لطفا توی این تاپیکو در مورد تکنیک هاش شعر گفتنم توضیح بدید
که مثلا به چیزهایی نیاز هست ؟ به چه مواردی باید توجه کرد .
لطفا توی این تاپیکو در مورد تکنیک هاش شعر گفتنم توضیح بدید
که مثلا به چیزهایی نیاز هست ؟ به چه مواردی باید توجه کرد .
تو خواستي من نخواستم، با هم باشند دلهامون
نشستي من نشستم، به پاي لحظه هامون
تو بودي من نبودم، ديوونه مثل مجنون
تو موندي من نموندم، به پاي عهد و پيمون
Last edited by magmagf; 31-01-2007 at 06:25.
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
به مویه های غریبانه قصه پردازم
به یاد یار و دیار انچنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم
خرد ز پیری من کی حساب برگیرد
که باز با صنمی طفل عشق می بازم
بجز صبا و شمالم نمی شناسد کس
عزیز من که بجز باد نیست دمسازم
هوای منزل یار آب زندگانی ماست
صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
شکایت از که کنم خانگیست غمازم
ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می گفت
غلام حافظ خوش لهجۀ خوش آوازم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
يه زخم كهنه روي بالم
يه آسمون كه چشم به رام نيست
به غير واژه ي غريبي
چيزي توي ترانه هام نيست
حتي يه آينه پيش روم نيست
كه اسممو يادم بياره
تنهاترين مسافر شب
تو خلوتم پا نمي ذاره
****
دل من از نژاد عشقه
از تو و از ترانه لبريز
يه دنيا غم توي صدامه
مثه سكوت تلخ پاييز
من يه پرنده ي غريبم
من از نژاد آسمونم
ميون اين همه ستاره
من يه شهاب بي نشونم
ازم نخواه با تو بمونم
تو هيچي از من نمي دوني
اگه بگم راز دلم رو
تو هم كنارم نمي موني
تو هم كنارم نمي موني...
====================
كامل اين پست:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یاد داری که در یاد سرد و خاکی قدیم سوز صدایی نام را از یاد بردی،
یاد داری که هر نفس شکستن را آزمودی ،
یاد داری که سکوت لحظه ات را بی هیچ حرفی از آغاز نگاه شکستند ،
نام در پس برف بی روشن شبی تیره گون از یاد رفت ،
خواب در پس خوابی از آغاز راه دور این همه آغازها پایان یافت ،
این ها همه در او افتاد،
سرد افتاد،
یاد افتاد،
مرگ افتاد،
و دیگر صدایی از بغض پرپر کوچه مه گرفته نبود که بشتابد و ما را نجات دهد،
در کلبه سنگین و سرخ وار ما جز مات ،جز یاد خوردن،جز نفس کشتن،چیزی نبود،
من همه در یادی گم بودم،
و او یاد نداشت
مونیکاجان !!!!!
....................
تنها همینه جرم من
دیوونه ام همین و بس
با خاطرات خوب تو
همخونه ام همین و بس
نگو که باور میکنی
دیوونه ها دل ندارن
جرم اونا فقط اینه
که دل عاقل ندارن
(زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست/ پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست)
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمشب دوش به بالین من آمد بنشست
سر فرا گوش من آورد به آواز حزین
گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گر نشود باده پرست
(چون قشنگ بید بیت اول رو هم وذاشتم)
این تاپیک مشاعره ما فرق داره با بقیه !(چون قشنگ بید بیت اول رو هم وذاشتم)
................
ممكن كه نيست آبي دريا كشيدنت
بايد به قدر تشنگي اما چشيدنت
حتي عقاب ها به تماشا نشسته*اند
مـانند آسـمان به هواي پريدنت
دستان باد پيش قدمهات بسته است
پاهاي رود، ماتِ به مقصد رسيدنت
تضمين نسل گل قدمت مي پراكند
مثل نسيم، خاطره دارد وزيدنت
آقا! روايت است كه آهوي خسته*اي
روزي گرفت گوشه ی دامان ديدنت
اين خاك، سهم غربت ما بي پناه هاست
با قصـه ضمانـت آهـو شنيـدنت
تقدير اگر چه تلخ، ولي آقتاب عشق
اينگونه خواست از شب مشهد دميدنت
دستي به جام بردي و دستي به زلف يار
لا جرعه بود لَختِ جگر سر كشيدنت
يوسف جمال داشت ولي ما دلي كه ترد
قيمت شكست موقع ما را خريدنت
...
یعنی چی فرق داره؟
تو نازک طبعی و طاقت نیاری
گرانی های مشتی دلق پوشان
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)