تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 9 اولاول ... 23456789 آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 82

نام تاپيک: خسته شدن از زندگی ، ارایه راهکار ...

  1. #51
    پروفشنال jahangir1400's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    592

    پيش فرض

    طبق اون دیدگاهی که عرض کردم، شادی مبنای اخلاقیاته. کاری اخلاقیه که به شادی ما و دیگران منجر بشه. بنابراین اینکه می‌فرمائید در تضاد با هم قرار بگیرن منطقا درست نیست.
    فکر می‌کنم شما شادی (Happiness) رو با نفع شخصی (Self interest) و یا لذت (Pleasure) یکسان گرفتید که اصلا یکسان نیستن.

    فکر می‌کنید جنگ افروزی فردی مثل هیتلر به شادی خودش منجر شده؟ یا به شادی جهان منجر شده؟ خیر . میلیون ها انسان که زجر کشیدن به کنار، نتیجه کارش هم این بود که در نهایت اسلحه بگذاره روی مخش و شلیک کنه!
    مثال هایی از این دست نشون میدن که اگر مبنای زندگی یک فرد شادی نباشه، نتیجه اصف باره. شاید بگید که این فرد حتما با جنگ افروزیش و به سلطه رسیدن نژاد آلمان احساس شادی و شعف میکرده. بله میکرده ولی اون احساسی که اینجا راجع بهش میگیم با این متفاوته. در پست قبلیم گفتم یک بخش اینه که بفهمیم چه شرایطی برای بشر به شادی منجر میشه. این فهم همگانیه و اگر من و شما یا هیتلر از فهم اون قافل بشیم خودمون ضرر میکنیم و باعث رنج دیگران هم میشیم و به اون شادی حقیقی نمیرسیم. آخرش مجبوریم کلت رو بذاریم رو سرمون و شلیک کنیم!. همونطور که گفتم دنبال شادی بودن در ذات ما هست ولی این به این معنی نیست که ما نیاز نداریم دانشمون رو در موردش بالا ببریم . از خودمون بپرسیم اگر من به کسی ظلم کنم که مثلا قدرت یا پول بدست بیارم باعث شادی من میشه؟


    خب هر پایه ای میتونه ضعف های خودشو داشته باشه. من معتقد نیستم این دیدگاه حتما همه ی انسان ها رو از پوچی نجات میده. بلکه معتقدم علارغم ضعف هایی که میتونه داشته باشه، بهترین مبنای ممکنه. هدف از مطرح کردن این مسئله این بود که بگیم برای اینکه به پوچی و خودکشی نرسیم میشه چکار کرد. قطعا معنی دادن به زندگی نقطه مقابلِ پوچ بودنه. این معنی و مبنا میتونه باور به الهیات و خدا و ... باشه و یا میتونه به قدرت درونمون برای رسیدن به آرامش و شادی باشه.

    نمیخواستم وارد این بحث بشم اما چون گفتید دیدگاه شما بهترین مبنای ممکنه مجبورم مختصر راجع به جایگزین صحبت کنم چون تا جایگزین مطرح نشه بحث ناقصه و شما میتونید ادعا کنید که بهترین مبنارو دارید، مقایسه بین این دو دیدگاه و مبنا بر عهده خواننده:

    اونچه که من بهش رسیدم اینه که حضور ما در این دنیا مرحله و آزمونیه برای تعیین مکان بعدیمون، قراره به ما قدرت و امکانات فراوانی داده بشه و شرطش اینه که ما جوری خودمون رو بار آورده باشیم که بتونیم بر خودمون غلبه کنیم و احساسات منفی، خشم، نفرت، برتری طلبی و تمام صفات منفی خودمون رو باید کنار بذاریم تا شایسته دریافت اون قدرت بشیم و ازش سوء استفاده نکنیم، همونطور که یه راننده که وسیله رانندگیش چشمشه باید امتحان چشم بده و بعد بهش گواهی نامه میدن، ما اینجا باید خصوصیات بد خودمون رو تا جایی که میتونیم از خودمون دور کنیم و خصوصیات مثبت مثل (مهربانی و خوش اخلاقی)، (دوستی همنوع)، (زور نگفتن به دیگران حتی زمانی که قدرتش رو داریم)، (اولویت دادن به اصلاح خود به جای تلاش برای اصلاح دیگران)، (کنترل خشم)، (صبر) و بسیاری خصوصیات دیگه رو در حد توانمون به دست بیاریم تا نشون بدیم میتونیم حتی در صورت داشتن قدرت ازش استفاده منفی نکنیم. در این دنیا که هیچ قدرتی نداریم ببینید چه بلایی سر هم میاریم چه برسه که قرار باشه قدرتی داشته باشیم، تا علمی رو کشف میکنیم به جای استفاده اون به نفع بشریت به دنبال استفاده منفی ازش هستیم برای تولید اسلحه و...
    این بخش از صحبت های وزیر دفاع سابق کانادا از قول فرازمینی ها رو بخونید، دقیقا همین رو داره میگه و این حرفها مال 1400 سال پیش و قبلترش نیست، نیاز مبرم همه زمان هاست:

      محتوای مخفی: بخشی از مصاحبه 

    .
    .
    .
    - منظور شما چیست، خیلی از مردم هستند که میخواهند با آنها ارتباط برقرار کنند، خیلی هستند که میخواهند آنها را ببینند و اینکه آنها که هستند. آیا آنها دعوت خاصی نیاز دارند؟ یعنی چه که آنها نمیخواهند در کارهای ما دخالت کنند؟
    آنها نمیخواهند به ما بگویند چگونه امور خود را اداره کنیم، آنها این را پذیرفته اند که اینجا سیاره ماست، و این حق ماست که آن را اداره کنیم، اما آنها بسیار بسیار نگران اند: آنها فکرمیکنند ما مدیران خوبی برای سیاره مان نیستیم، ما جنگل های خود را نابود میکنیم، رودخانه ها و دریاچه های خود را آلوده میکنیم و فاضلاب خود را در اقیانوس ها تخلیه میکنیم، و انواع کارهایی که نشان میدهد مدیران خوبی نیستیم. آنها این را دوست ندارند و این را به وضوح اعلام کرده اند. در واقع آنها به ما هشدار داده اند.

    -چگونه؟
    با مردم صحبت کرده اند. یکی از افرادی که حدود یک ماه پیش با او صحبت کردم در سال 1974 با آنها ارتباط داشته، او و برادرش، در پرو. آنها را به سیاره خود بردند، تلپورت کردند. به آنها گفته شده بود که مردم آنجا درباره ما چه فکری میکنند، اینکه ما واقعا داریم سیاره خود را نابود میکنیم و در واقع اتفاقی به غایت وحشتناک اتفاق خواهد افتاد اگر ما به هوش نیاییم و مسیر خود را تغییر ندهیم. ما بسیار زمان خود را صرف جنگیدن با یکدیگر کرده ایم، ما بسیار پول صرف توسعه دادن ارتش ها کرده ایم، و به اندازه کافی به فقرا و بی خانمانان و مریض ها نرسیده ایم، و اینکه ما آب و هوای خود را آلوده کرده ایم، و اسلحه های عجیب مثل اسلحه هسته ای و اتمی تولید کرده ایم، که تاثیر بسیار مخربی روی زمین و دیگر نقاط کیهان داشته است. آنها از این مسائل ناراحت اند و دلیل اینکه میخواهند با ما کار کنند این است که به ما راه های بهتری بیاموزند، اما تنها با رضایت ما. آنها با اشخاص مستقل این مسائل را در میان میگذارند، کسانی که از آنها نترسند.

    - من با خودم فکر میکنم که شما در حال اعلام حضور علنی آنها هستید، و این چیزی نیست که آنها میخواهند چون آنها پنهان میشوند، چرا شما از پیامد اینکار نمیترسید، و میگویید این موجودات وجود دارند؟
    آنها در میان ما هستند و من نمیترسم، چون در اکثرا موارد، تا آنجایی که به تکنولوژی مربوط میشود، آنها سالهای بسیار زیادی از ما پیشرفته تر هستند، و ما چیزهای زیادی از آنها یاد گرفته ایم. خیلی از چیزهایی که ما امروزه از آن استفاده میکنیم از آنها گرفته ایم، میدانید، چراغهای ال ای دی LED، میکروچیپ ها و جلیقه ضد گلوله و همه چیزهایی که از تکنولوژی آنها به دست آورده ایم و میتوانیم خیلی بیشتر نیز به دست بیاوریم، مخصوصا در زمینه دارو و کشاورزی، اگر به طور صلح آمیز اقدام کنیم. اما بعضی از ما هستند که بیشتر به دنبال بدست آوردن راه تولید تکنولوژی های جدید نظامی از آنها هستند، و فکر میکنم اینکار اشتباه هست و به نتیجه نخواهد رسید، و این یکی از مسائلی است که باید آن را عوض کنیم، همه ما باید با هم کار کنیم، همه ما در هرجای کره زمین.

    - شما به تکنولوژی نظامی اشاره کردید، میخواهم به عنوان وزیر دفاع سابق کانادا از شما بپرسم، آیا جنگ بین ستاره ای امکان پذیر است؟ آیا ما باید برای دفاع از خود در برابر هجوم احتمالی نیرویی شبیه جنگ ستارگان بسازیم؟
    فکر میکنم این یک احتمال است، مخصوصا اگر ما به هر یوفو ای که میبینیم شلیک کنیم بدون اینکه بپرسیم آنها که هستند و چه میخواهند. از همان ابتدا ما شروع کردیم به فرستادن جنگنده به دنبال آنها تا به آنها شلیک کنند، اما تکنولوژی آنها به اندازه ای برتر است که ما نتوانستیم کاری کنیم. مشخصا برای مدت زیادی. در همان دوره که ما مشغول این کارها بودیم آنها میتوانستند به راحتی بر ما غلبه کنند و ما را شکست دهند، اگر میخواستند. بنابراین من فکر میکنم بجای اینکه نیروی جنگ ستارگانی برای دفاع از خود در برابر آنها ایجاد کنیم، ما باید با نوع خیراندیش آنها که اکثریت آنها هستند کار کنیم، و عمدتا به آنها تکیه کنیم و البته با آنها همکاری کنیم. بنابراین فکر نمیکنم ایجاد نیرویی بزرگ که خود صاحب آن باشیم و در نهایت باعث شرارت شود فایده ای داشته باشد، و این چیزی است که آنها نگران آن هستند.

    - با خودم فکر میکنم اگر آنها برای مدت زیادی اینجا هستند و میخواهند به ما کمک کنند، اینطور که شما میگویید، چرا دنیای ما دچار هرج و مرج است، اگه شما میخواهید به کسی کمک کنید کمک کنید، شما منتظر دعوت کسی نمی مانید، نه؟
    والدین هم گاهی به فرزندانشون میگویند این کاری است که باید انجام بدهید، اما این به این معنی نیست که فرزندان حتما آن کار را انجام میدهند، نه؟ کیهان بر اساس انتخاب آزاد پایه گذاری شده است. به ما گزینه اشتباه کردن هم داده شده، انتخاب های اشتباه، و به نظرم چیزی که خیلی از ما را می آزارد، این است که ما اشتباه های بسیار زیادی کرده ایم، و تصمیمات خوب زیادی نداشته ایم. بنابراین ما باید اولویت های خود را عوض کنیم و به صرف وقت و هزینه برای تولید سلاح برای کشتن یکدیگر یا برای تسلط بر دیگران پایان دهیم، و به جای آن تلاش و زمان خود را در این راه صرف کنیم که چگونه به یکدیگر کمک کنیم، برای داشتن زندگی بهتر و چیزی بیشتر از تنها یک جامعه، و زندگی که سالم تر باشد. وقتی که خدمات درمانی بهتر شود و وقتی توزیع غذا بهتر شود و وقتی هوا و آب تمیز تر شود و همه چیزهایی که منتظر انجامش هستیم. اگر دور هم جمع شویم و همانطور که گفتم به سمت درست حرکت کنیم، در یک جهت، امکان انجام دارد، اما این مسیری طولانی است که تاکنون انجام نداده ایم. حرف آخر من این است که ما باید اینکار را انجام دهید، و باید انجام این کار را سریعا آغاز کنیم.
    منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    در حالی که هزاران شخص در طول تاریخ (پیامبران) اومدن و همه بدون اختلاف همین حرف رو زدند و از این حرفاشون نه تنها نفع و سودی به دست نیاورند بلکه بیشترین سختی و رنج ها رو کشیدند و زندگی دنیاییشون نابود شده، آیا جز این میتونه باشه که مدیریتی بالاتر در کار بوده و این اشخاص به دنبال هدفی بالاتر و برتر بودند که حاضر بودند در راهش هر سختی رو تحمل کنند و می دیدند ارزشش رو داره؟ بگذریم بیشتر وارد جزئیات نشیم.


    حکایت انسان و مرگ حکایت این تمثیل زیره، اگه کسی بخواد طبق شرایط فعلی و موجود قضاوت کنه میشه مثل "اولی" در متن زیر:

    گفتگوی دو جنین در شکم مادر:
    اولی: تو به زندگی بعد از تولد اعتقاد داری؟
    دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم...شاید بتونیم با دهان چیزی بخوریم.
    اولی: امکان نداره. ما از طریق ناف تغذیه می شیم. طنابش هم انقدر کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
    دومی: شاید مادرمونم ببینیم.
    اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش.
    دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دور ماست.
    اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
    دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.
    Last edited by jahangir1400; 11-01-2017 at 12:45.

  2. 3 کاربر از jahangir1400 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #52
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    نمیخواستم وارد این بحث بشم اما چون گفتید دیدگاه شما بهترین مبنای ممکنه مجبورم مختصر راجع به جایگزین صحبت کنم چون تا جایگزین مطرح نشه بحث ناقصه و شما میتونید ادعا کنید که بهترین مبنارو دارید، مقایسه بین این دو دیدگاه و مبنا بر عهده خواننده:
    من سعی میکنم چارچوب صحبتم در محدوده سوال دوستمون باشه.

    اونچه که من بهش رسیدم اینه که حضور ما در این دنیا مرحله و آزمونیه برای تعیین مکان بعدیمون، قراره به ما قدرت و امکانات فراوانی داده بشه و شرطش اینه که ما جوری خودمون رو بار آورده باشیم که بتونیم بر خودمون غلبه کنیم و احساسات منفی، خشم، نفرت، برتری طلبی و تمام صفات منفی خودمون رو باید کنار بذاریم تا شایسته دریافت اون قدرت بشیم و ازش سوء استفاده نکنیم، همونطور که یه راننده که وسیله رانندگیش چشمشه باید امتحان چشم بده و بعد بهش گواهی نامه میدن، ما اینجا باید خصوصیات بد خودمون رو تا جایی که میتونیم از خودمون دور کنیم و خصوصیات مثبت مثل (مهربانی و خوش اخلاقی)، (دوستی همنوع)، (زور نگفتن به دیگران حتی زمانی که قدرتش رو داریم)، (اولویت دادن به اصلاح خود به جای تلاش برای اصلاح دیگران)، (کنترل خشم)، (صبر) و بسیاری خصوصیات دیگه رو در حد توانمون به دست بیاریم تا نشون بدیم میتونیم حتی در صورت داشتن قدرت ازش استفاده منفی نکنیم. در این دنیا که هیچ قدرتی نداریم ببینید چه بلایی سر هم میاریم چه برسه که قرار باشه قدرتی داشته باشیم، تا علمی رو کشف میکنیم به جای استفاده اون به نفع بشریت به دنبال استفاده منفی ازش هستیم برای تولید اسلحه و...
    خب ما در واقع بدنبال یک معنی هستیم که بتونیم با اون وجودمون و زندگیمون رو شکل بدیم. شما اون معنی و مبنای رو اعتقاد به وجود مکان بعدی قرار دادید. حالا باید پرسید این مکان بعدی که ازش حرف می‌زنید رو از کجا بهش رسیدید؟ جای تعجب نیست که بگیم همین اعتقاد سسته چون شواهد کمی اون رو تائید می‌کنن.

    اين نقد بگير و دست از آن نسيه بدار،
    كاواز دهل برادر از دور خوش است.
    -خیام

    یکم به دور و اطرافمون نگاه کنیم می‌بینیم برای هممون این چیزها به مرور داره تبدیل به داستان میشه. از زمان ارسطو تا به الان انسان همچنان داره از آسمان به زمین و به درون خودش سیر میکنه برای یافتن معنی برای زندگیش. جالبه که دیدگاه شما تا حد زیادی مشابه دیدگاه بودائیسم هست. مسئله تناسخ و زندگی های مکرر. جالبه بدونید که کسی مثل دالایی لاما وقتی میخواد معنی و راه درست زندگی کردن رو از زبان خودش بگه هیچوقت نمیگه برای اینکه از زندگی مکرر تو دنیا رها بشیم و به روشن‌فکری غایی (enlightenment) برسیم باید شایستگی خودمون رو در این زندگی نشون بدیم!. بلکه میگه باید مبنا رو شادی قرار بدیم. حتی برخی از بودایی‌های مطرح ایده‌ی تناسخ رو صرفا یک تمثیل می‌دونن و اصل قضیه رو همون بهره بردن از فرصت زندگی برای شادی حقیقی در نظر می‌گیرن. به همین طریق دیدگاه شما هم قابل تعدیله و من صددرصد باهاش مخالفت نمیکنم چون از نظر مصادیق اخلاقی ممکنه به نظر من نزدیک باشه خیلی. ولی اینکه پایه‌ی محکمی داره من کمی بهش شک میکنم. چون حداقل می‌دونیم که گزاره‌ی "بدنبال شادی در زندگی باش" قابل قبول‌تر از "خودتو برای زندگی بعدیت آماده کن" هست!. اولی اشاره به همین الان و درون انسان داره. ذاتی که هممون بی درنگ میتونیم بفهمیمش و انکارش نکنیم. ولی دومی اشاره به اتفاق یا چیزی داره که قراره بعدا اتفاق بیافته و کسی تجربش نکرده.



    این بخش از صحبت های وزیر دفاع سابق کانادا از قول فرازمینی ها رو بخونید، دقیقا همین رو داره میگه و این حرفها مال 1400 سال پیش و قبلترش نیست، نیاز مبرم همه زمان هاست:

      محتوای مخفی: بخشی از مصاحبه 

    .
    .
    .
    - منظور شما چیست، خیلی از مردم هستند که میخواهند با آنها ارتباط برقرار کنند، خیلی هستند که میخواهند آنها را ببینند و اینکه آنها که هستند. آیا آنها دعوت خاصی نیاز دارند؟ یعنی چه که آنها نمیخواهند در کارهای ما دخالت کنند؟
    آنها نمیخواهند به ما بگویند چگونه امور خود را اداره کنیم، آنها این را پذیرفته اند که اینجا سیاره ماست، و این حق ماست که آن را اداره کنیم، اما آنها بسیار بسیار نگران اند: آنها فکرمیکنند ما مدیران خوبی برای سیاره مان نیستیم، ما جنگل های خود را نابود میکنیم، رودخانه ها و دریاچه های خود را آلوده میکنیم و فاضلاب خود را در اقیانوس ها تخلیه میکنیم، و انواع کارهایی که نشان میدهد مدیران خوبی نیستیم. آنها این را دوست ندارند و این را به وضوح اعلام کرده اند. در واقع آنها به ما هشدار داده اند.

    -چگونه؟
    با مردم صحبت کرده اند. یکی از افرادی که حدود یک ماه پیش با او صحبت کردم در سال 1974 با آنها ارتباط داشته، او و برادرش، در پرو. آنها را به سیاره خود بردند، تلپورت کردند. به آنها گفته شده بود که مردم آنجا درباره ما چه فکری میکنند، اینکه ما واقعا داریم سیاره خود را نابود میکنیم و در واقع اتفاقی به غایت وحشتناک اتفاق خواهد افتاد اگر ما به هوش نیاییم و مسیر خود را تغییر ندهیم. ما بسیار زمان خود را صرف جنگیدن با یکدیگر کرده ایم، ما بسیار پول صرف توسعه دادن ارتش ها کرده ایم، و به اندازه کافی به فقرا و بی خانمانان و مریض ها نرسیده ایم، و اینکه ما آب و هوای خود را آلوده کرده ایم، و اسلحه های عجیب مثل اسلحه هسته ای و اتمی تولید کرده ایم، که تاثیر بسیار مخربی روی زمین و دیگر نقاط کیهان داشته است. آنها از این مسائل ناراحت اند و دلیل اینکه میخواهند با ما کار کنند این است که به ما راه های بهتری بیاموزند، اما تنها با رضایت ما. آنها با اشخاص مستقل این مسائل را در میان میگذارند، کسانی که از آنها نترسند.

    - من با خودم فکر میکنم که شما در حال اعلام حضور علنی آنها هستید، و این چیزی نیست که آنها میخواهند چون آنها پنهان میشوند، چرا شما از پیامد اینکار نمیترسید، و میگویید این موجودات وجود دارند؟
    آنها در میان ما هستند و من نمیترسم، چون در اکثرا موارد، تا آنجایی که به تکنولوژی مربوط میشود، آنها سالهای بسیار زیادی از ما پیشرفته تر هستند، و ما چیزهای زیادی از آنها یاد گرفته ایم. خیلی از چیزهایی که ما امروزه از آن استفاده میکنیم از آنها گرفته ایم، میدانید، چراغهای ال ای دی LED، میکروچیپ ها و جلیقه ضد گلوله و همه چیزهایی که از تکنولوژی آنها به دست آورده ایم و میتوانیم خیلی بیشتر نیز به دست بیاوریم، مخصوصا در زمینه دارو و کشاورزی، اگر به طور صلح آمیز اقدام کنیم. اما بعضی از ما هستند که بیشتر به دنبال بدست آوردن راه تولید تکنولوژی های جدید نظامی از آنها هستند، و فکر میکنم اینکار اشتباه هست و به نتیجه نخواهد رسید، و این یکی از مسائلی است که باید آن را عوض کنیم، همه ما باید با هم کار کنیم، همه ما در هرجای کره زمین.

    - شما به تکنولوژی نظامی اشاره کردید، میخواهم به عنوان وزیر دفاع سابق کانادا از شما بپرسم، آیا جنگ بین ستاره ای امکان پذیر است؟ آیا ما باید برای دفاع از خود در برابر هجوم احتمالی نیرویی شبیه جنگ ستارگان بسازیم؟
    فکر میکنم این یک احتمال است، مخصوصا اگر ما به هر یوفو ای که میبینیم شلیک کنیم بدون اینکه بپرسیم آنها که هستند و چه میخواهند. از همان ابتدا ما شروع کردیم به فرستادن جنگنده به دنبال آنها تا به آنها شلیک کنند، اما تکنولوژی آنها به اندازه ای برتر است که ما نتوانستیم کاری کنیم. مشخصا برای مدت زیادی. در همان دوره که ما مشغول این کارها بودیم آنها میتوانستند به راحتی بر ما غلبه کنند و ما را شکست دهند، اگر میخواستند. بنابراین من فکر میکنم بجای اینکه نیروی جنگ ستارگانی برای دفاع از خود در برابر آنها ایجاد کنیم، ما باید با نوع خیراندیش آنها که اکثریت آنها هستند کار کنیم، و عمدتا به آنها تکیه کنیم و البته با آنها همکاری کنیم. بنابراین فکر نمیکنم ایجاد نیرویی بزرگ که خود صاحب آن باشیم و در نهایت باعث شرارت شود فایده ای داشته باشد، و این چیزی است که آنها نگران آن هستند.

    - با خودم فکر میکنم اگر آنها برای مدت زیادی اینجا هستند و میخواهند به ما کمک کنند، اینطور که شما میگویید، چرا دنیای ما دچار هرج و مرج است، اگه شما میخواهید به کسی کمک کنید کمک کنید، شما منتظر دعوت کسی نمی مانید، نه؟
    والدین هم گاهی به فرزندانشون میگویند این کاری است که باید انجام بدهید، اما این به این معنی نیست که فرزندان حتما آن کار را انجام میدهند، نه؟ کیهان بر اساس انتخاب آزاد پایه گذاری شده است. به ما گزینه اشتباه کردن هم داده شده، انتخاب های اشتباه، و به نظرم چیزی که خیلی از ما را می آزارد، این است که ما اشتباه های بسیار زیادی کرده ایم، و تصمیمات خوب زیادی نداشته ایم. بنابراین ما باید اولویت های خود را عوض کنیم و به صرف وقت و هزینه برای تولید سلاح برای کشتن یکدیگر یا برای تسلط بر دیگران پایان دهیم، و به جای آن تلاش و زمان خود را در این راه صرف کنیم که چگونه به یکدیگر کمک کنیم، برای داشتن زندگی بهتر و چیزی بیشتر از تنها یک جامعه، و زندگی که سالم تر باشد. وقتی که خدمات درمانی بهتر شود و وقتی توزیع غذا بهتر شود و وقتی هوا و آب تمیز تر شود و همه چیزهایی که منتظر انجامش هستیم. اگر دور هم جمع شویم و همانطور که گفتم به سمت درست حرکت کنیم، در یک جهت، امکان انجام دارد، اما این مسیری طولانی است که تاکنون انجام نداده ایم. حرف آخر من این است که ما باید اینکار را انجام دهید، و باید انجام این کار را سریعا آغاز کنیم.
    منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نمی‌خوام راجع به اینکه این حرفا چقدر درسته صحبت کنم. فقط میخوام یادآوری کنم چون طرف وزیر دفاع یک کشور بوده دلیل بر این نیست که حرفاش سندیت داشته باشه. ما هم یه رئیس جمهور داشتیم که معتقد بود هاله نور احاطش کرده!!

    در حالی که هزاران شخص در طول تاریخ (پیامبران) اومدن و همه بدون اختلاف همین حرف رو زدند و از این حرفاشون نه تنها نفع و سودی به دست نیاورند بلکه بیشترین سختی و رنج ها رو کشیدند و زندگی دنیاییشون نابود شده، آیا جز این میتونه باشه که مدیریتی بالاتر در کار بوده و این اشخاص به دنبال هدفی بالاتر و برتر بودند که حاضر بودند در راهش هر سختی رو تحمل کنند و می دیدند ارزشش رو داره؟ بگذریم بیشتر وارد جزئیات نشیم.
    بازم جای بحثش اینجا نیست و خب انجمن هم محدودیت بحث مذهبی به این شکل رو داره. ولی من فکر نمیکنم این افرادی که می‌گید (که فقط از زندگی چندتاشون اطلاعاتی وجود داره) آنچنان هم بی بهره نموندن از فعالیتشون!

    حکایت انسان و مرگ حکایت این تمثیل زیره، اگه کسی بخواد طبق شرایط فعلی و موجود قضاوت کنه میشه مثل "اولی" در متن زیر:
    گفتگوی دو جنین در شکم مادر:
    اولی: تو به زندگی بعد از تولد اعتقاد داری؟
    دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم...شاید بتونیم با دهان چیزی بخوریم.
    اولی: امکان نداره. ما از طریق ناف تغذیه می شیم. طنابش هم انقدر کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.
    دومی: شاید مادرمونم ببینیم.
    اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش.
    دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دور ماست.
    اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
    دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.
    نکته‌ی این تمثیل و تمثیل‌های مثل این اینه که تنها زمانی معنی دارن که دیدگاه ما راجع به وجود زندگی بعدی یا زندگی پس از مرگ درست باشه. یعنی یک تمثیل برپایه یک فرضه که خود اون فرض منطقی نیست.
    به هر حال موضع ما نسبت به این معنی تقریبا مشخصه و من حرفهاتون رو درک میکنم. ما بعنوان دو انسان معنی های متفاوتی برای زندگی پیدا کردیم و نظرمون رو در مورد محکم بودن اون معنی گفتیم. امیدوارم دوستانی که میخونن براشون انگیزه برای فکر کردن بهتر به زندگی باشه

  4. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #53
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    2,900

    پيش فرض

    سلام
    سوال به جایی هست
    از خودش بپرسین با این وضع اَسف بار و اعتقاد به بی هدف بودنِ وجودش در دنیا , پس چرا گله ای نداره ؟ (البته اگر تونستین شخصی پیدا کنین که بی اعتقاد به وجود خالق و قیامت باشه و گله ای هم از وضعیت سختش نداشته باشه و صادق هم باشه نه دروغگو)
    راستش من گشتم ببینم هیچوقت خواسته خودکشی کنه یاه نه.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به مدت کوتاهی دوست داشته خودکشی کنه. یعنی سعی کرده نفس نکشه که خوب واکنش قوی بوده و زنده مونده!
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یا دیگه کاری ازش برنیاد به خودکشی فکر میکنه، ولی خوب خیلی کار علمی داره که انجام بده.
    »کسی را برخلاف میل خودش زنده نگهداشتن منتهای بی آبرویی یا بی احترامی است" یا یه همچین چیزی.

  6. 2 کاربر از saeediranzad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #54
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2016
    پست ها
    191

    پيش فرض

    حتی شاید بشه از اون سمت به یک فرد مذهبی که از درد و رنج زندگی خسته شده کمک کرد. وقتی هر روز به درگاه الهی دعا کنی و صبر کنی ولی اتفاقی رخ نده این رنج میتونه بیشتر و بیشتر بشه. ولی اگر فرد بپذیره که خدایی نیست که به دادش برسه میتونه این فرصت رو به خودش بده که مشکلات زندگی رو بپذیره و راه دیگه ای برای حلشون پیدا کنه یا اگر واقعا راه حلی نیست (مثلا برای کسانی که بیماری غیر قابل درمان دارن و درد میکشن هرچی خدا خدا کنن اتفاقی نمی افته) تصمیم بگیرن زندگی کنن یا نه و قطعا در اکثر موارد راه حل وجود داره و عده زیادی میتونن به معنی بالاتری از زندگی برسن به جای یک توهم.

    این عقیده اشتباهه که از خدا چیزی رو به صورت زبانی درخواست کنی. قوانین دنیا از پیش تعیین شده است و موجود حقیری مثل انسان نمیتونه از خدا درخواست کاری دنیوی داشته باشه.
    تا جایی که به من ثابت شده شما اگه واقعا خوب باشی و ذاتت پاک باشه کمک های باور نکردنی و معجزه های زیادی رو میتونی ببینی. همونجوری که چهره آدم بد ذات و گناهکار کاملا قابل تشخیص با چهره انسانی مظلومه انرژی های دیگه هم روی انسان های خوب و بد تاثیر میذاره.

    انرژی مثبت و انرژی منفی. شانس و بدشانسی نمونه هایی از این نیروهاست که فعلا کشف شده.
    اگه حضور خالق رو تو زندگیت حس نکردی مشکل از خودت بوده.

    درضمن سعی نکن این باور خودت رو به دیگران تلقین کنی چون بعضی ها حضور خدا رو از بچگی کنار خودشون با همه وجود حس کردن.
    Last edited by تانکر; 12-01-2017 at 08:00.

  8. 2 کاربر از تانکر بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #55
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    فرض کنید از تمام بدنتون فقط لبها و چشمهاتون را بتونید حرکت بدهید.
    همه دنیا هم روی حرفتون حساب کنند و بیاند نظرتون را بپرسند.
    با این وجود احساس بدبختی هم نمیکنید. علتش چیه؟ اعتقاد به خدا؟
    اون وقت اگه خودت بگی که Atheist هستی، چطور باید داشتن روحیه ات را نفسیر کنیم؟

  10. 2 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #56
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2016
    پست ها
    734

    پيش فرض بیراهه کشیده شدن تاپیک و ترک شروع کننده از تاپیک

    تذکر مهم

    من نمیدونم چرا شماها دارید بحث میکنید و واسم خیلی عجیبه، مخصوصا در مورد دگر اندیشان.
    دگر اندیشان بایستی به این قضیه آگاه باشن که تمدن اندیشان هرگز به دنبال درک چیزی غیر از عقاید خودشون نیستند و شما دارید تلاش بیهود میکنید. به خواب زده را نمیتوان بیدار کرد.
    بهتر نیست به این بحث پایان بدید؟!

    اگر به فعالیت شروع کننده تاپیک توجه کنید متوجه میشید که این کاربر بعد از پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هیچ پستی رو لایک نکرده و به این معنیه که نه تنها بحث های شما کمکی به کاربر نمیکه بلکه کاربر از اتفاقی که نویسنده پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خواسته بودن هم ناراضیه و تاپیک رو ترک کرده و تاپیک به بیراهه کشیده شده.

    فکر میکم دیگه وقت بسته شدن تاپیک باشه. شماها هم به اندزه درک طرف مقابلتون باهاش بحث کنید.
    Last edited by siava5h; 13-01-2017 at 19:38.

  12. این کاربر از siava5h بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #57
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    پست ها
    718

    پيش فرض

    سلام به همه دوستان

    اول تشکر کنم از تک تکتون
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @تانکر تانکر;
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @مودم محدود کننده;
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    همه نوشته ها رو خوندم و در مورد تک تکشون فکر کردم. همه کسایی که زحمت کشیدن و نظرشونو گفتن، نظرشون برام ارزش و اهمیت داره.ممنون که وقت می ذارید و صحبت هاتونو می نویسید.

    تو این چند وقت هم نگاهم به خودم و دنیا کمی تا قسمتی تغییر کرده.


    تنها چیزی که می تونم بگم اینه: متاسفانه هنوز زندگی در جریان هست.

  14. 5 کاربر از hosseinf722 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #58
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2016
    پست ها
    191

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    در یک جامعه 10 نفری، یک نفر فکر میکنه که عاقله و 9 نفر دیگه احمق هستن. پس یقینا اون یک نفر احمقه. و 9 نفر دیگه عاقل هستن.
    شعور ریاضیات که نداری، واست چرتکه میزنم.
    یک نفر از 10 نفر میشه یک دهم
    9 نفر از 10 نفر میشه 9دهم.
    10% = 100 * 0.1
    90% = 100 * 0.9
    سلام. جواب توهیناتی که کردی رو نمیدم فقط در مورد همین قسمت بالا بگم که.

    از هر چند نفر 1 نفر نخبه داریم؟
    از هر چند نفری 1 نفر هست که به حقوق حیوانات احترام میذاره؟
    از هر چند نفر 1 نفر محیط زیست براش مهمه؟
    از هر چند نفر 1 انسان امانت دار داریم؟
    از هر چند نفر 1 انسان خوشگل داریم؟


    بعد از این پستت یه جورایی دلم واست سوخت. یعنی علاوه بر اون زندگی و افکار بدی که داری مشخصه که اعصابت هم خرابه و سریع ناراحت میشی از هرچیزی. من نمیخوام کسی رو ناراحت کنم اما به عقایدم ایمان کامل دارم پس سعی نکن نظر منو تغییر بدی یا فحش بدی و ... خلاصه دلم سوخت دیدم اینجوری قاطی کردی شرمنده

  16. #59
    پروفشنال Mr.World.Wide's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    قم
    پست ها
    789

    پيش فرض


    ============
    اونی که آیکیوش بهش گفته بوده بابا همش کشکه , روز قیامت میزنه توی سر و صورت خودش و میگه :
    ای داد بیداد , بیچاره شدم , بدبخت شدم , بازنده شدم , من دلیلها و مدرکها رو خرافات و مزخرف گرفتم و بهش اهمیت ندادم
    حتی کارهای خوبم هم فقط برای دلِ خودم و پز دادن جلو مردم و نمایش و جلب توجه مردم و اینها بود . حالا چکار کنم اینجا ؟ بیچاره شدم رفت , هیچ کاری برای رضای خالق انجام ندادم در دنیا تا حالا نجاتم بده . بدبخت شدم رفت
    خوش به حال اونهائی که احتمالِ وجود خالق و قیامت رو جدی گرفتند . اونها عاقل بودند و عاقلانه انتخاب کردند , نه من

    خب احتمال نمیدید که مثلا فرض کنیم خدایی هم وجود داشته باشه
    خدایی که یک آدم باهوش در نظر میتونه داشته باشه با خدایی که یه مذهبی اون رو در نظر میگیره خیلی تفاوت داره
    خدای مذهبی ها خدا نیست
    نمیتونه خدا باشه
    خدای انتقام گیرنده
    عه؟؟منو قبول نداشتی؟ پس برو جهنم بسوز
    یعنی خدای مذهبی ها خیلی تفکرات انسانی داره
    مثل یک انسان عقده ای فکر میکنه

    ولی فرض کنیم خدایی هم باشه قطعا خدای مسخره ادیان و مذهبی ها نیست که برای مسئله ای که من به نتیجه رسیدم ، بخواد منو توبیخ کنه
    که اگه کسی هم بخواد توبیخ بشه خود کثیفشه که بخواد توبیخ بشه که همچین ذهنی رو برای من قرار داده که دلائل مسخره ای رو که بهم تحویل میده رو نتونم قبول کنم
    باید من رو احمق تر خلق میکرد تا بتونم بپذیرم صحبت هاش رو
    تصور کن من بگم خب آقای خدا دلیل ت چیه که تو خدایی؟؟؟؟
    آقای خدا: دلیل من چیه؟؟؟ پووووووف مار رو اژدها کردم
    من:
    آقای خدا: بازم قانع نشدی که من وجود دارم؟؟؟ پوووووووووف مرده رو برات زنده کردم
    من:
    آقای خدا: بازم قانع نشدی؟؟ پس کی این جهان رو تو شش روز خلق کرده؟
    من: شش روزه خلق نشده بیشتر بوده
    آقای خدا : قبول نداری؟؟؟ میندازمت جهنم بسوزی
    من:

    واقعا این خداست؟؟؟؟

    اینقد تناقضات به وجود میاد اگر خدایی وجود داشته باشه
    شما فقط تناقض وجود داشتنتون و علت نداشتنتون رو در نظر میگیرید
    ولی تناقض های دیگه ای که در هستی وجود داره که همه نشون دهنده اینه که خالقی پشت این قضیه نیست !!! اقلا خالق هوشمندی نیست

  17. این کاربر از Mr.World.Wide بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #60
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    خب احتمال نمیدید که مثلا فرض کنیم خدایی هم وجود داشته باشه
    خدایی که یک آدم باهوش در نظر میتونه داشته باشه با خدایی که یه مذهبی اون رو در نظر میگیره خیلی تفاوت داره
    خدای مذهبی ها خدا نیست
    نمیتونه خدا باشه
    خدای انتقام گیرنده
    عه؟؟منو قبول نداشتی؟ پس برو جهنم بسوز
    یعنی خدای مذهبی ها خیلی تفکرات انسانی داره
    مثل یک انسان عقده ای فکر میکنه

    ولی فرض کنیم خدایی هم باشه قطعا خدای مسخره ادیان و مذهبی ها نیست که برای مسئله ای که من به نتیجه رسیدم ، بخواد منو توبیخ کنه
    که اگه کسی هم بخواد توبیخ بشه خود کثیفشه که بخواد توبیخ بشه که همچین ذهنی رو برای من قرار داده که دلائل مسخره ای رو که بهم تحویل میده رو نتونم قبول کنم
    باید من رو احمق تر خلق میکرد تا بتونم بپذیرم صحبت هاش رو
    تصور کن من بگم خب آقای خدا دلیل ت چیه که تو خدایی؟؟؟؟
    آقای خدا: دلیل من چیه؟؟؟ پووووووف مار رو اژدها کردم
    من:
    آقای خدا: بازم قانع نشدی که من وجود دارم؟؟؟ پوووووووووف مرده رو برات زنده کردم
    من:
    آقای خدا: بازم قانع نشدی؟؟ پس کی این جهان رو تو شش روز خلق کرده؟
    من: شش روزه خلق نشده بیشتر بوده
    آقای خدا : قبول نداری؟؟؟ میندازمت جهنم بسوزی
    من:

    واقعا این خداست؟؟؟؟

    اینقد تناقضات به وجود میاد اگر خدایی وجود داشته باشه
    شما فقط تناقض وجود داشتنتون و علت نداشتنتون رو در نظر میگیرید
    ولی تناقض های دیگه ای که در هستی وجود داره که همه نشون دهنده اینه که خالقی پشت این قضیه نیست !!! اقلا خالق هوشمندی نیست
    سلام
    باور بفرمائین اگر شما دوست عزیز یا هر فرد دیگه ای که راهی عاقلانه تر و منطقی تر ارائه بده که
    منافع بلند مدتِ انسان رو بیشتر تضمین کنه , بنده درجا مریدش میشم و ازش پیروی میکنم تا آخر عمر
    =======================================
    اما اینکه میگین اگر قیامتی برپا شد میخواین مچ خدا رو بگیرین و محکومش کنین و بهش بگین اشتباه کردی و هوشمند نیستی و خلقت پر از عیب و ایراد هست و اینها , این با عقل و منافع بلندمدت جور درنمیاد .
    شما متاسفانه خالق رو ساده گرفتین
    یک نگاهی به عظمت خلقتش و پیچیدگیش و گوناگونیش بندازین , عظمتِ حجم علم و دانشهای موجود در جهان هستی رو تصور کنین که ما فقط مقدار بسیار بسیار اندکیش رو "کشف کرده ایم" مثل ریاضیات و فیزیک و شیمی , زمین شناسی , زیست شناسی , فلسفه , منطق , مدریت , الکترونیک , آیرودینامیک , آشپزی , خیاطی , بنائی , نجاری , آهنگری , شیشه گری , ریخته گری , فرش بافی , ریسندگی , بافندگی , کشاورزی , پزشکی , موسیقی , برق ,نقاشی , چاپ , معماری , تجارت , حمل و نقل و غیره و غیره

    به حجم فوق العاده سنگین قوانینِ قدرتمندِ کنترل کننده ی جهان هستی و موجوداتش فکر کنین که ما جز اندکی از اندکش چیزی کشف نکرده ایم (قوانین ریاضی , فیزیک , شیمی و غیره)
    خالق یک همچین سامانه ی عظیم و فوق فوق پیشرفته ای رو میشه به چالش کشید و محکوم کرد ؟؟؟
    این خیال باطل و خوشخیالی و کور خوندن هست

    ===================================
    ایده ی به چالش کشیدن خالقی با این همه قدرت و توانائی و عظمت , ایده خوبی نیست و منافع بلند مدتمون رو بدجوری به خطر میندازه
    چون باعث میشه با خیالِ باطلِ "محکوم کردنش" زندگی کنیم و پرونده ی اعمالمون بدجوری به هم بریزه و دست آخر هم بفهمیم که راه اشتباهی رو انتخاب کردیم و اشتباهی خیال میکردیم که وقتی باهاش ملاقات میکنیم محکومش میکنیم و نمیتونه حساب کتاب پس بگیره ازمون و نمیتونه مجازاتمون کنه و خلاصه بیچاره میشیم میره

    اگر ایده ی دیگه ای دارین که منافع بلندمدتِ انسان رو بیشتر از "راهِ درست"(الصراط المستقیم ) تامین و تضمین کنه ارائه اش بدین تا بررسیش کنیم . قول از بنده ی مخلص که فوراً مریدتون بشم اما این ایده که مطرح کردین باور بفرمائین کار نمیکنه و گندش درمیاد و دخلمون رو میاره اون هم در موضوعی که اصلاً شوخی بردار نیست و جای معذرت خواهی و درخواست امتحانِ دوباره رو هم نداره
    ارادتمند

  19. 3 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •