تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 612 از 2734 اولاول ... 11251256260260860961061161261361461561662266271211121612 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,111 به 6,120 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6111
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    یار در آمد ز باغ بیخود و سرمست ، دوش
    توبه کنان ، توبه را سیل ببرده ست دوش
    عاشق صد ساله ام ، توبه کجا من کجا!
    توبۀ صد ساله را یار در اشکست دوش
    بادۀ خلوت نشین در دلِ خُم مست شد
    خلوت و توبه شکست ، مست برون جَست شد
    ولوله در کو فتاد ، عقل در آمد که "داد!"
    محتسبِ عقل را دست فروبست دوش

  2. #6112
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
    ماه اگر حلقه بدر کوفت جوابش کردم
    غرق خون بود و نمی مرد زحسرت فرهاد
    خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
    زندگی کردن من مردن تدریجی بود
    هرچه جان کند تنم عمر حسابش کردم

  3. #6113
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    من پا به پای موکب خورشید
    یک روز تا غروب سفر کردم
    دنیا چه کوچک است
    وین راه شرق و غرب ، چه کوتاه!
    تنها دو روز راه ، میان زمین و ماه
    اما ، من و تو دور ...
    آن گونه دورِ دور ،
    که اعجاز عشق نیز
    ما را به یکدیگر نرساند
    ز هیچ راه ،
    آه!

  4. #6114
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    هوس باغ و بهارانم نيست
    اي بهين باغ و بهارانم تو
    سيل سيال نگاه سبزت
    همه بنيان وجودم را ويرانه کنان ميکاود
    من به چشمان خيال انگيزت معتادم
    و در اين راه تباه
    عاقبت هستی خود را دادم

  5. #6115
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    من عاقبت از اینجا خواهم رفت
    پروانه ای که با شب می رفت
    این فال را برای دلم دید.

    دیری ست ،
    مثلِ ستاره ها چمدانم را
    از شوق ماهیان و تنهاییِ خودم
    پرکرده ام ، ولی
    مهلت نمی دهند که مثلِ کبوتری
    در شرم صبح پر بگشایم
    با یک ترانه و لبخند
    خود را به کاروان برسانم.

    اما ،
    من عاقبت از اینجا خواهم رفت
    پروانه ای که با شب می رفت
    این فال را برای دلم دید.

  6. #6116
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دگر از غصه لبريزم
    در اين دنيا بمان بي من
    براي ديگري سر كن نواي عشق و مستي را
    بخوان در گوش جان ديگري آواي هستي را
    تو اي تنها اميدم
    بي من از آن كوچه ها بگذر
    مرا يك دم بياد آور ...
    بياد آور كه مي گفتم : بيا اميد جان من !
    بيا تن را ز قيد آرزوهايش جدا سازيم
    بيا ميعاد خود را در جهان ديگر اندازيم...
    بياد آور كه اكنون بي تو خاموشم
    ز خاطرها فراموشم
    و يك تك لاله‌ي وحشي
    به جاي شمع
    بر گور دل من روشن است اكنون !

  7. #6117
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    نه آن دریا ، که شعرش جاودانه ست ،
    نه آن دریا ، که لبریز از ترانه ست ،
    به چشمانت بگو بسپار ما را ،
    به آن دریا که نا پیدا کرانه ست!

  8. #6118
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو برای آمدن
    نفسی تازه بکن
    غم شب های مرا
    باز اندازه بکن
    تو که باران منی
    من کنون چتر توام
    گل خوشبوی منی
    من پر از عطر تو ام
    تو پرنده ای و من
    پر پرواز توام
    تو سکوت مبهمی
    من چو آواز تو ام
    شعر من تویی تویی
    من فقط ساز توام

  9. #6119
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    من بی می ناب زیستن نتوانم
    بی باده کشید بار تن نتوانم
    من بندۀ آن دمم که ساقی گوید
    یک جام دگر بگیر و من نتوانم

  10. #6120
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    می گذرد قافله ای
    و من تنهاترین همسفر ثانیه های زمانم
    وآنگاه که نام کردند مرا و
    پیکرم را از گل سرشتند
    خمیر مایه ام از غم بود
    به من آموختند که عشق کلید زندگی است
    در آن ثانیه های بی کسیم
    تو را آرزو کردم ای عشق

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •