تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 68 از 88 اولاول ... 185864656667686970717278 ... آخرآخر
نمايش نتايج 671 به 680 از 874

نام تاپيک: سریال هوش سیاه 2

  1. #671
    آخر فروم باز mojtaba2321's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    2,332

    پيش فرض

    پس چرا بازم ردشو زدن؟ فک کنم چند تا فرستنده گذاشته بودن تو بدنش؟
    فرستنده اولو که دور انداختن، فرستنده دوم توی دهنش بود که دیگه پلیسا فهمیدن توی باشگاه هست.
    دیگه احتیاج به ردیابی نداره.

  2. #672
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    95

    پيش فرض

    فرستنده اولو که دور انداختن، فرستنده دوم توی دهنش بود که دیگه پلیسا فهمیدن توی باشگاه هست.
    دیگه احتیاج به ردیابی نداره.
    ولی یه چیزی تو دهنش هست هنوز... هی دهنش رو کج و کوله میکرد

  3. #673
    آخر فروم باز Ghaioom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ترکمن صحرا
    پست ها
    6,386

    پيش فرض

    فرستنده اولو که دور انداختن، فرستنده دوم توی دهنش بود که دیگه پلیسا فهمیدن توی باشگاه هست.
    دیگه احتیاج به ردیابی نداره.
    یه جوری گفتی فکر کردم از دهنش انداخته بیرون! دی

    خوردتش؟ یا چسبوندن دهنش ؟دی

    در ضمن چرا اون یکی رو انداخت؟ نمیگفت بهشون دگه!

  4. #674
    آخر فروم باز mojtaba2321's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    2,332

    پيش فرض

    یه جوری گفتی فکر کردم از دهنش انداخته بیرون! دی

    خوردتش؟ یا چسبوندن دهنش ؟دی

    در ضمن چرا اون یکی رو انداخت؟ نمیگفت بهشون دگه!
    فرستنده اول رو برای این لو داد که گروه بهش شک نکنه و بهش اعتماد کنه.
    فرستنده دوم رو هم وقتی گفت ببریتش بالا با دستگاه سیگنال یاب چکش کنید اوق زد انداخت بیرون

  5. #675
    آخر فروم باز mojtaba2321's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    2,332

    پيش فرض

    پلیس مدرن رو در روی تخلفات رایانه ای

    پخش سریال «هوش سیاه ۲» دقیقا زمانی آغاز شد که مردم بیشترین نگاهشان به تلویزیون بود اما این ظرفیت بالای مخاطب لزوما در سبد این مجموعه قرار نگرفت. با این حال و با توجه به این‌که مردم بیشتر پیگیر مسائل انتخاباتی بودند هوش سیاه دیده شد و در این شرایط نیز توانست حد نصاب قابل قبولی از مخاطبان را جذب کند.
    بدون شک مهم‌ترین دلیل این امر را باید در زاویه متفاوت این مجموعه به روایت یک قصه پلیسی نسبت داد. موقعیت‌هایی که هم منطقی به نظر می‌رسید و هم با شاخصه‌های یک اثر جذاب پلیسی انطباق بیشتری داشت. واقعیت این است که گرچه گونه پلیسی به‌واسطه تعلیق آفرینی و ساختار معمایش مورد علاقه بسیاری از مخاطبان هنر هفتم است، اما بیشتر آثار پلیسی در سینما و تلویزیون ما بدون جذابیت و کشش لازم در جذب مخاطب هستند. از کم بضاعتی تکنیکی و فنی که بگذریم، کارهای پلیسی ما دارای قصه گویی و شخصیت‌پردازی قدرتمند نبوده و نتوانسته است تصویر جذابی از پلیس ایرانی را ترسیم کند.
    علاوه بر نسخه‌برداری و اقتباس از الگوهای غربی در خلق پلیس و مجرم، تصویری که از پلیس یا موقعیت معمایی ماجرا ارائه می‌شود یا بسیار ساده‌انگارانه و دم‌دستی است یا تصویر اغراق شده و سوپرمنی از ماجرا ترسیم می‌کند. البته سریال‌هایی مثل کارآگاه علوی و سرنخ تا حدودی توانستند موقعیت پلیسی قابل قبولی ارائه کنند که مخاطب ایرانی را با خود همراهکند؛ اما غالب مجموعه‌های پلیسی فاقد نشانه‌های جذاب سینمایی هستند.
    هوش سیاه ساخته مسعود آب‌پرور فارغ از ضعف و قوت‌هایش دارای یک امتیاز یا ویژگی مثبت است؛ این سریال موقعیت پلیس رایانه‌ای و دیجیتال را در تلویزیون به تصویر می‌کشد و پرونده‌های جدید و مدرن‌تری را دستمایه کار خود قرار داده است.
    ساختار معمایی ـ پلیسی هوش سیاه بالطبع جذابیت‌های خاص خود را دارد و به دلیل دست گذاشتن روی موضوعات تازه و جرم‌های جدید که به فضای مجازی و دنیای دیجیتال و اینترنت ارتباط دارد، هم مخاطب را با سریالی متفاوت و بکر روبه‌رو می‌کند که دست کم در تلویزیون ما سابقه نداشته است و هم آنان را با جرائم جدید در دنیای مجازی مدرن آشنا می‌سازد. تخلفاتی که با اینترنت، ایمیل، بلوتوث، -- کردن و.... گره خورده است ویک نوع خلافکاران جدید و با سواد را به ناهنجاری‌های اجتماعی اضافه کرده که تیپولوژی آنها با خلافکاران سنتی متفاوت است.

    هوش سیاه دقیقا به‌ دلیل اتکابه جرائم دنیای مدرن و دیجیتالی، با فضای متفاوتی از یک اثر پلیسی سر و کار دارد و شاید به همین دلیل ما شاهد نوعی آشنایی زدایی از این آثاربرای مخاطبان تلویزیون هستیم.
    سریال پلیسی بر مبنای یک موقعیت تعقیب و گریز بین مجرم و پلیس بنا می‌شود که غالبا دارای شخصیت و تیپ‌سازی‌های مشخصی است؛ اما در اینجا به تناسب نوع جرم، این ساختار به هم می‌ریزد و تصویر دیگری از وضع دزد و پلیسی ترسیم می‌شود. غالبا مجرمان اینترنتی افراد تحصیلکرده و با سوادی هستند که به دلیل آشنایی با اینترنت و کارکردهای آن دست به کلاهبرداری و کلاشی می‌زنند و لذا رفتار شناسی آنها با یک دزد یا خلافکار سنتی کاملا فرق می‌کند.
    لذا عملکرد پلیس و اساسا رفتار پلیسی در هوش سیاه با سریال‌های مشابه در این‌گونه فرق می‌کند. ضمن این‌که این جرائم به دلیل عبور از خط قرمزهای اخلاقی و خانوادگی و طرح مسائل و جرائمی که به حریم خصوصی افراد ارتباط دارد، کنجکاوی مخاطب را برمی‌انگیزد و ظرفیت خوبی برای ایجاد تعلیق و تزریق هیجان به اثر دارد. از سوی دیگر جرائم اینترنتی به لحاظ پلیسی و کشف جرم از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و به هوشمندی بیشتری هم از سوی پلیس نیازمند است.
    به همین دلیل موقعیت معمایی هوش سیاه ساختار پیچیده تری دارد و ذهن مخاطب را بیش از فیلم پلیسی متداول درگیر می‌کند و همین هم موجب شده تا مخاطبان با فرآیند حل مساله و گره گشایی از راز در هوش سیاه بیشتر مواجه شود و از تماشای آن لذت ببرد.
    آب پرور در هوش سیاه، هوشمندی خود را در ساخت یک سریال پلیسی نشان می‌دهد و با خلق فضاهای پر تعلیق و رازآمیز و بهره‌گیری از پرونده‌های واقعی در بخش جرائم الکترونیکی نیروی انتظامی، ضمن حفظ وجوه رئالیستی درام از عناصر و مولفه‌های گونه پلیسی در فضایی متفاوت و مدرن بهره می‌گیرد و هوش سیاه را در تصویری روشن بازنمایی می‌کند. ضمن این‌که در هوش سیاه به واسطه موقعیت پیچیده سوژه و خود جرم با فضای پر کنش تری مواجه هستیم که هوشمندی مخاطب را هم به چالش می‌کشد و او را در تعلیقات قصه شریک می‌کند.
    بازی حسین یاری در نقش سرگرد احمدی را هم نباید فراموش کرد که تصویر مدرن و شاداب تری از پلیس ایرانی خلق می‌کند و باورپذیر و ملموس‌تر است هر چند سینمای پلیسی در کشور ما هنوز در تعاریف و مفاهیم خود دچار مشکل است و این تصویر مخدوش به تصور غلطی برمی‌گردد که درباره این شخصیت وجود دارد. به هر حال گونه پلیسی یکی از مطرح‌ترین و جذاب‌ترین گونه‌های سینمایی است که ظرفیت‌های دراماتیکی بالایی دارد و با عناصری از تعلیق، قهرمان‌سازی، ضدقهرمان و شرور، تعقیب و گریز و جنایت می‌تواند مخاطبان زیادی را جذب خود کند.
    جالب این‌که هوش سیاه، جرم و مجرم رایانه‌ای را دستمایه روایت خود قرار داده است و حالا سینمای پلیسی ما نیز برای تحول و جذابیت بیشتر در جذب مخاطب بیش از گذشته نیازمند بهره‌گیری از تکنیک‌های رایانه‌ای و تکنولوژی‌های رسانه‌ای است تا بتواند جان تازه‌ای در کالبد آثار پلیسی بدمد.

    سیدرضا صائمی / جام جم
    تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۲

  6. 2 کاربر از mojtaba2321 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #676
    حـــــرفـه ای Jang Bogo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2008
    پست ها
    1,606

    پيش فرض

    كامران زياد توي اين قسمت (قسمت 20) نبود. اصلا حال نداد.

  8. #677
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    همشهری جوان نوشت:
    دیگر خواجه شیرازی هم می‌داند که ژانر پلیسی - کار‌آگاهی همواره یکی از محبوب‌ترین ژانر‌های سینمایی تلویزیونی بوده و خواهد بود. اساساً هر قدر امکانات فنی سیما روبه‌ پیشرفت می‌رود، دست کارگردانان فعال در این ژانر هم در ساخت یک دنیای مهیج‌تر، بازتر و در نتیجه کام بیننده‌های که خوره این‌جور فیلم‌ها و سریال‌ها هستند نیز شیرین‌تر می‌شود. مثل همین سریال هوش سیاه که نسبت به همتایان چند دقیقه قبلش از هر لحاظ جلوتر است.

    بازتاب موفق مخاطبان پس از سری اول «هوش سیاه» در سال 88 باعث شد که آب پرور سری دوم را هم کلید بزند. حالا او تمام قد از سریالش دفاع می‌کند و می‌گوید قصه طوری طراحی شده که قابلیت دوباره ادامه پیدا کردن را هم دارد. پس منتظر سومین هوش سیاه هم باشید!



    چرا «هوش سیاه» را ادامه دادید؟ معمولا در ایران برای ساخت سری دوم سریال‌ها ریسک و سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

    برای اینکه از اول برای ادامه طراحی نمی‌کنند. برای «هوش سیاه» هم از اول برای ادامه‌اش طراحی نکرده بودیم اما از جایی که شخصیت محوری سریال طراحی و در دل قصه خلق شد، در اواسط تولید سری اول به این نتیجه رسیدیم که این قضیه و شخصیت با این موتوری که دارد، می‌تواند تا دور دست‌ها برود. از همان‌جا ما به فصل‌ها و اپیزود‌های بعدی هم فکر کردیم. من همانجا گفتم این قضیه می‌تواند حداقل تا 100 قسمت ادامه پیدا کند.



    پس «هوش سیاه 3» در راه است؟

    نه شرایطی وجود دارد که من نمی‌توانم ادامه‌اش بدهم.

    مگر ساختن سریال پلیسی در ایران چه دردسر‌هایی دارد.

    سختی ندارد. زمینه‌هایش باید مهیا باشد. اول از همه زمینه‌های نرم‌افزاری‌اش؛ باید بدانیم از لحاظ فکری وارد چه حوزه‌ای می‌شویم و وقتی کار اکشن و پلیسی می‌کنیم باید چه سازمان‌ها و نهاد‌هایی را در کار شریک کنیم. در واقع بدانیم که این سریال‌ها با کار‌های آپارتمانی تفاوت دارد،‌ هم هزینه‌هایش فرق می‌کند، هم زمانی که باید صرف کنیم،‌هم آدم‌هایی که درگیرش می‌شوند، تخصص پیچیده‌ای دارند. همه آدم‌هایی که وارد این حوزه می‌شوند، باید آمادگی ذهنی داشته باشند تا یک اثر ناموفق به کار‌های قبلی اضافه نشود. به لحاظ سخت‌افزاری هم باید زمینه‌های تولیدی، تجهیزاتی، ماشین آلات و امکاناتش مهیا باشد. در این سریال‌ها با اکسسوار یک خانه سروکار نداریم. آکسسوارمان ماشین‌ها، سلاح‌های مختلف، هلی‌کوپتر و امکاناتی است که قهرمان و ضد‌قهرمان قصه برا ی جذاب شدن به آن نیاز دارند. سینما و تلویزیون ایران در این زمینه تجربه کمی دارد و بعضی جاها مجبوریم آزمون و خطا داشته باشیم.



    پس چرا ما درباره سریال‌های پلیسی سراغ تجربه‌گرایی نمی‌رویم؟ در چند دهه گذشته فقط چند سریال پلیسی موفق مثل «کارآگاه علوی» و «خواب و بیدار» داریم.

    برای اینکه ما استراتژی و یک مدیریت فرهنگی واحد نداریم. زمانی تلویزیون این کار را انجام می‌داد، یعنی می‌توانستی به یک وحدت رویه در زمینه امور فرهنگی فکر کنی. آن خط پررنگ فرهنگی را می‌دیدی که تلویزیون روی همه چیز - حتی سینما - تاثیر می‌گذاشت. این نشان می‌دهد که چقدر سازندگان فرهیخته‌ای در تلویزیون حضور داشتند و چه مدیریت فرهیخته‌ای وجود داشت که می‌توانست آنها را به این سمت راهبری کند. اما الان می‌بینیم که به دلیل صف‌آرایی وحشتناک رسانه‌های بیرونی ما بی‌خود در لاک دفاعی فرورفته‌ایم. رسانه ما از خلاقیت فوق‌العاده بالایی برخوردار است و به جای فرو رفتن در لاک دفاغی فرهنگی، باید به تنهاجم فرهنگی رو بیاورد.



    سروکله زدن با مفاهیم کامپیوتری و اینترنتی دنیای مجازی در سریال‌، مخاطب عام سریال را پس نزده؟

    اصلاً رفته رفته همه به این نکته می‌رسند که ظاهراً ناگزیر هستند از این مسائل سردربیاورند. سری اول را که می‌ساختیم، کمی نگران این طیف مخاطبان بودیم. طبیعتاً نشانه‌گیری ما سمت جوانان بود. برای همین هم این قصه انتخاب شد. اما فکر می‌کردیم آدم‌های میانسال، سنتی‌ها و کسانی که سروکاری با تکنولوژی جدید ندارند، ما را پس خواهند زد. کم‌کم دیدیم این جوری نشد. شاید وجود زمینه داستانی،‌گره‌افکنی‌ها و... آنها را علاقه‌مند می‌کرد که سریال را ببینند. در این سری به موضوعات تخصصی نگاه کرده‌ایم و کمی پیچیده‌تر شده. گاهی از طرف کاربر‌های حرفه‌ای‌تر مورد انتقاد قرار گرفتیم که چرا در بعضی مواقع ساده‌انگاری شده. ما هم گفتیم می‌خواستیم معدل کلی را بگیریم که نه سیخ بسوزد، نه کباب. به خاطر همین این دفعه خیلی حرفه‌ای و دقیق پیش رفته‌ایم. مخاطبان این سری از سری پیش هم بیشتر هستند.



    در اجرای فرم تصویری سریال، آگاهانه از فرم سریال «24» استفاده کرده‌اید؟

    «هوش سیاه 1» بعد از سریال «24» ساخته شده و ممکن است این تصور به وجود بیاید که تقلید کرده‌ایم اما من در تله فیلم «خشاب خالی» هم که قبل از نمایش سریال «24» ساخته‌ام، از همین فرم اسکرین استفاده کرده‌ام. البته من فوق‌العاده «24» را دوست دارم.

    به نظر خودتان پلیس‌های سریال توقع مخاطب را برآورده می‌کنند؟ شکل دیگری از پلیس در ذهنتان نبوده که عملی نشود؟

    ما می‌خواستیم پلیسمان را چابک‌تر، تیز‌هوش‌تر و تکنیکال‌تر نمایش بدهیم. چون هم جهان نوین این سمت در حرکت است، هم برای ما یک چالش ایجاد کرده بود که این آدم‌ها باید توانمند و هوشمند باشند که بتوانند با جنایت‌ها هوشمندانه مقابله کنند. بالاخره نزدیک 40 قسمت اینها مثل موش و گربه دنبال هم هستند اما هیچ کس نمی‌تواند بگوید پلیس ناتوان است. برای اینکه نشانه‌های تیز‌هوشی او را می‌بیند. جاهایی حتی از مجرم جلوتر حرکت می‌کند ولی در بازی موش و گربه به ابتکار عمل دست موش است.



    چرا اصرار دارید که علاوه بر دنبال کردن روایت قصه اصلی در سریال، همزمان موضوعاتی مثل شرکت‌های هرمی و... را با هم پیش ببرید؟

    اصولا دوست دارم این خرق عادت انجام شود. اینکه وسط سریال شام هم بخوریم و با مهمان هم حرف بزنیم ولی هیچ چیز را از دست ندهیم، یک تصور قدیمی و نخ‌نما شده است. نباید بتوانید سریال را رها کنیم. باید به بغل دستی‌تان بگویید «حرف نزن، می‌خواهم سریال ببینم» به همین خاطر باید حجم و ریتم اطلاعات طوری باشد که خلائی در آن ایجاد نشود. اگر جایی هم هست که داستان سبک‌تر پیش می‌رود، باید بدانید اینها به اصطلاح نفس خور وسط کار است. وقتی شما به نقطه هیجان می‌رسید، دریچه‌های یادگیری بازتر است و بهتر یاد می‌گیرید. این نقطه حدی دارد. بعد از آدرنالینی که با هیجان به شما تزریق می‌شود، باید یک نفس راحت بکشید. مثل عوض کردن دنده و خلاص کردن برای ماشین. منتهی مردم ما بدعادت شده‌اند. حق مردم است که فیلم و سریال درجه یک ببینند. اگر این اتفاق بیفتد. دیگر خودشان سمت آثار سطحی نمی‌روند. یکی از آرزو‌ها و اهداف من همین سلیقه‌سازی برای مردم است.

    به خاطر همین فضای زندان سریال را هم متفاوت و فرهنگی طراحی کرده‌اید؟! «انگار این زندان اساسا در ایران نیست.

    من فکر می‌کنم فضای ایده‌آل باید این جوری باشد. واقع‌گرایانه با این موضوع برخورد نکرده‌ام. من نرفته‌ام و دوربینم را در یک زندان بگذارم و از همان استفاده کنم. آن موقع که چیزی به جامعه‌ام اضافه نکرده‌ام من باید الگو بسازم و بگویم یک زندان آرمانی، فقط می‌تواند مراودات اجتماعی یک زندانی را از او بگیرد، نه چیز‌های دیگری را.



    اما به درک مخاطب از واقعیت ضربه می‌زند.

    بله. روز‌های اول ما را به سریال «فراز از زندان» نسبت می‌دادند. هرچه بیشتر پیش رفتیم. این حرف و حدیث‌ها کمتر شد. معلوم می‌شود که باید عادت‌های قدیمی را دور برزیم. من سعی کردم در سریالم به اصطلاح‌ نمایشی‌ها یک دنیای خود‌بسنده بسازم. دنیایی که خودش کامل است و قواعدی دارد که به آن احترام می‌گذارد. بعد از مدتی مخاطب فرض می‌گیرد که این زندان واقعی است. البته من فقط 4 قسمت از «فرار از زندان» را دیدم و بقیه‌اش را ندیدم تا ناخودآگاه از آن تاثیر نگیرم.



    خودتان از پلیسی‌ها کدامشان را دوست دارید؟

    در بین خارجی‌ها «24» و در سریال‌های داخلی «خواب و بیدار» آقای فخیم‌زاده.



    از نظر شما شاخصه‌های یک کار پلیسی موفق چه چیز‌هایی است که این دو سریال را می‌پسندید؟

    باید مولفه‌های استاندارد ژانر پلیسی واکنش را رعایت و چاشنی نو‌آوری را به آن اضافه کرد. بومی‌سازی را هم باید در کار پلیسی تعریف کرد. سینما یک پدیده فرهنگی است. ژانر‌بندی‌ها هم که دست ما نیست و قبلاً اتفاق افتاده. وقایع پلیسی هم که رخ می‌دهد، در جوامع شهری ما اتفاق می‌افتد. فرهنگ جوامع شهری فعلی ما تفاوت چندانی با سایر نقاط دنیا ندارد. به خاطر همین باید از کلی‌گویی پرهیز و بحث ریز‌کنیم.



    بالاخره ما کار خارجی پلیسی زیادی دیده‌ایم و ناخودآگاه خودمان را با آن مقایسه می‌کنیم.

    به خاطر همین من باید خیلی بی‌هوش و حواس باشم که بخواهم غربی‌سازی کنم. معمولاً منظور ما از فرمی بومی، یک فیلم ایستا با پلان‌های طولانی، اندازه قاب‌های بی‌خاصیت و بی‌حرکت است. در حالی که دوربین من یک لحظه آرام و قرار ندارد. اینها گرام و ابزار سینماست تا بتوانم تاثیر‌ بگذارم. ضمن اینکه ما الان در پخش جرم و تعدیلی نداریم. اگر از فرهنگ مردم فاصله داشتیم قطعاً با شمشیر پخش مواجه می‌شدیم.

    منبع: خبرآنلاین

  9. 5 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #678
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم ehsan_iace's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    2,220

    پيش فرض

    من یک قسمت‌اش را دیدم اینقدر بازی‌ها و دیالوگ‌ها بد و کند و کشدار بود که شبکه 3 را پاک کردم!

  11. این کاربر از ehsan_iace بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #679
    آخر فروم باز mr_khodaei2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    1,995

    پيش فرض

    دیگه حالم بهم میخوره از بس تبلت دیدم . بعدشم این قسمت که سرگرد مسئولش هست مگه سازمان امنیت ملی یا چیز خفنی هست که هر دستوری دلش میخاد میده

  13. این کاربر از mr_khodaei2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #680
    آخر فروم باز Ghaioom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    ترکمن صحرا
    پست ها
    6,386

    پيش فرض

    فرستنده اول رو برای این لو داد که گروه بهش شک نکنه و بهش اعتماد کنه.
    فرستنده دوم رو هم وقتی گفت ببریتش بالا با دستگاه سیگنال یاب چکش کنید اوق زد انداخت بیرون
    دومی رو که تو قسمت امشب انداخت بیرون!


    پس «هوش سیاه 3» در راه است؟

    نه شرایطی وجود دارد که من نمی‌توانم ادامه‌اش بدهم.
    حیف نسخه ی 3 ای در کار نیست!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •