تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 64 از 638 اولاول ... 145460616263646566676874114164564 ... آخرآخر
نمايش نتايج 631 به 640 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #631
    پروفشنال winter+girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    749

    پيش فرض

    دیشب از تشویش دل خوابم نبرد
    بی قراری چشم بیمارم فشرد
    همره دل تا سحر بردم به سر
    دل مرا آنگه به دلدارش سپرد
    شاعر: ابراهیم منتقبی

  2. #632
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    تا بوده همین بوده است
    و حقیقت
    بیش از آنچه فکرش را بکنند
    دور از چشمان خسته و امیدوارشان
    در پرده ابهام است
    برخلاف تصوراتشان از مرگ
    این زندگیست که ابدی است
    و رویای فرداهایی روشنتر از امروز
    به اندازه واقعیت یافتن قصه های هزارو یک شب
    احمقانه به نظر می آید!
    و من روزگاری بود که امیدهای ابلهانه شان را مسخره می کردم
    روزگاری بود که فکر می کردم
    آرامش خواب نمی ارزد به رنج بیداری
    و چه ساده اشتباه می کردم!
    پشت این مرزها، این خطوط قرمز بیجان
    اگر از ترس عصیان بایستی
    و پشت حصارهای تسلیم
    امیدوارانه به تقدیر بنگری
    بهتر است ازاینکه مثل من
    رها کنی
    و رها شوی!
    فرداهای من همه مرده اند
    و تازه فهمیده ام چه شجاعت عظیمی می خواهد:
    تسلیم بودن!
    و من باخته ام
    پژمرده ام
    گیاه هرزه منم میان مزرعه جمعیت آدمها
    طرد شده و محکوم به مرگ ابدی
    آرزو می کنم پس از من
    امید دروغینشان هرگز آلوده به زهر حقایق نشود
    آرزو می کنم
    دیگران تا هست همین باشند:
    پشت دیوارهای بلند ذهن های کوچکشان محصور
    خیره خیره چشم خیال بدوزند به در ممنوعه ی بسته
    و به راههای بی پایان پشت آن امید ببندند
    نه اینکه مثل من
    باز کنند در زنجیره شده و خیال انگیز ممنوعه را
    حیرت زده از دیوارهای واقعیت آجری رنگ پشت آن
    رها کنند هر چه روزگاری باور داشته اند
    و پشت هزار در بسته رها شوند!

  3. #633
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سراپا سكوتم,
    چون سكوت شبهاي زمستان سرد و سنگين.

    دريايي از احساسم,
    و سد سكوت سخت و بي تپش.

    درخت روياهايم را
    خزان هجرت سوزاند
    و من تا خاكسترش گريستم.

    مرا با خود كاري نبود
    اين شاخه هايم بود كه آفت تنهايي به تن داشت.

    ابر چشمانم را رمقي براي باريدن نبود,
    وجودش فقط قطره اي بود
    پر از ذرات درد.

    وجودي شدم بي تپش چون سكوت و جام زهر را نوشيدم.
    آمدم تا هم بستر خاك باشم
    خاك هم از من گريخت.
    خدايا با اين تنهايي چه كنم؟

  4. #634
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    باز هم نفس ها در اطرافم خشكيد.
    جاي پايي بر غبار چهره ام نبود مگر جاي پاي او.

    خورشيد در ميان دروازه شب و روز همچنان مي رقصيد.
    يادش سرمه اي شد بر ديدگانم
    كه اشك پشيماني جز نور ديده چيزي با خود نمي شست.

    بر خود وزيدم: كه اي صحراي محبت
    از باران عشق مي گريزي؟
    در خشكي نفس ها, مي انديشيم به نفس هاي خشك.
    سنگ ريزه هاي زمان در گردباد تلخ حوادث ديگر نمي جنبيدند.
    سنگ گذشته ام هميشه به آينه روشن حال
    دست درازي مي كرد.
    آينه هميشه حفره اي تاريك به سينه داشت.

    شراره اي بودم از دل آتش عشق
    كه سردي روزگار از جنبشم مي كاست
    نقاب خوشبختي آرام آرام از سيماي روزگار فرو مي نشست
    ديگر راهي نبود كه از آن بگريزم,
    هر چه بود بي راهه بود
    كه جز خطا انجامي نداشت.

    پس با سكوت همنشين شدم كه آزاده ترين بود,
    و با قلم همدل كه خوشبخت ترين بود,
    و با كاغذ هم صحبت كه روشندل ترين.

  5. #635
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    جوي هميشه جاري زمان
    ديرگاهي است كه نمي خندد.
    صداي شرشرش
    ديگر گم شده
    در سياهي بسترش.

    ريزش ها
    به آرامي در آغوش تيرگي جان ميدهند،
    و ما با دستاني پر از ياس هاي سپيد
    همچنان در ستيزيم.

    چمنزارهاي قلبمان از گرماي حسرت به خشكي مي گرائيد
    اما باران اميد هنوز زنده بود
    و بر خشكي مي تاخت.

    باغ چشمها ديگر زيبا نبود
    خوار دشمني به دامن داشت.
    ديگر باغبان زيبا نبود
    وجودي بود سياه مايه
    با دستارهايي تاريك و روشن به نشان ضديت
    جامه هايي تيره
    تهي از روح انسانيت.

    در امتداد حصارها
    هنوز شبدرهاي عشق
    دور از نگاه ناپاك باغبان
    ريشه در يكديگر داشتند,
    اميدي بر آنها مي وزيد
    كه باغبان رفتني است.

    پس اي شبدرهاي زيبا, سبز بمانيد
    كه طوفان آزادي در راه است
    و با خود نمي برد مگر اين خوارها و اين باغبان.

  6. #636
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو خدا باش و من...

    فقط، يادت باشد

    سكانس سيـب را

    از اين تراژدي حذف كني!

    شعرت را

    رُك وُ پوستـ...

    نه ،پوستش را نكَن !

    خاصيتِ سيبِ سرخ ، توي پوستِ آن است.

  7. #637
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آن مرد آمد .

    آن مرد در باران آمد .

    با GLX مشكی و خانمی

    كه مطمئنن ..... .

    من داس را از چند صفحه بعد قرض ميگيرم

    شاهرگم را ميزنم.

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #638
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مداد زرد هم سياه ميكشد

    و تو انگار توی نقاشی ات

    يك خورشيد داری كه آفتاب

    پوستش را سياه كرده

  10. #639
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مثل تستهای كنكور

    در يك گزينه خلاصه می شوی :

    الف): نامرد

    ب ): پَست

    ج ):بی غيرت

    د ): همه موارد x

  11. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #640
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شعر بزرگترين اشتباه من



    و من اشتباه بزرگ پدر.



    ...



    مي خواهم سري بزنم به عصر جاهليت



    شايد بشود گور خالي پيدا كرد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •