همه عكسها رو نگاه كردم، بدنه ساختار خودش رو داره و بقول معروف شيرازه اون از بين نرفته( برخلاف ماشينهايي كه اصلا هيچ كجاي اونها با جاي ديگشون هماهنگ نيست) منتها به علت صافكاريهاي ناشيانه و نه چندان حرفه اي، موجها و ناهماهنگي هايي توش ديده ميشه.
من فكر ميكنم اگر قصد دارين يه بدنه تميز و مرتب از توش در بياريد، بهترين كار اينه كه اول تمام رنگ و بتونه رو كامل از بدنه پاك كنين و بقول معروف بدنه رو آهن خالي بكنين تا كاملا دست صافكار براي موجگيري و رگلاژ باز باشه، چون اينجوري اون ناخودآگاه بخشي رو كه داره تعمير و موجگيري ميكنه، ناچاره با بخشهاي كناري متناسب بكنه كه خودشون هم موج دارن و هم وجود بتونه و رنگ تا حد زيادي نسبتها رو بهم ميزنه و سطح كار مشخص نيست.
اون پوسيدگيها و زدگيهاي جزئي هم مسئله چندان مهمي نيست و با يه تعمير ساده درست ميشه.
البته مهم همون صافكار مورد نظره كه واقعا خوب كار بكنه.
ديروز درب خرابي كه قبلا از ماشين باز كردم رو براي تمرين مورد استفاده قرار دادم.
چند وقت قبل تعدادي ابزار صافكاري خريدم تا تمرين صافكاري معمولي و بدون رنگ رو انجام بدم.
براي شروع سعي كردم بخشي از درب رو با ضربه و فشار كج كنم اما واقعا كار سختي بود!
شايد باورتون نشه اما ناچارا حدود 20 بار با جفت پا و تمام وزن روي اين قسمت درب پريدم تا بالاخره فرو رفت، بدنه خاصيت فنري و ارتجاعي داشت و در چند بار اول به هيچ وجه كج نشد و دوباره با شدت به حالت اول خودش برگشت، و ناچارا با تمام وزن و قدرت روش پريدم تا اينجوري بشه.
از اين وسائل براي صافكاري استفاده كردم، سه مدل مُشتي و يه قلب بدنه آبكاري كه براي صافكاري بدون رنگ استفاده ميشه، يه چكش لاستيكي و يه پتك و يه پايه چوبي ميز و يه تكه الوار مستطيل شكل، شايد خنده دار بياد اما توي صافكاري بعضي چيزاي خيلي جزئي و پيش پا افتاده ميتونه كمك و ابزار خوبي باشه.
اول با استفاده از تكه الوار مستطيلي شكل، و از پشت درب، يك سر اون رو روي محل خم شده گذاشتم و البته سعي كردم كه بصورتي نباشه تا اثر ضربه جا بگذاره، بعد با پتك ضرباتي به انتهاي ديگه الوار زدم تا بخش بزرگي از خم شدگي رو صاف كردم، البته بخاطر وجود موانع زياد و بزرگ بودن اين تخته، كار ساده اي نبود و كلي بايد اينور و اونورش ميكردم.
بعد با استفاده از مُشتي هاي مختلف، و بر اساس محل مورد نظر براي ضربه، از داخل در به نقاطي كه بيشترين فرو رفتگي رو داشت ضربه زدم،گاهي هم از همون الوار و يا پايه چوبي ميز استفاده كردم اما بخاطر وجود شاسي فلزي بيروني در كه محل سوار شدن رودري است كار ساده اي نبود و مرتب بايد تعيين ميكردم كجا بايد ضربه بزنم و با دست مقدار صاف شدن رو متوجه بشم. حالت فنري و قدرتمند اين ورق بدنه واقعا كار رو سخت ميكرد.
بعد با استفاده از قالب بدنه براق( و براي ضربات محكمتر، قالب بدنه معمولي) و استفاده از همان مُشتي هاي مختلف شروع به موجگيري كردم، كه راحت نبود و همون حالت فنري و شكل ناپذير ورق بدنه به اين راحتي با ضربه شكل نميگرفت و نشون ميداد كه واقعا به حرارت نياز داره،
قبل از اين كار براي جلوگيري از صدمه ديدن رنگ، اون بخش رو گريس ماليدم.
قبلا روي بدنه پرايد و پيكان يك سري صافكاريهاي خيلي جزئي و ابتدايي با وسائل خيلي سده انجام داده بودم ولي نه بصورت عمده و حرفه اي. اما روي بدنه شورلت اصلا به اين صورت كار نكرده بودم و واقعا استحكام زياد اون رو متوجه شدم.
كمي ديگه روش كار كردم و سعي كردم با زياد كردن شدت ضربات و البته صرف زمان بيشتر كار تميزتري داشته باشم كه به اينجا رسيدم..
البته هنوز موج داره اما خيلي از اولش بهتر شده.
شايد اگر يه صافكار اين كار رو انجام ميداد ميگفت: بقيه موجها رو بايد رنگ آميز بگيره!! اما من قانع نيستم و ميدونم بايد خيلي از اين بهتر باشه.
البته ميدونم كه تعريفي نداره چون بدنه محكم اجازه صافكاري بدون رنگ و بدون استفاده از حرارت رو نميده واز طرفي همونطور كه جناب محمد گفتن، گارد داخل درب يكي از موانع اصلي براي كار روي اين قسمتهاست.
خيلي از صافكارها شاسي داخلي ( محل رودري) را ميبرند و تا جاي دست باز شده و بعد از تمام شدن كار دوباره جوش ميدن، اون گارد رو هم بعضيها باز ميكنن اما اگر ابزار مناسب رو داشتم( قالب بدنه بلند و ديلم هاي سركج) كه دست خيلي از صافكارها ديدم، احتمالا درست كردن بخشهاي پاييني خيلي بهتر و راحتتر ميشد.
يكي از دلايل ديگه اين بود كه درب روي ماشين سوار نيست و من بايد مرتبا اون رو با پا و تكيه دادن به درخت و ديوار و زمين و..مهار ميكردم تا نيافته!!
خلاصه اينكه فكر ميكنم بازم تمرين كنم و كم كم ابزارهاي مناسبتر رو بخرم بتونم كار بهتري انجام بدم، چون وقتي خرابكاريهاي بقيه صافكارها رو ميبينم متوجه ميشم بهتر از اونها ميتونستم عمل كنم.
يك تجربه اي كه بدست آوردم اين بود كه شدت تصادفي كه توي خودروهاي ديگه( مثل پرايد يا پژو) بوجود مياد و ميشه اونها رو بدون رنگ درست كرد، در شورلت خيلي بيشتره و البته وقتي بدنه شورلت صدمه ببينه و رنگ خراب نشه، اون مقدار صدمه در خودروي ايراني ديگه نيمتونه بدون رنگ درست بشه، و البته در شورلت هم بخشي از موجها باقي ميمونه و شايد براي كار تميزتر به حرارت دادن و موجگيري با شعله نياز باشه.
انبار اگزوز های ایرانی مثل فابریک نیست که هوا نکشه! گفت تو کاریت نباشه !!! تو کار بزرگترا دخالت نکن
جواب بصورت نقل قول
نوشته شده توسط MJ1970
