تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 62 از 100 اولاول ... 125258596061626364656672 ... آخرآخر
نمايش نتايج 611 به 620 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #611
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    خدایا من در توانگری خودم نیازمندم
    چگونه نباشم نیازمند در نداری خود.
    معبودا من با دانش خود هم ،نادانم چه رسد كه خود، نادان هم هستم
    معبودا از من است آنچه شایسته پستی من است
    و از توست آنچه شایان كرم توست
    معبودا ستودی خود را به لطف و مهر بمن پیش از نا توانیم
    آیا دریغ كنی از آنها پس از ناتوانیم؟
    معبودا اگر زیباییها از من پدید شود
    از فضل توست و من از تو باید منّت كشم
    و اگر رخ دهد بدیها از من
    به عدل توست و از آن توست حجت بر من،
    معبودا چگونه واگذاری مرا با آنكه كفیل منی ؟
    و چگونه زیر پا شوم و تو یارمنی
    خدایا چه لطفی به من داری با نادانی عمیق من
    و چه مهربانی به من داری با زشت كاری عمیق من
    معبودا چقدر تو بمن نزدیكی و من از تو دورم و چقدر بمن مهربانی .
    چیست كه مرا محجوب كرده از تو؟
    معبودا دانستم بوسیله آثار همه رنگ و زیر و روشدن اطوار هستی
    كه مقصود تو از من اینست كه خود را از وجود هر چیزی بمن بشناسایی ،
    تا نادان بتو نمانم

  2. این کاربر از Eshghe_door بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #612
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    گفتم : خدای من ، دقايقی بود در زندگانيم که هوس می کردم سر سنگينم را که پر از دغدغه ی ديروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم ، آرام برايت بگويم و بگريم ، در آن لحظات
    شانه های تو کجا بود ؟
    گفت: عزيز تر از هر چه هست ، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودی ، من آنی خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستی . من همچون عاشقی که به معشوق خويش می نگرد ، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم
    گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی ، اينگونه زار بگريم ؟
    گفت : عزيزتر از هر چه هست ، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آيد عروج می کند ،
    اشکهايت به من رسيد و من يکی يکی بر زنگارهای روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان ، چرا که تنها اينگونه می شود تا هميشه شاد بود .
    گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی ؟
    گفت : بارها صدايت کردم ، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمی رسی ، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيز از هر چه هست از اين راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسيد .
    گفتم : پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی ؟
    گفت : روزيت دادم تا صدايم کنی ، چيزی نگفتی ، پناهت دادم تا صدايم کنی ، چيزی نگفتی ،
    بارها گل برايت فرستادم ، کلامی نگفتی ، می خواستم برايم بگويی آخر تو بنده ی من بودی
    چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردی .
    گفتم : پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندی ؟
    گفت : اول بار که گفتی خدا آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم ، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنيدن خدايی ديگر ، من اگر می دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار می کنی همان بار اول شفايت می دادم .
    گفتم : مهربانترين خدا ، دوست دارمت ...
    گفت : عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...

  4. #613
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    نمی دانم چه می خواهم خدايا

    به دنبال چه می گردم شب و روز

    چه می جويد نگاه خسته من

    چرا افسرده است اين قلب پر سوز

    زجمع آشنايان می گريزم

    به کنجی می خزم آرام و خاموش

    نگاهم غوطه ور در تيرگی ها

    به بيمار دل خود می دهم گوش

    گريزانم از اين مردم

    که با من به ظاهر همدم و يکرنگ هستند

    ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پيرايه بستند

  5. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #614
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    خدايا :
    به من توفيق تلاش مقابل شکست،
    صبر در نوميدی،
    رفـتن بی‌همراه،
    کار بی‌پاداش،
    فداکاری در سکوت،
    دين بی‌دنيا،
    ايمان بی‌ريا،
    عشق بی‌هوس
    و تنهايی در انبوه روزی کن.

  7. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #615
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    پروردگارا....
    به درگاه تو پناه می آورم و تو نیز پناهم بخش تا موجودی آزمند و خویشتن دوست نباشم.
    مگذرا که صولت خشم حصار بردباری مرا در هم بشکند و حمله ی حسد مناعت فطرت مرا به خفت
    و مذلت فرو کشاند.
    پروردگارا...........
    از خصلت طمع که دنائت آورد و آبرو ببرد و از بدخویی که دل دوستان بشکند و به دشمنان نیرو و نشاط بخشد
    و از لجاج شهوت که همتهای بلند را پست سازد و پرده ی عفاف و عصمت چاک زند به درگاه تو پناه می آورم.
    (برگرفته از صحیفه ی سجادیه_دعای هشتم)

  9. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #616
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    الهی به حرمت آن نام که تو خوانی و به حرمت آن صفت که تو چنانی دریاب که می توانی.
    الهی عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم..گفتی و فرمان نکردم...درماندم و درمان نکردم
    الهی عاجز و سرگردانم..نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم دارم.
    الهی اگر تو مرا خواستی من آن خواستم که تو خواستی.
    الهی به بهشت و حور چه نازم...مرا دیده ای ده که از هر نظر بهشتی سازم.
    الهی در دلهای ما جز تخم محبت مکار و بر جانهای ما جز الطلف و مرحمت خود منگار و بر کشتهای
    ما جز باران رحمت خود مبار . به لطف ما را دست گیر و به کرم ما را پای دار.
    الهی حجاب ها از راه بردار و ما را به ما مگذار.
    (مجموعه ی رسایل فارسی "خواجه عبدالله انصاری")

  11. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #617
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    جز آستان توام در جهان پناهي نيست
    سر مرا بجز اين در حواله گاهي نيست


    عدو چو تيغ کشد من سپر بيندازم
    که تيغ ما بجز از نالهاي و آهي نيست

    چرا ز کوي خرابات روي برتابم
    کز اين به هم به جهان هيچ رسم و راهي نيست

    زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
    بگو بسوز که بر من به برگ کاهي نيست

    غلام نرگس جماش آن سهي سروم
    که از شراب غرورش به کس نگاهي نيست

    مباش در پي آزار و هر چه خواهي کن
    که در شريعت ما غير از اين گناهي نيست

    عنان کشيده رو اي پادشاه کشور حُسن
    که نيست بر سر راهي که دادخواهي نيست

    چنين که از همه سو دام راه ميبينم
    به از حمايت زلفش مرا پناهي نيست

    خزينه دل حافظ به زلف و خال مده
    که کارهاي چنين حد هر سياهي نيست

  13. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #618
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    پروردگارا پروردگارا من را ابزار آرامش خویش قرار ده.بگذاردر هر کجا که نفرت است عشق درو کنم .هر جا آسیب است عفو ، هر جا شک است ایمان ، هر جا نوامیدی است امید. هر جا تاریکی است نور و هر جا غم است سرور. پروردگار عالم به من لطف کن تا بیشتر در پی تسکین بخشیدن باشم تا آرام شدن همانطور که می فهمم فهمیده شوم. همانطور که دوست دارم دوست داشته شوم زیرا دراثر دادن است که دریافت می کنم، دراثربخشیدن است که بخشیده می شوم در مرگ خود است که در زندگی جاویدان متولد می شوم.

  15. این کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #619
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    خداوند با توست.........
    آنگاه که دوازدهمین زنگ
    نیمه شب!
    نواخته می شود
    در انتظار پایان شادی هایت مباش
    و بدان که هیچ دری به روی تو
    بسته نخواهد شد!
    زیرا در این قصه....
    خداوند فرشته مهربان توست...........

  17. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #620
    آخر فروم باز gmuosavi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    نصف جهان سبزوهمیشه سبز
    پست ها
    4,094

    پيش فرض

    خداوندا تو میدانی...

    منم ، دلتنگ دلتنگم
    منم ، یک شعر بیرنگم
    منم ، دل رفته از چنگم
    منم ، یک دل که از سنگم
    منم ، آواز طولانی
    منم ، شبهای بارانی
    منم ، انسانیم فانی
    خداوندا تو میدانی ...
    منم ، در متن یک دردم
    منم ، برگم ، ولی زردم
    منم ، هستم ، ولی سردم
    منم ، مُرده م ، منم مُرده م
    منم ، یک بغض پر باران
    منم ، غمهای بی سامان
    منم ، هستم دراین زندان
    منم ، زخمهای بی درمان
    منم ، دارم تب و تابی
    ز تنهائی ، ز بیتابی
    منم ، رفته به گردابی
    مرا باید که دریابی
    منم ، یک آسمان دردم
    منم ، دریا شود قبرم
    منم ، دنیا شود جبرم
    منم ، پایان شده صبرم
    منم ، یک ذره گردم
    منم ، خواهم کسی همدم
    منم ، برخود ستم کردم
    دلم خون میشود هردم
    منم ، از عشق گویانم
    منم ، دردست درمانم
    منم ، آمد به لب جانم
    خداوندا ! بمیرانم

  19. 3 کاربر از gmuosavi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •