تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 681 از 2376 اولاول ... 18158163167167767867968068168268368468569173178111811681 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,801 به 6,810 از 23756

نام تاپيک: »» خـبــرها و تـحــولات بــاشـگاه استقلال: Esteqlal F.C. News

  1. #6801
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    بى طرفى «فتح الله زاده» در مصاحبه حجازى
    ناصر حجازى روز گذشته مصاحبه تندى انجام داد و طى آن برخى جريانات حاكم بر فوتبال ايران را به نقد كشيد. البته بيشتر حرف هاى وى حول محور استقلال و تحولات داخلى آن مى چرخيد كه طى يك هفته اخير به نقل محافل خبرى بدل گشته است. بدون شك متن كامل مصاحبه ناصرخان را در شماره امروز «ابرار ورزشى» مطالعه كرده ايد و در جريان زير و بم حرف هاى اين اسطوره فوتبال ما قرار گرفته ايد. بنابراين توضيح دادن در مورد متن اين مصاحبه به نوعى اضافه كارى محسوب مى شود اما جالب است بدانيد گفته هاى ناصرخان در نوع خود حاشيه هايى هم داشته است كه از جمله آنها مى توان به مواردى كه به نوعى مرتبط با فتح الله زاده مى شود، اشاره كرد. اين طور كه ما از گوشه و كنار شنيده ايم، در ميان استقلالى ها شايعه شده مديرعامل بركنار شده اين باشگاه با وجود رابطه گرمى كه با ناصرخان دارد، هيچ نكته اى را به وى القا نكرده و در اين ماجرا كاملاً بى طرف بوده است. يك مقام آگاه در اين مورد به خبرنگار ما گفت:عده اى سعى دارند اين موضوع را القا كنند كه فتح الله زاده خواسته برخى از حرف ها را كه خودش بنا بر دلايلى نمى توانست آنها را بر زبان بياورد، از طريق حجازى بيان كند اما وى به هيچ عنوان در جريان امر قرار نداشت و نه تنها نكته اى را به ناصرخان ديكته نكرده بود بلكه اصلاً نمى دانست حجازى قصد دارد چه مواردى را به طور دقيق در مصاحبه اخير خود بازگو كند.

  2. #6802
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    تقابل بازيكنان استقلال با جبارى
    چرا مجتبى مرتب قهر مى كند؟!


    مجتبى جبارى بار ديگر با استقلال دچار مشكل شد و حتى يك روز هم بر سر تمرين آبى پوشان حاضر نگرديد تا به اين وسيله نارضايتى خود را به منصه ظهور برساند. جبارى طى ساليان اخير بارها با استقلالى ها دچار مشكل شده و اگر اغراق نباشد بايد اذعان كنيم تقريباً هميشه دليل اصلى تقابل او با مسئولان باشگاه مسائل مالى بوده است. البته نمى توان صرفاً اين بازيكن را مقصر تلقى كرد زيرا او همانند ساير فوتباليست ها اين انتظار را دارد كه بر سر موعد مقرر دستمزد خود را دريافت كرده و چك هايش را پاس شده ببيند اما بارها در اين مورد با عدم وجود موجودى كافى در حساب باشگاه مواجه شده است. در ارتباط با ماجراى جبارى بد نيست به اين ن كته هم اشاره كنيم كه برخى از همبازيان او عليه اين مسأله موضع گرفته و حركت هافبك ملى پوش استقلال را تأييد نمى كنند. البته اين نفرات در جمع به آن صورت حرفى نمى زنند اما وقتى با يكديگر گفت و گو مى كنند اين مسأله در لحن كلام بعضى از استقلالى ها قابل مشاهده است. آبى پوشان بر اين نكته تأكيد دارند كه چك تمام بازيكنان پاس نشده و قاعدتاً اگر مشكلى باشد مربوط به همه آنهاست اما با اين تفاسير هيچ كس از تمرين قهر نكرده و همه به كار خودشان ادامه مى دهند اما مجتبى جبارى ...
    حتى جالب اينجاست كه يكى از بازيكنان استقلال روز يكشنبه در تمرين به ساير همبازيان خود گفت: «باور كنيد چك من هم برگشت خورده و معامله خانه ام روى هواست اما با اين وجود حرفى نمى زنم و بدون كوچكترين اعتراضى در تمرينات پا به پاى ساير بازيكنان مى دوم.»

  3. #6803
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    شمارش معكوس براى خاموشى چراغ آبى
    ۷ روز تا حذف استقلال از آسيا
    استقلالى ها هنوز حذف ناباورانه از ليگ قهرمانان آسيا را باور ندارند و نمى توانند اين مسأله را براى خودشان هضم كنند كه چگونه به خاطر عدم ارسال به موقع اسامى در بهمن ماه سال ۸۵ حكم به اخراج آنها از ليگ قهرمانان داده شد و آنها از تقابل با رقباى آسيايى محروم شدند. همين مسأله باعث شده تا بلافاصله پس از اعلام كنفدراسيون فوتبال آسيا مبنى بر احتمال حذف نمايندگان ايران از ليگ قهرمانان در صورت حل نشدن وضعيت حق پخش تلويزيونى ليگ برتر كشورمان، مسئولان و هواداران باشگاه استقلال سخت به تكاپو بيفتند و نگرانتر از همه كار را دنبال كنند زيرا يك بار طعم تلخ اين تنبيه را چشيده اند و تكرار آن را ضربه اى بزرگ به خودشان مى دانند. از سوى ديگر شواهد امر نشان مى دهد كه احتمال وقوع اين اتفاق هر لحظه بيشتر مى شود و آبى پوشان هر لحظه به پرتگاه سقوط نزديكتر مى شوند اما اين بار كارى از دست آنها و ساير نمايندگان ايران برنمى آيد و مسأله بايد طى توافقى ۲ جانبه ميان مديران ارشد فدراسيون با سازمان صدا و سيما فيصله پيدا كند. براساس اعلام نظر C.F.A تكليف اين ماجرا حداكثر تا پنجشنبه هفته آينده مشخص خواهد شد و استقلالى ها (همراه با تيم هاى ديگر) در بهترين شرايط فقط يك هفته فرصت دارند تا سند بقاى خود در ليگ قهرمانان را به دست آورند در غير اين صورت بايد خداحافظى تلخى با آن داشته باشند و بدون شك اين وداع براى استقلالى ها تلخ تر و سنگين تر از ساير تيم هاى ايرانى تلقى مى شود.

  4. #6804
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    به بهانه شصت و چهارمين سال تأسيس استقلال
    از دوچرخه سواران خيابان فردوسى تا دوچرخه سوار كاخ سعدآباد

    به تاريخ امروز نگاه كنيد. ۴ مهرماه .۱۳۸۷ درست ۶۳ سال پيش در چنين روزى در يكى از خيابان هاى فرعى فردوسى ۳ جوان نظامى و علاقه مند به ورزش دوچرخه سوارى به نام هاى ميرزايى، نواب و عزت جانان پور يك باشگاه ورزشى بنا نهادند و افرادى چون جانان پور، خاكزاد، گيتى، گريش، كلانى، مهديون ، حسينى، ميرزايى و خشايار كه از دوچرخه سواران خوب آن موقع بودند به عنوان اولين اعضاى كلوپ دوچرخه سواران انتخاب شدند. واليبال، بسكتبال، پينگ پنگ، وزنه بردارى، كشتى و شنا رشته هايى بود كه بعد از دوچرخه سوارى در اين كلوپ رونق گرفت تا اينكه تيم «تور» كه با نظارت على دانايى فرد تشكيل شده بود در آن زمان تيم قدرتمند كارگران آبادان را شكست مى دهد و اين پيروزى ارزشمند بهانه اى مى شود براى مذاكره كلوپ دوچرخه سواران و تيم تور براى اينكه تيم «تور» با نام دوچرخه سواران در مسابقات شركت كند. پرويز عموقلى، گرائيلى، دانايى فرد و سيدآقا جلالى اولين هيأت مديره اين باشگاه جديد التأسيس بودند كه در اولين حضور خود در سال ۱۳۲۵ توانستند ۲ عنوان نايب قهرمانى مسابقات باشگاه هاى تهران و جام حذفى را به ارمغان آورده و در سال ۱۳۲۶ اولين جام قهرمانى را با كسب مقام نخست در مسابقات جام حذفى بالاى سر ببرند. دوچرخه سواران در سال ۱۳۲۸ به دليل گرايشات نظامى على دانايى فرد و حضور تعدادى از نظاميان به تيم تاج تغيير نام داد و تيم هايى چون تورج، افسر، ديهيم، كوروش و اتم نيز از اين تيم سرمنشأ گرفتند. دوچرخه سواران رفته رفته همچون تاجى بر سر فوتبال ايران درخشيدن را آغاز كردند و با فتح جام هاى بين المللى به افتخارى براى ايران و شايد هم آسيا بدل شدند و امروز ۴ مهرماه سال ۱۳۸۷ يك بار ديگر استقلال در اختيار مردى قرار گرفته است كه مهمترين شاخصه اش در ورزش ايران هدايت فدراسيون دوچرخه سوارى است. نمى دانيم بين اشتياق آن موقع مرحوم على دانايى فرد و مرحوم عزت جانان پور كه همين چند سال پيش دار فانى را وداع گفت با واعظى آشتيانى كه هنوز كسى نمى داند چقدر با دغدغه هاى جماعت فوتبال آشناست مى توان شباهت پيدا كرد يا خير... به هر حال چرخ روزگار چرخيده و در كلوپ دوچرخه سواران يك بار ديگر توپ و چرخ را به هم رسانده است. ۶۳ سال پيش دوچرخه سواران ركابزنان و آهسته آهسته به استقلال رسيدند و حالا بعد از ۶۳ سال مردى نه با دوچرخه و نه با افكارى در سطح زمانى كه دوچرخه باكلاس ترين وسيله نقليه بود و نه حتى با سرعتى در حد دوچرخه، آمده است كه استقلال را به سرعت به استقلال برساند و اين تيم را از سلطه مالى سازمان رها سازد. واعظى آشتيانى، رئيس فدراسيون دوچرخه سوارى كه همين ۲ روز پيش در كاخ سعدآباد مراسم معارفه خود را در زمان افطار برگزار كرد، باشگاهى را در اختيار گرفته است كه به لطف سازمان تربيت بدنى برخلاف دوره مديران قبلى كه اين تيم را عقب يك پيكان تحويل گرفته بودند، ساختمان اختصاصى دارد و از بودجه ۳ ، ۴ ميلياردى كه برايش در نظر گرفته اند مى نالد. اميدواريم آقاى دوچرخه سوار مسير مديريتش را درست ركاب بزند و آرزوهاى آبى را به سر منزل مقصود برساند. بد نيست در ذيل تاريخچه كامل باشگاه استقلال را هرچند خلاصه و مختصر مطالعه كنيد: در چهارم مهر ماه ۱۳۲۴ چند جوان نظامى علاقه مند به ورزش دوچرخه سوارى ، به نام هاى « ميرزايى، نواب و جانان پور» در خيابان فردوسى تهران اقدام به تأسيس يك باشگاه ورزشى نمودند و به دليل اينكه اعضاى اين باشگاه همگى دوچرخه سوار بودند، نام آن را باشگاه «دوچرخه سواران» نهادند. اولين اعضاى اين باشگاه در بدو تأسيس عبارت بودند از: جانان پور، خاكزاد، گيتى، گريش، كلانى، مهديون، حسينى،ميرزايى و خشايار. رفته رفته دوچرخه سواران در ساير رشته هاى ورزشى نيز از قبيل واليبال، بسكتبال، پينگ پنگ، وزنه بردارى، كشتى، شنا، فوتبال و ... تصميم به فعاليت گرفت. در اين زمان تيم فوتبال « تور » كه توسط مرحوم على دانايى فرد تشكيل شده بود، توانست در يك رقابت تيم قدرتمند كارگران آبادان را شكست دهد. بنابراين مورد توجه ويژه باشگاه دوچرخه سواران قرار گرفت. مسئولان وقت اين باشگاه با مؤسس تيم تور به توافق رسيدند تا از آن پس اين تيم با نام تيم فوتبال دوچرخه سواران در مسابقات شركت نمايد.پس از يك سازمان دهى نسبى در باشگاه، « پرويز عموقلى، گرائيلى، دانايى فرد و سيدآقاجلالى » به عنوان هيأت مديره انتخاب شدند. بنابراين تيم فوتبال دوچرخه سواران در سال ۱۳۲۵ اولين حضور رسمى خود را در مسابقات باشگاهى با كسب ۲ عنوان نايب قهرمانى مسابقات باشگاه هاى تهران و نايب قهرمانى جام خذفى تهران با موفقيت به پايان رسانيد و سال ۱۳۲۶ نخستين سال صدرنشينى اين تيم با قهرمانى در مسابقات جام حذفى تهران بود. اولين ديدار رسمى باشگاه دوچرخه سواران در پانزدهم اسفندماه ۱۳۲۸ در مقابل تيم شاهين با حضور ۲۰۰۰ تماشاگر در ورزشگاه امجديه (شهيد شيرودى فعلى) برگزار گرديد كه طى آن اولين گل تاريخ فوتبال اين تيم توسط «بيوك جديكار» از نقطه كرنر به درون دروازه شاهين ارسال شد و اين تيم با نتيجه يك بر صفر مقابل شاهين نخستين پيروزى خود را جشن گرفت.
    اين باشگاه در سال ۱۳۲۸ نام خود را تغيير داد و عنوان « تاج » را برگزيد و در همين سال مقام قهرمانى باشگاه هاى تهران را نيز كسب كرد. از آن به بعد « تيم فوتبال تاج » به دليل حضور تعدادى از نظاميان در تركيب آن بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت و از آنجا كه مرحوم على دانايى فرد پايه گذار فوتبال اين باشگاه، به رده هاى پايه اى توجه ويژه اى داشتند، تيم تاج بر آن شد تا اقدام به تأسيس شعبه هايى در سراسر كشور نمايد و تيم هاى «تورج» «افسر»، « ديهيم »، «كوروش» و «اتم » را در رده هاى سنى پايين بنابر تصميم اتخاذ شده تأسيس نمود. رفته رفته اين باشگاه به يكى از مطرح ترين تيم هاى فوتبال كشور بدل گشت و بازيكنانى از قبيل «بيوك جديكار، پرويز كوزه كنانى، برادران بياتى، عارف قلى زاده و....» از اين تيم ظهور كرده و به اوج شهرت در فوتبال دست يافتند. باشگاه تاج به عنوان ميزبان نهايى سومين دوره جام باشگاه هاى آسيا در سال ۱۳۴۹ رقيبان حرفه اى خود را به تهران دعوت كرد و در پايان با غلبه بر نماينده اسرائيل، قهرمانى اين دوره از جام را در خانه جشن گرفت كه برخى از بازيكنان اين دوره عبارت بودند از: « طالبى، كاروحق ورديان، ناصر حجازى، اكبر كارگر جم، غلامحسين مظلومى، مهدى حاج محمد، عليرضا حاج قاسم، منصور پورحيدرى، نصرالله عبداللهى و ...» با پيروزى انقلاب، تيم تاج به «استقلال » تغيير نام داد و همچنان پر قدرت و درخشان در ميدان هاى سبز مسابقات ظاهر گرديد و در سال ۱۳۷۰ بار ديگر عنوان قهرمانى خود را در جام باشگاه هاى آسيا تكرار نمود. استقلالى ها سال بعد در آزادى، جام را به جوبيلو ايواتا دادند تا مقابل چشم ۱۲۰ هزار هوادار موفق به كسب نايب قهرمانى شده و در حسرت جام قهرمانى بمانند.

  5. #6805
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    شمارش معكوس براى خاموشى چراغ آبى
    ۷ روز تا حذف استقلال از آسيا
    شانسم خوب چیزیه که ما نداریم

  6. #6806
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    براى خودشان هزينه مى كنند، نه پرسپوليس و استقلال
    هدايتى و انصارى شهرت مى خواهند يا سهام؟

    مى گويند على انصارى و واعظ آشتيانى به دليل حل مشكلات مالى به عضويت هيأت مديره استقلال درآمده اند به خصوص انصارى كه از او به عنوان يك هدايتى جديد نام برده مى شود طبعاً از نظر مديران ارشد سازمان و مسعود زريبافان، مديرانى چون فتح الله زاده و پورحيدرى در بحث درآمدزايى موفق نبودند كه از هيأت مديره كنار گذاشته شدند. البته در مورد فتح الله زاده شايد بتوان نتايج استقلال و بحث اختلاف او با زريبافان را هم مطرح كرد اما سؤال اساسى اين است (كه مديران جديد كه قرار است به باشگاه پول تزريق كنند) با چه هدفى و چرا اين كار را انجام مى دهند؟
    ***
    اميدوار رضايى يكى از اعضاى هيأت مديره استقلال در مورد على انصارى مى گويد: «او براى تزريق پول آمده و مى تواند از نظر مالى به ما كمك كند» اما دكتر اميدوار نگفته كه اولاً چرا اين اقدام اينقدر دير انجام شد و در ثانى هدف مديرى چون على انصارى از تزريق پول چيست؟ آيا او اين پول را براى استقلال هزينه مى كند يا براى خودش؟ آيا انصارى هم پس از مدتى درخواست ۵۱ درصد از سهام را خواهد داشت يا...
    هدايتى در ۲ ۳، ماه اخير حداقل ۲ ميليارد تومان براى پرسپوليس هزينه كرد اما همين هدايتى چندى قبل در مصاحبه اى گفت اگر مالكيت يا سهام پرسپوليس را به من ندهند پولم را پس مى گيرم! فردى كه هزينه مى كند (آن هم در حد سالى ۲ تا ۳ ميليارد تومان) طبعاً هدفى دارد و سهام مى خواهد. پشت اين هزينه كردن ها مسائلى چون شهرت هم هست و اگر سازمان يا مسئولان رده بالا مخالف اين قضايا هستند بايد از اول با حضور افراد متمول در هيأت مديره پرسپوليس و استقلال مخالفت كنند نه اينكه تازه بعد از چند ماه... همين بحث سهام پرسپوليس چند هفته اى است كه شامل مرور زمان شده و بالاخره هيچ كس نفهميد سازمان با مالكيت حسين هدايتى موافق است يا مخالف؟ طبعاً اگر سهامى هم به هدايتى تعلق نگيرد او حق دارد كناره گيرى كند و يا حتى پولى كه هزينه كرده را باز پس بگيرد اما متأسفانه مشخص نيست پشت پرده چه مى گذرد وكسى نمى داند بالاخره دولت با واگذارى پرسپوليس و استقلال به بخش خصوصى و يا لااقل با واگذارى ۵۱ درصد سهام به اشخاص موافق است يا نه؟ حضور امثال على انصارى در استقلال هم به اين دليل مبهم است كه هواداران اين تيم و علاقه مندان به فوتبال هدف انصارى را نمى دانند. فقط اطلاعات همه در اين حد است كه او يك هدايتى جديد است و تا دلتان بخواهد پول دارد!
    ***
    فردى كه پول به باشگاه مى آورد بايد سهام داشته باشد و آنكه سهام دارد بايد حق دخالت داشته باشد. اين روش غلط است كه مثلاً هدايتى در پرسپوليس پول خرج كند اما مديرعامل را يكى ديگر انتخاب كند. در استقلال هم اگر خود على انصارى (كه قرار است هزينه كند) مديرعامل را انتخاب مى كرد و ياخودش روى صندلى مديريت مى نشست بهتر بود اما شك نكنيد كه دير يا زود او هم مثل حسين هدايتى خواستار روشن شدن وضعيت مى شود و در قبال هزينه اى كه مى كند سهام يا مالكيت استقلال را مى خواهد.

  7. #6807
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    مجيدى به آن گل و آن بازوبند نياز داشت؟
    حركاتى كه در شأن كاپيتان استقلال نبود
    در بازى استقلال و استقلال اهواز وقتى فرهاد مجيدى در حال ورود به زمين بود، پيروز قربانى به سمت او رفت و بازوبند را بر بازويش بست. جالب اينكه مجيدى نه تنها بازوبند را به پيروز تعارف نزد بلكه دستش را بالا گرفت تا او بازوبند را به بازويش ببندد! اين حركت مجيدى همه هواداران استقلال را به ياد عليرضا منصوريان انداخت كه هرگز بازوبند را از جوانترها نمى گرفت و حتى در چند مورد قربانى و صادقى در زمين دنبال او مى دويدند تا بازوبند را به بازويش ببندند! البته منصوريان اگر مجبور مى شد با اصرار بقيه بازوبند را مى بست اما اينكه او «عشق بازوبند» نداشت كاملاً مشخص بود و شايد يك دليل محبوبيت شديد او در بين هواداران هم همين مسأله بود. منصوريان همواره ارتباط خوبى با بازيكنان استقلال و به خصوص جوانترها داشت و مادامى كه او بازى مى كرد استقلال هرگز مشكل كاپيتانى و... نداشت و مردم هم دوست داشتند كاپيتان تيمشان عليرضا منصوريان باشد اما مجيدى در همين روزهاى اول كاپيتانى اش (در فصل جديد) رفتارى كاملاً متضاد با منصوريان دارد و انگار نمى خواهد به هيچ وجه بازوبند را از دست بدهد.
    ماجراى گل برهانى
    دومين اتفاق حاشيه اى در مورد مجيدى كه اصلاً در شأن بازيكنى چون او نبود به ماجراى يكى از گل هاى برهانى به استقلال اهواز برمى گردد. وقتى آرش گلزنى كرد يك لحظه به نظر رسيد كه پاى فرهاد به توپ خورده است. او طورى شادى مى كرد كه انگار خودش گل زده و حتى به يكى از همبازيانش هم گفت من گل زده ام اما تصاوير آهسته تلويزيونى كاملاً نشان مى داد كه اصلاً پاى فرهاد به توپ نخورده و شادى او تصنعى بوده است! باور اينكه بازيكنى چون فرهاد مجيدى نيازى به اين قبيل كارها و اين گل هاى قلابى! داشته خيلى سخت است و حداقل اگر او يك بازيكن جوان بود مى شد اين كارها را توجيه كرد اما كسى كه سال ها در تيم ملى، فوتبال امارات، همين استقلال و... بوده چه نيازى دارد كه گل يك بازيكن ديگر را به نام خودش ثبت كند؟! آيا اين مجيدى همانى است كه انتظارش مى رفت؟ مگر نه اينكه او كاپيتان يك تيم محبوب است و مگر نه اينكه كاپيتان ها بايد بيشتر از بقيه الگو باشند؟ پس چرا مجيدى در مورد بازوبند آن حركت را انجام مى دهد و يا به خاطر يك گل...
    وظيفه سنگين مجيدى
    يكى از دلايل بازگشت مجيدى به استقلال اين بود كه شانس خود را براى حضور در تيم ملى افزايش دهد اما با اين روند بعيد است كه او در جام جهانى بازى كند. مجيدى قبل از مسائل فنى بايد در بعد مسائل اخلاقى الگو باشد، نه اينكه به خاطر يك گل آنگونه شادى كند. با ديدن آن حركت عجيب همه تصور كردند كه فرهاد براى بالا كشيدن خودش نياز به اين كارها دارد، در حالى كه كاملاً مشخص بود ضربه برهانى مستقيماً به داخل دروازه رفته و پاى فرهاد حتى به توپ سائيده نشده است. او به خاطر سنگينى بازوبند كاپيتانى تيم بزرگى چون استقلال هم كه شده بايد در برخى از حركات خود تجديدنظر كند و البته بداند كه حتى براى حضور در تركيب ثابت استقلال كار دشوارى را دارد و بايد آنقدر آماده باشد تا در استقلال فيكس بازى كند.

  8. #6808
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    مدير عامل دوباره
    خياط در كوزه افتاد


    ۱- در كوزه افتاد. يك بار ديگر على فتح الله زاده بازى پشت پرده را باخت و از دور خارج شد. تجربه اين دفعه نشان داد كه مديرعامل استقلال از دفعه قبل درس عبرت نگرفته و دوباره به همان شيوه اى در كوزه افتاده كه دفعه قبل.
    ۲- دفعه قبل هم بر على فتح الله زاده همين رفت كه ديديد. آن فصل اتفاقاً چقدر به اين فصل شباهت دارد. آن فصل هم على فتح الله زاده با شعار قهرمانى در ۳ جام فصل را آغاز كرد درست مثل الان. آن فصل هم بحث نتيجه گرفتن در آسيا مطرح شده بود و امسال هم. آن فصل هم فتح الله زاده در فصل نقل و انتقالات رؤيايى عمل كرد و امسال هم، با اين حال موفقيت نصيب نشد كه نشد كه نشد.
    ۳- بازگشت به سالى كه با رولند كخ آغاز شد، با جواد زرينچه ادامه پيدا كرد، با منصور پورحيدرى به پايان رسيد و دست آخر به جدايى فتح الله زاده، حضور قريب و در نهايت ظهور امير قلعه نويى منجر شد را نه امسال كه فصل قبل ديديم. شگفت اينكه فصل قبل چقدر شباهت داشت به سالى كه رولند كخ را نابود كرد و فتح الله زاده را بر كنار. اگر استقلال آن زمان تا رده نهم جدول سقوط كرد، فصل قبل سيزدهم شد. اگر استقلال آن فصل براى رفع مشكل فنى خود ۳ بار مربى عوض كرد، فصل قبل نيز دقيقاً همين تعداد مربى به خدمت گرفته شد. شگفت اينكه بركنارى على فتح الله زاده اين بار با تأخير صورت گرفت. با تأخيرى چند ماهه كه به هفته ششم ليگ منتهى گرديد.
    ۴- طنز تلخ حذف فتح الله زاده با همان شيوه قبلى است. فتح الله زاده دفعه قبل نيز قربانى همين استعفاهاى بدون تاريخ مصرف شد. او را كنار گذاشتند با استناد به همين حربه و اين نشان مى دهد كه فتح الله زاده با وجود ساليان سال كار كردن در استقلال هنوز قلق هيأت مديره خود را به دست نگرفته و اين بزرگترين ضعف براى كسى است كه خود را حرفه اى ترين و با تجربه ترين مى دانست و چقدر هم اشتباه مى كرد.
    ۵- نتايج على فتح الله زاده در زمان بازگشت دومش به استقلال را مرور كنيد. وقتى چند هفته مانده به پايان فصل تيم را تحويل گرفت استقلال صدرنشين بود و وقتى ليگ به پايان رسيد استقلال چهارم شد! پس فتح الله زاده كه آمده بود تا كار صمد مرفاوى را تكميل كند هرچه او رشته بود پنبه كرد. فصل بعد هم كه ديديد انتخاب هاى غلط او چقدر به استقلال لطمه زد. تركيب حجازى- فيروز كريمى از اول فصل با هر بودجه اى و با هر مهره اى كه خودشان خواستند (سان جان براى حجازى و بيژن كوشكى براى كريمى) و با اختيار تام، تيم را تحويل گرفتند و باختند و تيم را سيزدهم كردند. سيزدهمى استقلال در ليگ را دقيقاً بايد به پاى على فتح الله زاده گذاشت كه تيم را با تعارف هاى الكى و با انتخاب هاى غير قابل دفاع روانه انتهاى جدول كرد. قهرمانى در جام حذفى هم خود حكايت ديگرى دارد كه كمتر مى توان مديريت على فتح الله زاده را در آن دخيل دانست. از ياد نبريد استقلال بيشتر بازى هاى خود را در ضربات پنالتى با مهار طالب لو به پايان رساند. فتح الله زاده كه ادعا نمى كند شخصاً با طالب لو تمرين پنالتى مى كرده؟!
    ۶- حذف على فتح الله زاده از استقلال پايان بازى نيست. حضور واعظ آشتيانى كه هنوز چيزى از خود رو نكرده و در سايه فدراسيون دوچرخه سوارى مخفى شده هيچ سيگنالى براى كارشناسان نمى فرستد. با اين حال شك نكنيد كه سازمان بدون دليل دست به تغيير نزده. اگر نمى خواستند حال و روز استقلال بهتر شود دست به اين تغيير نمى زدند. اگر هدف پر كردن صندوق هاى رأى باشد، استقلال قهرمان خيلى بيشتر از استقلال وسط جدولى «كشته - مرده» پيدا مى كند. اين نكته اى نيست كه جاى شك و ترديدى در آن وجود داشته باشد.

  9. #6809
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    روزى كه پايان خوشى داشت
    امير صادقى پناه

    امروز پنجشنبه ۲۸ شهريورماه است. به ساعت نگاه كرد. ۱۹ و ۳۰ دقيقه را نشان مى دهد. ۲ ساعت به آغاز بازى حساس ۲ تيم استقلال تهران و استقلال اهواز مانده است. سريع افطار كرد و پيراهن آبى رنگ خود را پوشيد و با پرچمى كه تماماً آبى است به سمت ورزشگاه آزادى به راه افتاد. وقتى به ورزشگاه رسيد فقط چند دقيقه تا شروع مسابقه باقى مانده بود. دلهره و ترس از اينكه تيم محبوبش اين بار هم نتواند بازى را ببرد و يك ناكامى ديگر را رقم بزند در چشمانش خودنمايى مى كرد. وقتى بازى شروع شد اين دلهره بيش از پيش در وجود او نمايان گشت. چشم هايش را بست و از ته قلب براى موفقيت تيم محبوبش دعا كرد. در همين حين بازيكنانى كه يكدست آبى پوشيده بودند حملات متعددى را به روى دروازه سفيدپوشان انجام دادند و در نهايت پس از گذشت ۲۱ دقيقه آرش برهانى دروازه تيم سفيدپوش اهواز را باز كرد. لحظه وقوع اين اتفاق در پوست خود نمى گنجيد. گويى تمام آرزوهايش برآورده شده است. تيمش آنقدر خوب بازى كرد كه چهره نگران او تبديل به سيمايى بشاش و خوشحال شده بود. در حال بالا و پايين پريدن بود كه كاپيتان تيم محبوبش گل دوم را نيز زد و ۴۰ هزار نفر را خوشحال كرد. او هم مانند ساير هواداران خوشحال بود و بازيكنان را تحسين مى كرد. نيمه اول تمام شد. او خيلى خوشحال بود كه براى اولين بار در پايان نيمه اول تيم محبوبش را برنده ميدان مى ديد. با خود فكر كرد چطور شده است كه استقلال اين قدر زيبا بازى مى كند. هر لحظه انديشه اى را در ذهن خود مى چرخاند و شايد گيج شده بود، البته هنوز هم استرس زيادى داشت. مى ترسيد كه استقلال در نيمه دوم نتواند نتيجه را حفظ كند و پيروز شود اما مرور بازى هاى قبل و به ويژه نيمه هاى دوم ديدارهاى گذشته خيال او را آسوده مى نمود. آنقدر فكر و خيال به سرش زد كه نفهميد داور بازى سوت آغاز نيمه دوم را به صدا درآورده است. همراه ديگر طرفداران مشغول تشويق بود كه هاشم بيك زاده خيال او را راحت تر از قبل نمود و براى بار سوم دروازه اهوازى ها را فرو ريخت. نمى دانست از خوشحالى چه كار كند. آنقدر شاداب بود كه نمى توانست بر روى صندلى خود آرام گيرد. بر روى پاهاى خود ايستاده بود و براى نفرات تيمش كف مى زد. وقتى آرش برهانى گل چهارم را هم در درون دروازه استقلال اهواز قرار داد او به همراه ۴۰ هزار نفر ديگر شعارهاى زيادى سر دادند. همه بازيكنان، مربيان، تداركات، مديران و... تشويق شدند. شايد اين همه هوادار براى پايان اين بازى لحظه شمارى مى كردند اما فرهاد مجيدى با ۲ گل ديگر مجال نداد داور اين قدر زود بازى را تمام كند. وقتى تيم محبوبش با ۶ گل از حريف پيش افتاده بود گويى بمبى در ورزشگاه منفجر شده است. صداى ۴۰ هزار نفر مهارنشدنى نبود. آنقدر خوشحال بودند كه توصيف آن دور از دسترس است. آرى... دعاى او اجابت شده بود. خداوند قلب او را جلا داد و به او نه نگفت. بعد از ۵ بازى كه تيمش را ناكام مى ديد وقتى استقلال توانست ۶ گل بزند او را بانشاط كرد. قبل از بازى به هيچ وجه تصور اين پيروزى پرگل را هم نمى كرد اما پس از اتمام بازى وقتى اسكوربورد ورزشگاه را ديد كم كم باور كرد كه تيمش ۶ گل زده است. بعد از اين اتفاق شروع كرد به شمارش از يك تا شش...يك...دو...سه... چهار...پنج...شش شش تايى ها. اين همه شادى حق او بود چرا كه تيمش در طول اين همه سال هيچ وقت حريفى را با اين تعداد گل شكست نداده بود. آنقدر خوشحال بود كه دوست داشت در ورزشگاه بماند و باز هم تيمش را تشويق كند اما حيف كه بايد ورزشگاه را ترك كند و به منزل برود. امروز روزى بود كه پايان خوشى براى او داشت. در طول روز براى شروع بازى تيمش لحظه شمارى مى كرد و وقتى كه برد فوق العاده تيمش را مشاهده كرد خوشحالى در وجود او نمايان شد. اين داستان كسى بود كه يك روز تمام قلبش براى تيم محبوبش تپيد و در نهايت با پيروزى استقلال آرام گرفت.

  10. #6810
    کـاربـر بـاسـابـقـه bayern's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهران: تاپیک استقلال
    پست ها
    8,507

    پيش فرض

    حكم دادگاه براى امير اردشير قلعه نويى
    فداى سرت اگر هفدهم بودى

    ديوارهاى يكدست آبى رنگ اتاق ذوق هر ببيننده اى را به وجد مى آورد. مرد كه گردنش كمى بالا تر از سوراخ قفل است كمى خم مى شود تا داخل اتاق را ببيند. اتاق محاكمه را درست به رنگى درآورده اند كه مى خواست. اتاق خاصيت هاى عجيب و غريبى دارد و قرار است مرد در هر گوشه اتاق كه پاى مى گذارد يك شخصيت پيدا كند و به عنوان آن شخصيت پاسخگوى سؤالات قاضى شود. شايد بهتر باشد كه متهم را معرفى كنيم. او بايد به عنوان سرمربى سابق تيم ملى فوتبال ايران، پيشكسوت باشگاه استقلال و سرمربى باشگاه استقلال به سؤالات قاضى پاسخ دهد. درب ها را باز كنيد. متهم وارد مى شود. آقاى قلعه نويى متهم رديف اول به جرم عدم توانايى در هدايت صحيح استقلال، اعتراض به كادر فنى تيم ملى و فراهم كردن فضايى براى انتقاد پيشكسوتان به اين دادگاه دعوت شده ايد اما به علت عدم همخوانى در نماى بيرونى و ديزاين معارف درونى شما در اتاق تكثير روح پاسخگوى سؤالات ما خواهيد بود.متوجه باشيد كه شما در هر جاى اين اتاق يك شخصيت داريد لطفاً قدم بزنيد. صداى قدم هاى لرزان امير در اتاق ما پيچيد. تمايلى به قدم زدن ندارد. ايست!
    • به عنوان سؤال اول اعلام كنيد كه چرا از ناصر حجازى در ليست مشاوران خود استفاده نمى كنيد؟
    - من سرمربى تيم هستم و اينجا بنگاه كاريابى باز نكرده ام اينجا كه «افيار» نيست هر كى يك چيزى گردنش آويزان كند و بياد حرف بزند.
    • ملاك شما براى انتخاب پيشكسوت چيست؟
    - استقلالى باشد، خيلى استقلالى باشد، مردم آن شخص را بشناسند و از تجربه خوبى برخوردار باشد.
    • پس شما به عنوان پيشكسوت حرف هاى خودتان را به عنوان سرمربى قبول نداريد؟
    - آقاى قاضى من اينجا پيشكسوت هستم و فقط مى توانم به عنوان يك پيشكسوت جواب بدهم اما اعتقاد دارم پيشكسوت ها چند دسته هستند.
    پيشكسوت ابزارى، پيشكسوت اميدوار، پيشكسوت كار بلد كه من جزو گروه سوم هستم. پيشكسوت كارساز مربيانى هستند كه در هر حالى با سرمربى تيم مشكل دارند. مثل ناصر حجازى، شما نگاه كنيد مرفاوى، فيروز كريمى، پورحيدرى و بونژاك هر كه آمد ناصر حجازى معترض بود. وقتى يك مربى خوب نتيجه نگيرد مردم آن شخص را دوست ندارند و دوست دارند كسى جاى او را بگيرد كه به نوعى مخالفش محسوب مى شود. ناصر حجازى را هم كه ساخته اند براى همين كارها. پيشكسوت اميدوار هم به حسن روشن مى گويند. ايشان هر ۲ هفته يك بار تغيير موضع بدهد تا شايد روزى سرمربى استقلال شوند. يك روز از مديريت فتح الله زاده تعريف مى كنند و روز ديگر ايشان را عامل مسائل استقلال معرفى مى نمايند.
    • و پيشكسوت كاربلد؟
    - پيشكسوت كاربلد من هستم كه دنبال نيم ميليارد پول نيستم اما براى قهرمانى تيمى كه سالى ۲ ميليارد بودجه دارد ۳ سال زمان مى خواهم. آخر سر هم ليست را دادم پيك موتورى و هنوز منتظر هستيم پيك برسد به مقر فيفا.
    •ايست آقاى سرمربى! مشكل شما با سرمربى تيم ملى چيست به عنوان سرمربى سابق تيم ملى اين سؤال را پاسخ دهيد؟
    ببين آقاى قاضى من كل يوم نوكر تيم ملى هم هستم اما در زمان من كه ماجرا فرق داشت. تيم ملى زمان من تيم ملى تر بود و آنقدر خوب بود كه رحمان، سهراب، كريم و ... از ادامه فوتبال پشيمان شدند و اين پشيمونى باعث شد راه براى جوان ها باز شود اما اين آقا از وحيد آقاى گل و حسين كاظمى كه شبيه شير مى مونه دعوت مى كنه تا امثال نيكبخت پشت خط باشند و من چون صلاح تيم ملى رو مى خواستم اعتراض كردم و گرنه ديديد كه تيم من با وحيد يا بى وحيد كلاً دوست داره تو رده مقام هاى ۲ رقمى قرار بگيره.
    • به عنوان سرمربى استقلال از نتايج تيمتان ناراحت نيستيد؟
    آقاى متهم اينجا وقت تماشاى شرمندگى شما را نداريم سرتان را بالا بياوريد؟
    - شرمندگى كجا بود يك مورچه روى كفشم آمده سرم پايين بود ببينم مورچه نر است يا ماده. يك عمر به ما ياد دادند كه نمره بيست بياوريم حالا ما شديم ۱۷ اشكالى داره؟
    • دادگاه رسمى است لطفاً معقولانه دفاع كنيد؟
    - من به اين نوع تيم علاقه اى ندارم و عاشق دفاع ۳ نفره هستم.
    • در مورد عدم ارسال ليست چه نظرى داريد؟
    - اينهايى كه داد مى زنن امير ليست رو كجا داد، استقلال رو به باد داد از فوتبال سر در نمى آورند. الان من هرجا مى شينم ميگم كه كل يوم و در مجموع ما اگر مى رفتيم قهرمان آسيا مى شديم كارى مى كرديم كه همه استقلالى ها برن تو خيابون و بگن استاديم ما ،مى گن كه شاهكاريم ما، آسيا با ستاره قصد ادامه داره اما اگه مى رفتيم پيش از شروع مسابقات حذف مى شديم و بر مى گشتيم اينجورى سر سنگين مونديم و هميشه مدعى هستيم! صحن دادگاه دچار سر و صداى عجيبى مى شود. متهم سرش را ميان دستان خود مى برد دادگاه. وارد شور مى شود. قاضى بزرگ براى رسيدن به نتيجه نهايى نياز به مشورت دارد. اين دادگاه بعد از طى كردن زمان طولانى ۳۰ ثانيه به اين نتيجه رسيد كه چون جنگ امير قلعه نويى و پيشكسوت ها باعث مى شود پيشكسوت كمترى با استقلال در ارتباط باشد و خواستار كار و حقوق شود چون مقام هفدهمى استقلال باعث مى شود تماشاگر كمترى به ورزشگاه رفته و فحش كمترى ارائه مى شود. چون دعواى سرمربى سابق و جديد تيم ملى باعث مى شود كارشناسان و مردم حواسشان به اين حاشيه ها پرت شده و عيوب تيم ملى را متوجه نشوند. دادگاه امير قلعه نويى را در هر ۳ عنوان بى گناه، فداكار و آينده نگر شناخته و براى ايشان حكمى به شرح ذيل صادر مى كند:
    متهم رديف اول جناب آقاى امير اردشير قلعه نويى اگر ليست تو ندادى آسيا فداى سرت

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •