تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 15 اولاول ... 2345678910 ... آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 141

نام تاپيک: "من" چیست؟

  1. #51
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    اگه منظورتون شبیه سازی باشه، این کار که تا الان در مورد انسان انجام نگرفته، و به فرض هم که انجام بشه و موفقیت آمیز باشه از جهت داشتن "من" فرقی با زاییدن طبیعی نداره. فرض کنید ده تا انسان جدید متولد شده.

    شما که زحمت میکشید لطفاً جوابها رو هم جمع بندی کنید. تمام اون 5 تا اشکال برای همون یه جمله ای که اون پایین آوردید ارائه شده.
    منظورم تولد نیست. منظورم اینه که فرضا با دستگاهای هیومن کپی (مثه فتوکپی) از همین الان شما چندتا کپی بگیریم! احساس من کپی هایی شما دقیقا در لحظه که ساخنه میشن چگونه خواهد بود؟

    بفکرم نرسید! اگر اشکالات دیگری از نظریه مادی بودن من دارید مطرح کنید، تا بحث کمی گسترده تر بشه

  2. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #52
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    کلمه سفسطه کلمه توهینی نیست پس موضع توهین نگیرید بلکه کاملا توصیفی هست و توصیف جوتبهای شما به سوالات
    ولی من بر خلاف بعضی از دوستان نه جوابهای کسی رو توصیف کردم و نه سطح علم و سواد کسی رو با پستهاش تشخیص دادم.
    این "من" های مختلف که همگی تمام شرایط و خواص "من" غیرمادی رو دارن و کوچکترین اختلافی بین اونها با "من" غیرمادی نیست از کجا اومدن؟؟؟
    اینها "من" های مختلف نیستند. بلکه فرد بیمار به خاطر نقصی که بهش دچار شده تصور میکنه که اینطوریه، فکر میکنه شخصیت مثلاً قاتلش در حال حاضر همون "من" اصل کاریش هست. در حالیکه شخصیت قاتل الان، همون "من" اصل کاریش نیست. این فرد مثلاً دو روز دیگه شخصیت صالح پیدا میکنه و دو روز دیگه "من" اصل کاریش میشه صالح. ما (به عنوان فرد سالم) میدونیم که چنین نیست و همین صالح امروز قاتل دو روز پیشه، گرچه خودش اینطور فکر نمیکنه. مثال دوست و خیابون رو برای همین زدم. دوست شما چون تصور میکنه شما رو در فلان خیابون دیده با اطمینان میگه شما اونجا بودید. اما شما که نبودید چنین حرفی رو قبول نمیکنید، حتی اگه دوستتون شهادت محضری هم بده باز هم باور نمیکنید. چون حقیقت این نبوده.
    خلاصه اینکه بیماری و اختلال چند شخصیتی که فرد در اون "من" های مختلف از خودش ارائه میده رو نمیتونیم فقط به خاطر اینکه اون فرد با اطمینان این حالتها رو بروز میده حقیقی بدونیم. امیدوارم توضیحات کافی بوده باشه.

  4. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #53
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    دوست گرامی، یک مقدار مطالعه داشته باشید که اصلا مغز چه هست و حافظه چیست. مطالعه سطح بالا هم لازم نیست، کتاب روان شناسی سوم دبیرستان این موارد رو توضیح داده اگه اشتباه نکنم.
    دوست عزیز، از روی نوشته های هیچکس نمیشه فهمید راجع به چی مطالعه کرده و راجع به چی نکرده. کاش لااقل میگفتید از نوشته هات احتمالاً بر میاد که مطالعه نداری، یا میگفتید این اطلاعاتی که نوشتی سطحیه. ولی اینطور صحبت کردن، از موضع اطمینان 100%، که انگار به یه بیسواد توصیه میکنید بره مطالعه کنه اصلاً درست نیست.
    لینک هایی رو هم که دادید مطالعه کردم. اما جواب سؤالم رو توش پیدا نکردم. همون طور که گفتم در این زمینه هرچی مطرح میشه حدس و گمان و نتیجه گرفتن از روی شواهد ظاهری هست. که مثلاً فلانی از وقتی هیپوکامپش به خاطر تشنج برداشته شده توی یادگیری و به یاد آوردن مشکل پیدا کرده و یا نبودن رسپتور گلوتامات فلان اثر رو گذاشته و... اینها هیچ کدوم نمیتونه مغایر با ابزار بودن مغز باشه. حافظه به خاطر ساحت غیرمادی که داره قابل گنجایش در مغز نیستند. حالا این که چرا غیرمادیه خود سرفصل دیگه ایه که اینجا مجال گفتنش نیست.

  6. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #54
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    منظورم تولد نیست. منظورم اینه که فرضا با دستگاهای هیومن کپی (مثه فتوکپی) از همین الان شما چندتا کپی بگیریم! احساس من کپی هایی شما دقیقا در لحظه که ساخنه میشن چگونه خواهد بود؟
    برای اینکه بتونیم یه انسان رو پرینت کنیم باید تک تک اجزاء بدن و سلول به سلول بدن اون رو ریز به ریز از ذرات مو و ناخن گرفته تا میلیاردها نورونهای عصبی مغز رو لیست کنیم و تکنولوژی پرینت کردن همه اون انواع رو هم داشته باشیم و بعد از پرینت هم اونها رو روی هم به درستی سوار کنیم تا یه انسان کامل تشکیل بشه. اگه همه اینها انجام بشه باز هم مغایرتی با نظریه "من" ثابت نخواهد داشت. هر کدوم از محصولات پرینت برای خودشون یک "من" دارند.
    بفکرم نرسید! اگر اشکالات دیگری از نظریه مادی بودن من دارید مطرح کنید، تا بحث کمی گسترده تر بشه
    فعلاً که 6 صفحه هست که دوستان دارن به همون یه نظر بنده اشکال میکنند.

  8. 2 کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #55
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    ولی من بر خلاف بعضی از دوستان نه جوابهای کسی رو توصیف کردم و نه سطح علم و سواد کسی رو با پستهاش تشخیص دادم.

    اینها "من" های مختلف نیستند. بلکه فرد بیمار به خاطر نقصی که بهش دچار شده تصور میکنه که اینطوریه، فکر میکنه شخصیت مثلاً قاتلش در حال حاضر همون "من" اصل کاریش هست. در حالیکه شخصیت قاتل الان، همون "من" اصل کاریش نیست. این فرد مثلاً دو روز دیگه شخصیت صالح پیدا میکنه و دو روز دیگه "من" اصل کاریش میشه صالح. ما (به عنوان فرد سالم) میدونیم که چنین نیست و همین صالح امروز قاتل دو روز پیشه، گرچه خودش اینطور فکر نمیکنه. مثال دوست و خیابون رو برای همین زدم. دوست شما چون تصور میکنه شما رو در فلان خیابون دیده با اطمینان میگه شما اونجا بودید. اما شما که نبودید چنین حرفی رو قبول نمیکنید، حتی اگه دوستتون شهادت محضری هم بده باز هم باور نمیکنید. چون حقیقت این نبوده.
    خلاصه اینکه بیماری و اختلال چند شخصیتی که فرد در اون "من" های مختلف از خودش ارائه میده رو نمیتونیم فقط به خاطر اینکه اون فرد با اطمینان این حالتها رو بروز میده حقیقی بدونیم. امیدوارم توضیحات کافی بوده باشه.
    خیر جوابتون کافی نیست و اصلا هیچ ربطی به سوال من نداره بلکه تکرار همون مطالب قبلی بود

    بهتون توصیه کردم یک مقدار درباره بیماری چندشخصیتی مطالعه کنید برای همین بود که دوباره همون مطالب قبل رو تکرار نکنید

    فرد چند شخصیتی امروز که شخصیت قاتل داره کاملا و دقیقا یک "من" قاتل داره با تمام خصوصیاتی که برای "من" قائل شده
    فردا هم شخصیت صالح بروز میده کاملا یک "من" صالح داره
    حالا کدوم اصلی هست کدوم فرعی کدوم شرقی کدوم غربی و ... کوچکترین ارتباطی به سوال من نداره

    شما میگید اینها تصورش هست از"من" خب من هم میگم "من" شما هم تصور شماست از من نه هیچ چیز بیشتری
    بازی با کلمات که قرار نیست بکنیم وگرنه من هم دایره کلماتم خیلی کوچیک نیست
    تصور میکنه فکر میکنه خیال میکنه توهم میکنه و ... همه بازی با کلمات هست
    شما هر اسمی روش دوست دارید بزارید بالاخره این "من" های مختلف وجود دارند یا خیر؟ یا چه تصور چه خیال یا هرچیزی دیگه و حتی برای یک ثانیه
    این تصور خیال فکر و ... متعدد از"من" از کجا اومدن ؟

    وقتی چیزی تونسته تصور خیال فکر و ... از "من"های مختلف بسازه و "من" اصلی مورد نظر شمارو از بازی بندازه بیرون و "من" اصلی گم وگور بشه از کجا معلوم همون نتونسته "من" اصلی رو بسازه

  10. 2 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #56
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض


    خیر، بنده از روی حقیقتی که همه ما قادر به درکش هستیم ("من" ثابت) استدلالی رو بیان کردم (تغییر جسم مادی) و به این نتیجه رسیدم که این "من" نشونه ای از وجود یک حقیقت غیر مادی هست.
    توضیح ناپذیری این ارتباط به این معنیه که جزئیات رو نمیشه شرح داد. چون جملات و واژه ها از جنس ماده هستند و یک چیز مادی نمیتونه اساس یک چیز غیرمادی رو شرح بده. اما ویژگیها و تأثیراتش رو چرا. مثلاً شما اتصال پیچ و مهره رو میتونید کاملآً شرح بدید، چون دو جسم مادی با هم مرتبط شدند. اما این اتصال و ارتباط فرق داره و مثل یک اتصال و ارتباط مادی قابل شرح نیست.
    اینجا دو مشکل وجود داره:

    1- یکی اینکه شما باید اول ثابت کنید که آیا واقعن همه این موضوع ("من" رو) رو درکش میکنند.
    2- دیگر اینکه حتا اگر همه قادر به درک "من" باشند، بازم دلیل منطقی ای وجود نداره که شما به این نتیجه برسید همه منظورشان "من" ِغیر مادی باشد. برخی هم مثل بنده "من" را بخشی از مُخ میدانند.

    این بخش دقیقن من رو یاد علت خرافه گرایی انداخت: راحت ترین روش و ساده ترین توضیح برای تفسیر وقایع و مفاهیم کشف نشده. ذهن جستجوگر بشر از ابتدای حضور بر روی کره خاکی ، به دنبال پاسخ سوالات کلیدی در مورد خلقت، علل پدیده های طبیعی نظیر رعد و برق و سایه و.. ، به تفحص و تجسس پرداخت. در این جستجوگری به هر انچه گمان می کرد به منظور او نزدیک است چنگ می زد و همچون باوری تزلزل ناپذیر انرا حفظ می نمود. خرافه از ابتدای پیدایی معلول جهل انسانها بود . اکنون نیز در میان عوام و مردم کم سواد یا بی سواد بیشتر این نوع اعتقادات دیده می شود. هنگامیکه دلیل واقعی برای یک امر پیدا شد دیگر نیازی به حفظ باور قبلی نیست اما تا این جهل بر طرف نشود چنین اتفاقی نمی افتد . سالهای سال از کشف گرد بودن زمین و گردش آن به دور خورشید می گذرد؛ اما هنوز هم هستند کسانی که زمین رو بر دوشاخ گاو استوار می دانند که ان گاو بر پشت ماهی است و ماهی هم در اقیانوسی شناور است و زلزله زمانی اتفاق می افتد که گاو زمین رو بین شاخ هایش جابه جا می کند. چنین باورهایی که در میان مردم کم نیست به کتبی بازمی گردد که در زمانهایی نوشته شده که هنوز علوم بر مردم مکشوف نبوده است اما پس از کشف نیز کتابها به همان شکل بدون هیچ توضیح باقی مانده است که نمونه های انرا در تفاسیر می توان دید.



    حالا که صحبت از منابع شد، این وظیفه شماست که متن رو ارائه بدید، که دقیقاً کجا خوندید در هنگام خواب روح از بدن کاملاً جدا میشه. گرچه بحثش اصلاً به تاپیک مربوط نمیشه و اگه لطف کنید در جای خودش مطرح کنید ممنون میشم. پس ارائه دلیل مستند با شما، در تاپیک جدید.
    بله این حق شماست که از بنده طلب منبع کنید و کاملن منطقیه. ارسال شد براتون (با توجه به قوانین انجمن تاپیک نمیشه زد براش)


    این مطالعات بر اساس ردیابی مسیرهای عصبی مختلف مغز صورت گرفته. مثلاً در حالت خشم سیستم لیمبیک بیشتر فعال میشده یا در ناراحتی جای دیگه و... اما هیچ جا صحبت از محل ذخیره سازی اطلاعات نیست. اگر هست لطفاً ارائه بدید. بنده هیچ جا ندیدم که مثلاً گفته باشن تصویر معلم کلاس اول ابتدایی شما در فلان بخش مغز و فلان جاش نگهداری میشه.
    سلولهای خاکستری قشر مغز.. نرونهای بخش هیپوکمپس.. برای درک کامل از این سیستم مطالعه بشه (چون خیلی زیاد بود فرصت ترجمه نداشتم، پوزش):

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ایجاد حافظه ی ترس در موشهای ازمایشگاهی توسط شوک الکتریکی در بخش هیپوکمپس و نتیجه ی جالب:

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    کسی که به خاطر ضربه خوردن به سرش، رفتاری خلاف با حالت طبیعی خودش بروز میده رو نمیشه طبیعی تصور کرد. حالا شما اسم این غیرطبیعی رو مجنون، دیوانه، بد یا هرچی که خواستید بگذارید. متأسفانه شما هم به جای اینکه شالوده مطالب بنده رو نقد کنید مدام به لغات و واژه ها گیر میدید.
    برادر گفتیم فرض کنید قاضی نمیدونه که این شخص سرش ضربه خورده و شخصیت خوبی داشته و حالا متحول شده، بنابراین از نظر قاضی اون فرد نمیتونه دیوانه یا مجنون باشه، گیر دادن به واژگان؟ نه برادر، به هاپ قسم خودم اصن طرح کرده بودم این رو

    در اینجا شما به عنوان قاضی باید فرد A را محاکمه کنید. شما نمیدونید این فرد A در اصل "من" خوبی داره،

  12. این کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #57
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    فرد چند شخصیتی امروز که شخصیت قاتل داره کاملا و دقیقا یک "من" قاتل داره با تمام خصوصیاتی که برای "من" قائل شده
    فردا هم شخصیت صالح بروز میده کاملا یک "من" صالح داره
    حالا کدوم اصلی هست کدوم فرعی کدوم شرقی کدوم غربی و ... کوچکترین ارتباطی به سوال من نداره
    لطفاً دوباره روی جوا بنده تأمل بفرمایید. شخصیتهای مختلف این فرد نمیتونه "من" باشه.
    وقتی چیزی تونسته تصور خیال فکر و ... از "من"های مختلف بسازه و "من" اصلی مورد نظر شمارو از بازی بندازه بیرون و "من" اصلی گم وگور بشه از کجا معلوم همون نتونسته "من" اصلی رو بسازه
    "من" اصلی نه بیرون انداخته شده و نه گم شده، فقط اون فرد نمیتونه درکش کنه، چون بیماره و نقص داره.

  14. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #58
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    1- یکی اینکه شما باید اول ثابت کنید که آیا واقعن همه این موضوع ("من" رو) رو درکش میکنند.
    سؤالتون مثل این میمونه که من بپرسم "شما ثابت کنید که همه صبح از خواب یبدار میشن"، "از کجا میدونید که برای رفع تشنگی باید آب خورد؟" "کی گفته هرکی ضربه بخوره دردش میگیره؟" "کی گفته که آدم پدر و مادرشو دوست داره؟" و از این قبیل مطالب بدیهی. چیزی که بدیهیه و توسط همه درک میشه که نیازی به اثبات نداره.
    2- دیگر اینکه حتا اگر همه قادر به درک "من" باشند، بازم دلیل منطقی ای وجود نداره که شما به این نتیجه برسید همه منظورشان "من" ِغیر مادی باشد. برخی هم مثل بنده "من" را بخشی از مُخ میدانند.
    خب ما هم داریم سر همین بحث میکنیم (البته من تنها و لشگری از دوستان). بنده برای این ادعا دلیل اقامه کردم و بر اساس این استدلالات، چه ما قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم، "من" ربطی به جسم نداره.
    متأسفانه شما دارید در برابر استدلالی که بنده کاملاً منطقی و عقلی ارائه کردم، از پاسخگویی طفره میرید. اگه به جای فرافکنی نقدی بر "دلیل توضیح پذیر نبودن جزئیات ارتباط بین ساحت غیرمادی انسان با جسم اون" دارید خوشحال میشم که بفرمایید.
    سلولهای خاکستری قشر مغز.. نرونهای بخش هیپوکمپس.. برای درک کامل از این سیستم مطالعه بشه (چون خیلی زیاد بود فرصت ترجمه نداشتم، پوزش):
    دوست عزیزمون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در این خصوص چند جای مشابه رو معرفی کردند و مطالعه مختصری کردم. میتونید جوابهام رو ببینید.

    برادر گفتیم فرض کنید قاضی نمیدونه که این شخص سرش ضربه خورده و شخصیت خوبی داشته و حالا متحول شده، بنابراین از نظر قاضی اون فرد نمیتونه دیوانه یا مجنون باشه، گیر دادن به واژگان؟ نه برادر، به هاپ قسم خودم اصن طرح کرده بودم این رو
    این چه قاضییه که بدون در نظر گرفتن حالت روانی مجرم در حال ارتکاب جرم، حکم میده؟ به هر حال کسی که به خاطر ضربه خوردن به سرش در شرایطی قرار میگیره که مرتکب جرم میشه رو نباید با کسی که از روی اختیار کامل و در شرایط طبیعی اینکارو انجام میده یکی دونست. شما اگه میخواید یکی بدونید بدونید، اما بیچاره اون مجرم!

  16. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #59
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    لطفاً دوباره روی جوا بنده تأمل بفرمایید. شخصیتهای مختلف این فرد نمیتونه "من" باشه.

    "من" اصلی نه بیرون انداخته شده و نه گم شده، فقط اون فرد نمیتونه درکش کنه، چون بیماره و نقص داره.
    فکر میکنم همه از جمله بنده جوابم رو از شما گرفتم

    ما یه انجمن به نام انجمن مغلطه و سفسطه کم داریم که باید اضافه بشه
    وگرنه دوستان انجمن علمی رو با انجمن مغلطه اشتباه گرفتن

    4بار در 4پست من یک سوال رو تکرار کردم ولی حتی سوال رو نقل قول هم نگرفتین و اصلا انگار سوالی که دوست نداشته باشید رو کلا نمیبیند
    و فقط ادعای تکراریه نمیتونه و نیست و نمیشه رو تکرار میکنید
    حالا این نمیتونه و نیست و بلا بلا بلا رو از کجا و بر چه اساس بهش رسیدین انگار اسرار مگو هست

    روح و متافیزیک و "من" و ... هم نمیتونه وجود داشته باشه و همش توهم و خیال و استوار بر مغلطه هست نه چیزی بیشتر

    حداقل جای شکرش باقیه که تا همین حد علم رو قبول دارید که این موضوع رو بیماری و نقص بدونید
    وگرنه مدعیان روح و "من" و ... تا قبل علم و حتی همین حالا این بیماری رو جن زدگی و تسخیر روح و این جور خزعبلات میدونستن و میدونن

    بنده دیگه بحثی ندارم( هرچند بحثی ندیدم فقط سفسطه و مغلطه دیدم)

  18. این کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #60
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    دوست عزیز! این موضع تکفیری که شما اتخاذ کردید درست نیست. بنده کاملاً سؤالتون رو خوندم و متوجه هم شدم و تا حدی که در توانم بود بهش جواب دادم. صورت این سؤال برای من مشکل داره و قابل قبول نیست. حالا اگه جواب براتون قانع کننده نبوده و یا احساس کردید بنده درست متوجه نشدم، نباید بنده رو به این القاب متهم کنید. لااقل بفرمایید جواب قانع کننده نبود، یا سؤال رو درست متوجه نشدید، یا اصلاً هیچی نگید. اما این حرفها...؟!
    امیدوارم همه مون اخلاق صحیح بحث کردن رو یاد بگیریم.

  20. این کاربر از *Ali* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 6 از 15 اولاول ... 2345678910 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •