تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 673 از 2734 اولاول ... 17357362366366967067167267367467567667768372377311731673 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,721 به 6,730 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6721
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    در گلستان سبز پر از عطر یاس عشق
    اینه های عشق و صفا رو بروی ماست
    مهر آمد و درین تپش قلب زندگی
    پرواز تا شکفته شدن آرزوی ماست


    ...

  2. #6722
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    فعلا این دنیا
    پست ها
    106

    پيش فرض

    تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
    تا باز چه تدبیر کند رای صوابت
    هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
    پیداست نگارا که بلند است جنابت

  3. #6723
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    امشب چو دود زلف تو در تاب رفته ام
    بیدار و هوشیارم و در خواب رفته ام
    جام لبالب و لب نوشین خوشگوار
    بیرون ز آتش آمده در آب رفته ام
    تا سر خط پیاله می ناب خورده ام
    تا در حریم این غزل ناب رفته ام
    شوخی ز چشم مست تو آموختم که مست
    امشب به خواب گوشه ی محراب رفته ام
    نور است هر چه در نظرم جلوه می کند
    روشندلان به چشمه ی مهتاب رفته ام
    در عالم مپرس و مگو راه برده ام
    بیدار و هوشیارم و در خواب رفته ام

    ...

  4. #6724
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    فعلا این دنیا
    پست ها
    106

    پيش فرض

    مرا امید وصال تو زنده می دارد .............. و گرنه هر دمم از هجر تو است بیم هلاک
    نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت ........... زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
    رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات .... بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک
    اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم ......... وگر تو زهر دهی به که دیگری تریاک
    Last edited by هیچ; 17-02-2007 at 10:29.

  5. #6725
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    کسی به فکر گل ها نیست
    کسی به فکر ماهی ها نیست
    کسی نمی خواهد
    باورکند که باغچه دارد می میرد
    که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است
    که ذهن باغچه دارد آرام آرام
    از خاطرات سبز تهی می شود
    و حس باغچه انگار
    چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست
    حیاط خانه ما تنهاست
    حیاط خانه ی ما
    در انتظار بارش یک ابر ناشناس
    خمیازه میکشد
    و حوض خانه ی ما خالی است

  6. #6726
    آخر فروم باز hamidreza_buddy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    شریف
    پست ها
    1,167

    پيش فرض

    تو رو اون لحظه که دیدم به بهانه هام رسیدم
    از تو تصویری کشیدم که اونو هیچ جا ندیدم

  7. #6727
    آخر فروم باز hamidreza_buddy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    شریف
    پست ها
    1,167

    پيش فرض

    تو رو اون لحظه که دیدم
    به بهانه هام رسیدم
    از تو تصویری کشیدم
    که اون و هیچ جا ندیدم
    تو رو از نگات شناختم
    قصه از عشق تو ساختم
    تو رو از خودت گرفتم
    با تو یک خاطره ساختم

  8. #6728
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    من می روم ز کوی تو و دل نمی رود
    این زورقِ شکسته ز ساحل نمی رود

    گویند دل ز عشقِ تو بر گیرم، ای دریغ
    کاری که خود ز دستِ من و دل نمی رود!

    گر بی تو سوی کعبه رود کاروانِ ما
    پیداست ان که جز رهِ باطل نمی رود

    در جست و جوی روی تو هرگز نگاهِ من
    بی کاروانِ اشک ز منزل نمی رود.

    خاموش نیستم که چو طوطی و آینه
    آن روی روشنم ز مقابل نمی رود.

  9. #6729
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    در ازدحام این همه تصویر
    یا در میان این همه تزویر
    ایا مرا تو باز توانی دید ؟
    یا من تو را دوباره توانم یافت ؟

  10. #6730
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    تا در این دهر دیده کردم باز،
    گلِ غم، در دلم شکفت به ناز
    بر لبم تا که خنده پیدا شد
    گل او هم به خنده ای وا شد

    هر چه بر من زمانه می افزود
    گلِ غم را از آن نصیبی بود
    همچو جان در میان سینه نشست
    رشتۀ عمر ما به هم پیوست

    چون بهار جوانی ام پژمرد،
    گفتم این گل ز غصه خواهد مرد!
    یا دلم را چو روزگار شکست؛
    گفتم اورا چو من شکستی هست

    می کنم چون درون سینه نگاه
    آه از این بختِ بد، چه بینم، آه ... :
    گلِ غم مست جلوۀ خویش است
    هر نفس تازه تر از پیش است!

    زندگی تنگنای ماتم بود
    گلِ گلزار او همین غم بود
    او گلی را به سینۀ من کاشت
    که بهارش خزان نخواهد داشت!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •