[QUOTE=asalbanoo;1079140]های
های مادام
1. دلت می خواست دو تا انگشت نداشتی و شکل براد پیت بودی؟
خب بعد باید اون دستم که 2 تا انگشت نداشت رو چی کار میکردم؟!هر کس میدید فرار میکرد که؟!نه من ترجیح میدم شبیه رفسنجانی باشم ولی همه ی اعضای بدنم رو داشته باشم
3. دلت می خواست بلکل 5 تا انگشت نداشتیو جای براد پیت بودی؟
کم کم بگو دلت میخواست فقط کله داشتی اونم شبیه براد پیت بود؟!راستی براد پیتش رو با جولیش میدید؟
5.تو خونه کمک مامانت می کنی؟
نه خیلی...از بچگی جوری عادت نکردیم که تو کارای خونه شرکت کنیم...
9. آشغال می ذاری دمه در؟
آرهمیزارن جلوی در و من زحمت میکشم میبرم پایین...
12. تا حالا شده تو صف نانوایی هول بدی ملتویا همینجوری خودتو بچپونی تو صف؟
تو صف نونوایی تا حالا نرفتم...ولی تو صف سلف دانشگاه زیاد از این کارها کردم....راستی مگه هنوز نونوایی ها صف دارن؟!
15.رضا صادقی....
وایسا دنیا من میخوام پیاده شم....ممنون اجازه دادی با تو زندگی کنم
21. از دندون پزشکی می ترسی؟چند تا دندوناتو پر کردی؟
نه ...نمیترسم...ولی تا اسفند پارسال اصلا نرفته بودم...سه تا از دندونام خال سیاه داشت...هیچ دردی هم نتداشتم....ولی چون از عصب کشی ترسیدم رفتم پر کردم...حالا از اون موقع هر چند وقت یه بار درد خفیف ممتد میگیره ...نمیتونم آب سرد بخورم...غذای داغ بخورم...آدامس بجوم....
23. از امپول چی ؟ می ترسی؟
نه!کلا ترسم رو خفه کردم در خودم!
26. اهل جزو نوشتن هستی؟
اصلا....حرسم میگیره از اینکه همه ی کلاس عین گاگولا هر چی استاد میگه مینویسن...حتی استاد قسم میخوره که جزوره رو میدم بهتون ولی باز همه مینویسن
29. رکورد حرف زدنت با تل چنده؟
31. بچه مامانی هستی یا بابای؟
بابایی...
33. خانواده مامانتو بیشتر دوست داری یای بابات؟
بابام...خونواده ی مامانم همه پاستاریزن...هفن ترین خلافشون اینه که مثلا زمان جوونی داییم یه بار رفته تو کوچه فوتبال بازی کرده
35. وا؟؟؟؟ چرا هیچوقت نمی اییی انجمن زبان؟
اولاش می اومد....فکر میکردم واقعا آموزش زبانه...یعنی قراره یکی یه چیزی یاد بده ما هم یاد بگیریم...ولی دیدیم انجمن یه اون سمت و سو نمیره...دیگه نیومدم
فعلا همینا...
مرسی
رضا جان بابات وقتی که گذاشتی و می ذاری و به سوالا جواب دادی و می دی
ممنون
خواهش میکنم
