يک نصيحت : مواظب خودت باش....!
يک خواهش : اصلا عوض نشو....!
يک ارزو : فراموشم نکن....!
يک دروغ : دوستت ندارم....!
يک حقيقت : دلم برات تنگ شده....!
ويک رويا : تورو داشتن...![]()
يک نصيحت : مواظب خودت باش....!
يک خواهش : اصلا عوض نشو....!
يک ارزو : فراموشم نکن....!
يک دروغ : دوستت ندارم....!
يک حقيقت : دلم برات تنگ شده....!
ويک رويا : تورو داشتن...![]()
اگر ميدانى در اين جهان کسى هست که با ديدنش، رنگ رخسارت تغيير مىکند و صداي قلبت آبرويت را به تاراج مىبرد، مهم نيست که او مال تو باشد، مهم اين است که فقط باشد، زندگى کند، لذّت ببرد و نفس بکشد.
.......................
ولى من دلم ميخواد مال من باشى ، فقط مال خودم!![]()
چقدرسخته توچشماى کسى که تمام عشقت رودزديده و بجاش يه زخم هميشگى روبه قلبت هديه داده ؛ زل بزنى وبه جاى اينکه لبريز ازکينه ونفرت بشى ،...
حس کنى هنوزهم دوستش دارى !
دوست دارم . دوست دارم . دوست دارم ...![]()
اگه من جار بزنـم همـه را با خبـر کنـم راضـى ميــشــى؟
اگه من ياغـى بشـم همــه درهـا رو بشکنم راضى ميشى؟
اگه من تـا آخـر قلبـت تـا نهايـت بــپـرم راضـى ميــشـى؟
اگه بـاز مـثـل قديـما دلــت را دســت بـيـارم راضـى ميشى؟
آخه من عاشقتم![]()
کنار آشنايى تو آشيانه ميکنم
فضاى آشيانه را پر از ترانه ميکنم
کسي سوال ميکند :به خاطر چه زنده اى ؟
و من براى زندگي تو را بهانه ميکنم .![]()
اگر کسى گفت دوستت دارم لازم نيست توهم به او بگويى که دوستش دارى .
اگه عاشقت شد سعى نکن عاشقش بشى .
اگه گفت همه ى زندگى منى سعى نکن همه ى زندگى اش باشى.
چون يک روز مياد ميگه ازت متنفرم اونوقت تو نمى تونى ازش متنفر باشى.
اگر عاشق شدن يارب گناه است ؛
دل عاشق شکستن صد گناه است !![]()
در یک ساعت میشه کسی را دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد... پس به یادم باش تا همیشه
یاد عشق تو ....
هر زمان که از جور ِ روزگار
و رسوایی ِ میان ِ مردمان
در گوشه ی تنهایی بر بینوایی ِ خود اشک می ریزم،
و گوش ِ ناشنوای آسمان را با فریادهای بی حاصل ِ خویش می آزارم،
و بر خود می نگرم و بر بخت ِ بد ِ خویش نفرین می فرستم،
و آرزو می کنم که ای کاش چون آن دیگری بودم،
که دلش از من امیدوارتر
و قامتش موزون تر
و دوستانش بیشتر است.
و ای کاش هنر ِ این یک
و شکوه و شوکت ِ آن دیگری از آن ِ من بود،
و در این اوصاف چنان خود را محروم می بینم
که حتی از آنچه بیشترین نصیب را برده ام
کمترین خرسندی احساس نمی کنم.
اما در همین حال که خود را چنین خوار و حقیر می بینم
از بخت ِ نیک، حالی به یاد ِ تو می افتم،
و آنگاه روح ِ من
همچون چکاوک ِ سحر خیز
بامدادان از خاک ِ تیره اوج گرفته
و بر دروازه ی بهشت سرود می خواند
و با یاد ِ عشق ِ تو
چنان دولتی به من دست می دهد
که شأن ِ سلطانی به چشمم خوار می آید
و از سودای مقام ِ خود با پادشاهان، عار دارم.
"ویلیام شکسپیر"
برای اینکه همیشه آسوده خاطر باشی سعی کن تصمیماتی که می گیری با ارزشهای وجودیت هماهنگ باشد .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)