از تمــــام دار دنیـــا فقط یكــــ چیز را دارم:
"دوستت"
از تمــــام دار دنیـــا فقط یكــــ چیز را دارم:
"دوستت"
هنــــــوزمــ فرصتــــی مونده
هنــــــوزمــ میشه بــرگردی
اگـــه مثل منــــه تنـــها
تــــو این شبـــها رو سر کردی
تـــــمام لحظه های مــــن
تو رویای تـــــو ســــر میشه
هنــــــوزمــ با خیــــــال تــــو
شبـــــای من سحــــر میشه
![]()
به یاد داشته باش هر گاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت
خش خش بر گها را احساس کردی و هر گاه در میان ستارگان آسمان تک
ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان
بلکه از ته قلب نازنینت بگو: یادت به خیر
وقتی تفریح همگان بازی با احساسات می گردد....
چه انتظاری دیگری جز بازی باید داشت؟؟؟
هر لحظه در کنار منی عاشقانه تر
با قلب عاشق و بدنی عاشقانه تر
بر التهاب سرخ تنت نقش می زند
هر روز طرح پیرهنی عاشقانه تر
از عادت حضور تو سرشار می شوم
بغض مرا که می شکنی عاشقانه تر
مردی به یاد تو پیوسته عاشق است
در خاطرم و جود زنی عاشقانه تر
تکرار شو حوالی دستان خسته ام
شاید مرا رقم بزنی عاشقانه تر
شبگرد کوچه ی عاشقی
بی یاد تو در بدر
کوچه پس کوچه های شهر میشود
پای کدام پنجره ماوا کند
که بی نوای خوش تو
اسیر کوه و صحرا میشود
مرو ز قاب چشمانش برون
که بی عکس رخ تو
دلخوش داربست نگاه ماه میشود
من چه دارم كه تو را درخور؟ هيـچ
تو چه داري؟ همه چيز ...
شب رو دوست دارم چون فردا روز دیگری برای دیدن توستـــــــــ
انتظار را دوست دارم چون راهی برای رسیدن به توست
اشک را دوست دارم چون از جویبار زلال آرزوی رسیدن به توست
آسمان را دوست دارم چون به اندازه وسعت دل توستــــ
تو را دوست دارم چون تو آخرین بازمانده از نسل بهاران هستی
عزیزم! هر روز که از دیدن تو می گذره ستارهای از آسمون دلم را برایت می چینم
تا روز دیدن تو ؛ همشونو زیر پاهای تو بریزم ...
غـروبـا میون هــفته بر سـر قـبر یه عاشـق
یـه جوون مـیاد مـیزاره گـلای سـرخ شـقایـق
بی صـدا میشکنه بغضـش روی سـنـگ قبـر دلدار
اشک میریزه از دو چـشـمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گـریه مـیگه : مـهـربونم بی وفایـی
رفتی و نیـسـتی بدونی چـه جـگر سـوزه جـدایی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)