منم آن شعله آتش که از هر شمع برخیزم
تمام هستی خود را فقط به پای تو ریزم
درون قلب من فرمانروایی کن
که از موی تو برخیزد همه عطر دل انگیزم
منم آن شعله آتش که از هر شمع برخیزم
تمام هستی خود را فقط به پای تو ریزم
درون قلب من فرمانروایی کن
که از موی تو برخیزد همه عطر دل انگیزم
تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
می کشم بر نگاه ناز آلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را
دل گرفتار خواهش جانسوز
از خدا راه چاره می جویم
پارساوار در برابر تو
سخن از زهد و توبه می گویم
آه ... هرگز گمان مبر که دلم
با زبانم رفیق و همراهست
هر چه گفتم دروغ بود، دروغ
کی ترا گفتم آنچه دلخواهست
تو برایم ترانه می خوانی
سخنت جذبه ای نهان دارد
گوئیا خوابم و ترانه تو
از جهانی دگر نشان دارد
شاید اینرا شنیده ای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
هرگز نمیرد ان که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
من دلم تنگ کسیست که به دلتنگی من می خندد
باور عشق برایش سخت است ...
ای خدا باز به یاری نسیم سحری
می شود آیا باز دل به دل نازک من بربندد
چشمي كه تورا نديد كورش كردم
قلبي كه تورا نجست گورش كردم
دل منتظر آمدنت بود امـــــــا
هرچند نيامدي صبورش كردم
هرگز ندانستم:
عشق است
یا اعتمادی محض؟
میدانم اما
- مثل چاقویی
تا دسته در قلبم فرو رفته.
---------- Post added at 01:49 AM ---------- Previous post was at 01:45 AM ----------
از «دوستت دارم»هات، خستهاَم دیگر
از آن لبها
کمی فحش بده لامَسَّب!
فرق استــــ بین دوسـت داشتن وداشتن دوستــــــ ..
.
.
دوست داشتن لــــحظه ای اســـت
و داشتن دوستــــــ استمـــرار لحظاتــــــــ دوست داشتن اســـت ..
مشتی آبــــــ از كفــــ دریا بـــردار
مشتی خاك از كویـــــــر
قلبـی دیگــــر قالــــب بزن
و در سینه ام تعبیهـــــ كن
برای عشق تو
" یك قلب كافـــی نیســـت !"
مـن تـمـام هـسـتـي ام را در نـبـرد بـا سـرنوشت
در تـهـاجــم بــا زمـان آتـش زدم كـشـتـم
مـن بـهـارعـشـق را ديــدم ولـي بـاور نــكـردم
يـك كـلام در جـزوه هـايم هـيچ ننوشتم
مـن ز مـقـصـد هـا پـي مقصـود هاي پـوچ افـتادم
تا تمام خوبها رفتند و خوبي ماند در يادم
من به عشق منتظربودن همه صبروقرارم رفت
بـهـارم رفـت ، عـشـقـم مـرد ، يـارم رفـت
من ترک عشق شاهد و ساغر نمی کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی کنم
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)