توی این بیت "نظر گشودن" و "کمر بستن" مرکباند. نظر گشودن یعنی نگاه کردن. بررسی کلمه نظر و کمر به تنهایی، فکر نمیکنم درست باشه. چون اینها در کنار کلمه دیگهای اومدند که باید با هم معنی بشه.خب بعد کمر با نظر مراعات داره یعنی یا نه؟آخه نظر یعنی نگاه...معنی چشم نمیده فکر کنم.یا شایدم معنی چشم بده "گشوده نظر" یعنی چشم هاشونو باز کردن؟
ارتباط معنایی خاصی هم بین اینها برقرار نشده، یکی هم که به صورت کنایی به کار رفته، پس حداقل میشه گفت آرایه مشخص و مهم این بیت نمیتونه باشه.
(به نظر من مراعات نداره)
+لغتنامه دهخدا در مورد نظر گشادن گفته مترادف با چشم گشادن؛ یعنی ظاهرا نظر معنی چشم میده.
اگه من درست یادم مونده باشه، تقریبا آرهیعنی اینکه الان ما میگیم:
رخ کفر:کفر مانند انسانی است که رخ دارد ----> اضافه ی استعاری
اما باید در اصل گفته بشه :
رخ کفر ----> رخ مجاز از انسان
که تو کتابای ما ذکر نشده و ما تو کنکور باید اضافه استعاری در نظر بگیریم.
درست فهمیدم؟![]()
البته اگه خیلی دقیق بررسی کنی، آرایههای تشبیه و تشخیص و استعاره و مجاز مفاهیم نزدیک به هم دارند. به خاطر همین گاهی اوقات قاطی میشه!
در ضمن به نظر میاد رخ مجاز از انسان توی این بیت معنی نمیده. بهتره بگیم اینجا رخ مجازا به کار رفته و معنی اصلی خودش را نداره. دقت کنید که این تعریف خیلی کلی هست و به همین دلیل استعاره، مجاز فرض میشه.



 آخه نظر یعنی نگاه...معنی چشم نمیده فکر کنم.یا شایدم معنی چشم بده "گشوده نظر" یعنی چشم هاشونو باز کردن؟
			
		
					
					
					
					
				.gif)

  )
						
			
		
			