تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 608 از 2734 اولاول ... 10850855859860460560660760860961061161261865870811081608 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,071 به 6,080 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #6071
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    تا ز ميخانه و می نام و نشان خواهد بود
    سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود

    حلقه پير مغان از ازلم در گوش است
    بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود


  2. #6072
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دل تمنا مي كند بوسد لب پيمانه را
    لطف كن حاجت روا كن اين دل ديوانه را

    اي خدا در آتش زجر و ستم افتاده ام
    كن خبر زين درد و غم آن ساقي ميخانه را

  3. #6073
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
    تا بکی در غم تو ناله شبگیر کنم
    دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
    مگرش هم زسر زلف تو زنجیر کنم
    آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
    در یکی نامه محال است که تحریر کنم
    با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
    کو مجا لی که سراسر همه تقریر کنم

  4. #6074
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
    غم هجران ترا چاره زجایی بکنیم
    دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
    تا طبیبش بسر اریم و دوایی بکنیم

  5. #6075
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    مي شكافد دانه، مي بالد درخت،
    مي درخشد غنچه همچون روي بخت!
    باغ ها سرشار از لبخند شان،
    دشت ها سرسبز از پيوندشان ،
    چشمه و باغ و چمن فرزندشان !


    با تب تنهائي جانكاه خويش،
    زير باران مي سپارم راه خويش .
    شرمسار ازمهرباني هاي او،
    مي روم همراه باران كو به كو .


    چيست اين باران كه دلخواه من است ؟
    زير چتر او روانم روشن است .
    چشم دل وا مي كنم
    قصه يك قطره باران را تماشا مي كنم :


    در فضا،
    همچو من در چاه تنهائي رها،
    مي زند در موج حيرت دست و پا،
    خود نمي داند كه مي افتد كجا !


    در زمين،
    همزباناني ظريف و نازنين،
    مي دهند از مهرباني جا به هم،
    تا بپيوندند چون دريا به هم !


    قطره ها چشم انتظاران هم اند،
    چون به هم پيوست جان ها، بي غم اند .
    هر حبابي، ديده اي در جستجوست،
    چون رسد هر قطره، گويد: - « دوست! دوست ... !»
    مي كنند از عشق هم قالب تهي
    اي خوشا با مهر ورزان همرهي !


    با تب تنهائي جانكاه خويش،
    زير باران مي سپارم راه خويش.
    سيل غم در سينه غوغا مي كند،
    قطره دل ميل دريا مي كند،
    قطره تنها كجا، دريا كجا،
    دور ماندم از رفيقان تا كجا !


    همدلي كو ؟ تا شوم همراه او،
    سر نهم هر جاكه خاطرخواه او !
    شايد از اين تيرگي ها بگذريم .
    ره به سوي روشنائي ها بريم .
    مي روم، شايد كسي پيدا شود،
    بي تو، كي اين قطره دل، دريا شود؟
    ...

  6. #6076
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دیدی که بهار بی تو سرد است
    پاییز تر از خزان زرد است

    آن شب دل من شکسته تر شد
    دیگر همه چیز رنگ درد است

    دیگر همه جا سکوت دلگیر
    دست و دل من اسیر زنجیر

    ای روح پر از ترانه من
    خاموش ترین بهانه راگیر

  7. #6077
    در آغاز فعالیت lohman's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    4

    پيش فرض

    مشاعره کردن خوب
    ولی عکست دل آدمو ریش ریش میکنه.

  8. #6078
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دیدی که بهار بی تو سرد است
    پاییز تر از خزان زرد است

    آن شب دل من شکسته تر شد
    دیگر همه چیز رنگ درد است

    دیگر همه جا سکوت دلگیر
    دست و دل من اسیر زنجیر

    ای روح پر از ترانه من
    خاموش ترین بهانه راگیر
    روی هر بامی خدایی خنده رو
    در قفس آوازهای بغض من
    مثل گنجشکان آزاد و رها
    سوی هم پر می زنند
    نان ترد و تازه خوش رنگ و رو
    آفتاب نیمه جان ماه دی
    رقص گلبرگی به روی حوض شب
    تکیه بر هم می زنند

  9. #6079
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
    با جام می به کام دل دوستان شدم

    از آن زمان که فتنه چشمت به من رسيد
    ايمن ز شر فتنه آخرزمان شدم


  10. #6080
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من می دانم؛
    می دانم روزی از کوچه دلتنگی هايم گذر خواهی کرد.
    من آن روز٬ کوچه را با اشک هايم آب خواهم داد تا؛
    بوی خوش آمدن يار همه را با خبر کند؛
    و به انتظار ديرينه ی من پايان دهد.
    من تو را٬ عشقت را٬ حتی دوست نداشتن هايت را٬ در سينه ام٬ در خيالم و در روحم حبس خواهم کرد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •