او تقديم مىکند و افرادى (روحي) به حضورش بار يافتهاند.
نقش رجب، مرودشت (ساسانيان)
در شمال تخت جمشيد، نقشهايى از اردشير بابکان و شاپور اول در پسرفتگى کوهستان حجارى شده که به «نقش رجب» معروف است. اين نقش داراى سه تصوير برجسته از اردشير بابکان، شاپور اول، علامت خاندان او و شخصيتهاى بزرگ دورهٔ اردشير است.
نقش رستم، كازرون (هخامنشيان وساسانيان)
در امتداد نقش رجب و در انتهاى کوهستان معروف حاجىآباد، آثار تاريخى مهمى از دورههاى عيلامى، هخامنشى و ساسانى وجود دارد که به دليل دور از دسترس بودن بنا، آسيب کمترى ديده است. مهمترين آثار باستانى اين ناحيه، نقش برجستههاى مربوط به دوره ساسانى در پايين کوه، آرامگاههاى شاهان هخامنشى بر بالاى کوه و بناى سنگى چهار گوش بسيار موزون و استوار در سمت راست آن هستند. اين بناى چهارگوش را «کتيبهٔ زردشت» نيز ناميدهاند. چهار آرامگاه اين مکان را به داريوش، خشايارشاه، اردشير اول و داريوش دوم نسبت مىدهند. در پايين کوه، هفت نقش برجسته حجارى شده که مجالس مختلفى از دورهٔ ساسانيان را نشان مىدهند. «بناى کعبهٔ زرتشت» از مهمترين آثار بىهمتاى عهد هخامنشى به شمار مىرود که از آسيب دوران به دور نمانده است. دقت و تراش منظم تخته سنگهاى بزرگ سفيد و تناسب شگرف اين بناى مهم از مهارت استادان عهد هخامنشى حکايت مىکند. برخى از باستانشناسان عقيده دارند که بناى کعبهٔ زرتشت محل حفظ آتش مقدس بوده است. برخى ديگر معتقدند که آن را براى آرامگاه ساختهاند. در زمان شاپور اول، نوشتههايى به خط پهلوى و يونانى بر پايين ديوارهاى کعبهٔ زرتشت حکاکى شده که در آنها از پيروزىهاى اين شهريار و مجاهدتهاى «اووکريتو» موبد معروف دوران وى در خاموش کردن نهضتهاى مذهبى مخالف آئين زرتشت سخن رفته است. آرامگاه داريوش کبير داراى نبشتههاى مفصل ميخى، مشتمل بر نيايش اهورامزدا و مضامين بسيار عميق روحانى و معنوى است. داريوش کبير معتقدات دينى و اندرزهاى گرانبها و نام کشورهاى تابع خود را در اين سنگ نبشته بيان داشته و از اهورامزدا براى ملت خود نيکويى، راستى و برکت خواسته است. درون آن، جايگاه ۹ مجسمه را به وضعى بسيار منظم و دقيق در سنگ کوه تراشيدهاند و بيرون آن، مانند تمام آرامگاههاى ديگر، صورت شاه را در حال نيايش بر فراز تخت شاهى نشان مىدهد. نمايندگان ملتهاى تابع ايران، تخت را بر بالاى دست نگاه داشتهاند و خاصان و نزديکان شاهنشاه را در پشتسر وى، يا در کنار تخت، قرار دارند و روبهروى او آتش مقدس قرار گرفته است. نقش برجستههاى کوه عبارتند از: نقش اول - تصوير نرسى (۲۹۶ تا ۳۰۴ ميلادي) پسر شاپور اول را نشان مىدهد که حلقهٔ شهريارى را از مظهر آناهيتا (ناهيد) دريافت مىکند. نقش دوم - اين حجارى در زير آرامگاه داريوش بزرگ قرار دارد و مشتمل بر دو مجلس است که به وسيلهٔ خطى نسبتاً باريک از يکديگر جدا مىشوند و هر دو مجلس شبيه يکديگرند. تصوير بالايى (۲۷۶ تا ۲۳۹ ميلادي) بهرام دوم را در جنگ با دشمن نشان مىدهد. نقش سوم - بزرگترين و مجللترين حجارى عهد ساسانى در نقش رستم، مشتمل بر صحنهٔ پيروزى شاپور اول (۲۴۲ تا ۲۷۱ ميلادي) بر والرين امپراتور روم را نشان مىدهد. در اين حجارى شاپور اول با کمال حشمت بر اسب نشسته و والرين در مقابل او زانو زده است. يک رومى که تصور مىرود سيرياديس يا کردياس رقيب والرين باشد، جلوى اسب ايستاده و شاهنشاه ايران دست به سوى او دراز کرده است و ظاهراً حلقه فرمانروايى کشور روم شرقى را به وى مىسپارد. پشت سر شاپور، نبشتهاى به خط پهلوى و تصوير اووکريتو، موبد نيرومند دوران وى ديده مىشود. اين نبشته هم مانند نبشتهٔ کعبه زردشت از نام و نشان و مجاهدتهاى شاپور در راه استحکام مبانى آيين زردشت حکايت مىکند. نقش چهارم - اين نقش، پيروزى هرمز دوم شهريار ساسانى را نشان مىدهد که دشمن خود را با اسب روى هم غلتانده است. بالاى اين نقش، آثارى ديگر به جا مانده که از شواهد تاريخى مىتوان احتمال داد که نقش برجستهٔ شاپور دوم يعنى شاپور ذوالاکتاف (۳۱۰ تا ۳۷۹ ميلادي) باشد و چيز ديگرى از موضوع حجارى و تعداد اشخاص آن معلوم نيست. نقش پنجم - پيروزى بهرام دوم را بر دشمن نشان مىدهد. نقش ششم - اين نقش، اهميت بسيار دارد : يک نفر تمام قد ايستاده و سمت چپ وى يک سر و صورت ديده شده است. نقش هفتم - آخرين نقش که در واقع، نخستين نقش ساسانى است نقش حجارى شدهٔ مجلس اردشير بابکان (۲۲۶ تا ۲۴۲ ميلادي) است که حلقه شهريارى را از مظهر اهورا مزدا مىگيرد .