تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 630 از 2734 اولاول ... 13053058062062662762862963063163263363464068073011301630 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,291 به 6,300 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6291
    کـاربـر بـاسـابـقـه Behroooz's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    6,210

    پيش فرض

    مزن بر سر ناتوان دست زور

    که روزی درافتی به پایش چو مور

  2. #6292
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    راه دوری بود
    خورشید خوابش برد
    ناگاه دید سنگ ها فرو ریخته از کوه بلند
    خفته بر ریل دراز
    او برآشفت که مبادا…
    صدایی شنید
    نوری دید
    سویش دوید
    ولی او در آن شب جز سیاهی نبود
    از آن رو خود را شهـابی نمود

  3. #6293
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    من سایه می خوامدلم واسش تنگ شده خب
    منم دلم برات تنگ شده بود عزیزم
    خوبی گلم ؟
    راه دوری بود
    خورشید خوابش برد
    ناگاه دید سنگ ها فرو ریخته از کوه بلند
    خفته بر ریل دراز
    او برآشفت که مبادا…
    صدایی شنید
    نوری دید
    سویش دوید
    ولی او در آن شب جز سیاهی نبود
    از آن رو خود را شهـابی نمود


    ای قلب تو پر شراره از عشق بگو
    وی درد تو بی شماره از عشق بگو
    امید رهایی ام از این دریا نیست
    ای پهنه ی بی کناره از عشق بگو
    تا شب پره ها باز ملامت نکنند
    با این شب بی ستاره از عشق بگو
    دیریست که می رویم و نا پیداییم
    درمانده که چیست چاره از عشق بگو
    تا یاد تو را به لحظه ها نسپارند
    هر دم همه جا هماره از عشق بگو
    گاهی سخن سکوت را می فهمند
    لب دوخته با اشاره از عشق بگو
    وقتی ز قصیده ها غزل می سازند
    بنشین و به استعاره از عشق بگو
    تنهای من ای با من تنها ، تنها
    از عشق دوباره از عشق بگو

    ...

  4. #6294
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    و من افسوس شدم واله و دیوانه تو
    صبح فردا دیدم سینه من خالیست و دلم با من نیست ولی از عشق وجودم پر بود
    تا غروبی غمگین
    تا غروبی سرد و پاییزی و ابری و کبود
    لابلای آنهمه برگ چنار
    دل خود را دیدم و به خود لرزیدم
    دلم خرد شده روی زمین بود و من
    زود برداشتمش
    گریه کردم در راه تا رسیدم به در خانه خویش
    صبح فردا دل خود را دادم تا که بندش بزنند
    و از آن روز به بعد
    دل من یک دل کلوائی شد
    و هنوز جای پای تو برویش پیداست
    باز امروز همان قصه پوچ است ولی
    من به تو میگویم که دگر شعر دروغین تو برایم نسرای
    که دل من دل کلوائی من
    طاقت عشق ندارد دیگر
    جای پای دگری باز ندارد دیگر
    پس رها کن تو مرا با غم و درد دل خویش
    که دل با نگاهی ز هم می پاشد و فرو میریزد
    ---------
    سلام عسلمآخریش رسید؟

  5. #6295
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در گردش این کون و مکان راز بزرگی ست
    دریاب ، که بازیچه پرستی قفس ما
    ما در ره معشوق سر و جان نشناسیم
    این بی سر و پایی همه جا خویش وکس ما
    پرواز امیر از پی آهنگ خدا بود
    ما مرغ اسیریم و پریدن هوس ما

  6. #6296
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    این منم بی نصیب از جوانی
    این منم کشتۀ مهربانی
    رانده از درگه مهربانان
    خسته از تیغ یاران جانی
    این منم تشنۀ بادۀ مرگ
    این منم سیر از زندگانی
    این دل و این همه رنج و اندوه
    این من و این غم جاودانی
    ...

  7. #6297
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سلام
    ـــــــــــــــ
    یاد باد آن لحظه های گفتگو
    تا که بغضت بی محابا می شکست
    موج لرزان صدایم ، وای ! وای !
    آن چه حالی بود که بر ما می گذشت؟

  8. #6298
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    سلام
    --------
    تو ای دلبر که پرسی حال مارا ،
    که می گوید که یاد آشنا کن؟
    مرا درماندۀ حسرت چه خواهی ؟
    که می گوید که دردم را دوا کن ؟

    چو از احوال زارم یاد کردی
    دوباره دست مرگ از من رها شد
    رها کن دامن را تا بمیرم
    که جانم خسته زین رنج و بلا شد
    ...

  9. #6299
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    فعلا این دنیا
    پست ها
    106

    پيش فرض

    دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
    بشکست عهد و از غم ما هیچ غم نداشت
    یارب مگیرش ار چه دل چون کبوترم
    افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت
    بر من جفا ز بخت من آمد و گرنه یار
    حاشا که رسم لطف و طریق کرم نداشت
    با این همه هر که نه خواری کشید از او
    هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت

    حافظ

  10. #6300
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
    سرِ خاک ره پیر مغان خواهد بود

    حلقۀ پیر مغان از ازلم در گوش است
    بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

    بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
    که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

    برو ای زاهد خوشبین که ز چشم من و تو
    راز این پرده نهانست و نهان خواهد بود

    ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
    تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

    چشمم آن دم که ز شوق تو نهم سر به لحد
    تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود

    بخت حافظ گر ازین گونه مدد خواهد کرد
    زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •