سلام
بچه ها كسي مي دونه كه انگليسي اگه بخوام اين مطلب رو سرج كنم چي بايد بنويسم (مجموعه فون آتليه عروس و داماد و کودک _ فيگور و ژست _ قاب و بک گراند _ فون آتل)يا اينكه يه سايتي بهم معرفي كنه براي دريافت اين فون ها
با تشكر
سلام
بچه ها كسي مي دونه كه انگليسي اگه بخوام اين مطلب رو سرج كنم چي بايد بنويسم (مجموعه فون آتليه عروس و داماد و کودک _ فيگور و ژست _ قاب و بک گراند _ فون آتل)يا اينكه يه سايتي بهم معرفي كنه براي دريافت اين فون ها
با تشكر
[quote=sd70;2875023]
بتمن: سعي داشتي چيو ثابت کني؟
That deep down, everyone's as ugly as you are? a
همه ی آدمها ته دلشون به اندازه ی تو خطرناکند (ذات هم ی آدمها به زشتیه خودته)
تو تنهايي
.
.
.
بتمن جوکر رو از بالاي يه ساختمون پرت ميکنه پايين و اون رو آويزونش ميکنه. اينجا دارن با هم صحبت ميکنن.
جوکر: تو. نمي تونستي بذاري برم، نه؟
(آخه جوکر رو پرت کرد پايين داشت ميفتاد يه دفعه گرفتش)
This is what happens when an unstoppable force meets an immovable object.
این اتفاق وقتی میوفته که یه نیروی غیرقابل کنترل و یه هدف تغییرناپذیر مقابل هم قرار می گیرند
تو .. واقعا .. فساد ناپذير (درستکار) هستي، مگه نه؟
You won't kill me out of some misplaced sense of self-righteousness.
تو منو به خاطر چند تا حس خودپسندانه ی بی خود که نمی کشی
و من تو رو نمي کشم (منم تو رو نمی کشم) .. چون خيلي سرگرم کننده اي
فکر مي کنم سرنوشت اينه که من و تو تا ابد اين کار رو انجام بديم
بتمن: تو تا ابد توي يه سلول بخش رواني خواهي بود
جوکر: Maybe we could share one!
شاید با هم تو یه سلول باشیم!
You know, they'll be doubling up the rate this city's inhabitants are losing their minds.
میدونی که ، اونها تعداد کسانی که تو این شهر روانی خواهند شد رو دوبرابر می کنند
بتمن: اين شهر نشونت داد که اينجا پر از مردميه که آماده اند تا اعتقاد به خوبي داشته باشند
جوکر: Until their spirit breaks completely!
تا وقتی که ایمانشون(اعتقادشون) کاملاً از بین رفت
تا وقتي که يه ديد خوب نسبت به هاروي دنت (دادستان) واقعي و تمام کارهاي شجاعانه اي که کرد، بدست بيارن
فکر نمي کردي که من بخاطر روح گاتهام در يه مشت زني با تو شکست بخورم؟
No. You need an ace in the hole. Mine's Harvey.
نه ، تو به یه حمایت (شانس/اطلاعات یا مهارت ) احتیاج داری. حامی من هارویه
بتمن: تو چيکار کردي؟
جوکر: I took Gotham's "White Knight" and I… brought him down to our level.
من "شوالیه سفید" ِگاتهام رو گرفتم و ... اون رو به اندازه خودمون پایین کشیدم
(منظور از شواليه سفيد همون هاوري دنت دادستانه که البته الان زده به سرش و از همه داره انتقام ميگيره)
It wasn't hard. You see, madness, as you know, is like gravity.
کار سختی نبود. میدونی که دیوونگی مثل جاذبه است
All it takes is a little push
تنها چیزی که لازمه یه تکونه
هر چیزی کهنه میشه - مثل لاستیک ماشین!
بازم بخاطر ترجمه دقيق و کامل تون ازتون ممنونم. خيلي خيلي ممنون.
ميگم اين جمله نبايد بصورت زمان حال معني بشه؟ چون فعلش که broke نيست و همچنين جملات بعدي بصورت زمان حال هستند.جوکر: Until their spirit breaks completely!
تا وقتی که ایمانشون(اعتقادشون) کاملاً از بین رفت
--------------
اينم آخرين جملات سي دي دوم فيلم: (جملات ترجمه نشده سي دي اول خيلي خيلي کمتر از ايناست)
--------------
جوکر مياد هاروي و همسر آينده ـش ريچل رو يه جا حبس ميکنه و اونجا رو بمب گذاري ميکنه. يه طوري بمب گذاري کرده که اگه کسي براي نجات اون دو تا اومد فقط يکيشون رو بتونه نجات بده. پليسا هم ميريزن اونجا هاروي سعي داره بگه که قراره چنين اتفاقي بيفته اما بهش مهلت نميدن و سريع از اونجا ميارنش بيرون يه دفعه هم اونجا منفجر ميشه و ريچل کشته ميشه. هاروي هم نصف صورتش ميسوزه و الان حسابي شاکيه و ميخواد از همه انتقام بگيره.
هاروي: اينجا جاييه که اون مُرد
گوردون (پليس): ميدونم، من اينجا بودم، سعي ميکردم نجاتش بدم
هاروي: اما اين کار رو نکردي!
گوردون: نمي تونستم
هاروي: چرا، مي تونستي. اگه به من گوش داده بودي
if you stood up against corruption instead of doing your deal with the devil!
گوردون: سعي ميکردم با خلافکارها بجنگم
هاروي: You wouldn’t dare try to justify yourself if you knew what I lost.
.
.
.
God damn it, will you stop pointing the gun at my family?!
(هاروي ميخواد زن و بچه گوردون رو بکشه و يه تفنگ گرفته بالا سرشون. گوردون هم اين حرف رو ميزنه. جمله ـش ساده ـست و معنيش رو هم يه جورايي ميدونم اما معني زياد جالبي به نظرم نميرسه)
.
.
.
گوردون: خواهش ميکنم به پسرم آسيبي نرسون
هاروي: پليس هات رو آوردي !؟
گوردون: All they know is this is a situation
They don't know who or what, they're just creating a perimeter.
.
.
.
بتمن: You're the one pointing the gun, Harvey. So point it at the people responsible.
--------------------
جملات پاياني فيلم:
........ چون گاهي اوقات حقيقت خيلي هم خوب نيست
گاهي اوقات مردم شايستگي بيشتري دارند
Sometimes people deserve to have their faith rewarded.
--------------------
پليس ها دارن دنبال بتمن ميکنن. پسر گوردون (رئيس پليس) به باباش ميگه ..
پسر: اون هيچ کار اشتباهي انجام نداد
گوردون: Because he's the hero Gotham deserves, but not the one it needs right now
چون اون قهرمانيه که گاتهام شايستگيش رو داره
بنابراين تعقيبش ميکنم .. چون ميتونه اين رو بفهمه
چون اون يه قهرمان نيست
اون يه نگهبان خاموشه، يه پشتيبان مراقب
يه شواليهي تاريکي
.
.
.
فيلم تموم شد
(چند تا متن ديگه هم از سي دي يک مونده و ديگه تموم. متن هاي ترجمه نشده سي دي 1 از مال متن هاي سي دي 2 خيلي کمتره و به اميد خدا و به کمک دوستان عزيز تا دو سه روز تمومه)
سلام ؛ من برگشتم ... راستی ، کار دوستمون پریسا خیلی خوبه ... من فقط یه چندتا رو که به چشمم خورد اصلاح می کنم با اجازه :
مربوط به دارک نایت :
من ، اونی رو می خوام که قلاده اینو (=جوکر) وا کردهI want whoever let him off the leash
//
You won't kill me out of some misplaced sense of self-righteousness.
تو منو به خاطر چند تا حس خودپسندانه ی بی خود که نمی کشی
اون هم درسته و لیکن این یکی به نظرم بهتره جسارتا : منو بخاطر اینکه چند لحظه اسیر خودبینی شدی نخواهی کشت ...
//
البته تقصیر دوستمون نیست ، ولی در اصل جمله اینه که then we'll be ... که با جمله بالا هم جور در میاد دیگه ... یعنی ما دوتایی باعث میشیم که نرخ جنون شهر دو برابر بشه ...ou know, they'll be doubling up the rate this city's inhabitants are losing their minds.
میدونی که ، اونها تعداد کسانی که تو این شهر روانی خواهند شد رو دوبرابر می کنند
//
تو به یه برگ برنده نیاز داری ... برگ برنده ی من هاوریه ..No. You need an ace in the hole. Mine's Harvey
نه ، تو به یه حمایت (شانس/اطلاعات یا مهارت ) احتیاج داری. حامی من هارویه
ولی کلا کار شما خیلی خوبه ... دوست جان ... کاملا قابل اعتماد ...
اصلاح می کنم یه مقدار :
وقتی یه عده زیر یه سقف هستن ، یه جامعه کوچیک شکل می گیره ... عین داستانها ، این آدمها بصورت ناخودآگاه وظایفی رو برعهده می گیره (یه عده دستور میدن و یه عده اجرا می کنن) ... اینا مرتبا در حال جدال با محدودیت های موجود هستن که می تونه نهایتا منجر به شکل گیری یکسری عواقب منفی بشه ..
با سلام و عرض خوش آمد به آقا محمد عزیز (Seymour) ،کجایی رفیق؟!
چون این قسمت یه کم زیاده توی دو تا پست می فرستم تا فشار به یه نفر نیاد!
قسمت اول:
یه خانومی که قبلاً به شوهرش خیانت می کردهمتوجه اشتباهش میشه و می خواد موضوع رو به شوهرش بگه، درحالیکه گریه می کنه ،این مکالمات بینشون رو بد میشه:
مرد : چي شده؟
زن :
I suddenly get what I gotta do,but I just gotta get up the guts
مرد:
مي توني فقط بگي چي شده؟
...
زن: من 11 هفته قبل مرد ديگري رو ديدم، هيچي نبود و من امشب تمومش کردم!
At first it was just keeping an eye on the real estate market, and then it was me being insecure and searching for some ridiculous validation
بعد مرد حرفشو قطع می کنه و میگه:
من دارم اين چيزهايي رو که داري ميگي،درست مي شنوم؟
و نمي توني به حرف زدن ادامه بدي و از من انتظار داشته باشي اون رو دنبال کنم...
when you start the way you did
زن: مگه تو چي شنيدي؟
مرد:
There was a crack in the planet
That was noisy
....
خلاصه بعد از اینکه اعتراف میکنه به شوهرش میگه:
آيا واقعاً تو خيلي بهتر از من هستي؟
مرد :
You don't set the bar real high
ممنون
![]()
Last edited by lovelykid; 28-08-2008 at 16:25.
اینم قسمت دوم:(ادامه قبلی)
اینجاست که مردِ می خواد بره اما زن شروع می کنم به حرف زدن...
زن:
The reason I took this chance in telling is that I want us to be good.
I want to feel like you're not nuts to be in love with me
خب آنچه فکر ميکنم بايد انجام بديم اينکه بايد باهم حرف بزنيم
Talk until we pass out
Talk until we are so sick of each other that there's nothing left to do...
but take that first step out of hell
So let's not leave this room until you've heard and said everything, okay?
بگو باشه؟
اما مردِ پا میشه و می ره و زنه هم هرچی التماس میکنه فایده نداره!!!
البته نگید این کیه که هیچی حالیش نیست می خواد فیلم زیرنویس کنه ، خیلی هاشو میتونم ترجمه کنم اما چون صحنه عاطفی فیلمهمی خوام ترجمه اش دقیق دقیق باشه
پیشاپیش ممنون !
![]()
Last edited by lovelykid; 28-08-2008 at 16:27.
[quote=lovelykid;2875593]Monica had finally managed to get her mother here from Mexico
مونیکا بالاخره موفق شد مادرش رو از مکزیک به اینجا بکشونه
------------------------------------------------
مادر مي خواد تا دخترش رو که بخاطر کاراش داره شوهرش رو از دست مي ده نصيحت کنه که دختره به مادرش ميگه:
What is it, are you buzzed?
چیه؟سرت گرمه؟(مستی؟){ یکی از معنیهاش میشه شاد و پر انرزی بودن ، اینجا ممکنه استعاره از مستی باشه}
Buzz توي اين جمله چه معنايي ميده؟
مادرش هم ميگه:
نه من چند هفته است که شراب خوردن رو ترک کردم
آره ، هيچکي توجه نکرده که...
Which shows I probably conducted myself pretty well as a drunk
هیچکس به این موضوع که نشان میده من به عنوان یه شرابخوار رفتار خودم رو به خوبی تغییر دادم توجه نکرده
But duty called, and I'm sober
اما چون پرسیدی {برداشت من اینه مطمئن نیستم} ، مست نیستم
بنابراين ممکنه فقط يه چيز بهت بگم؟
دِبرا تو شوهرت رو از دست خواهي داد اگه دست از کارهايي که مي کني برنداري
و تو ديگه هرگز کسي بخوبي اون پيدا نخواهي کرد
بعدش اينو ميگه:
There'll only be men who you know are cheap and shallow and have no real warmth in their souls You
may have gotten by on those surfaces once but now you have been spoiled by a good man
فقط مردهایی برات وجود دارند که خودت میدونی سطح پایین و سطحی نگر هستند و هیچ صمیمیتی تو وجودشون ندارند
ممکن بود قبلاً با این چیزهای سطحی جذب بشی ولی الان این مرد خوب (شوهرت) تو رو لوس کرده{منظورش اینه که سطح رضایتت بالاتر رفته}
خلاصه خيلي حرف ها بهش مي زنه اون آخرش مي گه براي من ديگه تموم شده و اين جمله رو هم ميگه: Out of coffee ، اين اصطلاحي چيزيه؟!
{هنوز نتونستم براش چییزی پیدا کنم! اگه چندتا جمله قبلش رو بذاری شاید بشه فهمید!ولی ممکنه منظورش این باشه که میخواد حرف رو عوض کنه و میگه" قهوه مون تموم شده"}
بعد از اينکه اينها رو ميگه دختر بهش برمي خوره و ميگه اگه يکبار ديگه اينجوري باهام حرف بزني از خودم متنفر ميشم
اينم آخرين جمله از فرمايشات مادر مکرمه به دخترش:
Honey, lately your low self-esteem is just good common sense.
عزیزم ، رضایت کمی که این اواخر از خودت داری دلیل خوبیه (برای حرفام)
Last edited by parisa r; 28-08-2008 at 17:29.
اولاً واقعاً تشکر واسه اینکه وقت می زارین و به همه پست ها با دقت جواب می دین
ماشاله با این که کاربر جدید هستید مثه حرفه ایها پست میدید
اما در مورد اون عبارت بگم که نه اونجا قهوه ای هست نه چیزی
توی خیابون هستند و بعید می دونم ربطی هم به قهوه داشته باشه
جملات قبلیش هم تو همون مایه های نصیحت و از این جور حرفاست!![]()
ميگم اين جمله نبايد بصورت زمان حال معني بشه؟ چون فعلش که broke نيست و همچنين جملات بعدي بصورت زمان حال هستند.
درسته که گذشته نیست ولی با توجه به جملات قبلش انگار میخواد بگه که این اتفاق تقریباً افتاده ، من احساس کردم از چیزی حرف میزنه که تموم شده میبینتش ، بازم دوستان دیگه نظر بدند بهتره!
--------------
اينم آخرين جملات سي دي دوم فيلم: (جملات ترجمه نشده سي دي اول خيلي خيلي کمتر از ايناست)
--------------
جوکر مياد هاروي و همسر آينده ـش ريچل رو يه جا حبس ميکنه و اونجا رو بمب گذاري ميکنه. يه طوري بمب گذاري کرده که اگه کسي براي نجات اون دو تا اومد فقط يکيشون رو بتونه نجات بده. پليسا هم ميريزن اونجا هاروي سعي داره بگه که قراره چنين اتفاقي بيفته اما بهش مهلت نميدن و سريع از اونجا ميارنش بيرون يه دفعه هم اونجا منفجر ميشه و ريچل کشته ميشه. هاروي هم نصف صورتش ميسوزه و الان حسابي شاکيه و ميخواد از همه انتقام بگيره.
هاروي: اينجا جاييه که اون مُرد
گوردون (پليس): ميدونم، من اينجا بودم، سعي ميکردم نجاتش بدم
هاروي: اما اين کار رو نکردي!
گوردون: نمي تونستم
هاروي: چرا، مي تونستي. اگه به من گوش داده بودي
if you stood up against corruption instead of doing your deal with the devil!
اگر به جای همکاری با اون عوضی{مطمئن نیستم} جلوی خلافکاری رو میگرفتی
گوردون: سعي ميکردم با خلافکارها بجنگم
هاروي: You wouldn’t dare try to justify yourself if you knew what I lost.
اگه میدونستی چی رو از دست دادم به خودت اجازه نمی دادی(جرات نمیکردی) کارت رو توجیه کنی (خودت رو تبرئه کنی)
.
.
God damn it, will you stop pointing the gun at my family?!
لعنتی ، تفنگت رو (از خانواده ی من ) بگیر اون طرف!
(هاروي ميخواد زن و بچه گوردون رو بکشه و يه تفنگ گرفته بالا سرشون. گوردون هم اين حرف رو ميزنه. جمله ـش ساده ـست و معنيش رو هم يه جورايي ميدونم اما معني زياد جالبي به نظرم نميرسه)
.
.
.
گوردون: خواهش ميکنم به پسرم آسيبي نرسون
هاروي: پليس هات رو آوردي !؟
گوردون: All they know is this is a situation
تنها چیزی که اونها میدونند اینه که این یه موقعیت اضطراریه (اونها این رو یه ماموریت می بینند){مطمئن نیستم}
They don't know who or what, they're just creating a perimeter.
اونها نمیدونند کی یا چرا (به آدمها و دلیل این موقعیت فکر نمی کنند) ، فقط دارند یه محدوده عملیاتی درست می کنند{مطمئن نیستم}
.
.
.
بتمن: You're the one pointing the gun, Harvey. So point it at the people responsible.
تفنگ تو دست توئه، هاروی. پس به طرف کسایی که مقصرند بگیرش(پس کسایی که مقصرند رو نشونه بگیر)
--------------------
جملات پاياني فيلم:
........ چون گاهي اوقات حقيقت خيلي هم خوب نيست
گاهي اوقات مردم شايستگي بيشتري دارند
Sometimes people deserve to have their faith rewarded.
بعضی وقتها مردم نتیجه خوب ایمانشون رو میبینند
--------------------
پليس ها دارن دنبال بتمن ميکنن. پسر گوردون (رئيس پليس) به باباش ميگه ..
پسر: اون هيچ کار اشتباهي انجام نداد
گوردون: Because he's the hero Gotham deserves, but not the one it needs right now
چون اون قهرمانيه که گاتهام شايستگيش رو داره
نه قهرمانی که شهر الان بهش احتیاج داشته باشه
بنابراين تعقيبش ميکنم .. چون ميتونه اين رو بفهمه
چون اون يه قهرمان نيست
اون يه نگهبان خاموشه، يه پشتيبان مراقب
يه شواليهي تاريکي
.
.
.
فيلم تموم شد
(چند تا متن ديگه هم از سي دي يک مونده و ديگه تموم. متن هاي ترجمه نشده سي دي 1 از مال متن هاي سي دي 2 خيلي کمتره و به اميد خدا و به کمک دوستان عزيز تا دو سه روز تمومه)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)