راز رفتن امپراتور قطبی !!!
قطبي؛ آدم باهوش و دوست داشتني اي بود که قشنگ رگ خواب ما را پيدا کرد و بعد هم رفت.اينکه چرا رفت به گمانم بخاطر اين بود که يکي مي دانست ما ايراني ها از عهد تيرکمان شاه تا حالا خوش استقبال و بدبدرقه هستيم.هميشه ستاره ها را مي بريم به اسمان هفتم و مخلصم چاکرم مي کنيم و اسطوره و قهرمانمان مي شوند بعد يکهو معلوم نيست چرا قاط مي زنيم و طرف را از ان بالابالاها با مخ پرت مي کنيم پايين.دمده مي شوند ادم ها برايمان.قطبي نمي خواست مثل استانکو يا اري هان يا برانکو يا ويه را يا علي پروين و... شبانه و در ميان آه و ناله هاي توده هاي عاطفي کنارش بزنيم.
تو به محبوب ترين قهرمان هاي مقطعي اين ملت نگاه کن...ببين مگرفقط مرگ به سراغشان بيايد که محبوب باقي بمانند.
از طرفي قطبي راز "به موقع بلند شدن از پاي ميز"را هم مي دانست...اينکه زندگي يا سياست يا ورزش مثل بازي شطرنج يا قماريست که تو بايد بداني چه وقت از پاي ميز بلند شوي.به هلموت کهل نگاه کن صدر اعظم آلمان که اينقدر به قدرت چسبيد و کنار نرفت تا با پرونده اي به سراغش آمدند و ترتيبش داده شد.به مدل هاي ايراني نگاه کن که چطور مثلا اقاي x روزي قصد نمايندگي مجلس کرد يا رياست جمهوري مجدد و نتوانست و به قولي بعضي ها به موقع از پاي ميز بلند نشدياعلي دايي را نگاه کن که انقدر از تيم ملي کنار نرفت و نرفت که مردم و رسانه ها با آن تيتر ها و اس ام اس ها کنارش زدندو تازه کاسه شکست هاي جام جهاني را هم سر او شکستند انگار نه انگار همين ها بودند که سالها انقدر "دايي...دايي"کردند که فکر نکنم هيچکس دايي خودش را اينجور صدا کند....
از آنسو حکايت آنها که به موقع از پاي ميز بلند مي شوند روايت امثالy است . ببين که هرچه برخي مي گويند طي اين سالها باز نگشته چون احتمالا به موقع از پاي ميز بلند شدن را راز محبوبيت مدام مي داند.نه اينکه قصد مقايسه باشد اما نلسون ماندلا هم به موقع کنار رفت و محبوب ماند.حتي بوريس يلتسين هم که روس ها دلخوشي از او نداشتند فقط بخاطر اينکه در کريسمس 2000از ميز قدرت دل کند بخشوده شد...
قطبي حتما اين ها را مي داند...مي داند اگر مرحوم دهداري و يا تختي هم الان زنده بودند اين ارج و قربي که در دل ما دارند نداشتند...چنان که دهداري را هم مردم به روزگاري با گلوله هاي برفي بخاطر يک شکست شرمنده کردند....
مرحوم دهخدا که در امثال و حکم آورد"پهلوان زنده را عشق است"؛بايد برهان خلفي هم مي زد که در ايران اماپهلوان و قهرمان مرده را عشق است.ما قهرمان هايمان را زود دمر مي کنيم...بعد مرثيه خوان هاي قابلي هستيم که مي خوانيم:"ياد آر ؛ز شمع مرده ياد آر...".
يادداشتهاي کم و بيش روزانه کامران نجف زاده
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید