تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 7 از 7 اولاول ... 34567
نمايش نتايج 61 به 65 از 65

نام تاپيک: موسیقی جهان

  1. #61
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض آهنگساز، حامی و مخاطبانش در دورهٔ کلاسیک

    هایدن، موتسارت و بتهوون - سه تن از بزرگ‌ترین آهنگسازان جهان - در روزگاری به‌کار پرداختند که دوران تحول‌های شدید سیاسی و اجتماعی بود، دورانی هفتاد ساله از ۱۷۵۰ تا ۱۸۲۰ که دچار آشوب انقلاب فرانسه، جنگ‌های ناپلئون و انقلاب آمریکا بود. در این دوران، اقتدار سیاسی و اقتصادی از اشرافیت و کلیسا سلب و به طبقهٔ متوسط واگذار شد. تحول اجتماعی چنان شدت یافت که ناپلئون نه بنا به حق مورثی، که تنها و فقط به مدد نبوغ و توانائی خود توانست امپراتور فرانسه شود. شعارهائی ”واژگون‌کننده“ و تازه، همچون آزادی، برابری، برادری! ورد زبان مردم بود. باورهای مستقر و مورد قبول، از جمله ایمان به وجود خدا، در بوتهٔ آزمونی دوباره گذاشته شد.

    گرایش‌های اجتماعی و اثر کلاسیک
    وین


    گرایش‌های اجتماعی و اثر کلاسیک

    موسیقیدانان نیز مانند دیگر افراد جامعه به شدت از چنین دگرگونی‌هائی تأثیر پذیرفتند و می‌توان در زندگی هنری سه استاد آهنگسازی کلاسیک، روند کُند آهنگ آزادی آهنگساز از قیدهای پیشین را دنبال کرد. نخستین این آهنگسازان، یوزف هایدن (۱۸۰۹-۱۷۳۲) است که به سپری کردن بیشتر دوران زندگی خود در خدمت خاندانی ثروتمند و اشرافی بسنده کرد. قرارداد استخدام او (۱۷۶۱) نشان می‌دهد که او را مستخدمی ماهر و هنرمند و همشأن یک باغبان با شکاریان می‌شمرده‌اند. او می‌باید یونیفورم پوشیده و ”فقط همان اثری را بسازد که عالی‌ جناب سارش داده‌اند“ و ”هنگام صرف غذا، نوشیدن و صحبت از رفتار عامیانه حذر کند“. ولفگانگ آمادئوس موتسارت (۱۷۹۱ - ۱۷۵۶)، که فقط بیست‌وچهار سال پس از هایدن چشم به جهان گشود، تاب آن نداشت که با او مانند مستخدم رفتار شود؛ از منصب درباریش بُرید و رهسپار وین شد تا بختش را در مقام موسیقیدانی آزاد بیازماید. اما شخصیتش با کشاکش‌های اینگونه زندگی سازگار نبود و به‌گونه‌ای تأثرانگیز در فقر جان سپرد. لودویگ وان‌بتهوون (۱۸۲۷-۱۷۷۰) راه را از نقطه‌ای پی‌گرفت که موتسارت در آن از پا درآمده بود. بتهوون فقط چند سال پس از مرگ موتسارت توانست به‌عنوان موسیقیدانی مستقل در وین به‌کار بپردازد. کامیابی او به سبب تقاضای گسترده‌تر طبقهٔ متوسط برای موسیقی و شخصیت آمرانه‌اش، که اشراف را وامی‌داشت هدایائی برایش فرستاده و با او مانند انسانی برابر رفتار کنند، حاصل آمد.


    هر چه سال‌های بیشتری از سدهٔ هجدهم سپری می‌شد، شمار بیشتری از مردم به درآمد بیشتر دست می‌یافتند. بازرگانان، پزشکان، و کارمندان حکومتی توانستند خانه‌های بزرگ‌تر، لباس‌های آراسته‌تر، و خوراک بهتری برای خود تدارک ببینند. اما طبقهٔ متوسط که پیوسته مرفه‌تر می‌شد، چیزی بیش از رفاه مادی می‌خواست. این طبقه، در پی بهره‌مند شدن از تجمل‌های اشرافی همچون تئاتر، ادبیات و موسیقی بود، در واقع، طبقهٔ متوسط در گذر دورهٔ کلاسیک تأثیری عظیم بر موسیقی داشت. از آنجا درهای کنسرت‌های خصوصی اشراف بر مردم کوچه و بازار بسته بود، آنها کنسرت‌هائی همگانی ترتیب دادند که در آن با پرداخت ورودیه می‌توانستند تازه‌ترین سنفونی‌ها و کنسرتوها را بشنوند. در پی موفقیت کنسرت‌هائی مشهور موسوم به کنسرت‌های معنوی (Concert spirituel) در پاریش (۱۷۲۵)، کنسرت‌های همگانی در سراسر اروپا سر برآوردند. اما بازرگانان و وکلا به شنیدن موسیقی در کنسرت قانع نبودند. آنها می‌خواستند که موسیقی به خانه‌شان نیز راه یابد و می‌پنداشتند که فرزندان آنها، هم‌اندازهٔ فرزندان اشراف، سزاوار تعلیم موسیقی هستند. در واقع، اگر فرزندان آنها خوب ساز می‌نواختند، ممکن بود به قصرها دعوت شوند و در نهایت به همسری فردی از خاندان اشراف نیز درآیند. به هر تقدیر، نیاز به نسخه‌های چاپی آثار موسیقی، سازها، و درس‌های موسیقی افزایشی چشمگیر یافت.

    آهنگسازان دورهٔ کلاسیک در آفرینش آثار خود ذوق و پسند طبقهٔ متوسط را در نظر می‌گرفتند. آنها به نگارش قطعه‌هائی پرداختند که نواختن و درک آنها برای موسیقیدانان آماتور آسان بود. این آهنگسازان، از اپرای جدی به اپرای کُمیک، و از داستان‌های قهرمانی و اسطوره‌ای - که باب طبع اشراف بود - به مضمون‌های مطلوب طبقهٔ متوسط و نیز آفرینش ملودی‌هائی با رنگ ‌و بوی عامیانه رو آوردند. اپراهای کُمیک این آهنگسازان گاه حتی به تمسخر اشرافیت می‌پرداختند و قطعه‌های رقصشان نه چندان باوقار و درباری که بیشتر سرزنده و بی‌تکلف بود.
    آثار جدی موسیقی، رنگ‌و‌بوی از موسیقی عامیانه و مردم‌پسند یافتند. استادان کلاسیک گاه نغمه‌های آشنا و معروف را به‌عنوان تم در سنفونی‌ها یا تم و واریاسیون‌های خود به‌کار می‌گرفتند. موتسارت از اینکه مردم به نغمهٔ والس‌های ساخته شده با ملودی‌های اپرائی او برقصند، بر سر شوق می‌آمد. هایدن، موتسارت، و بتهوون هر سه برای محافل عمومی رقص در وین به آفرینش موسیقی پرداختند.

    وین

    وین در دورهٔ کلاسیک یکی از مراکز موسیقی اروپا به‌شمار می‌آمد و هایدن، موتسارت و بتهوون همگی در این شهر به فعالیت پرداخته‌اند. این شهر، به‌عنوان مقر امپراتوری مقدس روم (که بخش‌هائی از اتریش، آلمان، ایتالیا، مجارستان، چک و اسلواکی کنونی را شامل می‌شد) یک مرکز پُرازدحام فرهنگی و تجاری بود که خصلتی چند ملیتی داشت. جمعیت ۲۵۰۰۰۰ نفری این شهر (در سال ۱۸۰۰) آن را چهارمین شهر بزرگ اروپا ساخته بود. هر سه استاد برجستهٔ سبک کلاسیک گرچه زادگاهشان شهری دیگری بود، برای تحصیل و کسب شهرت جذب وین شدند. در وین بود که هایدن و موتسارت دوستانی صمیمی شدند و بر سبک موسیقائی یکدیگر تأثیر گذاشتند. بتهوون در شانزده سالگی راهی وین شد تا در حضور موتسارت پیانو بنوازد و بیست‌ودو ساله بود که برای تحصیل نزد هایدن به این شهر بازگشت. اشراف سراسر قلمرو امپراتوری، فصل زمستان را در وین می‌گذرانند و گاه ارکستری خصوصیشان را نیز همراه می‌آوردند. موسیقی، بخشی مهم از زندگی درباری بود و ارکستر آزموده نماد تشخص به‌شمار می‌آمد. بسیاری از نجیب‌زادگان، خود موسیقیدانانی قابل بودند. برای نمونه، ملکه ماریا ترزا هنگام جوانی در محافل موسیقی قصر آواز می‌خواند، امپراتور یوزف دوم نوازندهٔ شایستهٔ ویولونسل بود و آرشدوک رودولف مدت‌ها نزد بتهوون به آموختن پیانو و آهنگسازی پرداخت.

    در کنسرت‌های خصوصی، که در آن اشراف و مهمانان ثروتمند دو شادوش نوازندگان حرفه‌ای به اجراء می‌پرداختند، موسیقی به وفور شنیده می‌شد. موتسارت و بتهوون، اغلب با اجراء موسیقی در همین کنسرت‌های خصوصی به کسب درآمد می‌پرداختند. اشراف اغلب مستخدمانی را به خدمت می‌گرفتند که بتوانند نقش نوازنده را نیز ایفاء کنند. در یک آگهی از نشریهٔ وی‌ینا گاتست (Vienna Gazette) به سال ۱۷۸۹ چنین آمده است: ”خانه‌ای اعیانی به یک مستخدم مرد نیاز دارد که بتواند خوب ویولون بنوازد“.

    در وین، موسیقی در فضای باز نیز اجراء می‌شد: موسیقی سبُک و مردم‌پسند. گروه‌های کوچکی از نوازندگان دوره گرد سازهای بادی و زهی در مهمانی‌های برگزار شده در باغ‌ها و یا زیر پنجره‌هائی که احتمال می‌رفت پولی به آنها داده شود به نواختن می‌پرداختند. در سالنامهٔ شهر وین آمده است که ”در شب‌های دلپذیر تابستان در خیابان‌ها و در همهٔ ساعت‌ها سرناد می‌شنوید“ هایدن و موتسارت قطعه‌های بسیاری به‌نام دیورتیمنتو (Divertimento) یا سرناد (serenade) برای مجالس تفریحی در فضای باز نوشته‌اند. عشق فراوان وین به موسیقی و اشتیاق پُرشور آن برای آثار تازه، این شهر را شهر برگزیدهٔ هایدن، موتسارت، و بتهوون ساخت.

  2. #62
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض سنفونی کلاسیک

    سنفونی، ارمغان عظیم دورهٔ کلاسیک برای موسیقی ارکستری بود. هایدن دست‌کم ۱۰۴ سنفونی، موتسارت بیش از چهل سنفونی و بتهوون نُه سنفونی به نگارش درآورد. بیشتر سنفونی‌های هایدن برای کارفرمایانش که خواستار جریانی پیوسته از آثار موسیقی برای کنسرت‌های قصرهاشان بودند، ساخته ‌شده‌اند. از سوی دیگر، بتهوون فقط به انگیزش الهام به خلق سنفونی می‌پرداخت. سنفونی‌های او طولانی‌تر از سنفونی‌های هایدن و موتسارت هستند و برای اجراء در تالارهای بزرگ کنسرت ساخته شده‌اند.

    سنفونی اثری طولانی و سترگ است که اغلب از ۲۰ تا ۴۵ دقیقه به طول می‌انجامید و در آن رنگ‌های صوتی و دینامیک ارکستر کلاسیک تمام و کمال به‌کار گرفته می‌شوند. سنفونی کلاسیک، به‌طور معمول دارای چهار موومان است که تضادهای تمپو و حالت در آنها احساس‌هائی بسیار گوناگون را برمی‌انگیزد. روال مرسوم موومان‌های سنفونی چنین است:

    ۱. موومان تند، پُر توان و دراماتیک
    ۲. موومان کُند و تعزلی
    ۳. موومان رقص‌گونه (مانند منوئه یا اسکرتسو)؛
    ۴. موومان تند پایانی که حالتی درخشان با قهرمانی دارد.

    موومان اول کم‌وبیش همواره تند و به فرم سونات است. این موومان اغلب دراماتیک‌ترین موومان سنفونی است و بسط و گسترش پُرهیجان موتیف‌هائی کوتاه در آن نمودی برجسته و مؤکد می‌یابد. گاه مقدمه‌ای کُند در آغاز موومان اول می‌آید که حس انتظار پدید می‌آورد. در موومان کُند دوم است که می‌توانیم بیش از هر جای دیگر در سنفونی ملودی‌هائی گسترده و آوازگونه را بیابیم. این موومان، اغلب دارای یکی از این سه فرم است: فرم سونات، فرم A B A، یا فرم تم و واریاسیون. تونالیتهٔ موومان کُند اغلب بر خلاف دیگر موومان‌های سنفونی، تونالیتهٔ تونیک نیست. برای مثال، اگر موومان‌های اول، سوم و چهارم در تونالیتهٔ دو ماژور باشند، موومان دوم ممکن است تونالیتهٔ فا ماژور داشته باشد. این تونالیتهٔ متفاوت و تازه، بر تضاد بیانی موومان کُند با دیگر موومان‌ها می‌افزاید.

    موومان سوم سنفونی‌های هایدن و موتسارت به‌طور کلی به فرم منوئه و تریو است و ممکن است تمپوئی معتدل یا کم و بیش تند داشته باشد. سرشت این موومان، میان رقصی درباری تا غوغائی روستائی وار، و یا حالتی چنان پُرتوان که چندان مناسبتی با رقص ندارد، در نوسان است. بتهوون اسکرتسوئی تند و پُرجنب‌وجوش را در موومان سوم سنفونی‌های خود به‌کار می‌‌گرفت.

    موومان چهارم با پایانی سنفونی‌های هایدن و موتسارت، موومانی چالاک، سرزنده و درخشان است اما حالت آنها قدری سبکبال‌تر از موومان آغازی است. (موومان پایانی پُرهیجان و متلاطم سنفونی شمارهٔ ۴۰ موتسارت در سل مینور، مثالی از این دست نیست). موومان پایانی در سنفونی‌های بتهوون گرایش به حالتی پیروزمندانه‌تر و قهرمانی‌تر دارند و گاه نقطهٔ اوج سراسر سنفونی هستند. موومان پایانی سنفونی‌های کلاسیک بیشتر دارای فرم سونات یا سونات - روندو است.
    در بیشتر سنفونی‌های کلاسیک، هر موومان به تنهائی کامل است و تم‌هائی ویژهٔ خود دارد. تمی از یک موومان به‌ندرت در موومان‌های بعد نمودی دوباره می‌یابد. (سنفونی‌های پنجم و نهم بتهوون در این میان استثناء هستند). با این همه، سنفونی تا اندازه‌ای به‌واسطهٔ استفاده از تونالیته‌ای یکسان در سه موومان آن یکپارچگی و انسجام می‌یابد. نکتهٔ مهم‌تر آن که، موومان‌های سنفونی از نظر موسیقائی و حسی مکمل و متوازن‌کنندهٔ یکدیگر هستند.
    اهمیت و جایگاه ویژهٔ سنفونی تا میانهٔ سدهٔ بیستم همچنان محفوظ ماند. جایگاه والای سنفونی در اصطلاح‌هائی همچون موسیقی سنفونیک، تالار سنفونی و ارکستر سنفونیک نیز بازتاب یافته است

  3. #63
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض کنسرتوی کلاسیک

    کنسرتوی کلاسیک، اثری است سه موومانی برای تکنواز و ارکستر. در این اثر، چیره‌دستی و توانائی تکنواز در تعبیر موسیقی، با گسترهٔ پهناور رنگ صوتی و دینامیک ارکستر می‌آمیزد. آنچه از این رویاروئی سر برمی‌آ‌ورد، تضاد میان ایده‌های موسیقائی و کیفیت‌های صوتی است که سرشتی دراماتیک و اقناع‌کننده دارد. تکنواز، ستارهٔ این عرصه است و تمام توان و استعدادهای موسیقائی او در این دیالوگ ستیزجویانه به‌کار می‌آیند.

    عشق آهنگسازان کلاسیک به توازن، در کنسرتو متجلی است، اثری که در آن تکنواز و ارکستر اهمیتی یکسان دارند. این دو، به‌گونه‌ای متقابل به نواختن خط‌های ملودیک یکدیگر و داد و ستد ایده‌های موسیقائی می‌پردازند. لحظه‌ای تکنواز به نواختن ملودی بر زمینهٔ همراهی ارکستر پرداخته و دمی بعد بادی‌های چوبی ممکن است. در برابر آرپژهای موج‌گونی که تکنواز اجراء می‌کند به گشودن و ارائه تم اصلی بپردازند. موتسارت و بتهوون - بزرگ‌ترین استادان کنسرتو کلاسیک - اغلب به خلق کنسرتوهائی می‌پرداختند که با تکنوازی خودشان به اجراء درمی‌آمد؛ پیانو، ساز تکنواز محبوب آنان بود. ویولون، ویولونسل، هورن، ترومپت، کلارینت و باسون از دیگر سازهائی هستند که در دورهٔ کلاسیک برای آنها کنسرتو ساخته شده است.

    کنسرتو نیز مانند سنفونی می‌تواند از ۲۰ تا ۴۵ دقیقه به طول بی‌انجامد. اما کنسرتوی کلاسیک، بر خلاف سنفونی که چهار موومان دارد، سه موومانی است: ۱. تند، ۲. کُند و ۳. تند. کنسرتو، منوئه یا اسکرتسو ندارد.
    در موومان اول و گاه در آخرین موومان کنسرتوها، قسمتی به‌نام کادِنتسا (cadenza، اصطلاح ”کادانس سازی“ نیز برای آن به‌کار رفته است - م). (معادل ایتالیائی واژهٔ کادانس) وجود دارد که بخشی تکنیکی و نمایشی، ویژهٔ تکنواز بدون همراهی ارکستر است. نزدیک پایان چنین موومان‌هائی، تداوم موسیقی ارکستر با نواختن آکوردی دیسونانت و کم و بیش ممتد دچار تعلیق می‌شود. این لحظه، در پارتیتور با نشانهٔ فِرماتا (fermata) ( ͡)، به معنای مکث، که بر یک آکورد قرار می‌گیرد مشخص می‌شود. چنین تعلیقی، از آغاز کادنتسا توسط تکنواز خبر می‌دهد. تکنواز طی چند دقیقه، بدون همراهی ارکستر، با اجراء پاساژهائی خیره‌کننده از نت‌های پیاپی گام و آرپژها به نمایش چیره‌دستی خود می‌پردازد. در این قسمت، تم‌های موومان با دگرگونی و در تونالیته‌های تازه ارائه می‌شوند. در پایان کادنتسا، تکنواز یک تریل طولانی و سپس آکوردی را می‌نوازد که همزمان با ورود دوبارهٔ ارکستر به صدا درمی‌آید. در دورهٔ کلاسیک، نوازنده که خود اغلب سازندهٔ اثر نیز بود، به‌طور معمول کادنتسا را بداهه‌نوازی می‌کرد. در چنین آثاری، پارتیتور فقط شامل فِرماتائی بود که محل کادنتسا را نشان می‌داد. اما پس از سدهٔ هجدهم، اهمیت هنر بداهه‌نوازی کاهش یافت و آهنگسازان به نگارش کادنتسا در پارتیتور اثر پرداختند. این کار سبب شد آنان بر چگونگی اجراء آثارشان مهار بیشتری داشته باشند.

    امروزه اجراءکنندگان کنسرتوهای سدهٔ هجدهم، می‌توانند کادنتسا را خود انتخاب کنند؛ آفرینندگان این آثار، کادنتساهائی برای اجراء خود یا برخی شاگردانشان نوشته‌اند و بسیاری از موسیقیدانان سده‌های نوزدهم و بیستم نیز برای کنسرتوهای کلاسیک کادنتسا ساخته‌اند. برای مثال، کادنتساهای بتهوون برای کنسرتو پیانوی موتسارت در رمینور، چنان پُرصلابت و همخوان با روح این اثر هستند که پیانیست‌ها امروزه نیز از آنها استفاده می‌کنند.
    موومان اول کنسرتوی کلاسیک گونه‌ای ویژه از فرم سونات دارد، فرمی‌ که دربردارندهٔ دو بخش ارائهٔ تم‌ها است. نخستین بخش ارائهٔ تم‌ها توسط ارکستر اجراء و در آن چند تم در تونالیتهٔ تونیک عرضه می‌شود. این بخش آغازی، برپا دارندهٔ حالت کلی موومان است و ما را چشم به راه آغاز نوازندگی تکنواز می‌کند. دومین بخش ارائهٔ تم‌ها با اجراء نخستین نت‌ها توسط تکنواز آغاز می‌شود. ورود تکنواز ممکن است پُرقدرت یا ملایم و آرام باشد، اما در هر حال به سبب تعلیقی که پیش از آن وجود داشته است تأثیری دراماتیک برجا می‌گذارد. تکنواز، همگام با ارکستر، تم‌های اولین بخش ارائه تم‌ها را بازنمائی کرده و سپس به معرفی تم‌های تازه می‌پردازد. دومین بخش ارائه تم‌ها، به دنبال مدولاسیون از تونالیتهٔ تونیک به تونالیته‌ای تازه، به بخش بسط و گسترش تم‌ها می‌رسد که با بخش ارائه مجدد تم‌ها دنبال شده و سپس کادنتسا و کُودا را در پی دارد. موومان کند میانی، ممکن است فرم‌های متنوعی داشته باشد، اما موومان پایانی اغلب یک روندو یا سونات - روند و تند و چابک است.

  4. #64
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض موسیقی مجلسی در دورهٔ کلاسیک

    موسیقی مجلسی (chamber music) در دورهٔ کلاسیک، نه برای اجراء در یک تالار کنسرت که برای اجراء در خلوت اتاق (مجلس) خانه یا قصر طرح و ساخته می‌شد. این موسیقی را گروه کوچکی شامل دو تا نُه نوازنده - یک نوازنده برای هر خط اجرائی - می‌نواختند. موسیقی مجلسی در قیاس با موسیقی ارکستری کلاسیک، بافت صوتی شفاف‌تر و سبُک‌تری دارد. در دورهٔ کلاسیک، نزد نجیب‌زادگان با افراد طبقهٔ متوسط مرفه، نواختن موسیقی مجلسی با دوستان یا گماردن نوازندگان حرفه‌ای برای سرگرم کردن مهمانان پس از شام، مرسوم و متداول بود.

    موسیقی مجلسی، لطیف و خودمانی بود و می‌باید همان‌قدر که مایهٔ لذت شنونده می‌شد، خوشایند نوازندگان نیز قرار می‌گرفت. نوازندگان مجلسی، گروهی بودند که هر عضو آن نقشی اساسی و سهمی مهم در اجراء مواد تماتیک داشت. به همین سبب، در اینگونه موسیقی داد و ستد مواد موسیقائی (تم‌ها، موتیف‌ها و فیگورها) میان سازها بیشتر است. اجراء موسیقی مجلسی کلاسیک نیازی به رهبر ارکستر ندارد؛ در عوض، هر نوازنده می‌باید نسبت به جریان موسیقی حساس و هشیار باشد و دینامیک و جمله‌بندی خود را با دیگر نوازندگان همخوان کند. گروه همنوازان مجلسی، از این نظر به یک گروه کوچک جاز شباهت دارد.

    مهم‌ترین فرم موسیقی مجلل کلاسیک کوارتت زهی (Anateur Chamber Music players) است؛ اثری برای دو ویولون، یک ویولا، و یک ویولونسل. هایدن، موتسارت و بتهوون برخی از مهم‌ترین آثار خود را در قالب این فرم آفریده‌اند. کوراتت زهی را می‌توان با گفتگوی چهار فرد سرزنده، حساس و هوشمند قیاس کرد. به این ترتیب شگفت‌آور نیست که بدانیم، کوراتت زهی را دورانی تکامل یافت که فن و آداب گفتگو اغلب هنری ظریف و مهم شمرده می‌شد.
    کوراتت زهی نیز مانند سنفونی به‌طور معمول چهار موومان دارد:
    ۱. تند،
    ۲. کند،
    ۳. منوئه یا اسکرتسو،
    ۴. تند.
    گاه موومان دوم یک منوئه یا اسکرتسو و موومان کُند، موومان سوم کوارتت است. دیگر فرم‌های محبوب موسیقی مجلسی کلاسیک عبارتند از: سونات ویولون و پیانو، تریوی پیانو (ویولون، ویولونسل و پیانو)، کوبینتت زهی (دو ویولون، دو ویولا، و ویولونسل). امروزه نیز مانند سدهٔ هجدهم، موسیقی مجلسی بیشتر توسط نوازندگان آماتور اجراء می‌شود. با کمک گرفتن از کتابچهٔ راهنمای نوازندگان آماتور موسیقی مجلسی (Amateur Chamber Music players)، کم‌وبیش در هر نقطه‌ای از ایالات‌متحد می‌توان به‌منظور اجراء این آثار همنوازی برای خود یافت.

  5. #65
    اگه نباشه جاش خالی می مونه salutedoky's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    پست ها
    229

    پيش فرض

    چه عجب شما سری به این تاپیک زدید!؟ من هنوز منتظر اطلاعاتی در رابطه با تاریخچه سبکهای مختلفی مثل: trance و... هستم.

صفحه 7 از 7 اولاول ... 34567

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •