تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 675 از 2734 اولاول ... 17557562566567167267367467567667767867968572577511751675 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,741 به 6,750 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6741
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FX64 Dual Core's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    446

    9

    با سلام


    میگن عالم مستی

    همین عالم عشق ِ

    چه خوشبخت دل ِ من

    که دردش غم ِ عشق ِ


  2. #6742
    اگه نباشه جاش خالی می مونه FX64 Dual Core's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    446

    9

    به دلیل تکرار ویرایش شد.
    Last edited by FX64 Dual Core; 18-02-2007 at 15:21. دليل: تکرار شد

  3. #6743
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    قلمم بر پا شد
    صفحه ی سفيد از جنس دل بی مايه !
    روبرويم بنشين ..
    نه ! نه ! دروغ نه!
    اين صداها که برون می آيد .......
    از دل سنگی ديوار....
    رشته فکر مرا سخت به پژواک فنا می راند .
    ......آن طرف قهقهه خنده تو می آيد ؟

  4. #6744
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    دست در دست هم دهیم به مهر × تا بمانیم خرم و شاداب
    یار و غمخوار یکدگر باشیم × تا بمانیم خرم و شاداب

  5. #6745
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    باد، پیچید در ترانۀ برگ
    برگ، لرزید از بهانۀ باد
    هر کجا برگِ خشک بود، افتاد
    باغ نالید و گفت:
    - " باد، مباد! "
    در شگفتم، گناهِ باد چه بود؟
    برگ، خشکیده بود، باد ربود.
    باد، هرگز نبود دشمنِ برگ
    مردنِ برگ، دست باد نبود.

    زندگی ذره ذره می کاهد
    خشک و پژمرده می کند چون برگ
    مرگ، ناگاه می برد چون باد،
    زندگی کرده دشمنی، یا مرگ؟

    برگِ خشکم به شاخسار وجود
    تا کی آن بادِ سرد، سر برد
    تو هم ای دوست، ذزه ذزه مکُش!
    تا نخواهم که زودتر برسد.!

  6. #6746
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    سلام خدمت تمامی دوستان
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    در اين سراي بي كاسي ، كسي به در نمي زند
    به دشت پر ملال ما، پرنده پر نمي زند
    سلام خدمت تمامی دوستان
    يكي ز شب گرفتگان، چراغ برنمي كند
    كسي به كوچه سار شب، در سحر نمي زند

    نشسته ام در انتظار اين غبار بي سوار
    دريغ كز شبي چنين سپيده سر نمي زند

    گذرگهيست پر ستم، كه اندرو به غير غم
    يكي صلاي آشنا به رهگذر نمي زند

    چه چشم پاسخ است از اين دريچه هاي بسته ات
    برو كه هيچ كس ندا به گوش كر نمي زند

    نه سايه دارم و نه بر، بيفكنندم ام سزاست
    وگرنه بر درخت تر، كسي تبر نمي زند

  7. #6747
    آخر فروم باز Venus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,607

    پيش فرض

    در سكوت خانه می پيچد نفس هاشان
    ناله های شوقشان لرزان و وهم انگيز

    چشم ها در ظلمت شب خيره بر راهست
    جوی می نالد كه «آيا كيست دلدارش؟»
    شاخه ها نجوا كنان در گوش يكديگر
    «ای دريغا ... در كنارش نيست دلدارش»

  8. #6748
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شب نیست از اندوه چشمانت
    پلکی به روی پلک بگذارم
    ترسم فراموشت کنم ناگه
    تا از خیالت چشم بردارم
    من بودم وماه وشب وشعرم
    شعری که سهم چشمهایت شد!
    حرفِ دلت با ماه می گفتی
    ماهی که هر شب داده آزارم

  9. #6749
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    من نمی رم ، یادت باشه تو اونی هستی که می ره
    منم یه جور مزاحمم ، که کلی پیشت می میره
    مزاحمی که ردشو ، تمام آدما دارن
    نیازی نیس شمارشو به ذهن دستگا بسپارن
    مزاحم خیلی روزا ، چه تو طلوع ، چه تو غروب
    مزاحم روزای تلخ ، مزاحم روزای خوب
    نه اینکه بار آخره ، مزاحمت طولانی شد
    اخماتو وا کن تا برم ، باز که هوات طوفانی شد

  10. #6750
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دلم روشن بود که یک روز،
    از زوایای گریه هایم ظهور می کنی!
    حالا هام،
    از دیدن ِ این دو سه موی سفید اینه تعجب نمی کنم!
    قفط کمی نگران می شوم!
    می ترسم روزی در اینه،
    تنها دو سه موی سیاه منتظرم باشند
    و تو از غربت ِ بغض و بوسه برنگشته باشی!
    تنها از همین می ترسم!?

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 5 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 5 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •