مگه با میم نبود؟
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
مگه با میم نبود؟
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فراز مسند خورشید تکیه گاه من است
گناه اگر چه نبود اختیار ما حافظ
تو در طریق ادب باش و گو گناه من است
تو نیک و بد خود هم از خود بپرس
چرا بایدت دیگری محتسب
و من یتق الله یجعل له
و یرزقه من حیث لا یحتسب
بنده طالع خویشم که در این قحط وفا
عشق آن لولی سرمست خریدار من است
The post reedited by NOKIA_n95
Last edited by Help118; 02-10-2010 at 16:53.
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم////
تاپیک مسخره بازی شده؟ : دی
شما باید نفر قبلی رو نگاه کنی نه 20 نفر قبلی
دوستان به نظر من اين تاپيك خوبيه و خودم چندين بيت از اشعار حافظ كه يادم نبود رو با اين مشاعره ها به خاطر آوردم.
بيايد خرابش نكنيم.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)