مشاعره سنتی

[Help118]

(خوب میخوامش دست خودم نیست... آن یار که عاشق جمالش شده ام....)

وصال او ز عـــمر جاودان به

خداوندا مرا آن ده که آن به

[neda_traveler]

هنوز هم جای دو دستات خالی مونده
تا قیامت توی دستای حقیرم
خاک هر جاده نشسته روی دوشم
کی میاد روزی که با تو روبرو شم

[معرق]

(خوب میخوامش دست خودم نیست... آن یار که عاشق جمالش شده ام....)

براتون آرزوی وصال می کنم . . .
اما عجله نکن

مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گردابی چو می افتادم از چشم
به تدبیرش امید ساحلی بود

[neda_traveler]

در قبله اگر نشان نباشد از او
ما دیده ی دل،روان بدان سو نکنیم

[yarane-naghdi]

مائیم که اصل شادی و کان غمیم ......... سرمایهٔ دادیم و نهاد ستمیم




پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم ...........آئینهٔ زنگ خورده و جام جمیم


حكيم عمر خيام

.
.
.
.

[neda_traveler]

من تو را همچون پرستو،یاسمن ها،نسترن ها
من تو را با هر چه هستی دوست دارم می پرستم

[معرق]

مقیم بر سر راهش نشسته ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید

[neda_traveler]

دوش من بودم و یاران تو و مجلس شوق
که شبی تازه کنیم از سر جان یاد تو را

[masud-000000]

المنه لله که در میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خم ها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آنجاست حقیقت نه مجاز است...
حافظ

[معرق]

تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی