کاش یه همچین چیزایی واقعی می شد چه قدر خوب می شدا
فکر کنید هر کی یه کتیبه داشت!!!!!!!!!!
کاش یه همچین چیزایی واقعی می شد چه قدر خوب می شدا
فکر کنید هر کی یه کتیبه داشت!!!!!!!!!!
راستی جالبیش به این بود که مرگ رو نتونست تغییر بده می گن مرگ دست خداست اینه به سرنوشتم ربطی نداره
چه فایده ادم پولدار باشه بی شعور باشه
ندیدی چطور دل دختره رو شکوند![]()
واسه امشبش خیلی جالب بود ....
اونجایی که همایون نمیخواست دوستش بفهمه با خواهرش عروسی کرده...
سکانس آخرش هم خیلی خوب بود...
نه دوستان ، از لحاظ علمی قابل توجیح بود ،میدونیم که یه جنین از سلولای جنسی پدر و مادرش به وجود میاد و همه ی سلولای انسان به جز سلولای جنسی 46 تا کروموزوم دارن .چطوری بچه مریم همون مهدی سلوکی بود؟
سلولای جنسی 23 تا کروموزوم دارن و وقتی لقاح صورت میگیره ، از هر جنس 23 تا کروموزوم که ویژگی های آدم تو اوناس گرفته میشه و جمعا 46 تا کروموزوم مورد نیاز تامین میشه .
در مورد محسن کوچیکه ام همینطوریه ، 23 تا کروموزوم مربوط به مادر تو محسن ثابت باقی مونده و باعث شده که قیافش تغییر نکنه ولی 23 تای دیگه که مربوط به پدر هستن از انوش به غلامرضا تغییر کرد و آثار این تغیر رو هم به خوبی دیدیم .
و البته مریم به آغوش ....خداروشکر همه به آغوش اسلام رفتند.
ولی این نویسندهه اشنباه کرده
درستش این بود که هما ایندفعه محسن رو به یاد نیاره.به نظر منم بهتر بود هیچ کس محسنو به یاد نیاره ، کلا خیلی تو این سریال تناقض وجود داره .به نظر من:
وقتی محسن برگشت به گذشته اون ۲۴ سالی که قبلن اومده بود باید پاک میشد و دوباره که اومد به آینده ازنو باید ۲۴سال نوشته بشه
نظرتون چیه؟
اگه استدلال نویسنده این بوده باید بگم به نظر منم خیلی مسخرس"چون مثلا سرنوشت هما بعد از غیب شدن محسن (برای دومین بار) و اومدنش به سال 88 تغییر نکرده... پس اونو به خاطر داره."
این جمله ای که تایپیدم باید دلیل مسخره نویسنده این سریال باشه....
دلیل : حالا فکر کنید مریم تو خونه قبلیش با همسایه هاش رفت و آمد داشته و سرنوشت همساشون هم در طول این 24 سال تغییر نکرده باشه ، اینا نمیگن این مریم خانوم چرا یهو غیبش زد ؟
اون وقت اون همسایه بیچاره ... نمیشه ؟![]()
Last edited by hopee; 14-09-2009 at 00:37.
سلام امشبش خیلی توپ بود کارگردان روند فیلمو دوباره عوض کرد کاری که به نظر من 1-2 دیگه هم توی فیلم اتفاق میفته
و محسن هر بار یه درس جدید میگیره و آخر سر هم بخ این نتیجه میرسه سرنوشت رو نمیشه عوض کرد
اما بزارید یه قسمت دیگه رو هم ببینم آخر سر بهتون میگم آخرش چی میشه.
حالا اون برادر از كجا ميدونست خواهري كه تا حالا نديده چجوري حرف ميزنه؟
کلاس زیست شناسی
باید در نظر گرفت که سیر این دفعه محسن به سال 88 کاملا جدا با اون سریه؛ یعنی این دفعه ساکنان اون آپارتمانی که شما میگین، از ابتدا [که اونجا ساکن شدن] هیچ اثری از مریم و خونواده ش اونجا نبود، چون سرنوشت مریم به مسیر دیگه ای کشیده شد؛
ولی اگه تو سرنوشت هما هم از گذشته تغییری صورت میگرفت شاید این دفعه هما هم محسنو نمیشناخت، پس واسه همین محسن وقتی که مادر هما رو پیدا کرده بود،اصرار داشت تا خود هما نخواد ، نباید به مادر واقعیش نشون داده بشه، وگرنه الآن اونم محسنو نمیشناخت.
پس کلا میشه نتیجه گرفت فقط اونایی که سرنوشتشون به دست محسن تغییر کرد، چیزی از دو روز قبلی که محسن تو سال 88 گذروند یادشون نمیاد.
يه عكس قشنگ از حميدخان گوودرزي و زنش:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا چرا میخندی ؟!؟يه عكس قشنگ از حميدخان گوودرزي و زنش:
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)