براي The Way Forward اين توضيحو نوشته تو لانگمن
the way forward an action, plan etc that seems a good idea because it is likely to lead to success:
A way forward lies in developing more economic links.
براي The Way Forward اين توضيحو نوشته تو لانگمن
the way forward an action, plan etc that seems a good idea because it is likely to lead to success:
A way forward lies in developing more economic links.
با سلام دوستان در صورت امکان در خصوص معنی دقیق این جمله من رو راهنمایی بفرمایید متشکرم
intentions are followed by behavior and, simultaneously, certain
attitudes precede intention. Thus, intentions serve as a clear link from antecedents to
behavior
دوستان ترجمه این جمله چی است :
شغل من جوری است ( به نوعی است ) که دائم باید در سفر باشم
سلام دوست عزیز؛
این دو ساختار ساده به نظر من اومد.
My job makes me travel all the time
Due to my job, I have to travel all the time
سلام ،،، از راهنماییت خیلی ممنونم
فقط میخوام بدونم وقتی که ما میخوایم کلمه فرسوده رو بصورت فینگلیش تایپ کنیم مینویسیم Farsoode Or Farsoodeh حالا سوالم اینجاست این دو تا معادلی که شما تو عربی و چینی فرمودین رو بخوایم اینجوری با حروف انگلیسی بنویسیم چی در میاد دقیقا ؟؟!!
بازم خیلی خیلی ممنونم![]()
دوست خوبم چیزی که من فهمیدم اینه امید وارم کمکتون کنه
به دنبال هر نیتی رفتاری( عملکردی ) است. هم زمان با هر رفتار مشخصی نیتی در پشت آن است
بنا بر این نیات به عنوان رابط بین ذات فرد و رفتار او عمل میکنند.
Last edited by sajjad1973; 26-08-2010 at 22:06.
دوستان ترجمه این جمله چی است :
شغل من جوری است ( به نوعی است ) که دائم باید در سفر باشم
بیشتر میخواستم بدونم که جوری است ( به نوعی است ) چی میشه ؟
زیاد دنبال ترجمه ی تحت اللفظی نرید ... اگه می خواید کلامتون زیبا باشه ، باید از بهترین کلمات برای رسوندن مفهوم استفاده کنید ...
" به نوعی است که " رو شاید مثلاً بشه گفت is a kind of job that ! اما خب چندان قشنگ نیست ...
شاید بهتر این باشه که از معادل "ایجاب کردن" در انگلیسی ، مثلاً فعل demand استفاده کنیم ...
my job demands ...
دوست عزیز از لطف شما سپاسگذارم![]()
application detected anomalies(e.g. , insufficient funds), database system difficulties (e.g. deadlock), and node failures (crashes) are familiar sources of trouble.
قسمت بولد شده چی میشه؟(با توجه به مثال داخل پرانتز)
ناهنجاریهای ناشی از برنامه کاربردی
ناهنجاریهای کاربردی
ناهنجاریهایی که بواسطه برنامه کاربردی مشخص شده اند !
یا ....؟؟؟
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)