تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 8 اولاول ... 345678 آخرآخر
نمايش نتايج 61 به 70 از 78

نام تاپيک: سریال مدار صفر درجه

  1. #61
    پروفشنال ali_chenger's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    ناکجاآباد
    پست ها
    519

    پيش فرض

    فیلم قشنگیه
    درکل کار نو وجدیدیه

  2. #62
    پروفشنال shvalaie's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    632

    پيش فرض

    مدار صفر درجه فوق العاده ست!
    هم خودش ...هم شعر آخر تیتراژش!!

    حیف که اون کلاسای درسشون تموم شد...همش عین جمله بندی کتاب دنیای سوفی بود!

    ولی اصلا منطقی نیست که پسری این طوری دم از اسلام و ایمانش میزنه این قدر عاشق یه دختر یهودی شده که به نظرم فکر مسلمون شدنم نمی کنه! نه؟

    راستی کسی لینک دانلود تیتراژش رو داره؟؟
    سلام دوست عزيز
    دل كه دين و ايمون نميشناسه اما

    تا اونجا كه من ميدونم
    در اسلام يك زن مسلمان نميتونه با مردي غيرمسلمان ازدواج كنه اما يك مرد مسلمان ميتونه با زني غيرمسلمان ازدواج كنه....

  3. #63
    حـــــرفـه ای satttanism's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    In your Mind
    پست ها
    15,096

    پيش فرض

    سلام دوست عزيز
    دل كه دين و ايمون نميشناسه اما

    تا اونجا كه من ميدونم
    در اسلام يك زن مسلمان نميتونه با مردي غيرمسلمان ازدواج كنه اما يك مرد مسلمان ميتونه با زني غيرمسلمان ازدواج كنه....
    نه مرد مسلمون میتونه با زن غیر مسلمون ازدواج کنه و نه زن مسلمون با مرد غیر مسلمون
    در این موارد مرد یا زن غیر مسلمون,مسلمون می شند و بعد ازدواج می کنند

  4. #64
    داره خودمونی میشه mani_arian's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    پست ها
    72

    پيش فرض

    باز هم بحث مسخره يهود و مسلمان...ظاهرا اين بحث خيلي مورد علاقه دولتمردان ماست..حتي به قيمت هزينه هاي ميلياردي براي ساخت يك سريال

  5. #65
    حـــــرفـه ای Maysam-BFU's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    Failed box !
    پست ها
    1,853

    پيش فرض

    اگه بحث یهود و مسلمان رو کنار بگذاریم.

    در کل سریال جالبی است.

    البته این را هم بگم که اگه یک کشوری بیاد ایران را ویران هم بکنه ، فردای اون روز ایران باحاش تبادل صنعتی و معدعی... می کنه.

    از عراق بگیر....

  6. #66
    پروفشنال pakbakhteh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    571

    پيش فرض

    عزیز جان من همین الان دو تا لینک رو تست کردم ... هیچ کدوم مشکل نداشت ... نه لینک اولی نه لینک پرشین گیگ ...

    پرشین گیگ هم بعضی وقتها مشکل داره همیشگی نیست ...

    در هر صورت شرمنده با این سرعت افتضاح نمی تونم جای دیگه برات اپ کنم ...
    سعيد جان دستت درد نكنه بازم ممنون آقا خيرش به اين باشه
    با تشكر

  7. #67
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    فیلم قشنگ و جدیدی
    موضوش کمی با بقیه فیلم ها فرق داره
    از نظر تاریخی هم جالبه

  8. #68
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sonyericsson_w's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    Hell
    پست ها
    470

    پيش فرض

    من میدونستم یهودی آخرش یهودیه
    دیدین سارا چی گفت؟
    گفت:به نظر شما دیگه وقتش نشده که قوم یهود برای خودش سرزمین مستقل داشته باشه؟
    بالاخره زهر خودشو ریخت

  9. #69
    پروفشنال minizoro's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    مهد خوشمزه ترین غذاهای ایران و بهترین آب و هوا؛ تبریز
    پست ها
    742

    پيش فرض

    كسي ميشه قسمت اين هفته رو تعريف كنه من نرسيدم نگاه كنم (تاريخ: 1386/5/2)

  10. #70
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض گفت وگو با رحیم نوروزی بازیگر سریال مدار صفر درجه

    تاریخ همیشه قاب عکسی برای برترین ها نیست. خیلی ها به مدد بخت و اقبال در ذهن تاریخ قاب گرفته می شوند .این مناسبات خودش را در کوچک ترین اجزای زندگی هم جا داده است. حتی در همین جعبه جادویی خودمان که این روزها از سینما بی رحم تر است و نگاهش به بازیگران ابزاری تر. در این دنیای کوچک، خیلی ها حتی اگر کارشان را هم بلد باشند همواره در حاشیه می مانند. این یکی را دیگر نه فقط به بخت و اقبال که شاید بتوان به مناسبات پیچیده و سردرگم دنیای سینما و تلویزیون نسبت داد. رحیم نوروزی به زعم من یکی از همان هایی است که قابلیت هایش کمتر عرصه بروز یافته است. گیریم که براساس آنچه می گوید این قابلیت برای خودش هنوز زیر سوال باشد. از او در حال حاضر سریال «سال های برف و بنفشه» و «مدار صفردرجه» در حال پخش است و «شهریار» و «آشیانه سیمرغ» و «حضرت یوسف»، سریال هایی که در راهند. این روزها هم گویا سخت با تئاتر «رویاهای رام نشده» سیاوش طهمورث و «آیا تا به حال عاشق شده ای روژانو» اثر چیستا یثربی دست و پنجه نرم می کند.

    ● سریال پس از باران شاید به نوعی اولین اثری بود که رحیم نوروزی را به عنوان یک بازیگر توانمند به تلویزیون معرفی کرد. اما پس از آن اغلب در نقش های حاشیه ای ظاهر شدید. چه عواملی وجود داشت که آن شرایط را دوباره مهیا نکرد؟

    تنها درصد کوچکی از موفقیت در بازیگری به مهارت و توانایی بازیگر ارتباط پیدا می کند و بخش مهمی از آن تحت تاثیر اتفاقات و شرایطی مثل یک فیلمنامه خوب، یک نقش خوب یا اکران و پخش مناسب است که همه دست به دست هم می دهند تا بازیگر در نقطه مناسبی دیده شود. از طرفی ما در اینجا مدیر برنامه نداریم که در انتخاب نقش و همچنین حوزه های تبلیغاتی و تداوم شهرت و محبوبیت و تقاضای مخاطب به ما کمک کند. من هم باید زندگی ام را مدیریت کنم و هم حرفه ام را که وابسته به عوامل زیادی است و در کنترل من نیست و توان این را ندارم. از طرفی ممکن است همه این عوامل وجود داشته باشند و در کنار هم به دیده شدن بازیگر هم کمک کنند، اما درست همان سال در سینمای ما در جریان صدور پروانه ساخت، تولید و پخش اتفاقاتی رخ بدهد که به نفع بازیگر نباشد. کما اینکه در زمان پخش سریال «پس از باران» خیلی ها فکر می کردند من تبدیل به یک ستاره خواهم شد یا دست کم جایگاهی را در نقش های منفی سینما به دست خواهم آورد. اما این اتفاق نیفتاد، چراکه برای سینمای ما در آن سال اگر اطلاعات آماری ام درست باشد، تنها چیزی حدود ۱۵ پروانه ساخت صادر شد و بقیه فیلم ها هم مجوز ساخت سال قبل را داشتند و این از بداقبالی من بود که در سینما برای من اتفاقی نیفتاد و در چنین مواقعی بازیگر خود به خود به سمت تلویزیون روی می آورد.

    ● یعنی بازی در تلویزیون براساس یک شرایط ناگزیر به وجود می آید؟
    سینمایی ها معتقدند چون بازیگر در تلویزیون زیاد دیده می شود و به نوعی مصرف می شود، دیگر مخاطب حاضر نیست برای دیدن او پول بدهد. بازیگر نباید برای مخاطب عریان بشود و همیشه باید یک علامت سوالی در این میان وجود داشته باشد. الان ببینید که چه بر سر بازیگران مطرح سال های گذشته آورده اند. انگار ما علاقه داریم بازیگرها را مصرف کنیم و بعد بگذاریم کنار.

    ● چقدر به جریانی که امروزه سینما و تلویزیون ما را دچار کرده، یعنی رویکرد به بازیگرانی که اغلب براساس چهره وارد این حرفه می شوند معتقدید؟


    من خیلی دوست ندارم درباره سیاست گذاری ها، جریان ها و آنچه روند تولید را شکل می دهد صحبت کنم. اعتقاد من این است که بازیگری یک تخصص است تا یک دانش ارثی و ژنتیک. چون من خودم را یکی از بی استعدادترین ها می دانم و فکر می کنم بازیگری چیزی آموختنی است که من اندکی از آن را آموخته ام. از طرفی باید بپذیرم که سینما یک صنعت و تجارت است و در شرایط نامطمئن اقتصادی که ما داریم، یک سرمایه گذار باید به فکر برگشت سرمایه اش باشد. خود ما در مناسبات اقتصادی روزمره این قضیه را مورد اهمیت قرار می دهیم. به نظر من کاری که این سرمایه گذار انجام می دهد به خاطر سرپا نگه داشتن حوزه فرهنگ، قابل تقدیر است پس باید به او اجازه بدهیم که از یک چنین چهره هایی استفاده کند تا پولش را در بیاورد و این چرخه اقتصادی همواره بچرخد. مسلماً اگر من در آن کار بازی کنم پولش برنمی گردد.

    آیا می توانیم به صرف اینکه یک نفر برای تولید اثری سرمایه گذاری کرده، به او اجازه بدهیم که سطح سلیقه مخاطب را پایین بیاورد؟

    الزاماً با ورود بازیگران خوب، سطح سلیقه مخاطب ارتقا داده نمی شود.

    ● شما به نقش بازیگر در سطح کیفی آثار معتقد نیستید؟
    من با شما موافقم که هرآنچه موجب ترویج بلاهت عمومی می شود باید با آن مبارزه کرد. مسلماً کسانی که با رفتارهای خاله زنکی در سریال های آپارتمانی روی خط سطحی نگری حرکت می کنند، بدون اینکه چالشی برای ذهن مخاطب ایجاد کنند، ره به خطا می برند. ولی باید در این مورد اغماض کنیم که فلان چهره برگشت سرمایه دارد و مثلاً رحیم نوروزی ندارد. الان در سینمای ما به توصیه سینمادار و پخش کننده، فیلمنامه برای فلان بازیگر نوشته می شود. من در این سینما محلی از اعراب ندارم. با همه اینها من فکر می کنم در کنار فیلم هایی که ارزش های هنری و محتوایی دارند، سینمای به اصطلاح بدنه هم باید وجود داشته باشد. من خودم در یکی از همین فیلم های گیشه ای یعنی «شکلات» بازی کردم و در جلسه نقد و بررسی عده ای به من خرده گرفتند که تو بازیگر و کارگردان تئاتر هستی و چرا در چنین فیلمی بازی کردی؟ و من همان جا از این مساله دفاع کردم و گفتم این سینما ضرورت ماست. همه آدم ها که از قشر فرهیخته نیستند. یک راننده تاکسی، یک قصاب هم باید سینمای خودش را داشته باشد.

    ● امکان این وجود داشت که رحیم نوروزی در سریال برف و بنفشه نقش اول را بازی کند؟
    به این فکر شده بود اما من در آن زمان در حال بازی در نقش فرعون و در سریال «حضرت یوسف» بودم.

    ● فرعونی که نقش آن را در این سریال بازی می کنید شخصیت منفی دارد؟

    نه. در واقع شخصیتی یکتاپرست، شاعر و بیمار است. اگرچه به این وجوه نقش خیلی پرداخته نشده است و خیلی دلم می خواست که این اتفاق بیفتد. روند بازی به گونه ای پیش رفت که من مجبور شدم تنها اقتدار فرعون را برای اثبات وحدانیت خدا و حمایت از یوسف در نقش برجسته کنم.

    ● اغلب نقش های منفی که بازی کرده اید در لایه های زیرین خودش شخصیتی دارد که برخلاف آن شخصیت ظاهری، قابل ترحم و گاه دوست داشتنی است. نقشی که در سریال «کلانتر» داشتید یکی از این نقش ها بود. معمولاً خودتان چیزی به این نقش ها اضافه می کنید؟

    شخصیت این سریال در واقع از سر ناچاری و بدبختی است که به دزدی روی می آورد و چون کارش را بلد نیست توی سرازیری می افتد. من سعی می کنم این نقش ها را آدمی ببینم که در پی حقش می گردد. همه ما در درونمان یک وجه منفی سیاه داریم و گاه اگر رفتار ناخوشایندی از ما سر می زند در واقع در حال دنبال کردن خواست خودمان هستیم. مثلاً برای نقش فرخ در «پس از باران» من یک نوستالژی برای آن نقش در نظر می گیرم. خاطرات کودکی، خاطراتی که با خواهرش داشته و... اینجاست که سعی می کنم لایه ای از آن نقش را به تماشا بگذارم که تماشاگر برای او دلسوزی کند، با خواست او همسو بشود و حتی خیلی جاها حق را هم به او بدهد. فکر می کنم یک جاهایی باید روزنه ای برای گریز از این سیاهی مطلق پیدا کرد.

    ● تا به حال پیشنهادی هم برای نقش های منفی مطلق، از آن نمونه هایی که اغلب در سینما و تلویزیون دیده ایم داشته اید؟

    بله خیلی زیاد. از این نقش های تخت و یک لایه ای مثل دزد و لات و چاقوکش و... که البته هرگز قبول نکرده ام.

    ● در میان نقش های کوتاهی که بازی کرده اید، آیا نقش غیرجدی ای هم به زعم خودتان وجود داشته؟ اصلاً به نقش جدی و غیرجدی معتقدید؟ منظورم نقشی است که به پیشبرد داستان کمکی نمی کند.در پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم آیا منظور از نقش جدی تقابل آن با نقش کمدی است یا اینکه منظور نقش های فرعی پس زمینه است. در حالت دوم باید بگویم که این نقش ها به نوعی پس زمینه کار هستند تا قاب تصویر پر بشود. فراموش نکنیم که سریال ما مخاطب عام دارد و بسیار فراگیر است. در این فراگیری، هرکسی باید گوشه خودش را پیدا کند. شاید در نوشتن آن آدم ها کم دقتی بشود، اما همه آنها به تعریف نقش های اصلی و پیشبرد داستان کمک می کنند.

    ● رحیم نوروزی در نقش هایی که بازی می کند خود درون چه قشری از آدم ها می تواند باشد؟
    در یک نگاه کلی، قشری از جوان های ناکام و سرخورده ای که به هر قیمتی می خواهند به خواست شان برسند.
    ● خودتان فکر می کنید حسن فتحی براساس چه معیارهایی شما را برای بازی در «مدار صفردرجه» انتخاب کردند؟
    آقای فتحی در این کار سعی کرده اند از بازیگران تئاتر بیشتر استفاده کنند. معمولاً هم کارهای ما را در تئاتر دنبال می کردند. به طور کلی حسن فتحی همواره احترام و علاقه خاصی برای بازیگران تئاتر قائل است و این باور را دارد که بازیگرهای تئاتری به راستی زحمت کشیده اند و یک شبه اتفاقی برایشان نیفتاده است.

    ● فکر می کنید کدام یک از نقش هایی که تا به حال بازی کرده اید دیدگاه مشخص یا تاکتیک تازه ای به بازیگری تان اضافه کرده است؟

    نمی شود به صورت مقطعی عنوان کرد که مثلاً در فلان نقش به صورت معجزه وار این اتفاق افتاده است. به هرحال در هر کاری آدم چیز تازه ای یاد می گیرد. این روندی است که به تدریج اتفاق می افتد. آنچه در این سال ها برایم اتفاق افتاده این است که بازیگری برایم رعایت یک سری رفتار قاعده مند و با اندازه باشد. بدانم که کجا باید خرج کرد و کجا نیاز به امساک است. معمولاً هم سعی می کنم ولخرجی در رفتارم نداشته باشم. سعی ام این بوده است که درشت بازی نکنم.

    ● فکر می کنم برخلاف اغلب بازیگران که از تئاتر به تلویزیون می آیند هم کمتر اغراق در بازی هایتان دیده می شود.
    بله. اصطلاحاً می گویند بازیگران تئاتر بازیگران گل درشتی هستند. اما کسانی که این تعریف را دارند به گمان من خیلی کم تئاتر می بینند. و نگاه واقع بینانه ای به تئاتر ندارند. یک تلقی هم که از تله تئاترهای بد کار شده در تلویزیون به وجود آمده، این است که بازیگری تئاتر همیشه زمخت و درشت است. در حالی که اینطور نیست. ما در تئاتر سبک ها و جنس های مختلفی از بازیگری داریم. من سعی می کنم در مجموعه اعمالی که میزانسن مورد نظر کارگردان و متن دیکته می کند خیلی با خساست رفتار کنم. کار زیاد به آدم یاد می دهد که برای هر نقش چقدر باید خرج کند. این انرژی باید در کار تقسیم شود.


    قرار نیست همه سکانس ها را درخشان بازی کنیم. اصولاً خیلی از پلان ها، پلان های بی خاصیت است. یک عبور است. یک نگاه یا دو کلمه حرف و الزاماً نباید تمام خواست و رنگمایه نقش را دربربگیرد.

    ● از نقش هایی که داشتید کدام را بیشتر دوست دارید؟
    «مدار صفر درجه» و «خانه ای در تاریکی» که در واقع برای من کاری بود که می خواستم خودم را دوباره در آن نشان بدهم. در مدار صفر درجه هم همین حس را داشتم. سعی کردم این گوشه نشینی و کمتر دیده شدنی را که شما اشاره کردید در این دو کار کنار بگذارم، از نو خودم را پیدا کنم و به مخاطب معرفی کنم. من داستان «خانه ای در تاریکی» را یک سال پیش از تولید می دانستم و مطمئن بودم که در نقش بختیار بازی خواهم کرد. اگرچه خود سعید سلطانی در آخرین لحظات هم به خاطر تفاوت جثه من و خانم لادن مستوفی هنوز تردید داشت. به هر حال در یک ایل یک جوان باید خیلی رشید باشد و من گزینه مناسبی از این جهت برای بازی در نقش مقابل وی نبودم. اما به هر حال این سریال کاری بود که ذهنم را مشغول کرد و برایش زحمت کشیدم و من و سعید سلطانی و عوامل دیگر سعی داشتیم ثابت کنیم که «پس از باران» یک اتفاق تصادفی نبود. حتی به دنبال این بودم که با ایل یک کوچ هم داشته باشم و خیلی پیگیری کردم که در نهایت این اتفاق نیفتاد. ولی در لرستان سعی می کردم در کوچه و بازار لری حرف بزنم. البته این اتفاق که یک بازیگر خودش را زیادی جدی بگیرد در سیستم تولید ما اینگونه است که دیگران او را جدی نمی گیرند. و حتی ممکن است به او بخندند. اما من این نقش را دوست داشتم چون فاصله می انداخت بین نقش های منفی ای که تماشاگر از من دیده بود. دو تا کار ۹۰ دقیقه ای به نام های «پیگرد» و «خشم و قضاوت» هم با مهرداد خوشبخت داشته ام که جزء کارهای محبوب من است.

    ● شنیده ام در بازیگری زیاد وسواس دارید. چقدر پیش می آید که از بازی هایتان ناراضی باشید و کارگردان را مجبور به برداشت دوباره کنید؟
    بله. حتی شده که شب تا صبح راه بروم و فردایش کارگردان را مجبور کنم که آن پلان را تکرار کند. اگرچه شرایط معمولاً این امکان را نمی دهد که بازیگر برای بهتر بودن خودش، گروه را مجبور به تکرار کند. این از نظر بازیگران دیگر هم خیلی خوشایند نیست.

    ● گویا یکی دو تا نماهنگ هم بازی کرده اید؟
    متاسفانه بله. آن هم در دوره ای که نباید آن کار را می کردم. شاید به خاطر همان ناتوانی در مدیریت حرفه ام. ولی به هر حال واقعیت این است که شغل رسمی دولتی من بازیگری است. مگر ما چقدر مجال انتخاب داریم؟ مگر من چقدر می توانم صبر کنم که یک کارگردان مرا در تئاتر ببیند و بگوید چه بازیگر خوبی است و از من برای بازی در فیلمش دعوت کند؟ من که نمی توانم در یک بیابان منتظر قایقی باشم که مرا سوار کند. در بیابان که قایق رد نمی شود. ممکن است شتری گذر کند و باید اولین شتری که می آید سوار شوم تا به ساحل برسم.

    ● هنوز شتری رد نشده است؟
    شاید آن نماهنگ در آن دوره همان شتر بود. اما خب این ساحل هم انگار خیلی دور است.

    آرزو شهبازی


    مصاحبه: روزنامه شرق

    آفتاب

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •