The West ، شاهکاری دیگر از InnoGames

[hadi_gamer]

هادی الان توی کدوم ورلدها بازی میکنی ؟
توی 6 فعالی یا نه ؟
=====================
امشب تیلور تموم میشه !

من تو 1 و 6 هستم.آره تو 6 هم فعالم.
ایول ببینیم لول 10 چی میده.دعا کردی یا نه؟

[רוח שג בלגרד]

بُن تلفظ ميشه يا بَن؟

Bann

============

من چی کار کنم شهر این دشمنا رو با شهر خودمون قاطی می کنم؟؟؟

تا حالا چند بار رفتم تو شهر بخوابم حواسم نبوده شهر دشمن شهر خودمون نیست. با لول 5 خوابیدم 300 تا 300 تا کم شده ازم :|

[اماستیاف]

من تو 1 و 6 هستم.آره تو 6 هم فعالم.
ایول ببینیم لول 10 چی میده.دعا کردی یا نه؟

نه.
شب عیده ! خودش خوب میده....

[hadi_gamer]

Bann

============

من چی کار کنم شهر این دشمنا رو با شهر خودمون قاطی می کنم؟؟؟

تا حالا چند بار رفتم تو شهر بخوابم حواسم نبوده شهر دشمن شهر خودمون نیست. با لول 5 خوابیدم 300 تا 300 تا کم شده ازم :|

آخه آی کیو تو وقتی میخوای شهر خودت رو هم انتخاب کنی از رو نقشه کلیک میکنی؟
از منوهای سمت چپ town رو انتخاب کن و تو هتلش بخواب

[hadi_gamer]

نه.
شب عیده ! خودش خوب میده....

راست گفتی.عجب آیتمهایی داد.دستت درد نکنه.
fancy riding boots رو داد بالاخره.باید پول جمع کنم بخرمش.
اگه جنرال استور هم brown shawl رو بده عالی میشه.

[רוח שג בלגרד]

آخه آی کیو تو وقتی میخوای شهر خودت رو هم انتخاب کنی از رو نقشه کلیک میکنی؟
از منوهای سمت چپ town رو انتخاب کن و تو هتلش بخواب

نه اخه مسئله 3 تا چیزه

من کلا همیشه 10 تا پنجره باز می کنم تو د وست
بعد از دوئل می خوام سریع بپرم بخوابم چون تاکتیکم ضعیفه. این شهره هم دیوونه ان سریع می پرن بعد از دوئل هاشون آدم رو تیکه پاره می کنن
و در آخر گیج بازی خودم

این 3 تا دست در دست هم دادن تا نزدیک 1000 تا اینجوری از دست بدم

تو 9 خیلی بهتر از 6 کار کردم خدا رو شکر فعلا

[Rasengan]

كدوم مثال؟

همین کوزه گر دز کوزه افتاد دیگه !!

sam چرا بن شده؟

برای جلوگیری از اغشاش فرضی

[Haj_Amoo]

پس بزار داستانش رو برات بگم.
در زمان هاي قديم يه كوزه گري زندگي مي كرد كه يك كوزه داشت. هر وقت فردي مي مرد يه تخم خرما مينداهت داخل كوزه. گذشت و گذشت تا اينكه يه روز خودش هم مرد. به همين خاطر مردم به طعنه مي گفتن كوزه گر در كوزه افتاد.

البته من همينطوري توي ذهنم اومد. (همينطوريه همينطوري هم نه!)

[Rasengan]

پس بزار داستانش رو برات بگم.
در زمان هاي قديم يه كوزه گري زندگي مي كرد كه يك كوزه داشت. هر وقت فردي مي مرد يه تخم خرما مينداهت داخل كوزه. گذشت و گذشت تا اينكه يه روز خودش هم مرد. به همين خاطر مردم به طعنه مي گفتن كوزه گر در كوزه افتاد.

البته من همينطوري توي ذهنم اومد. (همينطوريه همينطوري هم نه!)

خب این چه ربطی به من داشت ؟!

[Haj_Amoo]

خب این چه ربطی به من داشت ؟!

این مثال چه ربطی داشتش ؟!!! : دی

همین کوزه گر دز کوزه افتاد دیگه !!

چه ربطي به شما داشت؟ بايد درس عبرت بگيري!...