تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 612 از 934 اولاول ... 112512562602608609610611612613614615616622662712 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,111 به 6,120 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #6111
    آخر فروم باز GsM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    2,213

    پيش فرض عشق بازی نمناك

    گفتی كه بس است

    بوییدم و آغوش كشیدم بدنت

    گفتی هوس است

    یك كام گرفتم ز لبت


    گفتی كه در این خلوت دنج

    زیر این سقف بلند

    روح شب منتظر است


    دست كشیدم به تنت

    بوسیدم و یك بار دگر، آغوش گرفتم بدنت


    اشك ز مژگان ترت

    ریخت به روی بدنم

    من دیوانه مست

    آب شدم از سخنت


    تو بگفتی كه اگر عشق دل است

    پس چرا قامت من به هوس خم شده است؟



    شعری از رضا مهرابی

    سید میلاد :
    من خودم این شعر آقای مهرابی رو خیلی خیلی دوست دارم ؛

    برگفته از با تو ... اینم

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by GsM; 05-02-2011 at 20:07.

  2. 5 کاربر از GsM بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #6112
    داره خودمونی میشه nab nab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    تو قلب شما
    پست ها
    109

    پيش فرض

    چشمانت را

    باور کردم
    دل دادم
    رویا آمد
    دل بستم
    زمان گذشت با
    حلاوت سخنانت
    ...
    به ناگاه
    خوابم آشوب شد
    نه
    قلبم
    آری
    کابوس واقعیت!

  4. 2 کاربر از nab nab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #6113
    آخر فروم باز Mehran-King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    1,746

    12 ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم

    ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم



    وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
    انگار نه از یه شهر دور . که از همه دنیا میاد
    تا وقتی که در وا میشه . لحظه دیدن میرسه
    هر چی که جاده است رو زمین . به سینه من میرسه
    آه...
    ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
    اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
    به هر چی میخوام میرسم...
    وقتی تو نیستی . قلبمو واسه کی تکرار بکنم؟
    گلهای خواب آلوده رو . واسه کی بیدار بکنم؟
    دست کبوترای عشق . واسه کی دونه بپاشه؟
    مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه؟
    ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
    اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
    به هر چی میخوام میرسم...
    عزیزترین سوغاتیه . غبار پیراهن تو
    عمر دوباره منه . دیدن و بوییدن تو
    نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس میخوام
    عمر دوباره منی . تو رو واسه نفس میخوام
    ای که تویی همه کسم . بی تو میگیره نفسم
    اگه تورو داشته باشم . به هر چی میخوام میرسم
    به هر چی میخوام میرسم...

  6. 5 کاربر از Mehran-King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #6114
    داره خودمونی میشه nab nab's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    تو قلب شما
    پست ها
    109

    پيش فرض

    تو را به جان سپیده تو را به سوسن و شبنم ..


    تو را به ساقه گندم تورا به سوره مریم ...


    تو را به نازکی خواب یک بنفشه زیبا ...


    تو را به بارش باران ...


    تو را به آبی دریا ...


    تو را به پاکی کوثر تو را به عمر شبنم بی تاب ...


    تو را به رویش نیلوفرانه درمهتاب ...


    تورابه جان شقایق تو را به لا له تب دار ...


    تو را به گرمی آتش تورا به لحظه دیدار ...


    تورا به هق هق آ رام و بی صدا سوگند ...


    بمان
    بمان بهانه بودن


    بمان دلیل سرودن


    بمان امید شکفتن


    که گر تو بمانی


    دوباره خواهم خواند


    برای باور فردا...

  8. 7 کاربر از nab nab بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6115
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    سینه ام آینه ای ست
    با غباری از غم
    تو به لبخندی از این آینه بزدای غبار
    آشیان تهی دست مرا
    مرغ دستان تو پر می سازند
    آه مگذار ، كه دستان من آن
    اعتمادی كه به دستان تو دارد به فراموشیها بسپارد
    آه مگذار كه مرغان سپید دستت
    دست پر مهر مرا سرد و تهی بگذارد
    من چه می گویم ، آه
    با تو اكنون چه فراموشیها
    با من اكنون چه نشستها ، خاموشیهاست
    تو مپندار كه خاموشی من
    هست برهان فراموشی من
    من اگر برخیزم
    تو اگر برخیزی
    همه برمی خیزند
    ==========================

  10. 3 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6116
    آخر فروم باز Mehran-King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    1,746

    12 در ما تب تند بوسه می سوخت

    دریایی
    یک روز بلند آفتابی
    در آبی بیکران دریا
    امواج تورا به من رساندند
    امواج تورا نه بار تنها

    چشمان تو رنگ آب بودند
    آن دم که تورا در آب دیدم
    در غربت آن جهان بی شکل
    گویی که تورا بخواب دیدم

    از تو تا من سکوت و حیرت
    از من تا تو نگاه و تردید
    ما را می خواند مرغی از دور
    می خواند به باغ سبز خورشید

    در ما تب تند بوسه می سوخت
    ما تشنه خون شور بودیم
    در زورق آب های لرزان
    بازیچه عطر و نور بودیم

    می زد ، می زد درون دریا
    از دلهره فرو کشیدن
    امواج ، امواج نا شکیبا
    در طغیان بهم رسیدن

    دستانت را دراز کردی
    چون جریان های بی سرانجام
    لب هایت با سلام بوسه
    ویران گشتند …





    یک لحظه تمام آسمان را
    در هاله ای از بلور دیدم
    خود را و تو را و زندگی را
    در دایره های نور دیدم

    گویی که نسیم داغ دوزخ
    پیچیده میان گیسوانم
    چون قطره ای از طلای سوزان
    عشق تو چکید بر لبانم

    آنگاه ز دوردست دریا
    امواج بسوی ما خزیدند
    بی آنکه مرا به خویش آرند
    آرام تو را فرو کشیدند

    پنداشتم آن زمان که عطری
    باز از گل خواب ها تراوید
    یا دست خیال من تنت را
    از مرمر آب ها تراشید

    پنداشتم آن زمان که رازیست
    در زاری و های های دریا
    شاید که مرا به خویش می خواند
    در غربت خود ، خدای دریا



    عاشقم عاشق

  12. 2 کاربر از Mehran-King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #6117
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    یا تا لیلی و مجنون شویم افسانه اش با من

    بیا با من به شهر عشق رو کن خانهاش با من

    نگو دیوانه کو زنجیر گیسو را زهم وا کن

    دل دیوانه ی دیوانه ی دیوانه اش با من

    بیا تا سر به روی شانه ی هم راز دل گوییم

    اگر مویت به رویت شد پریشان شانه اش با من

    نگو دیگر به من اندر دل اتش نمیسوزد

    تو گرمم کن به افسونت گرمی افسانه اش با من

    چه بشکن بشکنی دارد فلک بر حال سرمستان

    چو پیمان بشکنی بشکستن پیمانه اش با من

    در این دنیای وا نفسای بی فردا

    خدایا عاشقان را غم مده شکرانهاش با من

  14. این کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    GsM

  15. #6118
    آخر فروم باز GsM's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    2,213

    12 شعر وداع از باتو...اینم

    آخرین شب گرم رفتن ، دیدمش
    لحظه های واپسین دیدار بود
    او به رفتن بود و من در اضطراب
    دیده ام گریان ، دلم بیمار بود

    گفتمش: از گریه لبریزم ، مرو!
    گفت: جانا ! ناگزیرم ناگزیر
    گفتم: او را لحظه ای دیگر بمان!
    گفت: میخواهم، ولی دیر است دیر!

    در نگاهش خیره ماندم ، بی امید
    سر نهادم غمزده بر دوش او
    بوسه های گریه آلودم نشست
    بر رخ و بر لاله های گوش او.

    ناگهان آهی کشید و گفت : وای!
    زندگی زیباست گاهی، گاه زشت
    گریه را بس کن مرا آتش مزن
    ناگزیرم از قبول سرنوشت.

    شعله زد در من چو دیدم موج اشک
    برق زد در مستی چشمان او
    اشک بی طاقت در آن هنگامه ریخت
    قطره قطره از سر مژگان او.

    از سخن ماندیم با رمز نگاه
    گفت: میدانم جدایی زود بود
    با نگاه آخرینش بین ما
    های های گریه ی بدرود بود!



    برگرفته از

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  16. 2 کاربر از GsM بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #6119
    پروفشنال korokodil_avareh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    583

    پيش فرض

    اگر روزي مردم ، تابوتم را سياه کنيد ، تا همه بدانند سياه بخت بودم ، روي سينه ام تکه يخي بگذاريد تا به جاي دوستدارانم برايم گريه کند ، چشمانم را باز بگذاريد تا همه بدانند چشم انتظار دوستدارانم بوده ام ، ودستانم را ببنديد تا همه بدانند خواستم ولي نتوانستم ...

  18. این کاربر از korokodil_avareh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #6120
    داره خودمونی میشه Ala 1389's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    ايران عزيز
    پست ها
    92

    پيش فرض

    به کعبه رفتم و ز آنجا هوای کوی تو کردم
    جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم
    شعر کعبه چو دیدم سیاه ، دست تمنا
    دراز جانب شعر سیاه موی تو کردم
    چو حلقه در کعبه به صد نیاز گرفتم
    دعای حلقه گیسوی مشک بوی تو کردم
    نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت
    من از میان همه روی دل به سوی تو کردم
    مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو کامی
    طواف و سعی که کردم به جست و جوی تو بودم
    به موقع عرفات ایستاده خلق دعا خوان
    من از دعا لب خود بسته ، گفت و گوی تو کردم
    فتاده اهل منی درز پی منی و مقاصد
    چو جامی از همه فارغ ، من آرزوی تو کردم



    ---------- Post added at 03:53 AM ---------- Previous post was at 03:50 AM ----------




Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •