ببخش اگه تو قصه مون دو رنگ و نامرد نبودم
ببخش که عاشقت بودم خسته و دل سرد نبودم
ببخش که مثل تو نشد خیانتو یاد بگیرم
اگر که گفتم به چشات بزار واسه تو بمیرم
ببخش اگه تو گریه هام دو رنگی و ریا نبود
اگر که دستام مثه تو با کسی آشنا نبود
ببخش اگه تو عشقمون کم نمیذاشتم چیزی رو
ببخش که یادم نمیره اون روزای پاییزی رو
لیاقت دستای تو بیشتر از این نبود عزیز
نه نمی خوام گریه کنیِ ، برای من اشکی نریز
ببخش اگه نتونستم مثل تو بي وفا شم
ببخش اگه نتونستم مثل ادم بده قصه ها شم
ببخش اگه قلبم معني شكستن رو بلد نبود
اگه عاشق بود مثل تو نامرد نبود
بازم ببخش اگه دارم ميرم از پيش دله هوس بازت
خيانت تو مرام ما نيست لعنت به اون نگاه نازت
لیاقت چشمای تو ،نگاه ِ پاک ِ من نبود
بازم اخره قصه بازم يكي بود و يكي نبود