مشورت درباره برخورد با پسر پانزده ساله ای که فیلم های جنسی (پ#و*رن) تماشا میکند

[Mr.World.Wide]

سلام.

خارج از مطالب بحث شده در پست های اخیر فکر میکنم بهتره بحث اصلی تاپیک خارج از دایره مذهب ادامه پیدا کنه.
استارتر تاپیک سوال جالبی رو مطرح کردن. اینکه واقعا چطور میشه با این مسائل برخورد کرد؟ راستش موضوع یکم پیچیده است. در این قبیل مسائل انسان و حیوان تفاوت چندانی ندارن و اون غریزه و حس که به طرف رو بیاره جلوگیری ازش واقعا جنگ با طبیعته آفرینشه. حیوان این کارو نمیتونه انجام بده.

ولی معتقدم انسان احتمالا بتونه تا حدودی. بدون اینکه بخوام بگم این کار مضره یا نه. احتمالا هر مشکلی راه حلی داره و بین راه حل ها باید بهترینش رو انتخاب کرد نه که همه رو امتحان کنیم.

این تفکر که من مسئولیت فلان کار برادرم یا هرکس دیگه هستم در این مورد اشتباهه. بله برادر کوچکتر شاید از نظر مالی مطلقا زیر سایه برادر بزرگتر باشه ولی از نظر اعتقادی و اجتماعی و اخلاقی تابع خیلی از عوامله که یکی از اون بی نهایت عوامل برادر بزرگتره.
تقریبا غیر ممکنه فردی تو زندگی باشه که تو دوره ی بلوغ سمت این طور مسائل نرفته باشه یا لااقل یکبار امتحانش نکرده باشه. خودمون رو جای طرف بذاریم. در این مواقع دلمون میخواد با کسی حرف بزنیم؟ دلمون میخواد یکی نصیحتمون کنه؟ دلمون میخواد اصلا کسی بدونه؟
اگه کسی بدونه چی؟ غیر اینکه آبرومون رو برای همیشه از دست رفته بدونیم و دیگه روی دیدن طرف رو نداشته باشیم؟ که خوب به مراتب مخرب تر از خود انحرافه.
بهترین راه حلش خود فرده. اینکه پی ببره کارش اشتباهه و ترکش کنه یا اینکه به این نتیجه برسه که قبل ساختن صراط مستقیم اون داخلش بوده.
نصیحت اینجا کارساز نیست به نظرم. شما به عنوان برادر بزرگتر در نبود پدرتون وظیفه ی تربیت هرچه بهتر این برادرو تماما به دوش ندارید. شما تمام تلاشتون رو بکنید برای محکم کردن فرهنگ، اخلاق و اعتقاداتی که قبول دارید اونم در راستای اعتدال. نه با محدود کردن و تندروی. چون دقیقا نتیجه عکس میده.
میتونه کنترل رو دوستاش و حرف زدن غیر مستقیم درباره ی ضررات احتمالی اینطور انحرافات و حرف زدن درباره ی تجربیات خودتون یا شاید کسایی که میشناسید درباره ی اینطور مسائل کار ساز باشه. اونم به شکلی که هرگز پی نبره که پی بردید.

یکم هم باید خجالت رو کنار گذاشت. در مسئله تربیت سالم و صحیح دو حالت وجود داره:

1- یا از بچگی طرف اینقدر پخته شده که ولی بهش اعتماد داره و نیازی به صحبت باهاش نمیبینه و میدونه که خودش خودشو نجات میده و طرف تو انتخاب دوستاش آگاه بوده یا شاید خوش اقبال.

2- یا طرف به اندازه کافی تربیت مناسب دیده ولی دوستان بد و جامعه بر حسب تصادف و بداقبالی به انحراف کشوندنش که اینجا وظیفه ی همون پدر و مادر و والدینه که به دور از خجالت طرف را از دره بیرون بیارن.

امیدوارم کمکی کرده باشم.

آقا این پست شما عالی بود
واقعا لذت بردم از تک تک جمله ها
حرفاتون کاملا درسته
من یه مقدار حس میکنم زیاده روی کردم
هرچند تا الان به روش نیاوردم
و خیلی خوشحال شدم امشب اومد ازم پرسید که داداش چرا من اینترنت ندارم

[Mr.World.Wide]

من هم میدیدم خودتم با امکانات اون موقه میدیدی پدرتم میدیده ومادرت هم همینطور . چشم و گوشت باز شد الان ؟ برخورد واسه چی ؟ جو سرپرست بودن گرفتت میخای سرکوبش کنی بعدا مشکل جنسی پیدا کنه ؟ تا همینجا که دخالت کردی کافیه .
خود ارزایی هم یه چیز عادی تو این سن هست .کم کم از بین میره . ایجاد حس گناه باعث آسیبای فوق العاده بدی میشه
اگه خیلی حس مسئولیت بهت فشار میاره یه دوس دختری, بازار آزادی چیزی واسش دست و پا کن
دیگه نبینمت

جو سرپرست بودن که نداره
این داداشم زمانی که بابام هم بود از من بیشتر میترسید تا بابام
نه اهل سرکوب کردنش نیستم
ولی اینکه براش شریکی پیدا کنم؟؟
کاش میشد یه دوست دختر براش پیدا میکردم
بحث مسئله جنسی ش فقط نیست البته
رابطه با دختر فقط س.کس نیست
اون حس و کامل بودنی که با زن تجربه میکنه برام مهمه
تو این جو جامعه جوری فضا رو ساختن که مطمئنم الان در مورد دخترا و رابطه با جنس مخالف کاملا فضایی و تخیلی فکر میکنه
این برام مهمه که از این تفکرات مسخره که به خاطر جو جامعه داره بیاد بیرون
اونطوری هم فیزیک بدنش هم ذهنش هم رفتارش معتدل میشه
هرچند تا الان من پرخاشگری خاصی ازش ندیدم

[Reza Azimy_RW]

جو سرپرست بودن که نداره
این داداشم زمانی که بابام هم بود از من بیشتر میترسید تا بابام
نه اهل سرکوب کردنش نیستم
ولی اینکه براش شریکی پیدا کنم؟؟
کاش میشد یه دوست دختر براش پیدا میکردم
بحث مسئله جنسی ش فقط نیست البته
رابطه با دختر فقط س.کس نیست
اون حس و کامل بودنی که با زن تجربه میکنه برام مهمه
تو این جو جامعه جوری فضا رو ساختن که مطمئنم الان در مورد دخترا و رابطه با جنس مخالف کاملا فضایی و تخیلی فکر میکنه
این برام مهمه که از این تفکرات مسخره که به خاطر جو جامعه داره بیاد بیرون
اونطوری هم فیزیک بدنش هم ذهنش هم رفتارش معتدل میشه
هرچند تا الان من پرخاشگری خاصی ازش ندیدم

شرمنده داداش من فک کردم فکرت سنتیه یکم تند رفتم .
متاسفانه همه ما اول در مورد جنس مخالف به خاطر اموزشهای اشتباه (مدارس و اجتماع و .. ) برداشتای کاملا اشتباهی داشتیم . دخترا پسرا رو زامبیهای خترناک میبینن و پسرا دخترا رو یه مشت نامردمیبینن و یه حس تنفر که باید فقط ازشون سو استفاده کرد . متاسفانه تفکر خیلی داغونیه ولی کم کم دوس دختر پیدا میکنه و میفهمه واقعیت چیه نه دخترا عوضین نه پسرا از دید دخترا زامبی .
من شخصا خودم کم کم وقتی قاطی جنس مخالف شدم فهمیدم اینجوریام نیست و به راه راست هدایت شدم داداشتم کم کم یه فکری به حال خودش میکنه و یه دوس دختر دست و پا میکنه زیاد جای نگرانی نداره به نظر من اینترنتشم باز بزار تا زودتر با این قضایا کنار بیاد و تفکر +پیدا کنه .
موفق باشی

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

با سلام خدمت همه عزیزان
نمیدونم جای تاپیک درست هست یا نه
اگر اشتباه بود مدیران زحمت جا به جایی ش رو بکشند

من پدرم سال پیش فوت شد در یک تصادف
و الان مسئولیت خانواده با من هست
یه برادر پونزده ساله دارم
و دو روز پیش با برنامه های کنترلی تونستم بفهمم که این دو سایت پ#و*رن میره
اولین کاری که کردم دسترسی به اینترنت رو براش کلا محدود کردم
چیزی به خودش نگفتم
اما اون هم تو آشنایی با کامپیوتر وارد هست
البته نمیتونه دیگه به هیچ روشی توی کامپیوتر به اینترنت دسترسی داشته باشه
منظورم از اینکه آشنا هست یعنی فهمیدم که وارد تنظیمات مودم شده بوده به خیالش که بتونه دسترسی ش رو باز کنه ولی نتونسته بوده
قبلا ها برا اینکه امتحان داشت دسترسی به کامپیوتر رو براش ساعتی میکردم و گاهی اعتراض میکرد
ولی دو روزه هیچ حرفی درباره اینکه به اینترنت دسترسی نداره نزده
خب این یعنی فهمیده که من یه چیزایی در مورد سایت هایی که میره فهمیدم

الان من واقعا موندم چیکار کنم
کاش پدرم بود
من خودم بیست و نه سالم هست و خب این چیزا رو تجربه کردم
میترسم برادرم اسیرش بشه و کار دست خودش بده
خودتون میدونید که این سایت ها و فیلم ها ضرر داره برای بچه
مشکلی ندارم با دیدنش اگه به سنی برسه که لااقل کنارش رابطه جنسی با دختری داشته باشه
ولی میترسم اسیر خود ارضایی بشه
یا حتی این توی درسش و رفتارش اثر بذاره
میترسم برخاشگر بشه

این رو در نظر داشته باشید که این برادرم از من ترس داره و همین تا الان یه جوری عامل محدودیت بوده و تا حدی تونستم کنترلش کنم

میدونم شاید بعضی بگن به صورت مستقیم و دوستانه باهاش در مورد مسائل جنسی و بلوغ حرف بزنم ولی خب من واقعا خجالت میکشم با برادر کوچیکترم این حرف ها رو بزنم
همه اینها رو قبلا شاید خودم هم به شخص دیگه توصیه میکردم ولی الان که خودم درگیرش شدم بدجوری موندم

کاش پدرم بود
فکر میکردم سخت ترین کار برای مراقبت از خانواده همین مسائل مالی و اینها باشه
ولی الان این....
من برادر بزرگشم و مسئولیتش کامل با من هست
نمیدونم چیکار کنم

سلام
بنده حرفهای زیادی برای گفتن دارم با شما
سعی میکنم خلاصه بگم:
1- خدا رحمت کنه پدرتون رو
2- اگر از معتقدانِ به وجود خالق و امتحان بودنِ زندگی در دنیا و قیامت و حساب و کتاب هستین این رو بدونین که هر کسی میمیره دیگه پرونده ی کارهای خیرش بسته میشه جز 3 نفر:
الف - کسی که علم و دانش مفیدی بین مردم منتشر کرده در زمان حیاتش
ب - کسی که کار خیری انجام داده که اثرش بعد از رفتنش از دنیا هم هنوز باقی هست مثل کسی که کار کرده و زحمت کشیده و پول حلال درآورده و از اون پول حلال برای رضای خالقش 50 تا آجر کمک کرده به ساخت یک مدرسه . تا اون مدرسه پابرجاست اجر میبره حتی دهها سال پس از پایانِ امتحانش در دنیا
ج - کسی که فرزند صالح و خوبی از خودش به جا گذاشته و این فررند صالح کار خیر انجام میده حتی اگر برداشتن یک تکه سنگ از مسیر عبور مردم باشه و میگه خدایا اجر این کار خیر رو برای پدر من ثبت کن (یا برای مادر )
3- کاری نکنین که برادرتون شما رو دشمن فرض کنه و ازتون فاصله بگیره . خیلی از خانواده ها کارهای خلافِ کوچک دیدند از یکی از اعضای خانواده و با جر و دعوا و اوقات تخلی و قهر و اینها باعث شدند که اون فرد ارتباط عاطفیش با خانواده قطع شد و کشیده شد به سمت دوستان ناباب و کارش به بزهکاری و اعتیاد و زندان و اینها کشیده شد یا بد از اون , کشته شد یا خودکشی کرد یا به جرم مواد و قتل و اینها اعدام شد
پس هر اتفاقی افتاد دوستش باشین
4- این احساس رو بهش بدین که بزرگ شده و مردی شده و باید کمک به حال شما در اداره ی خانه و خانواده باشه .
5- این احساس رو بهش بدین که خودارضائی افت داره برای یک آدم باشخصیت تا کمتر بره سراغش
6- هرگز جلو دیگران نصیحتش نکنین
7- هرگز آبروش رو جلوی دیگران نبرید . دوست صمیمی و رازدار برادرتون باشید
8- از ضررهای خودارضائی و افراط در خود ارضائی براش بگین تا بلکه کمتر بره سراغش
9- یه چیز دیگه هم مجبورم در کمال تاسف و تأثُر بگم:
حالا که خودارضائی رو یاد گرفته و لذتش رو چشیده دیگه نمیشه بهش گفت فراموشش کن
حالا که وضع اینطوزریه لااقل یاد بگیره که با روشی انجامش بده که کمترین ضرر رو داشته باشه یعنی مثلا هفته ای 2 بار فقط و انجامش به صورتی که مضرّاتش کم بشه
ماجرا شبیه معتادانِ تزریقی هست که پزشکان داد زدند :
حالا که نمیتونند ترک کنند , لااقل سرنگ مجانی بهشون بدین تا ایدز نگیرند و ایدز رو در جامعه منتشر نکنند
مسئله ی خودارضائی هم همینه
با راهکارهایی میشه ضررِ انجامش رو کم کرد
این سخنان یک دکتر هندی هست که حدود 10 سال پیش در یک کانال ماهواره ای حرفهاش رو شنیدم در مورد استمناءِ کم ضرر
سالها به خودم گفتم نیازی نیست چنین اطلاعاتی رو منتشر کنم چون وضع هنوز به خطرناکی اعتیاد تزریقی نشده که بخوایم آمپول مجانی بدیم به تزریقیها

اما حالا که با کامپیوتر و تبلت و موبایل و فیلتــر شکـن و اینترنت موبایل , هر نوجوانی و جوانی میتونه هندزفری بزنه و وانمود کنه داره درس میخونه توی اتاقش یا وانمود کنه که خوابه اما زیر پتو تی نت بگرده و هر چی بخواد عکس و فیلم مبتذل ببینه , حالا که خودارضائی بد جوری شیوع پیدا کرده به خاطر این چیزها , شاید دیگه چاره ای نباشه که این اطلاعات منتشر بشه تا لااقل نوجوونها و جوونها کمتر آسیب ببینند از خودارضائیِ اشتباه و افراط در اون
آیا وقتش شده ؟

[Reza Azimy_RW]

ثلا هفته ای 2 بار فقط

شما خوبه دکتر ترک اعتیاد بشین هرکی اومد بگین خوب از فردا دیگه مواد نزن اونم بگه باشه دمت گرم من نمیدونستم اینقد آسونه :|
این اطلاعاتتو تو کتابی چیزی مطرح کن ریشه کن کُن بیماریها رو ناجی بشریت شو

[siava5h]

خیلی خوشحال شدم امشب اومد ازم پرسید که داداش چرا من اینترنت ندارم

بهش چی گفتی؟

یه کاری کن که از مشکلات زندگی فقط غم پدر رو داشته باشه.
تکنولوژی رشد کرده و سن این مسائل پایین اومده.

تا زمانی که بیماری پیش نیومده نبایس کار درمانی انجام داد. هیچ وقت هم نمیشه از همه بیماریها پیشگیری کرد.
میتونه کارت خیلی بدتر از انتظارت تموم بشه.

این چیزها فقط با اینترنت بدست نمیاد. شما نمیتونی برای جلوگیری از مرض قند، کسی رو از غذا خوردن منع کنی.
اینترنت در حال حاضر تنها وسیله سرگرمی نوجونها هست و با نداشت سرگرمی اونهارو پریشون و عصبی میکنی. داری کار خیلی اشتباهی میکنی.

[shangil]

شرمنده داداش من فک کردم فکرت سنتیه یکم تند رفتم .
متاسفانه همه ما اول در مورد جنس مخالف به خاطر اموزشهای اشتباه (مدارس و اجتماع و .. ) برداشتای کاملا اشتباهی داشتیم . دخترا پسرا رو زامبیهای خترناک میبینن و پسرا دخترا رو یه مشت نامردمیبینن و یه حس تنفر که باید فقط ازشون سو استفاده کرد . متاسفانه تفکر خیلی داغونیه ولی کم کم دوس دختر پیدا میکنه و میفهمه واقعیت چیه نه دخترا عوضین نه پسرا از دید دخترا زامبی .
من شخصا خودم کم کم وقتی قاطی جنس مخالف شدم فهمیدم اینجوریام نیست و به راه راست هدایت شدم داداشتم کم کم یه فکری به حال خودش میکنه و یه دوس دختر دست و پا میکنه زیاد جای نگرانی نداره به نظر من اینترنتشم باز بزار تا زودتر با این قضایا کنار بیاد و تفکر +پیدا کنه .
موفق باشی

الان دیگه عوض شده وضعیت
دخترا پسرا رو نه تنها زامبی نمیبینن بلکه خرگوش میبینن!
ازدواج هم که کلا از بین رفته!

[Masoud-2014]

سلام خدا بیامرزه پدر شما رو ...
به نظرم نباید سرکوب بشه چون اینها غریزی هست ... تمایل به جنس مخالف کاملا طبیعی است و سرکوب شدنش عوارض داره ... اگه یه دوست دختر داشته باشه خوبه یا با دخترها ارتباط داشته باشه ، که تو روحیه تاثیر میزاره و زندگی بهتر خواهد شد ... که انشالله به ازدواج بیانجامد ، زندگی باید روال طبیعی خودش رو داشته باشه

[drsanaieseo]

سلام عزیزم

کامل تاپیکت رو خوندم و درک میکنم
ب نظر من این سه تا مقاله رو بخون خیلی خوبه
خیلی ک نه
اما خوبه
بهتر از همه متن هایی هست ک تو اینترنت موجوده
خیلی رک بت بگم استفاده کردم من از این روش های درمان جواب گرفتم


ارزو دارم زود تر اوکی بشه این داستان چون هم ب خودش اسیب میزنه و هم باعث ناراحتی میشه

dr-sanaie.com/درمان-اعتیاد-به-پورنوگرافی/

dr-sanaie.com/روانشناسی-پورنوگرافی/

dr-sanaie.com/روانشناسی-پورنوگرافی/

[A.M.D.D.E.V.I.L]

با دخالت به حریم کودک 15 ساله، اون احساس آزادی خودش رو از دست خواهد داد. احساس گناهی که به خاطر داشتن غریزۀ بسیار طبیعی جنسی و کنجکاوی های کودکانه بهش القا میشه، باعث مشکلات بسیار بزرگی میشه.
رفتار شما از سر ترس بوده، «ترس از گمراهی بچه»، اما دقیقاً آنچه که می ترسید رو خلق خواهید کرد:
کودکی که احساس آزادی در بستر خانواده نداشته باشه، و احساس نکنه که پذیرفته میشه، به تدریج احساس «نفرت از خود به خاطر بد بودن و داشتن کنجکاوی جنسی» خواهد داشت. این احساس نفرت از خود هست که بسیار موذی و ناخودآگاه زمام رفتار این فرد رو به دست میگیره و باعث میشه در بزرگسالی، به هنگامی که باید به یک رابطۀ نه چندان سالم «نه» بگه، به خاطر بی ارزش پنداشتن خود «حقیر و دوست نداشتنیش»، چنین روابطی رو ادامه بده و در نهایت به آنچه که شما می ترسیدید برسه.
درس چنین سرنوشتی برای شما چه خواهد بود؟ «برادر من علیرغم داشتن کنجکاوی های جنسی دوست داشتنی هست، داشتن احساسات جنسی و اشتیاق به جنس مخالف علامت سلامت روانی و نشان زندگی و خلق حیات هست، من برادر منحرفم را دوست دارم، مخصوصاً در این شرایط که او به عشق بی قید و شرط من احتیاج دارد تا بتواند به مسیر سلامتی بازگردد».

خب حالا بهترین موقعیت هست که شما روی خودتون کار کنید و ببینید که چرا این مسئله براتون این همه پر رنگ بوده؟ و تصمیم از سر ترس گرفتید و به خرد برادرتون اعتماد نکردید.
آیا شما دربارۀ خودتون اشتیاقات جنسی سرکوب شده دارید؟ آیا کسی بهتون القا کرده که داشتن نیاز جنسی «بد» هست؟
کسی آزادی شما رو سلب کرده و باعث شده نخواهید چنین چیزی رو برای بقیه هم تحمل کنید؟
دوست عزیزم، «عشق» از طرف یک پسر به دختر، تنها چیزی هست که میتونه مانع از نگاه «جنسی و ابزاری» به زن بشه که مهم ترین ضرر دیدن افراطی پو.رن هست.
آیا دوست داشتید پدر خودتون دربارۀ این مسائل باهاتون صحبت کنه؟ و بهتون بگه که داشتن چنین احساس هایی «امن و طبیعی» هست؟
رفتاری که تا کنون دربارۀ مسائل جنسی داشتید، کاملاً مطابق سنت هست، اما این سنت بی سواد هست و نتیجه اش یک جامعۀ بیمار شده، شما میتونید تغییر ایجاد کنید.