تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 64 از 312 اولاول ... 145460616263646566676874114164 ... آخرآخر
نمايش نتايج 631 به 640 از 3117

نام تاپيک: اسرار ماوراء

  1. #631
    اگه نباشه جاش خالی می مونه zolgharnein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    جاده سانتیاگو
    پست ها
    223

    پيش فرض ادامه بحث درباره چاكراي ششم

    آجنا چاكرا __چاكراي چشم سوم،چشم خرد،چشم درون ياچاكراي فرمان



    محل:وسط پيشاني،كمي بالاتر از ابروها/ غده مربوطه :هيپوفيز/ هورمون مربوطه: وازوپرسين/ بخشهاي مربوطه:چشمها،گوشها،بيني،ص رت،مخچه،سيستم عصبي،ستون مهره/حس :تمام حسها،از جمله ادراك فراحسي/ رنگ: نيلي،همچنين زرد و بنفش / زمينه:عملكرد ادراك،كشف و شهود ،رشد حسهاي دروني، قدرتهاي ذهني، عملكرد ادراك شخص، تجلي/ جهت چرخش چاكرا: در زنان در جهت حركت عقربه هاي ساعت و در مردان برخلاف حركت عقربه هاي ساعت/ امكان پاكسازي و فعال ساختن چاكراي ششم: با تماشاي آسمان آبي پر رنگ و پر ستاره شب فعال مي شود. / نوع يوگا : گيانا يوگا،يانترا يوگا / سیاره های وابسته :تير،مشتري،اورانوس،نپتون.



    توضيحات:



    آجنا در لغت به معني فرمان و مركز فرمان است.آجنا چاكرا به شكل دايره اي با 2 گلبرگ در دو طرف آن توصيف مي شود،بر روي اين گلبرگها حروف سانسكريت(هام)و (كشام) نقش بسته است، اين دو گلبرگ به نيروهاي مثبت و منفي پرانا كه در اين مركز به هم اتصال مي يابند و همچنين به خورشيد و ماه اشاره دارند. اين دو گلبرگ نشانه نفس و روح هستند: به عبارتي ذهن استدلالي و ذهن الهامي.گاه آجناچاكرا را دري قلمداد مي كنند كه به قلمرو آگاهي برين و آگاهي عمقي باز مي شود. در اينجاست كه انسان با چشم دل مي بيند،در بسياري از سنتهاي عرفاني ،گشايش اين چاكرا مربوط به بيداري معنوي است. در حين مراقبه نيز از اين چاكرا براي تمركز استفاده مي شود. در مراقبه عميق،چشم روحاني يا چشم واحد در قسمت مركزي پيشاني قابل مشاهده خواهد بود.اين چشم عالم بر همه چيز،در متون مقدس مختلف با نام هاي چشم سوم،چشم دورن،چشم شيوا،چشم شهود،ستاره شرق،قويي كه از بهشت فرو مي آيد و غيره ناميده شده است.آجنا چاكرا مركز توسعه رشد عقل و هوشياري و مركز خرد و عقل است . از طريق اين چاكراست كه شخص مي تواند تواناييهاي هوشي و عقلي،حافظه،اراده،تمركز،تد بير و تجسم را در خود افزايش دهد.در بدن دو مركز اراده وجود دارد،يكي از آنها چاكراي ماني پورا (شبكه خورشيدي) و ديگري آجنا چاكراست.همچنين انرژي كه پشت مقاصد شخص قرار دارد ، از اين چاكرا آزاد مي شود.چنانچه اين چاكرا باز باشد به دنبال افكار و انديشه هاي انساناعمال مناسبي شكل مي گيرند كه سبب تجلي مادي انديشه ها در جهان فيزيكي مي گردد و فرد با قدرت تجسم اش مي تواند انرژي را براي تحقق بخشيدن خواسته ها بيافريند،همچنين در تلفيق با چاكراي باز قلب فرد مي تواند انرژيهاي سلامتي بفرستد چه براي آنچه در دسترس است و چه براي فاصله دور .چنانچه اين چاكرا بسته باشد ، فرد براي به ثمر نشاندن انديشه هايش تلاشي دراز مدت در پيش روي دارد. اگر انسان داراي ذهنيت و انتظارات مثبت در مورد همه چيز باشد در نتيجه دريافتهايي مثبت از محيط وافراد ديگر خواهد داشت و اگر او تعبيرات ذهني منفي از هر چيز داشته باشد همانها را به جهان خارج از خود انعكاس داده و بدين وسيله به آنها شكل داده و دريافتهايي منفي خواهد داشت.

    آجنا چاكرا مركز اتصال سه كانال انرژي آيدا ،پينگالا، سوشومنا است. با ادغام و آميزش انرژي كيهاني و قمري و خورشيدي در اين چاكرا در انسان بيداري روحي حاصل مي آيد و در هنگام بيداري اين چاكرا در فرد قدرت روشن بيني ، روشن شنوي و تله پاتي و پيشگويي پد يدار مي گردد. هنگامي كه اين مركز كاملا بيدار است انسان در وراي كارماي خود (رسيدن به سطحي از مسير روحي كه در آنجا قانون علت و معلول به انسان مربوط نيست) بسر مي برد ،اما در عين حال قادر به ديدن كارماي اطرافيان و اقوام و مليتهاي جهان است. در حالت متمركز بودن در اين چاكرا اين توانايي در انسان ايجاد مي گردد كه به ديگران در محور كارمايشان كمك كند.آجنا چاكرا تحت كنترل سياره اورانوس فعاليت كرده و از خودگذشتگي و آرمانگرايي از كيفيتهاي تابشي آن بشمار مي آيد.

    آجنا چاكرا بر روي غده هيپوفيز تاثير مي گذارد.غده هيپوفيز سلطان غدد نيز ناميده مي شود، زيرا اين غده به تمام غدد ديگر فرمان مي دهد. اين غده قدرت اراده ،فدرت تشخيص و همچنين بينايي،شنوايي و حافظه را كنترل مي كند. تمام نوابغ داراي غده هيپوفيز برتري مي باشند. اين غده رشد بدن را نيز كنترل مي كند. اختلال در عملكرد اين غده سبب مي شود كه فرد از نظر فيزيكي رشد بسيار ناكافي داشته باشد و كوتاه قد شود.يك خانم باردار نبايد تحت فشار عصبي قرار گيرد،زيرا اين حالت ممكن است سبب بروز اثرات منفي بر روي غده هيپوفيز جنين در داخل رحم مادر شود و درجات مختلف عقب ماندگي ذهني را ايجاد كند.ترس دائمي بر روي غده هيپوفيز اثر مي گذارد و مي تواند فرد را بسيار ضعيف و كم رو كند.فشار و نگراني نيز سبب اختلال در عملكرد اين غده مي شود و مي تواند باعث افزايش فشار خون و مشكلات گوارشي نيز بشود.به افرادي كه مستعد ابتلائ به انواع ترس وبيم هستند و افرادي كه تمايل به دروغ گويي دارند و يا سركش و نافرمان هستند و يا حتي دزدي مي كنند بايد به آجنا چاكراي آنها ريكي داد.همچنين براي درمان ذهني و احساسي ضربه اي كه ناشي از حادثه يا اتفاقي در گذشته رخ داده نيز بايد به اين چاكرا ريكي داد.



    انسداد انرژي در چاكراي ششم (آجنا چاكرا)



    اگر اين چاكرا ضعيف و جريان انرژي در آن راكد باشد ، به علت كمبود انرژي در آن قدرت خلاقيت فرد متوقف مي گردد، يا اينكه فرد افكار خلاقه زيادي د رسر دارد اما هرگز محقق نمي گردد.همراه با اين وضعيت عذر و بهانه اي دائمي وجود خواهد داشت كه براساس آن جهان خارجي به سبب نقائص خود مورد سرزنش قرار مي گيرد.تنها چيزي كه اين فرد بدان نياز دارد ،اين است كه بياموزد چگونه اميال خود را گام به گام به تحقق برساند.پيامد عملكرد ناهماهنگ چاكراي چشم سوم عدم تعادل است،به طور مثال:پافشاري بيش از حد روي حوزه عقل،و تصميمات زندگي فرد منحصرا با عقل و منطق صورت مي گيرد و فقط آنچه را كه با ذهن منطقي اش درك مي كند قبول دارد،شخص به آساني قرباني تفكر روشنفكرانه خود مي شود،تنها چيزي را قبول مي كند كه ذهن او بتواند درك كند،و از روشهاي علمي قابل اثبات باشد. عملكرد ناهماهنگ ديگر اين چاكرا اين است كه فرد با قدرت ذهنش سعي مي كند بر روي ديگران و رويدادها تاثير بگذارد، صرفا فقط مي خواهد قدرتش را نشان دهد و يا براي ارضاي نيازهايش از آن استفاده مي كند.در اين وضعيت معمولا چاكراي شبكه خورشيدي هم معمولا از تعادل خارج است و چاكراي قلب و تاج نيز در حد جزيي رشد يافته است .

    اگر چشم سوم فرد علي رغم گيرهايش نسبتا باز باشد،باز هم ممكن است در اين كار موفق شود، هر چند كه مقاصد فرد خلاف جريان طبيعي حيات است.ولي دير يا زود احساس تنهايي او را در بر مي گيرد و موفقيتي را كه برايش تلاش نموده بود پايدار نخواهد بود.اگر جريان انرژيها در آجنا چاكرا به طور قابل ملاحظه اي بسته باشد تنها حقيقتي را مي بيند و باور مي كند كه در جهان بيرون قابل ديدن باشد. زندگي اش تحت نفوذ اميال مادي ، نيازهاي فيزيكي و احساسات ابراز نشده است. انديشه ها و بحثهاي معنوي به نظرش خسته كننده و اتلاف وقت خواهد بود. به راحتي در شرايط دشوار فرد كنترل اش را از دست مي دهد،و احتمالا خيلي هم فراموشكار است. اگر بينايي فرد ضعيف شده باشد اغلب با كم كاري چاكراي چشم سوم همراه است. همچنين در موارد حاد ، افكار فرد خيلي پريشان و آشفته است و تصميماتش كاملا براساس احساسات سركوب شده است .



    بيماريهاي مربوط به چاكراي چشم سوم :



    ناراحتي اعصاب از فبيل رعشه، فلج صورت، ناراحتياهي چشم از جمله آب مرواريد ، التهاب چشم ، زخم قرنيه مزمن ، جوشهاي پلك ، سر گيجه ، ناراحتيهاي گوش و بيني مثل: كري ، گوش درد، از دست دادن حس بويايي ، خونريزي بيني ، تشنج كودكان ، بيهوشي ، جن زدگي، صرع، ناراحتي هاي ذهني از جمله: ماليخوليا، وهم بيني ، هذيان گويي ، وسواس ، ضعف اعصاب.



    تغذيه رنگي : انگور ياقوتي، كلم بروكلي، بادنجان ، آلوچه.




  2. #632
    اگه نباشه جاش خالی می مونه zolgharnein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    جاده سانتیاگو
    پست ها
    223

    پيش فرض

    اول تا يادم نرفته بگم مطالب پست قبلي 642 از سايت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بود اميدوارم مفيد باشه.
    ================================================== ========
    حالاااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااا سلام به سوشيانت عزيز
    سوشيانت من مطالب قبلي را تا صفحه 40 خوندم يك تاپيك جادوگري هم ديدم داريد ميخاستم ببينم از كجا ميشه بهش دسترسي پيدا كرد.
    يك چيز ديگه آيا شما تو تاپيك ديگه اي مينويسي اينجا كه نيستسيد سالي يبار ميياين ممنون باييييييييييييييييييييي.

  3. #633
    آخر فروم باز Alireza_Shafaei_PCworld's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    2,077

    پيش فرض

    Soshiant جان میخواستم
    فقط از زحماتت در این تاپیک تشکر کنم!

  4. #634
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Soshiant's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    روی شونه راستت
    پست ها
    372

    پيش فرض

    سلام علی رضا جان کجایی ناپیدایی
    فعلا که باید از دوستان دیگه تشکر کنی مثل مرسدس - نایت مار - ذلقرنین - تام بوی و سایر دوستانی که زحمت میکشند و این جا مقاله میذارند

  5. #635
    آخر فروم باز Alireza_Shafaei_PCworld's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    2,077

    پيش فرض

    از یاد آوریتون ممنونم
    ولی من یک انتقاد نسبت به همکاری دوستان داشتم
    تقریبا فقط شما بودین که از خودتون مینوشتین
    بقیه فقط زحمت Copy/Paste را کشیدن
    البته این کارهم قابل تقدیره ولی خوب نه در حد کاری که کردید
    من امروز دوباره تمام 65 صفحه را خوندم
    چیزایی که نخونده بودم از سری قبل را دیدیم
    در رابطه با اون نوشتن خواب و ....

    من یک مشکل دارم اساسی!
    البته اگر حوصله داشته باشین
    من به خودم میقبولونم که قراره تمام خوابها یادم بمونه
    شانس که ندارم تا یک خواب میبینم شاید 1 تا 2 ثانیه بعد بلافاصله از اون حالت در میام و از خواب بیدار میشم
    شاید امروز ظهر 6 باز این حالت تکرار شد! در 6 جای مختلف و ..
    و جالب تر از همه اینه که هر زمان که از خواب پریدم بدنم با یک واکنش فیزیکی همراه بوده
    حالا برای حس واکنشم باید اینطوری فرض کنید
    فرض کنید روی لبه یک پرتگاه وایسادین که یهو پاتون میلغزه و رویبه زمین سرازیر میشین
    توی این حالت بدنتون یک واکنشی نشون میده که واکنشم در لحظه از خواب بیدار شدنه!
    یعنی یک هو یک واکنشی مثله موقعی که به تون دسنگاه شوک وصل کرده باشن!

    البته وقتی بیدار میشدم فکر نمیکردم که خواب دیدم و فکر میکردم که یک توهم عادیه
    ولی حالا که بش فکر میکنم میبینم خواب بوده
    اما از محتوای همون 2 الی 3 ثانیه
    همش خودمو میدیدم که دارم با یک نفر صحبت میکنم
    البته هر بار در جایی متفاوت

    حالا که دقیق تر به موضوع فکر میکنم میبینم توی هر خواب تا متوجه شدم دارم خواب میبینم از خواب بیدار شدم

    حالا به نظرتون چیکار کنم که بتونم یک خواب را کامل ببینم و اینجوری واکنش نشون ندم

    سوال بعدی
    من توی 2 ماهه گذشته فقط 6 تا خواب دیدم
    4 تاش که طبیعیه که خودتون میدونید چرا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    2 تاش خوابی بودن که تمام جمله هاشو یادمه و البته بهتر بگم همشو یادمه!

    آیا من باید هر شب خواب ببینم؟
    یعنی اگر فکر میکنم خواب ندیدم بخاطر اینه که یادم نیست؟

    میدونم که سرتون شلوغه ولی اگر علاقه داشتین به من در اون مبحث هوشیاری در خواب کمک کنید!

  6. #636
    اگه نباشه جاش خالی می مونه zolgharnein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    جاده سانتیاگو
    پست ها
    223

    1 جواب براي عليرضا جان

    نقل قول نوشته شده توسط Alireza_Shafaei_PCworld
    از یاد آوریتون ممنونم
    ولی من یک انتقاد نسبت به همکاری دوستان داشتم
    تقریبا فقط شما بودین که از خودتون مینوشتین
    بقیه فقط زحمت Copy/Paste را کشیدن
    البته این کارهم قابل تقدیره ولی خوب نه در حد کاری که کردید
    من امروز دوباره تمام 65 صفحه را خوندم
    چیزایی که نخونده بودم از سری قبل را دیدیم
    در رابطه با اون نوشتن خواب و ....

    من یک مشکل دارم اساسی!
    البته اگر حوصله داشته باشین
    من به خودم میقبولونم که قراره تمام خوابها یادم بمونه
    شانس که ندارم تا یک خواب میبینم شاید 1 تا 2 ثانیه بعد بلافاصله از اون حالت در میام و از خواب بیدار میشم
    شاید امروز ظهر 6 باز این حالت تکرار شد! در 6 جای مختلف و ..
    و جالب تر از همه اینه که هر زمان که از خواب پریدم بدنم با یک واکنش فیزیکی همراه بوده
    حالا برای حس واکنشم باید اینطوری فرض کنید
    فرض کنید روی لبه یک پرتگاه وایسادین که یهو پاتون میلغزه و رویبه زمین سرازیر میشین
    توی این حالت بدنتون یک واکنشی نشون میده که واکنشم در لحظه از خواب بیدار شدنه!
    یعنی یک هو یک واکنشی مثله موقعی که به تون دسنگاه شوک وصل کرده باشن!

    البته وقتی بیدار میشدم فکر نمیکردم که خواب دیدم و فکر میکردم که یک توهم عادیه
    ولی حالا که بش فکر میکنم میبینم خواب بوده
    اما از محتوای همون 2 الی 3 ثانیه
    همش خودمو میدیدم که دارم با یک نفر صحبت میکنم
    البته هر بار در جایی متفاوت

    حالا که دقیق تر به موضوع فکر میکنم میبینم توی هر خواب تا متوجه شدم دارم خواب میبینم از خواب بیدار شدم

    حالا به نظرتون چیکار کنم که بتونم یک خواب را کامل ببینم و اینجوری واکنش نشون ندم

    سوال بعدی
    من توی 2 ماهه گذشته فقط 6 تا خواب دیدم
    4 تاش که طبیعیه که خودتون میدونید چرا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    2 تاش خوابی بودن که تمام جمله هاشو یادمه و البته بهتر بگم همشو یادمه!

    آیا من باید هر شب خواب ببینم؟
    یعنی اگر فکر میکنم خواب ندیدم بخاطر اینه که یادم نیست؟

    میدونم که سرتون شلوغه ولی اگر علاقه داشتین به من در اون مبحث هوشیاری در خواب کمک کنید!
    ================================================== ============
    سلام علیرضا جان اگه قابل میدونید جواب من را بخونید
    سعی نکن به هدفت خیلی فکر کنی این جمله را در نظر داشته باش که هر چه پیش آید خوش آید
    میدونی که خیلیها هستند که اصلاتوی این مباحث وارد نمیشن اصلانمیدونن اینا چی هست چه فایده ای داره
    اولا خدا را شکر کن که تو این مسایل وارد شدی ودنیا تموم حواست را به خودش مشغول نکرده
    دوما نا امید نشه میدونی من چند وقته دارم برای بیداری تو خواب تمرین میکنم پنج ماه دارم کار میکنم
    خوب حالا با اجازه آقای سوشیانت چند تا کار یادت میدم مفیده فقط اعتقاد داشته باش
    سعی کن توی روز هر چند وقت یکبار خودتا نشگون بگیری وا قعا سعی کن بفهمی دردت میگیره یانه با خودت
    نگی که بیدارم بزار ببینم خوابم یا نه باید بدونهیچ احساسی این کار را بکنی یعنی اینکه فکر نکن خوابی یا بیدار اگه نشگون گرفتی و
    دردت نگرفت بدون خوابی
    باید به خودت بقبولونی که تو خواب دردت نمیگیره البته واقعیتش هم همینه بدن تو خواب دردش نمیاد و اگه بعضی وقتها در اثر ضربهای دردت گرفت بدون بخاطر ذهنیتت از اون کار هست
    نشگون گرفتن هم میتونه در اثر ذهنیت قبلیتبعضی وقتها موجب درد کمی بشه و اگه شک کردی درد میاد یا نه فکر کن و با خودت بگو من دردم نمیاد و دوباره نشگون بگیر اگه خواب باشی تلقین پذیر هستی و دردت نمیگیره میدونی آخه توی بیداری هم ممکنه یک جای بدنت مقاوم باشه و دردش نگیره باید همینکار را تو بیداری انجام بدی ات بصورت ملکه برات در بیاد البته فقط یکجای بدنت نباشه چون اولا مقاوم میشه دوما بیحس میشه سوما سیاه میشه درضمن زیاد محکم نگیر که همهجات سیاه و کبود میشه
    کارهای دیگه ای هم هست اگه اینا خوندی و علاقه داشتی بگو بازم مینویسم
    در ضمن علت وارد شدن شک به بدنتون اینه که روحتون میخاد باسرعت به بدنتون بر گرده وقتی از یکجایی میفتید طبق عادت روزمره میخاید دفاع کنید که نیفتید و چون با تموم وجود میخاید اینکار را بکنید اراده وآگاهی که در اختیار کالبد اثیری بوده میخاد به بدن برکرده و چون سریع اتفاق میفته ایجاد شک میکنه البته این اتفاق وقتی که تو حالت چرت زدن باشی یعنی بینه خواب و بیداری باشی بیشتر میشه واحتما لا شما باید خوابتون خیلی سبک باشه که اینطوری میشه
    ==============================
    وقتی تو خواب بیدار میشین هیجان زده نششید البته اولین بارها سخته منم اولش سختم بود باید تو روز به خودتون بگید و قبول کنید وفکر کنید که با یک هیجان ساده همه زحمتاتون از دست میره
    در ضمن چند وقت هست که دارین تمرین میکنید من که تو این پنج ماه همش هشت بار بیدار شدم و ناامید نیستم
    ========================================
    بازم میگم اگه مطالبم را خوندید و خواستید بگید ادامه میدم

    اینها که میگم از تجربیات خودم هست و کپی پیست نیست
    با اجازه دوست عزیز آقای سوشیانت من منتظرم ببینم که ایشون راهنمایی اصلی را بکنند
    ===========================================
    خیلی خابم میاد دیگه نمیتونم جواب بدم شرمنده شب بخیر موفق باشید

  7. #637
    اگه نباشه جاش خالی می مونه zolgharnein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    جاده سانتیاگو
    پست ها
    223

    3 سوشيانت عزيز بخونه

    سلام به سوشيانت عزيز
    سوشيانت من مطالب قبلي را تا صفحه 40 خوندم يك تاپيك جادوگري هم ديدم داريد ميخاستم ببينم از كجا ميشه بهش دسترسي پيدا كرد.
    يك چيز ديگه آيا شما تو تاپيك ديگه اي مينويسي اينجا كه نيستسيد سالي يبار ميياين ممنون باييييييييييييييييييييي.

  8. #638
    آخر فروم باز Alireza_Shafaei_PCworld's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    2,077

    پيش فرض

    سلام بر شما
    ذولقرنین! در ابتدا به خاطر پاسختون ممنونم
    نمیدونم شاید این که گفتم "بقیه فقط زحمت Copy/Paste را کشیدن"
    به خاطر اینه که داشتم توی 65 صفحه دنباله مطلب مورد علاقه ام میگشتم
    و بالاخره هر کاری در صحبت تاثیر داره
    اگر ناراحت شدید ببخشید
    من همین امروز شروع کردم! و فوقالعاده هم علاقه دارم
    البته علاقه من مربوط به یک روز نیست
    من حدوده یک ساله که به این موضوعها علاقه مند بودم
    از وقتی درک کردم که چه بخوام و چه نخوام روی خط زمان در حال حرکتم
    حالا میتونم درس بخونم و زن بگیرم و .... بمیرم
    یا این که سعی کن راز هستیه خودمو درک کنم و ..... اونطور که میخوام بمیرم
    ولی خوبی مشکلهایی داشتم که نتونستم دنبال کنم و .....
    یک خورده دنباله هیپنوتیزم رفت ... یک خورده دنباله جن ها دویدم .....
    حالا هم سره این مبحث رسیدم و وقتی فکر میکنم میبینم این مبحث رشته اصلی اون مباحثی که گفتم
    و البته علاقه ی بیشتری بش دارم شاید به خاطر اینه که توی این یک سال طرز تفکرم 360 درجه چرخیده!!!!!
    و دیگه دنبال اون اهدافی نیستم که بودم
    خوب بهتره از خودم بگم تا بهتر بتونین کمک کنین

    همونطور که حدس زدین من خیلی سبک میخوابم و این هم بیشتر جاها به دردم خورده ولی در کل فکر کنم
    مثله یک سد جلوی راهه من قرار بگیره . سبک خوابیدنم هم بیشتر مربوط به واکنشهای داخل اتاقم میشه
    یعنی بیرون از اتقام هر اتفاقی بیافتم مثلا توی حال خانه یا .... اصلا روم تاثیر نداره
    ولی به جاش اگر کوچکترین صدایی تو اتاقم بیاد از خواب میپرم

    اون حالتی که گفتم یعنی همون شوکه شدن! درست میگین وقتی در خواب و بیداری گیر کردم اینطوری میشم
    و صد البته توی یک هفته این اتفاق حداقل دوبار میوفته و یک چیز جالب هم هست من 2 ثانیه قبل از اینکه اینطوری بشم
    متوجه میشم که قرار این اتفاق برام بیوفته و البته یک نکته دیگه ای هم که داره اینه
    توی فامیل مادرم این اتفاق کاملا طبیعیه و از خاله هام هم که پرسیدم اینجوری میشن

    اگر میشه حداقل تا زمانی که آقای soshiant به سوالام جواب میدن به من کمک کنید
    من روش شما را پیاده میکنم و. امیدوارم جواب بگیرم
    ولی هنوز یک سوال برام باقی مونده
    من باید هر شب خواب ببینم؟ یعنی اگر هر شب خواب نبینم به این معنیه که خواب از خاطرم خارج شده؟

    راستی اگر نیاز دارین بگین تا سنم را هم بگم! شاید بیشتر کمک کنه!
    Last edited by Alireza_Shafaei_PCworld; 19-08-2006 at 00:38.

  9. #639
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Soshiant's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    روی شونه راستت
    پست ها
    372

    پيش فرض

    سلام
    با تشکر از zolgharnein عزیز و توضیح خوبشون
    دیگه نیازی به توضیح من نیست چون وقتی کسی چیزیو تجربه کنه به خوبی میتونه جواب بده و جواب شما خیلی خوب بود
    البته این شوک هم میتونه درست قبل از خواب یا بعد از خواب باشه که فکر کنم در مورد علیرضا قبل از خواب و درست قبل از خروج روح از بدن باشه که اگر این طور باشه چیز هایی مثل خواب که شما قبل از اون دیدی خواب نبود بلکه تصاویری ذهنی بوده که توسط مغز خلق شده
    وقتی خواب شروع میشه قبل از خروج روح از بدن ذهن تصاویری مثل خواب درست میکنه که هر وقت این تصورات به اندازه کافی شفاف و قدرت مند شد چون ذهن قدرت خلاق و افرینش داره و چیزی که خلق میکنه باید اجرا بشه روح به نا چار باید از بدن خارج بشه و در چنان جایی قرار بگیره که این خروج روح همراه با حالتی مثا یک ضربه کوچک یا احساس سریعی از پرت شدن و به همرای یک صدا مثل صدای باد باشه
    اگر شما خواب سبکی داشته باشید یا به هر دلیلی مراحل خواب رفتن ناقص انجام بشه و خواب سبک همراه با مقداری اگاهی وجود داشته باشه امکان داره شما بعضی از مراحل را حس کنید و از خواب بپرید
    این حالت میتونه در اثر تمرین های شما و علاقه زیادتون باشه
    فراموش نکنید علاقه اتشین میتونه مشکل ساز باشه ولی خوش بختانه در اثر زمان از بین میره
    اگر انگیلیسیتون خوبه یک کتاب با فرمت پی دی اف دارم که 200 صفحه در باره روش های هشیاری در رویاست اگر خواستید براتون اپلود کنم
    قبلا هم گفتم خواب چند تا سیکل داره که متناوبا تکرار میشن ویکی از اون ها سیکل خواب بینی هست که در اون زمان اگر کسی کنار شما باشه میبینه که چشم شما در زیرپلک حرکت میکنه
    مطمئن باشید شما هرشب مقدار زیادی خواب میبینید
    یعنی شما نباید هر شب خواب ببینید چون میبینید شما باید خواب هاتون یادتون بمونه که اگر تمرین ها را انجام بدید و حتما یادداشتشون هم کنید میبینید که به زودی خواب های زیادی میبینید
    در اوایل شاید شما فقط هرچند شب یک بار فقط یک صحنه گنگ را به خاطر بیارید که باید همون را هم یاداشت کنید گاهی هم اتفاق میفته که بعد از بیداری چیزی یادتون نیست ولی در طول روز با دیدن خیلی از صحنه ها یک قسمت از خوابتون یادتون بیاد که اون ها را هم باید یاداشت کنید
    درضمن تکنیک های هشیاری در رویا مثل اونی که ذولقرنین عزیز گفته یا تکنیک ساعت هنوز برای شما زوده فعلا شما باید تمرین کنید تا روزی حد اقل یک چهارم تا نصف خواب برای نوشتن داشته باشید تا بعد برید سر تکنیک ها البته روش خط کشیدن زیر خواب ها با 4 رنگ از همیشه باید انجام داد حتی اگر نصف خط خواب دیدید
    اصلا میدونید دلیل خواب دیدن چیه؟؟؟اینه که ما در بیداری هم واقعا هشیار و بیدار نیستیم و در بند توهماتیم اگر واقعا در بیداری هشیار بودیم به جای خواب پرواز روح داشتیم
    هر چند رسیدن به اون درجه از هشیاری واقعا سخته و کار هر کسی نیست ولی هرچی سعی کنید در طول روز هواستون بیشتر جمع باشه و به جای افکار چرت و پرت ( که باید کاملا متوقف بشه ) در زمان حال زندگی کنید در هشیاری در رویا موفقتر خواهید بود
    در طول روز تا جایی که میتونید زنده باشید واقعا لمس کنید - بو کنید -بچشید - بشنوید و ببینید با این کار انرژی متافیزیکیتون هم بالا میره و حافظتون هم بیشتر میشه و خیلی چیز های دیگه و واقعا مزه زندگی میفهمید
    مثلا فردا موقع ناهار یا شمام یا صبحانه اگر میتونید برید جایی که کسی کنارتون نباشه و چیزی مثل تلویزیون هم نباشه که حواستون پرت کنه حالا غذا خوردن شروع کنید و به هیچ چیز فکر نکنید جز مزه و بوی غذا
    تا جای ممکن روی مزه غذا توی دهنتون توجه کنید مطمئنم متوجه میشید که تا حالا هیچ وقت مزه اون غذا درست نفهمیده بودد و متوجه میشید که بزاق دهنتون بیشتر ترشه میکنه (که باعث بهتر هضم شدن غذا هم میشه) و برای همیشه میتونید مزه اون غذا به خوبی به یاد بیارید
    تمرین های مشابهی برای سایر حواس مثل بینایی و شنوایی انجام بدید مثل لمس اب در موقع دوش گرفتن با تمام سلول های پوست و غیره فقط یادتون باشه این تمرین ها را برای چیز های مورد علاقه انجام بدید مثلا یک غذای خوش مزه
    برای این که خوابت هم عمیق تر بشه همیشه همراه شام ماست بخور وقبل از خواب هم سعی کن هیچ مشغولیت فکری نداشته باشی و به خودت بگو که میخای به یک خواب عمیق بری و این اطمینان به خودت بده که هیچ موضوعی اینقدر مهم نیست که ارزش داشته باشه خواب شما سبک باشه
    این مطالب باید به صورت یک اطمینان عمیق مطرح بشه نه یک تلقین سطحی
    zolgharnein جان راستی تاپیک جادوگری که توی صفحه اول انجمن متفرقه هست البته من اون جا چیزی نمینویسم ولی بعضی دوستان در مورد علم جفر و این جور چیز ها مطالبی دارند اگر خواستید این ادرسشه
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    جای خاصی هم مطلب نمینویسم

    امشب اتفاق خیلی جالبی برام افتاد میخاستم کسی را شفا بدم ولی اتفاق عجیبی افتاد هر دو ما هم تبدیل به شفاگر شدیم و هم بیمار و چیزی فراتر از ان رخ داد ......
    برام دعا کنید

  10. #640
    آخر فروم باز Alireza_Shafaei_PCworld's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    2,077

    پيش فرض

    از کمکتون ممنونم
    فکر کنم در درجه اول باید ذهنم را از هر چیز اضافی بی خیال کنم
    من از فردا تمرین را شروع میکنم
    و اگر مشکلی نداشته باشید نتایج ام را در همین تاپیک به کمک شما بررسی کنم
    راستی گفتید برام دعا کنید
    میخواستم بپرسم در چه زمینه ای به دعا نیاز دارین
    برم در خونه ی خدا را بزنم بگم چی؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •