تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: ايا موقعيت مكاني ازادي براي شما مناسب است

راي دهنده
8. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله

    6 75.00%
  • خير

    2 25.00%
صفحه 607 از 870 اولاول ... 107507557597603604605606607608609610611617657707 ... آخرآخر
نمايش نتايج 6,061 به 6,070 از 8700

نام تاپيک: آرشیو / اخبار متفرقه و آرشیوی فوتبال داخلی

  1. #6061
    اگه نباشه جاش خالی می مونه AAKOJ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    334

    پيش فرض

    سلام دوستان
    کاریه که شده و خدا را شکر به خیر گذشته .
    من نبودم ولی دوستان می گفتند که در آخرای بازی بیشتر از 1000 هوادار برای استقلال نیود .

  2. #6062
    پروفشنال sina1100's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    تهرون
    پست ها
    575

    پيش فرض

    با حرف جناب یدالله جهانبازی موافقم ... هوادارای به ظاهر محترم تبریزی هنوز ظرفیت دیدن 70 هزار نفر رو در یک جا ندارن و متأسفانه زود جوگیر میشن !
    یا همون فرهنگ سازی که گفته شد بشه یا محرومیت خوبه.

  3. #6063
    کاربر فعال انجمن mobin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    پست ها
    7,269

    پيش فرض قدیمی ترین ملی پوش فوتبال ایران درگذشت !


    عباس قریب، پیشکسوت فوتبال و قدیمی‌ترین عضو نخستین تیم ملی تاریخ فوتبال ایران درگذشت.

    به گزارش مهر، این پیشکسوت فوتبال که از مدتی پیش بر اثر بیماری در یکی از آسایشگاههای تهران بستری بود در سن 93 سالگی دارفانی را وداع گفت.
    عباس قریب کارمند بازنشسته بانک ملی و از بازیکنان برجسته دهه 40 بود که تنها بازمانده ازنخستین نسل تیم ملی فوتبال ایران به شمار می رفت.





    پیکر این پیشکسوت خوشنام فوتبال ایران ساعت 9:30 فردا پنج شنبه از مقابل ورزشگاه شیرودی تهران تشییع و در قطعه نام آوران بهشت زهرا به خاک سپرده خواهد شد.

  4. #6064
    پروفشنال Sadeq_ME's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    Stamford Bridge
    پست ها
    515

    پيش فرض

    خدا رحمتش کنه...

  5. #6065
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bbkagp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    ترکیه
    پست ها
    468

    پيش فرض مارش جدید تراکتورسازی

    مارش جدید تراکتورسازی

    با خبر شدیم یکی از هنرمندان عزیز خطه آذربایجان سرودی و مارشی برای تراکتورسازی تهیه کرده است که در روز بازی استقلال نیز در استادیوم پخش شد.


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    شعر این سرود در زیر می آید:

    گلمیشیق بیز میدان لاردان ظفر آلماقا
    سهندیمه، ساوالانا باش اوجاتماقا
    غیرتیمدن، شرفیمدن الهام آلماقا
    آذری ائلینه افتخار یاراتماقا
    قهرمانلیق چوخ یاراشیر سنه ترختور
    آذربایجان چوخ گوونیرسنه ترختور
    سئل تک جوشاریق، داغ تک دوراریق
    آرخان دا هر آن، قارتال ترختور
    تبریز سنه فخر ائیله یر بوقون دونیادا
    یاشاد هر آن افتخارلار قالسین یادلاردا
    الهام آلیب قرمز رنگی «عینال» داغین دان
    سینه ن اوسته قیزیل اولسون تمام تورلاردا


    منبع: TractorFans.com

  6. #6066
    آخر فروم باز MORINIO's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    ESF
    پست ها
    4,605

    پيش فرض

    بی زحمت ترجمه فارسیشم بزار مام بفهمیم!


  7. #6067
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bbkagp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    ترکیه
    پست ها
    468

    پيش فرض

    مارش جدید تراکتورسازی

    با خبر شدیم یکی از هنرمندان عزیز خطه آذربایجان سرودی و مارشی برای تراکتورسازی تهیه کرده است که در روز بازی استقلال نیز در استادیوم پخش شد.


    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    شعر این سرود در زیر می آید:

    گلمیشیق بیز میدان لاردان ظفر آلماقا
    سهندیمه، ساوالانا باش اوجاتماقا
    غیرتیمدن، شرفیمدن الهام آلماقا
    آذری ائلینه افتخار یاراتماقا
    قهرمانلیق چوخ یاراشیر سنه ترختور
    آذربایجان چوخ گوونیرسنه ترختور
    سئل تک جوشاریق، داغ تک دوراریق
    آرخان دا هر آن، قارتال ترختور
    تبریز سنه فخر ائیله یر بوقون دونیادا
    یاشاد هر آن افتخارلار قالسین یادلاردا
    الهام آلیب قرمز رنگی «عینال» داغین دان
    سینه ن اوسته قیزیل اولسون تمام تورلاردا


    منبع: TractorFans.com
    بی زحمت ترجمه فارسیشم بزار مام بفهمیم!

    اینم معنیش... (با تشکر از کمک t.s.m.t )


    آمده ایم از میادین پیروزی بگیریم
    برای سربلند کردن سهند و ساوالان
    از غیرت و شرف آنها الهام بگیریم
    برای آفرینش افتخار برای ملت آذربایجان
    قهرمانی خیلی برازنده ی توست، تراکتور
    آذربایجان خیلی به تو افتخار می کند، تراکتور
    مثل سیل می جوشیم، مثل کوه استقامت می کنیم
    پرواز کن در اوج مانند عقاب،تراکتور
    تبریز اکنون به تو در دنیا افتخار می کند
    پایدار بمان تا افتخار ها در یادها بمانند
    رنگ قرمز از کوه "عینال" الهام گرفته است
    در تمامی تورها جلادهنده تو طلا باشد
    Last edited by bbkagp; 18-09-2009 at 23:13.

  8. #6068
    اگه نباشه جاش خالی می مونه amir_oyama's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    sbr
    پست ها
    283

    پيش فرض بیوگرافی عبدالصمد مرفاوی


    لطفا دوستم داشته باش


    فوتبال- امير حسين ناصري:
    پرويز دهداري به هيجان آمده بود. 14بازيكن سرشناس تيم ملي كنار كشيده بودند اما پرويز دهداري جاي آن بازيكنان مطرح دهه‌60 شمسي، تعدادي جوان گمنام را به اردوي تيم ملي فوتبال فراخواند
    و «او» همان بازيكني بود كه پرويز دهداري را به وجد آورد؛ «يه بازيكني پيدا كردم...»!

    بازيكن تازه‌كشف‌شده دهداري، سيه‌چرده‌اي بود از جنوب؛ از همان آدم‌هايي كه سرمربي تيم ملي ناخودآگاه در برابرشان به احترام سكوت مي‌كرد؛ ساكت، آرام، درونگرا، كم‌حرف و در زمين فوتبال مسئوليت‌پذير؛ با ميل به پيشرفت. جوان 22ساله‌اي كه دهداري كشف كرده بود، با ديگران كمتر مي‌جوشيد و به راحتي با اطرافيانش ارتباط برقرار نمي‌كرد. او كشف تازه پرويز دهداري بود؛ صمد مرفاوي.


    خيابان بهروزي
    مردادماه 1343، فصل خرماپزان خوزستان، خرمشهر، خيابان بهروزي؛ يكي از همان خيابان‌هايي كه شايد روي نقشه هم به راحتي پيدا نكنيم؛ خياباني با مردماني از طبقه مياني يك شهر كوچك؛ نرسيده به چهارراه نقدي، پشت حسينيه خيابان كه هنوز هم مراسم‌ عزاداري‌اش در ماه‌هاي عزا در شهر كوچك خرمشهر شهرت دارد. آن زمان كه بچه‌هاي دسته عزاداري حسينيه تصميم مي‌گيرند تيم «جاويد» را در گرماگرم شهرت «شاهين» در شهرهاي خرمشهر و آبادان راه بيندازند، درست در روز 22مردادماه، كوچك‌ترين عضو خانواده به دنيا مي‌آيد. عضو جديد خانواده مرفاوي،عبدالصمد» نام مي‌گيرد.


    سربندر
    1349 - اما كودكي صمد نه در خرمشهر، بلكه در بندري در چند كيلومتري اين شهر شكل مي‌گيرد. سربندر (كه امروز به نام بندر امام خميني(ره) مي‌شناسيمش) همان‌جايي است كه صمد در 6 سالگي همراه خانواده‌اش به آنجا كوچ مي‌كنند. پدر در اداره گمرك شهر كار مي‌كند و پس از انتقالش به سربندر، خانواده مرفاوي با 5فرزند پسر و 3دختر، راهي اين شهر صنعتي و كوچك بندري مي‌شوند؛ خانه‌اي سازماني با حياط بزرگ. كودكي صمد، همين‌جا شكل مي‌گيرد. فوتبال پاپتي‌ها هم كه خاص بچه‌هاي خوزستان است. در گرماي 50درجه و شرجي 90درصد، مرد مي‌خواهد كه پابرهنه فوتبال بازي كند اما بچه‌هاي جنوب، پاپتي‌هاي جنوب، خون به خون، فوتبال پاپتي‌ها را به نسل بعد منتقل مي‌كنند.

    صمد هم پاپتي توي حياط خانه كنار برادران بزرگ‌تر توپ را براي اولين بار لمس مي‌كند؛ «برادرام فوتبالي بودن. دستمو مي‌گرفتن و منم ضربه‌اي به توپ مي‌زدم. اين ضربه‌ها كم‌كم به علاقه تبديل شد و وقتي سنم بالا رفت، ديگه كسي نمي‌تونست توپ رو از من بگيره». كريم، سلمان، رزاق، رحمان و صمد، خوره فوتبال شده‌اند. صمد كوچك‌تر از همه است. برادرهاي بزرگ‌تر هواي او را دارند اما صمد اصلا تاب باخت ندارد. خانواده مرفاوي عزايشان است كه تيم صمد كه اغلب با كريم (بزرگ‌ترين برادرش كه 17سال از او بزرگ‌تر است) شكل مي‌گيرد، بازنده بازي باشد؛ «واي به روزي كه مي‌باختيم. فوتبال تعطيل مي‌شد. واقعا كسي تحمل‌ام رو نداشت. خب ته‌تقاري خونه بودم».


    يك جاي خالي
    1359 - حالا پشت لب صمد، سبيل سبز شده است. مادر(ستون خانواده مرفاوي) ديگر ميانشان نيست. 2خواهر صمد در تصادف جان باخته‌اند و غربت عجيبي ميان مرفاوي‌ها به وجود آمده است؛ «ضربه سنگيني بود. من به شدت بهش وابسته بودم. وقتي بود، نمي‌ذاشت بچه‌ها از دوروبرش دور شن. راستش اگه بود، هيچ‌وقت اجازه نمي‌داد از خوزستان دربيام». بعد چند لحظه مكث، از جنگ تحميلي مي‌گويد: «جنگ شروع شد». فاميل‌ها از خرمشهر به سربندر مي‌آيند.

    سربندر به دليل بافت اقتصادي‌اش از پدافند خوبي بهره مي‌برد. اغلب، پيش مي‌آيد كه وسط زمين خاكي تيم پاس بندر امام خميني كه كريم سرمربي‌اش است، هواپيماها با فاصله كمي از زمين حركت مي‌كنند. بازي قطع مي‌شود، بچه‌ها با انگشت، آهن‌پاره توي آسمان را به هم نشان مي‌دهند و چند لحظه بعد، صداي انفجار، آنها را به «خيز» وامي‌دارد.


    خدمت سربازي
    1360 - باشگاه سعدآباد از رحمان مي‌خواهد كه به تهران سفر كند. يك سال بعد، صمد هم به تهران مي‌آيد تا در تهران خدمت كند. او يك فصل در باشگاه‌هاي تهران براي نيروي زميني بازي مي‌كند اما نمي‌تواند دوره خدمت را پشت سر بگذارد؛ برمي‌گردد خوزستان و يك سال ديگر در هياهوي جنگ، در زمين‌هاي خاكي سربندر دنبال توپ مي‌دود. 1362 دوباره به تهران مي‌آيد. دفترچه اعزام به خدمت مي‌گيرد و تيم ستاد مشترك ارتش با امريه‌اي او را جذب خودش مي‌كند؛ اواخر سال 1362 تا اواخر سال 1364.


    پول اولين قرارداد
    1364 - اميرابوطالب از تيم دارايي روبه‌روي صمد مي‌نشيند؛ «مي‌خواي بياي تيم ما؟». صمد شانه‌اي بالا مي‌اندازد. بلافاصله با تمام برادرها مشورت مي‌كند؛ «خدمتم تموم شده بود. تا اون موقع خرجم رو برادرام مي‌دادن اما خب منم مثل بقيه دوست داشتم دستم تو جيب خودم باشه. از يه طرف ديگه رحمان رفته بود آلمان. پول لازم داشت». چند روز بعد رودرروي مديران باشگاه دارايي مي‌نشيند و اولين قرارداد رسمي عمرش را امضا مي‌كند؛ 30هزار تومان پيش، ماهي 3000تومان حقوق به علاوه خانه. به نظر مي‌رسد مسئولان باشگاه براي صمد دست‌ودلبازي كرده‌اند. او بلافاصله 30هزار تومان را به «مارك» تبديل مي‌كند و مي‌فرستد آلمان؛ «ديگه پولي نموند.

    باشگاه هم نتونست بلافاصله برايم خونه تهيه كنه. من موندم توي شهر، سرگردون. مي‌رفتم تمرين و بعد تمرين حتي پول نداشتم شام بخورم. شبم كه جايي نداشتم بخوابم. مي‌رفتم خونه هم‌خدمتيام؛ شهنام اردشيرزاده، رضا غلامي، جواد يا خندان. خجالت مي‌كشيدم اينقدر مي‌رفتم خونه اين دوست و اون دوست». تحملش تمام مي‌شود. ساكش را برمي‌دارد و برمي‌گردد خوزستان. 3هفته‌ آنجا مي‌ماند و در سربندر تمرين مي‌كند: «خدا بيامرزدش! مصطفي الهي كه از مسئولاي دارايي بود، برام توي استاديوم آزادي خوابگاه جور كرد. برگشتم تهرون. توي تموم اون سال‌ها مثل پدر بالاي سرم بود. هر چي بگم ازش، كم گفتم».


    هيجان پرويز دهداري
    1365 - يكي از بزرگ‌ترين رخدادهاي زندگي صمد مرفاوي به وقوع مي‌پيوندد. 14بازيكن مطرح تيم ملي، دست به كودتا مي‌زنند. پرويز دهداري را لاف خوزستاني برمي‌دارد و منت هيچ‌كدام را نمي‌كشد. مي‌رود و بچه‌هاي گمنام را شناسايي مي‌كند. عابدزاده را از تام اصفهان مي‌آورد، زرينچه را از ژاندارمري و عباس سرخاب را در يكي از بازي‌هاي محلي ميناب مي‌بيند و پسرك را يك‌شبه، هزارسال جلو مي‌اندازد و با مخ مي‌اندازد وسط اردوي تيم ملي. صمد هم طي همين فرآيند، وارد اردوي تيم ملي مي‌شود. پرويز دهداري در برابر كويت براي اولين بار به صمد فرصت حضور در ميدان را مي‌دهد؛ آن هم نه در پست تخصصي‌اش – فوروارد – بلكه در خط دفاعي. اولين بازي صمد، در دفاع راست تجربه مي‌شود.


    جواب منفي به استقلال
    1366 - در همين سال استقلالي‌ها براي جذب صمد وارد عمل مي‌شوند ولي صمد كه نمي‌خواهد از دارايي جدا شود، به آنها پاسخ منفي مي‌دهد.


    روزهاي آشفته دارايي
    1367 - وضعيت دارايي به هم ريخته است. از تركيب اوليه دارايي جز چندتايي باقي نمانده‌اند. منوچهر مصلحتي مديرباشگاه از ايران به سوئد رفته و جايش را به جاويد داده است. جاويد هم بعد از مدتي مي‌رود و ديگر دارايي ويژگي‌هاي قبلي‌اش را ندارد. صمد كه حالا ديگر آقاي گل ليگ قدس (ليگ سراسري كشور) و از طرفي شرايط به هم ريخته دارايي برايش غيرقابل تحمل شده، تصميم مي‌گيرد از دارايي جدا شود. امير آصفي- سرمربي تيم- به اردشير لارودي - مربي تيم - ماموريت مي‌دهد صمد را براي ماندن راضي كند؛ «جام حذفي سال67 بود.



    براي يك بازي به اصفهان رفته بوديم. برگشتني، امير آصفي گفت تو با بچه‌ها بيا و حميد(بابازاده) و مهدي (فنوني‌زاده) رو راضي كن بمونن. اگه اونا بمونن، صمد هم مي‌مونه. خب اين‌طوري نشد و اونا رفتن». صمد پاي ميز مذاكره استقلالي‌ها مي‌نشيند. مذاكرات زود به نتيجه مي‌رسد و صمد با قراردادي سفيد اما در ازاي 80هزارتومان پيش و ماهي 3000 تومان حقوق، پيراهن آبي‌هاي پايتخت را برتن مي‌كند. قرارداد صمد از سال67 تا سال 1371 با باشگاه استقلال پابرجا مي‌ماند.


    زن گرفتن مهاجم تيم ملي
    1370 - فروردين‌ماه است. يكي از مربيان قديمي صمد با او تماس مي‌گيرد؛ «پسر تو كي مي‌خواي سروسامون بگيري؟ الان وقتشه. يه دختر خوب برات سراغ دارم؛ اهوازيه، زبون همو مي‌فهمين». يكي از دختران اقوام را معرفي مي‌كند و چند روز بعد صمد كت و شلوار پوشيده در اهواز جلوي در يكي از خانه‌هاي شهر با دسته‌گل ايستاده است.صحبت به مراحل حساس نزديك مي‌شود: «آقا مهريه رو بفرماييد»، «500 سكه»، «اينا جوونن، پولم كه خوشبختي نمي‌ياره. ما بزرگ‌ترا بايد كمكشون كنيم توي زندگي پا بگيرن». نتيجه بحث و چانه زدن‌ها مي‌شود: «مباركه! 250سكه به علاوه 14سكه به نيت 14معصوم؛ جمعا 264 سكه».

    روز سيزدهم تيرماه1370، مراسم ازدواج برگزار مي‌شود و صمد براي آنكه گربه را دم حجله كشته باشد، فرداي مراسم براي شركت در اردوي استقلال به شمال مي‌رود و 2روز بعد به همراه آبي‌هاي پايتخت در مسابقات جام باشگاه‌هاي آسيا در بنگلادش شركت مي‌كند. قهرماني در مسابقات، سوغات تازه‌داماد است براي عروسي كه فرداي عروسي‌اش داماد را تنها فرستاده ماه عسل!


    كوچ به كويت
    1371 - يك سال بعد، باشگاه «الكويت» نامه‌اي به باشگاه استقلال فكس مي‌كند با مضمون دعوت رسمي از صمد مرفاوي براي حضور در اين تيم. پيشنهاد مالي الكويتي‌ها وسوسه‌انگيز بود. صمد مقاومت نكرد و راهي كويت شد. قراردادي 2ساله بست و پيراهن اين باشگاه را بر تن كرد.


    برگرد استقلال
    1373 - قرارداد صمد با الكويت به پايان رسيده است. منصور پورحيدري براي مهاجم سابق تيمش پيغام مي‌فرستد. صمد هم بدون چون و چرا مي‌پذيرد كه دوباره به جمع آبي‌پوشان تهراني ملحق شود. اولين حضور مجدد او در استقلال، مصادف است با بازي فينال جام حذفي در تهران و مصاف استقلال و برق شيراز. صمد با تشويق هواداران وارد زمين مي‌شود و 2 گل به برق شيراز مي‌زند. دوره‌اي كه تا سال 1377 به طول مي‌انجامد.


    برو از استقلال
    1377 - ناصر حجازي مربي خاصي است؛ تفكرات مختص به خود را هم دارد. در تفكرات او جايي براي صمد مرفاوي كه حالا ديگر 33ساله شده، پيش‌بيني نشده. اختلاف بالا مي‌گيرد اما صمد به دليل درونگرايي‌اش اجازه نمي‌دهد كسي از اين مسأله مطلع شود. يكي از روزهايي كه صمد با خود مشغول يكي به دو كردن است، تلفن منزل زنگ مي‌خورد. آن سوي خط، مجيد نامجومطلق نشسته است؛ «صمد از سنگاپور زنگ مي‌زنم. اينجا براي فوتبال بد نيست. دوس داري بياي اينجا؟». او 6ماه براي سنگاپوري‌ها بازي مي‌كند. براي مسابقات جام حذفي سنگاپور به توافق نمي‌رسد و برمي‌گردد تهران.


    بدترين قرارداد عمرم
    1378 - اواخر سال او به تهران بازمي‌گردد. «بهمن كرج» به او پيشنهاد مي‌دهد. به باشگاه مي‌رود و پاي ميز مذاكره با نمايندگان «اپل» در ايران به توافق مي‌رسد. بهمن هنوز هم از خاطر او نرفته است. وقتي قرار است از اين دوره از زندگي‌اش ياد كند، نفرت تمام وجودش را پر مي‌كند و هنوز پس از گذشت سال‌ها با حرص صحبت مي‌كند؛ «تا اينجا انتخابام درست بودن اما با اين يكي كه آخريش هم بود، بدترين انتخابم رقم خورد. يك تيم بي‌در و پيكر و ورشكسته. بهمني‌ها مديراني بودن كه فقط با فكر پُركردن جيبشون وارد فوتبال شدن».


    ديگر بازي نمي‌كنم
    چند تيم به او پيشنهاد مي‌دهند كه برايشان بازي كند اما او ديگر حاضر نيست پا به توپ شود؛ «ضربه سنگيني بود. نمي‌دونستم چطور بايد بهمن و كارم رو هضم كنم. اونقدر بهم فشار اومده بود كه تصميم گرفتم براي هميشه كفشامو آويزون كنم و خداحافظ». فتح‌الله‌زاده- مديرعامل وقت باشگاه- از اين ماجرا مطلع مي‌شود. كامران منزوي - معاونش - را سراغ صمد مي‌فرستد و پيشنهاد مي‌كند يكي از تيم‌هاي پايه‌اي استقلال را براي شروع كار مربيگري انتخاب كند؛ «مي‌تونستم از رده بالاتري شروع كنم اما همون‌طوري كه فوتبال رو از زمين خاكي شروع كردم، دوس داشتم مربيگري رو هم از رده نوجوانان شروع كنم».
    او با اين تيم در پايان فصل در جايگاه ششم مي‌ايستد. صمد كه به مربيگري علاقه خاصي دارد، در طول يك سال مي‌تواند مدرك C آسيا را هم كسب كند.


    همكاري با پورحيدري
    1379 - او يك دوره را كنار منصور پورحيدري در تيم بزرگسالان تجربه مي‌كند، سپس به پيشنهاد باشگاه، مربيگري در تيم جوانان را مي‌پذيرد. او كلاس مربيگري درجه B را هم در اين سال با موفقيت سپري مي‌كند؛ «با تيم جوانان، قهرمان ايران شديم».
    1380 - رضا احدي از تيم اميد استقلال به عقاب مي‌رود و صمد مرفاوي با پيشنهاد باشگاه، جانشين او مي‌شود؛ «توي مسابقات تهرون دوم شديم اما تو مسابقات كشوري به خاطر مسائل مالي نتونستيم شركت كنيم».


    پيشنهاد قلعه‌نويي
    1381 - امير قلعه‌نويي با پيشنهاد وسوسه‌انگيزي مواجه است. آبي‌هاي اهوازي اين فرصت را به او داده‌اند كه تجربه مربيگري در ليگ برتر را هم در كارنامه داشته باشد. به فهرست همكارانش نگاه مي‌كند؛ يك جاي خالي هنوز وجود دارد؛ صمد. صمد بهتر از بقيه است. او هم اهوازي است، هم تجربه مربيگري از رده پايين را دارد و هم در حال دريافت مدرك A آسيا است. او همكار خوبي است. تلفن را برمي‌دارد و شماره صمد را مي‌گيرد؛ «رفتن به اهواز برام خوشحال‌كننده بود. هم خودم خوزستاني بودم، هم همسرم».


    آرزوهاي بزرگ
    1382 - با اين حال، اقامت همبازي‌هاي قديمي در اهواز بيش از يك سال طول نمي‌كشد. يك پيشنهاد اغواكننده ديگر، چمدان‌هاي آنها را دوباره مي‌بندد تا با اولين پرواز به تهران سفر كنند. آنها رسما با استقلال كارشان را آغاز مي‌كنند. سه فصل حضور و قهرماني در پايان برنامه 3ساله و دو نايب‌قهرماني، روزهاي خوبي را براي استقلالي‌ها رقم مي‌زند؛ «ما با شرايط استقلال آشنا بوديم. مي‌دونستيم نسل‌ها تغيير كرده‌ن ولي شرايط كلي، فرقي نكرده بود».


    همه چيز زود تمام شد
    1385 - همه براي سرمربي جديد تيم ملي كف مي‌زنند و او با افتخار، دستيارانش را انتخاب مي‌كند. در اين سو باشگاه استقلال مي‌داند كه ديگر نمي‌تواند روي قلعه‌نويي حساب ويژه‌اي باز كند. صحبت‌ها ادامه پيدا مي‌كند. قريب- مديرعامل وقت- وعده مي‌دهد به‌زودي سرمربي را انتخاب خواهد كرد.عصر يك روز، قريب پس از تمرين تيم، شماره همراه صمد را مي‌گيرد؛ «سلام! تصميم گرفتم تو سرمربي تيم باشي. فردا هم اعلام مي‌كنم. كاري نداري؟». به همين سرعت، همه چيز تمام مي‌شود.تا هفته‌ها بحث مطبوعات، سايه بزرگ قلعه‌نويي بر سر استقلال و صمد است. مصاحبه‌هايي كه هر روز جنجالي‌تر مي‌شود؛ «من زياد بهشون اهميت نمي‌دم. مسلمه وقتي من سرمربي بشم، اختيارات با منه؛ همون‌طوري كه پاسخگو هم منم.

    من چند سال با امير كار كردم، خب مسلمه طرف اصلي مشورتم اون باشه اما تصميم نهايي با خودم بوده از اول تا حالا. امير هم مي‌دونست چون از تيم دور بود».
    استقلال اگرچه در نتيجه‌گيري موفق عمل مي‌كند اما اين تمامي آمال و آرزوهاي هواداران تيم نيست. آنها معتقدند به تيم صمد نمي‌شود اطمينان كرد؛ كمااينكه در بازي مهم سال(داربي) او در نهايت، نتيجه را واگذار كرد. براي آنها تفاوتي ندارد اگر حتي بدانند تركيب استقلال در داربي، نظر امير قلعه‌نويي بوده نه صمد مرفاوي. حتي وقتي امير قلعه‌نويي براي بازگشت روي خوش نشان مي‌دهد، مقداد نجف‌نژاد فراموش مي‌كند كه تا چند روز پيش صمد را مي‌شناخت. او بلافاصله مصاحبه مي‌كند و با ابراز خرسندي خبر مي‌دهد كه امير قلعه‌نويي روي نيمكت مي‌نشيند. با اين حال، سرمربي تيم ملي در حمايت از صمد به هواداران مژده مي‌دهد كه مربي بزرگي از دل كادر فني بيرون خواهد آمد؛ «عبدالصمد مرفاوي».


    زندگي صمد
    1385 - خانواده صمد امروز 4نفره است. دو دختر 13 و 6ساله، صمد را حمايت مي‌كنند. آنها مثل بقيه در مدرسه دولتي درس مي‌خوانند؛ «به غيرانتفاعي اعتقادي ندارم و به خاطر مسائل مالي‌اش هم نيست. خب اونجايي كه مي‌رن نزديك محل سكونتمونه و جاي خوبي‌ هم هست». اما كدام محله؟ او حاضر نيست محل سكونتش را فاش كند. مي‌خندد و جواب مي‌دهد: «نه كاخ سعدآباد زندگي نمي‌كنم. سال72 از پول قراردادم با الكويت، آپارتماني خريدم كه تا امروز هم دارمش.

    شايد يك روزي بروم يك جاي ديگه اما فعلا همين‌جا هستم». و خرجي خانه؟ اگر كرايه و قسط و وام و اين‌جور چيزها را كه صمد ندارد كم كنيم، چقدر هزينه زندگي‌اش مي‌شود؟ «400 – 500 تومن. خب بعضي وقتا تا يه‌ميليون هم بالا مي‌ره اما مديريتش با خانممه. خب اون بيشتر از من تو بطن زندگيمونه. اينجا اون اصلح‌تره!».


    منبع:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  9. #6069
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض چگونه تصاویر سیاه و سفید "صدا و سیما" رنگی شد ؟!

    کانون هواداران پرسپولیس : تیم های استقلال تهران و استیل آذین امروز در حالی به میدان رفتند که این بازی با تاخیر 45 دقیقه ای، بطور کامل از شبکه سوم سیمای ایران پخش شد و علت آن نیز اشکالات فنی ذکر شد.
    به گزارش کانون هواداران پرسپولیس؛ این اتفاق در حالی رخ داد که مزدک میرزائی مجری برنامه فوتبال برتر دلیل این تاخیر را اشکالات فنی اعلام کرد.
    اما بعد از دقایقی تصاویر بازی که کاملا معلوم بود سانسور شده است از این شبکه پخش شد و از حواشی آن هیچ خبری نبود !!!
    این ترفند از سوی مسئولین صدا و سیما در حالی به کار گرفته شد که هواداران تلوزیونی ساعت ها منتظر بودند تا این مسابقه را بطور زنده مشاهده کنند، اما همچنان سیاست بر ورزش ترجیح داده شد ...

  10. #6070
    پروفشنال fouad-pes's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    518

    پيش فرض گزارش سايت فيفا از باشگاه استقلال

    سايت گل- در استانه 64 سالگي باشگاه استقلال، وب سايت رسمي فيفا در گزارشي به معرفي اين باشگاه پرداخته است. گزارش فيفا با اين مقدمه شروع مي شود :"اين باشگاه همانند رقيب همشهري خود يعني پرسپوليس، از محبوب‌ترين و بهترين باشگاه‌هاي فوتبال ليگ برتر ايران به شمار مي‌رود. استقلال در طول 64 سال سابقه خود همواره يکي از با ثبات‌ترين باشگاهها نه تنها در ايران بلکه سراسر آسيا بوده که علاوه بر دو قهرماني در قاره کهن، بارها قهرمان ليگ داخلي ايران هم شده است" . در ادامه ضمن اشاره به تاريخچه و تاسيس اين باشگاه با نام دوچرخه سواران و سپس تاج، عناوين و افتخارات استقلال معرفي شده است. همچنين به بازيکنان تاريخ ساز و اسطوره هاي باشگاه نيز اشاره شده است که در اين بخش نام بازيکناني چون قلعه نوعي، منصوريان، فکري، زرينچه، مجيدي، روشن و دانايي فرد به عنوان اسطوره هاي استقلال ذکر شده است.

    لازم به ذکر است که وب سايت فيفا چندي قبل گزارشي از باشگاه پرسپوليس تهران نيز ارائه کرده بود و استقلال دومين باشگاه ايراني است که مورد توجه سايت فيفا قرار گرفته است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •