تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 679 از 2734 اولاول ... 17957962966967567667767867968068168268368972977911791679 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,781 به 6,790 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6781
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
    سرِ ما خاکِ رهِ پیر مغان خواهد بود

    حلقۀ پیر مغان از ازلم در گوش ست
    برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود

    -------
    گرفتم
    ولی من به پای سیستم زنجیرم
    Last edited by amir.ara; 20-02-2007 at 01:24.

  2. #6782
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوش دیوانه شدم ، عشق مرا دید و بگفت:
    آمدم ، نعره مزن ، جام مدر هیچ مگو
    گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
    گفت آن چیز دگر نیست ، دگر هیچ مگو
    من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت
    سر بجنبان که ولی ، جر که به سر هیچ مگو

  3. #6783
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    وای بر من خدایا خدایا
    من به آغوش گورش کشاندم
    در سکوت لبم ناله پیچید
    شعله شمع مستانه لرزید
    چشم من از دل تیرگیها
    قطره اشکی در آن چشمها دید
    همچو طفلی پشیمان دویدم
    تا که در پایش افتم به خواری
    تا بگویم که دیوانه بودم
    می توانی به من رحمت آری
    دامنم شمع را سرنگون کرد
    چشم ها در سیاهی فرو رفت
    ناله کردم مرو ‚ صبر کن ‚ صبر
    لیکن او رفت بی گفتگو رفت
    وای برمن که دیوانه بودم
    من به خک سیاهش نشاندم
    وای بر من که من کشتم او را
    من به آغوش گورش کشاندم

  4. #6784
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    من شعله بودم و نسیم مرا می برد
    تا باغ های پرستاره و پروانه
    تا چشمه های ناشناخته ی آفاق
    رود از هوای شعله ی من بال می گرفت
    با مهره مهره موج تن خویش می نشست
    در رشته ی تنم
    می رفتم و نوازش نفس آسمان حریر جامه ی من
    فرشته ی نسیم دست مرا در دست
    از غرفه های آبی
    تالارهای سرخ
    گذر می کرد
    با آنکه خویش موج رهایی بود
    گهگاه
    با قایق لطیف ابر سفر می کرد
    ناگاه
    بانگی از آسمان و زمین برخاست
    توفان ز درد به خود پیچید
    شیون کشید زایش ناگه را
    در هرچه پنجه فرو می برد
    بر دامن نسیم چنان آویخت
    کز آسمان مرا به خاک فرو افکند
    اکنون
    سالی هزار می گذرد بر من
    دور از دیار خویش که بر خاک مانده ام
    تا کی مرا دوباره باز بیابد
    آن نیمه ام
    گمگشته همچو من
    عزیز همسفرم
    ...

  5. #6785
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    می خواهم خود را نابود کنم
    می خواهم محو شوم
    هیچ هم نباشم
    من میتوانم
    همه چیز برای یک پرواز آماده است
    یک پرتگاه بلند
    و در انتها فرود بر زمینی سراسر چمن
    یا دریایی که صخره های تیزی دارد
    ولی شاید این حق مادرم نباشد
    که جسد دختر عزیزش را متلاشی تحویل بگیرد
    یکی باید بلاخره بمیرد
    من میکشم
    من مرگ را میکشم

  6. #6786
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    من با تو
    ریشه سوز و زمینگیرم
    اما بگو چگونه برانم
    انبوه مردگان را
    کاغ کلاغان را ؟
    این جای بالشان ، سیاه کفن ها
    عذر سفر ، به خاک فروماندن
    در چشم آرزوشان دزدان مردمک
    زندانی غنیمتی
    من می توانم
    با زخم ها بمانم
    چون دانه ای که در خاک
    دشنام عمر ، ریزش آوار را
    در گوش جان نشانم
    اما :
    منقار گورکنان را
    این اضطراب
    ...

  7. #6787
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بر سنگ قبرم بنويسيد خسته بود
    اهل زمين نبود نمازش شكسته بود
    بر سنگ قبرم بنويسيد شيشه بود
    تنها از اين نظر كه سراپا شكسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد پاك بود
    چشمان او كه دائما از اشك شسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت
    عمري براي هر تبر و تيشه دسته بود
    بر سنگ قبر من بنويسيد كل عمر
    پشت دري كه باز نمي شد نشسته بود

  8. #6788
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    فعلا این دنیا
    پست ها
    106

    پيش فرض

    دارم امید عاطفتی از جانب دوست ........... کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
    دانم که بگذرد ز سر جرم من که او ............ گرچه پری وش است ولی فرشته خوست
    چندان گریستم که هر کس بر گذشت ........ در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست

  9. #6789
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    تابوت ِکودکی ، به سراشیب ِزندگی
    در هم شکست و هر هوس ِمرده جان گرفت
    آه از چراغ ِدل ؛ که دمادم به راه ِعمر
    خاموش گشت و روشنی از دیگران گرفت
    من خواستار ِمرگم و آوخ که دست ِمرگ
    دام ِحیات ِاین شد و دامان ِآن گرفت

  10. #6790
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم
    رند عاقبت سوزی همچو ما کجا بینی
    تا بد از دلم شبها پرتوی چو کوکبها
    صبح روشنم خوانی گر شبی مرا بینی
    ترک خودپرستی کن عاشقی و مستی کن
    تا ز دام غم خود را چون رهی رها بینی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •